زهره امیدیپور، مدرس حوزه علمیه فاطمهالزهرا(س) آبادان در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از خوزستان، به بیان معارفی از جزء هفتم قرآن کریم پرداخت و گفت: این جزء قرآن کریم از آیه 82 سوره مائده شروع میشود. در آیات آغازین این جزء خداوند می فرماید «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَ تُحَرِّمُواْ طَیِّبَاتِ مَا أَحَلَّ اللّهُ لَکُمْ وَلاَ تَعْتَدُواْ إِنَّ اللّهَ لاَ یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ»(مائده، ۸۷﴾. از حد تجاوز نکنید اگر خداوند چیزی را حلال کرده شما آن را حرام نکنید؛ همچنانکه اگر چیزی را حرام کرده نباید آن را بر خود حلال کنید.در آیه بعد نیز به این موضوع اشاره شده است.
شأن نزول این آیات چنانکه نقل شده درباره فردی است که آنچنان خود را مشغول نماز و عبادت کرده بود که از دنیا روی گردان شده بود. پیامبر(ص) پس از اینکه این جریان را شنید با این فرد برخورد کرد. این آیات نشان میدهد داشتن ایمان تناقض و مخالفتی با اینکه انسان به ظاهر خود رسیدگی کند و از حلالهای الهی استفاده کند، ندارد.
وی ادامه داد: حرمت شراب در آیه 90 از این سوره آمده «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَیْسِرُ وَالأَنصَابُ وَالأَزْلاَمُ رِجْسٌ مِّنْ عَمَلِ الشَّیْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ» و آن را رجس و عمل شیطانی دانسته است. گاه برخی گفتهاند که حرمت شراب به صراحت در قرآن نیامده است؛ در پاسخ باید گفت در این آیه قرآن شراب، به عنوان عمل شیطانی معرفی شده است و در آیات دیگر میفرماید: «لاتتبعوا خطوات الشیطان» یعنی از کارهای شیطان پیروی نکنید. در خود آیه مورد بحث نیز از فعل نهی «فَاجْتَنِبُوهُ» استفاده شده که صیغه امر و بیانگر حرمت شراب است.
امیدیپور گفت: تحریم قطعی شراب در قرآن به صورت تدریجی آمده است به این دلیل که نوشیدن شراب میان اعراب زمان پیامبر(ص) امری طبیعی بود، از این رو خداوند حرمت آن را به صورت تدریجی اعلام کرد تا آنها کم کم آن را از زندگی خود حذف کنند. در ابتدا فرمود در حالت مستی نماز نخوانید و در مرحله بعد آن را جزء نجاسات برشمرد.
وجوب حج تمتع و زیارت خانه کعبه در قرآن
مدرس حوزه علمیه فاطمهالزهرا(س) آبادان عنوان کرد: بحث دیگر این سوره حرمت خانه خدا است. خداوند درآیه 97 میفرماید: «جَعَلَ اللّهُ الْکَعْبَةَ الْبَیْتَ الْحَرَامَ قِیَامًا لِّلنَّاسِ» خداوند کعبه را بیتالله الحرام و برای قوام بخشیدن به کار و مصالح مردم قرار داد. خانه کعبه حرمت خاصی دارد؛ اما اینجا نکتهای وجود دارد. امروز گاهی ترویج میشود نیازی نیست انسان به حج یا عمره برود، بلکه میتواند هزینه آن را در کار خیر دیگری صرف کند. خداوند در قرآن هم به وجوب حج (تمتع) اشاره کرده و هم زیارت و حرمت گذاشتن به خانه کعبه را مطرح کرده است. از زمان پیامبر(ص) و ائمه(ع)، همه انسانهای صالح اگر میتوانستند همه ساله به عمره یا حج مشرف میشدند. مردم عادی، علما و عرفای اسلامی مقید بودند به اینکه هر سال عمره میرفتند.
