به گزارش خبرگزاری قرآنی(ایکنا) از خوزستان، با حلول ربیع دلانگیز قرآن کریم، سنت روحبخش جزءخوانی قرآن کریم میان مردم مؤمن این کتاب آسمانی، با رونقی بیش از پیش آغاز میشود. در رمضان مبارک، تلاوت آیات وحی، در جمعهای کوچک و بزرگ از دیرباز بین مسلمانان جایگاه خود را یافته و از این رهگذر فضا را عطر و روحها را نورانیت خاصی میبخشد.
این سنت زیبا، مقدمهای نورانی برای درک صبغه آشنای الهی آن و در سرانجامی خوش متصف شدن به رسم آن بهعنوان ادب زندگی است. خبرگزاری ایکنای خوزستان درنظر دارد، به یاری خداوند، در ماه رمضان معارفی از هر جزء قرآن را در قالب مصاحبه با اساتید و مربیان تفسیر به مخاطبان خود عرضه کند.
زهره امیدیپور، مدرس حوزه علمیه آبادان در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از خوزستان، به بیان معارفی کلی از جزء اول قرآن کریم پرداخت و گفت: جزء اول قرآن کریم با سوره حمد شروع میشود. ویژگی مهم این سوره این است که بر وجوب آن در نمازهای پنجگانه تأکید شده و در نمازهای مستحب هم جزء اصلی رکعات نماز است.
وی عنوان کرد: قرآن کریم خود منبع رحمت الهی و آغاز آن نیز با سوره رحمت است که این چنین آغاز میشود: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ﴿۱﴾ الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿۲﴾الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ ﴿۳﴾». سوره حمد سوره کوتاهی است و معنی اصلی آن رحمت عالمگیر خداوند است. بهگونهای که خداوند آن را در آیه 87 از سوره حجر موهبت معرفی میکند.
توحید ذاتی، صفاتی و افعالی در سوره حمد مطرح شده است
این مدرس حوزه علمیه با بیان اینکه بیشتر مبانی اعتقادی را میتوان در سوره حمد مشاهده کرد، افزود: توحید کامل نظری شامل توحید ذاتی، صفاتی و افعالی در این سوره مطرح شده است. توحید ذاتی از رهگذر نام الله و تکرار آن در سوره دیده میشود و توحید صفاتی، با صفات خاصی که در ادامه نام الله ذکر کرده است؛ آیه «مَالِکِ یَوْمِ الدِّینِ» نیز به توحید افعالی اشاره دارد.
امیدیپور اظهار کرد: توحید عملی با اقسام مختلف آن در این سوره دیده میشود. «إِیَّاکَ نَعْبُدُ» بیانگر توحید در عبادت و اطاعت و «وإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ» نیز به توحید در توکل اشاره دارد. اطاعت از اولوالأمر که همان بحث نبوت است در آیه «صِرَاطَ الَّذِینَ أَنعَمتَ عَلَیهِمْ»﴿حمد، ۷﴾ مورد اشاره قرار گرفته است که در تفاسیر این عبارت را ناظر بهوجود پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) دانستهاند.
مدرس حوزه علمیه آبادان ادامه داد: بحث معاد که از اصول اعتقادی مسلمانان است در عبارت «مَالِکِ یَوْمِ الدِّینِ» آمده است. بحث تبری از دشمنان نیز در عبارت «غَیرِ المَغضُوبِ عَلَیهِمْ وَلاَ الضَّالِّینَ» مطرح شده است که بر اساس تفاسیر و روایات منظور دشمنان و افرادی هستند که حق را نشناختند و گمراه شدند.
وی گفت: در ادامه این جزء سوره بقره است. نمای کلی سوره بقره بحثهای مختلفی را دربرمیگیرد که در جزء دوم و سوم نیز ادامه پیدا کرده است. کلیت این سوره اشاره به مباحثی همچون توحید، اقسام توحید(نظری و عملی)، بحث معاد، اعجاز قرآن(تحدی)، داستانهای متفاوت از یهود از دورههای مختلف زندگی، تاریخ پیامبران، بحثهایی درباره احکام، جهاد، حج، روزه، نماز، بحث هدایت، اقسام آن از هدایت تکوینی و تشریعی دارد.