وی افزود: بنابراین دلیل اینکه در سالهای اخیر بر ضروری نبودن این امر تأکید میکنند چیست؟ چرا ما باید مردم را از خانه خدا دور کنیم؟ آیا ضرورت ندارد خانه خدا را زیارت کنیم ولی ضرورت دارد به کارهای خیر دیگر از جمله رسیدگی به نیازمندان بپردازیم؟ آیا نمیتوان هر دو این کار را انجام داد؟ باید گفت ایران تنها سرزمینی است که شیعیان آن به حج میروند و اعتقادات خود را با دیگر مسلمانان تبادل میکنند. دلیل ترویج این دیدگاه ممانعت از نشر تفکر شیعه است. گرچه دیدگاه ضد شیعه در عربستان گسترش پیدا کرده است؛ اما اگر ما بخواهیم زیارت خانه خدا را کنار بگذاریم اعتقادات شیعه چگونه میتواند بروز یابد؟ اگر در فضایی که دیدگاههای دشمنان اهلبیت(ع) منتشر میشود، شیعه حضور نداشته باشد، حقانیت دیدگاههای اهلبیت پیامبر اکرم(ص) چگونه نشر پیدا خواهد کرد؟
حج عمره مستحب مؤکد و در جایگاه خود لازم است
امیدیپور تأکید کرد: بسیاری از مسلمانان در این فضا با دیدگاههای حقیقی شیعه آشنا شده و توانستهاند ماهیت دروغ وهابیت را بشناسند. بنابراین ترویج این پیامها که به زیارت عمره نروید، ناشی از این توطئه است. حج عمره مستحب مؤکد و در جایگاه خود لازم است. البته لزومی ندارد کسی که چندین بار به زیارت عمره رفته است، دائماً این کار را تکرار کند در صورتی که اشخاص به آن هزینه نیازمندند.
وی افزود: در ادامه این سوره آیاتی درباره توصیه نوشتن وصیت و رعایت عدالت آمده است. در ادامه در آیات 111 تا 115 داستان مائده مطرح شده است. یهودیان وقتی که در بیابان گرفتار آمدند، خداوند مائدهای آسمانی برای آنها فرستاد. اما پس از آن بهانهگیری خود را ادامه دادند و خداوند آن مائده را از آنها گرفت. حواریون نیز از حضرت عیسی(ع) نزول مائده آسمانی را طلب میکنند تا اطمینان قلبی پیدا کنند. خواسته حواریون در این باره خواسته منفی و انکاری نبوده است خداوند به حضرت عیسی(ع) وحی میکند این خواسته برآورده میشود اما اگر پس از آن کسی کفر بورزد او را عذاب میکنم. بحث نزول مائده که در قرآن کریم آمده در کتب اناجیل مسیح نیامده است یعنی این رحمت که بر حواریون نازل شد در کتب آنها تحریف شده است.
عظمت سوره انعام و گرهگشایی آن منوط به درک مفاهیم آن است
مدرس حوزه علمیه فاطمهالزهرا(س) آبادان گفت: ادامه این جزء سوره انعام است که مکی و دارای 165 آیه است. این سوره بسیار مبارک و باعظمت است و گفته شده بسیاری از مشکلات با ختم سوره انعام گشوده میشود و این به دلیل محتویات این سوره است. متأسفانه ما گاه عادت کردهایم مراسم ختم انعام برگزار کنیم و به مفاهیم سوره توجهی نمیکنیم. باید سعی کنیم در چنین مراسمی به معارف و محتوای این این سوره دقت شود.
امیدیپور با اشاره به فضیلت این سوره گفت: ابتدای سوره با حمد و ستایش خداوند آغاز میشود «الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَجَعَلَ الظُّلُمَاتِ وَالنُّورَ ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُواْ بِرَبِّهِم یَعْدِلُونَ»(انعام، 1) در این آیه به نور و ظلمت اشاره شده است. نور رمز حیات و وحدت اما ظلمت رمز پراکندگی و شکست و دوری از خداست. خداوند در این آیه فرمود: تاریکیها و روشنایى را پدید آورد. منظور از ظلمت چیست؟ ظلمت در برابر نور است. هر جا که نور نباشد، ظلمت است. برخی از ظلمتها را انسان ایجاد میکند و برخی را خدا تکویناً ایجاد کرده مثل ظلمات شب. ظلماتی که انسان ایجاد میکند چنان است که فطرت خود را که با نور الهی شکل گرفته با اعمال بد خود میپوشاند و تاریکی را در وجود خود ایجاد میکند.