این مدرس حوزه علمیه در ادامه به بیان معارفی از موضوعات این سوره پرداخت و گفت: ابتدای سوره اشاره به بحث هدایت و تقوی دارد که از امتیازات مهم یک مسلمان مؤمن است. در این سوره مسلمانان علاوه بر اینکه به تقوی دعوت میشوند، یکی از شرایط یک مسلمان را ایمان به همه انبیا معرفی میکند: «والَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِمَا أُنزِلَ إِلَیْکَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِکَ؛ و آنان که بدانچه به سوى تو فرود آمده و به آنچه پیش از تو نازل شده است ایمان مى آورند»(بقره، 4).
قلب؛ مهمترین بخش اعتقادات و اعمال بشری
امیدیپور ادامه داد: در این سوره از قلب نیز بحث شده و در مورد قلوب منافقان، یهودیها و قلب مؤمن آیاتی آمده است. در آیه «خَتَمَ اللّهُ عَلَى قُلُوبِهمْ»(بقره، 7) خداوند میفرماید به قلبهای کافران قفل زدیم و در مورد قلوب منافقان میفرماید: «فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ فَزَادَهُمُ اللّهُ مَرَضًا»(بقره، 10). این آیات نشان میدهد قلب انسان ـ نه قلب ظاهری ـ مهمترین بخش در اعتقادات و اعمال وی است؛ یعنی اگر قلب بیمار باشد یا لجاجت داشته باشد، اعمال انسان مفید نیستند چون اعمال او ریاکارانه است، اما اعمال قلب سالم است که بهوسیله سلامت قلب، مورد تمیز قرار میگیرد و ارزشگذاری میشود.
وی یکی دیگر از مباحث این سوره بقره را بحث تحدی قرآن کریم دانست و در توضیح آن گفت: در آیه 23 این سوره بیان شده افرادی که اعتقاد به پیامبر(ص) ندارند، شبیه آیات آن یا یک سوره از آن را بیاورید و خود قرآن در ادامه می فرماید: شما هیچ وقت نمیتوانید چنین کاری بکنید و حقیقتاً با اینکه ادبیات عرب زمان نزول، ادبیاتی غنی بود اما در آن زمان فردی نتوانست مانند قرآن را بیاورد و در طول تاریخ نیز چنین امری محقق نشد.
مدرس حوزه فاطمهالزهرا(س) آبادان افزود: بحث خلقت و پیدایش آدم ابوالبشر و داستان خروج او از بهشت از بخشهای دیگر سوره بقره را تشکیل میدهد. در این بخش از آیات خداوند به فرشتگان میفرماید: «وَإِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلاَئِکَةِ إِنِّی جَاعِلٌ فِی الأَرْضِ خَلِیفَةً قَالُواْ أَتَجْعَلُ فِیهَا مَن یُفْسِدُ فِیهَا وَ یَسْفِکُ الدِّمَاء وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَ نُقَدِّسُ لَکَ قَالَ إِنِّی أَعْلَمُ مَا لاَ تَعْلَمُونَ»(بقره، 30)؛ میخواهم موجودی را خلق کنم که ویژگی خاصی دارد که شما از آن بیاطلاع هستید و از تفاسیر برمیآید آنچه ملاک در آفرینش انسانها بوده، وجود مبارک پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) است که مظهر تام و تمام کمالات الهی هستند و در واقع یکی از اهداف خلقت بشر وجود مبارک این افراد بوده است.