توجه به آیات بیانگر قاهریت خداوند، اثر تربیتی دارد
وی از جمله نکات قابل توجه در این سوره را قدرت قاهره خداوند دانست و گفت: آیه «وَهُوَ الْقَاهِرُ فَوْقَ عِبَادِهِ وَهُوَ الْحَکِیمُ الْخَبِیرُ ﴿انعام، 18﴾ بر اساس این آیه که بیانگر قاهریت خداوند است، شخصی که در مسائل و مشکلات به سر میبرد همیشه میتواند امیدوار باشد که خداوند هرگاه بخواهد میتواند با قوه قهریه خود تمامی مسائل او را برطرف کند. از سوی دیگر کسی که با غرور و نافرمانی همیشه سرگرم کارهای ناشایست است اگر به قاهریت خدا توجه کند درمییابد نمیتواند در برابر این قدرت در امان باشد؛ چنانکه سرکشان بسیاری با قوه قهریه خداوند از بین رفتند همانطور که بسیاری از مظلومان تاریخ با قوه قهریه خداوند از دشواریها نجات پیدا کردند.
این مدرس حوزه علمیه اظهار کرد: در آیات بعد به شهادت خداوند اشاره شده است: «قُلْ أَیُّ شَیْءٍ أَکْبَرُ شَهَادةً قُلِ اللّهِ شَهِیدٌ بِیْنِی وَبَیْنَکُمْ»(انعام، 19) خداوند بزرگترین و بالاترین شاهد است که همه چیز را میبینند؛ همه آنچه در دلهای خود پنهان کردهایم و همه آنچه نمیبینیم.
امیدیپور در ادامه با اشاره به آیه «وَمِنْهُم مَّن یَسْتَمِعُ إِلَیْکَ وَجَعَلْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ أَکِنَّةً أَن یَفْقَهُوهُ وَفِی آذَانِهِمْ وَقْرًا وَإِن یَرَوْاْ کُلَّ آیَةٍ لاَّ یُؤْمِنُواْ بِهَا» (انعام، 25) در این آیه به افرادی اشاره شده که خداوند بر قلبهای آنها پرده افکنده است. قرآن برای این گونه افراد فایدهای ندارد چون روح و جان خود را به روی آیات خدا بستهاند. در ادامه در آیه 26 این سوره میفرماید: «وَهُمْ یَنْهَوْنَ عَنْهُ وَیَنْأَوْنَ عَنْهُ وَإِن یُهْلِکُونَ إِلاَّ أَنفُسَهُمْ وَمَا یَشْعُرُونَ»: افرادی هستند که دیگران را بازمیدارند و خود نیز دوری میکنند. منظور افرادی هستند که در آیه قبل به آنها اشاره شده است؛ اما متأسفانه برخی نابخردان این آیه را به حضرت ابیطالب پدر امام علی(ع) تفسیر کرده؛ و آیه را این گونه معنا کردهاند: کسی که از پیامبر دفاع میکند و در عین حال از او فاصله میگیرد. این تفسیر نادرستی است تاریخ به نقش ابیطالب در پیشرفت اسلام گواهی میدهد و در روایتی از حضرت محمد(ص) به نقش مؤثر وی در تاریخ اسلام اشاره شده است.
این مدرس حوزه علمیه گفت: در آیه 39 سوره انعام به نکته مهمی اشاره شده است: «وَالَّذِینَ کَذَّبُواْ بِآیَاتِنَا صُمٌّ وَبُکْمٌ فِی الظُّلُمَاتِ مَن یَشَإِ اللّهُ یُضْلِلْهُ وَمَن یَشَأْ یَجْعَلْهُ عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ» کسانی که آیات ما را تکذیب میکنند، در تاریکی کرولال هستند. این بیان نشان میدهد کسی که در مقابل خدا قرار میگیرد، لجاجت میورزد و نفس خود را اولویت میدهد، در حقیقت کرولال میشود؛ به این معنا که نه سخن حق را میشنود و نه میتواند سخن حق را بیان کند و این همان تاریکی است. خداوند به چنین افرادی وعده عذاب داده است و در ادامه آیه میفرماید: ما هر کس را شایسته بدانیم هدایت میکنیم.
وی ادامه داد: آیات بعد سوره انعام به عذابهای الهی که انسانها را دربرمیگیرد، می پردازد. خداوند اشاره میکند عذابها به صورتهای مختلفی نازل میشود گاه به این صورت است که شخص ظالم غرق در نعمات الهی میشود و کم کم به اعماق دوزخ سقوط کند؛ یعنی گاه نعمات از باب رحمت نیست؛ بلکه عقوبت و عذاب است؛ از این رو گفته میشود باید از اینکه خداوند نعمتهای خود را برای عذاب انسان به سوی او بفرستد، به خدا پناه برد. گاهی نیز مصیبتها برای ساخت و ساز انسان است؛ برای اینکه خودخواهیها و ظلمهایی که شخص به خود روا میدارد از بین برود و فرد به سوی خدا حرکت کند. بنابراین بلاهایی که مؤمنان به آن گرفتار میشوند امتحانهایی برای ساخته شدن و تکامل آنها است.
به گفته امیدیپور یکی از نشانههای عظمت خداوند توانایی او بر فرستادن عذابهای گوناگون است. ما در ادعیهای که ازامام سجاد(ع) نقل شدهاند خواندهایم که خدایا تو می توانستی بر ما عذابهای متنوع بفرستی اما این کار را نکردی. خداوند در آیه 65 این سوره میفرماید: «قُلْ هُوَ الْقَادِرُ عَلَى أَن یَبْعَثَ عَلَیْکُمْ عَذَابًا مِّن فَوْقِکُمْ أَوْ مِن تَحْتِ أَرْجُلِکُمْ أَوْ یَلْبِسَکُمْ شِیَعًا» ما میتوانستیم هر طور بخواهیم شما را عذاب دهیم. نکتهای که وجود دارد این است که در کنار عذابها، خداوند فرموده:«أو یَلْبِسَکُمْ شِیَعًا» یعنی شما را پراکنده سازد. در این آیه پراکندگی یکی از عذابهای الهی معرفی شده است؛ یعنی اگر خداوند بخواهد قومی را تضعیف کند، اتحاد آنها را از بین برده و دچار چنددستگی میسازد.
مدرس حوزه علمیه فاطمهالزهرا(س) آبادان گفت: در سوره انعام داستان حضرت ابراهیم(ع) را میخوانیم. ایشان با اینکه میان مشرکان بزرگ شدند اما با نگاه به آسمان و زمین و دیگر آیات الهی به یقین رسید و علیه آن جامع مشرک به پا خاست. خداوند هم او را یاری داد. در آیه 84 به بعد خداوند نتایج اعمال ابراهیم را بیان میکند که به او نسل پاکیزهای عطا کرد. شخصی که به یقین رسید و برای خدا قیام کرد، نسل او نسل پاکیزهای است. نتیجه اینکه اگر شخصی در مسیر توحید حرکت کند ذریه و نسل او نیز در این مسیر قرار میگیرند. به عبارتی اعتقادات انسان، در اولاد او خود را نشان میدهد.
وی در ادامه با اشاره به آیه 97 از سوره انعام:«وَهُوَ الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ النُّجُومَ لِتَهْتَدُواْ بِهَا فِی ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ قَدْ فَصَّلْنَا الآیَاتِ لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ» گفت: ظاهر آیه درباره نجوم آسمان است که خداوند آنها را برای شما در خشکی و دریاها به عنوان نشانه قرار داد تا راه خود را پیدا کنید. تفسیر باطنی این آیه بر اساس روایات، فرزندان پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) هستند که در سختیهای روزگار آنها راه را به امت اسلامی نشان میدهند.
تمایل افراد به دعانویسی؛ بیانگر شرک خفی بندگان
امیدیپور در خاتمه گفت: آیه 100 این سوره به این موضوع میپردازد که مشرکان برای خدا شریکانی از جن قرار دادند. امروز میان ما نیز گاه اعتقاداتی رواج پیدا کرده که قدرت اجنه و جادوگری را بر قدرت خداوند برتری میدهیم. گاه شخص برای رفع مشکلات خود به جای چارهجویی از خدا و دعا، به افراد دعانویس میرود که کاری برای او انجام دهند. بر اساس این آیه شرک خفی در وجود این افراد راه یافته است.
این مدرس حوزه در پایان خاطرنشان کرد: هر قدر توجه ما نسبت به خداوند و قدرت او کمتر باشد، به سمت شرک رفتهایم. این ماه نیز ماه پاکسازی از شرک است. از خدا بخواهیم شرک درون ما را از بین ببرد که خدای ناکرده به نفاق کشیده نشود.