امیدیپور با اشاره به داستان آدم گفت: حضرت آدم(ع) در بهشت سکنی گزید که البته این بهشت بر اساس تفاسیر و روایات مکانی بوده است که مقدمات رشد انسان در آن تدارک دیده شده است. چون بهشت قیامت نیاز به عمل دارد اما این بهشت بدون عمل مهیا شده بود. از طرف دیگر، در این بخش از آیات بیان میشود که از جنس حضرت آدم برای او همسری انتخاب شد و در ادامه فریب خوردن آدم و حوا را بیان میکند و آن را برخلاف آنچه که در تفاسیر بیان میشود عامل فریب آدم، همسر او معرفی میشود، به هر دوی آنها نسبت میدهد. جالب این است که در آیه «قُلْنَا اهْبِطُواْ مِنْهَا جَمِیعًا» (بقره، 28) فعل «اهبطوا» به صورت جمع و نه تثنیه آمده است. در این باره گفته شده است که زمین محل انسان است و از ابتدا خداوند این را در نظر گرفته است و خطاب خداوند در این آیه شامل آدم و حوا و ذریه و فرزندان آنها است که در مرحله ایجاد شدن بودند.
وی اظهار کرد: در ادامه آیات، بحث از بهانههای یهود و بنیاسرائیل و برخی داستانهای آنها آمده است که ذکر آنها دلیل دارد و خداوند در پایان این جزء چنین میفرماید: مبادا شما مثل آنها باشید. خداوند داستانهایی از یهود در این جزء و کلاً در قرآن کریم ذکر کرده و در سوره بقره بیش از دیگر سورهها؛ چنانکه اسم این سوره نیز مربوط به داستان بقره بنیاسرائیل است.
تغییرات متوجه بشر، دلیلی برای رسوایی و وصول مقاماتی افراد از سوی خداوند است
این مدرس حوزه علمیه ادامه داد: در این داستان چند نکته اخلاقی بیان میشود؛ از جمله اینکه پوشاندن اسرار کار خداوند است و اوست که میتواند اسرار را فاش کند. نکته دوم، تغییراتی است که آدمها فکر میکنند آنها مسئول آن هستند؛ در حالیکه خداوند این تغییرات را ایجاد میکند برای اینکه برخی را رسوا کند و برخی را به مقاماتی برساند.
امیدیپور افزود: در ادامه به بهانههایی که بنیاسرائیل میآوردند و سؤالات بیهودهای که از حضرت موسی(ع) داشتند پرداخت شده که باعث میشود خداوند سختگیریهایی برای این قوم درنظر گیرد. در پایان جزء یک خداوند به امت اسلام میفرماید: «أَمْ تُرِیدُونَ أَن تَسْأَلُواْ رَسُولَکُمْ کَمَا سُئِلَ مُوسَى مِن قَبْلُ»(بقره، 108). آیا شما میخواهید بهانهگیری کنید، اگر شما به حاشیهپردازی روی آورید و نفاق داشته باشید خداوند به شما سختی میدهد.
مدرس حوزه علمیه فاطمهالزهرا(س) آبادان اضافه کرد: در طول داستان بنیاسرائیل در جزء اول خداوند اشاره میفرماید که سرزمین خاصی را برای آنها درنظر گرفت ولی باید با اطاعت از خدا و رسولش وارد آن سرزمین میشدند که این کار را نکردند، بهانه آوردند، پیمانشکنی کردند، گوسالهپرستی کردند و این باعث شد که ورودشان به سرزمین درنظر گرفته و مقدسشان سالها عقب بیفتد و آنها در بیابانها زندگی سختی داشته باشند و باز این برای آنها درس عبرت نشد و به کارشکنیهای خود ادامه دادند. در واقع اگر ملتی، قومی، دستهای از انسانها آنطور که در جزء یک و کل قرآن کریم این نقشه را برای ما ترسیم میکند، از خداوند اطاعت کردند، امر و نهی خداوند را جدی گرفتند و به آنها عمل کردند و جز رضایت خداوند خواسته دیگری نداشتند و به راه هدایت رفتند این قوم پیروز میشوند؛ اما اگر کارشکنی کنند، از جای پای پیامبرشان خطا بروند و دنبال گامهای شیطان حرکت کنند، روز به روز از هدایت دور میشوند و دچار سختیها و مشکلات مادی و معنوی بسیاری خواهند شد و نمونه آن را خداوند در جزء اول در قضیه حضرت آدم، یهود و کفار بهعنوان مثال برای ما نقل میکند.
بسیار روان، بیان و تنظیم شده است که به فهم آسان مطلب کمک میکند
تشکر