قلب منافق راهی به سوی خدا ندارد/ وحدت شخصیت؛ زمینه‌ساز ارتباط با خداوند
کد خبر: 1425014
تاریخ انتشار : ۱۱ تير ۱۳۹۳ - ۱۱:۲۴
امیدی‌پور:

قلب منافق راهی به سوی خدا ندارد/ وحدت شخصیت؛ زمینه‌ساز ارتباط با خداوند

گروه فعالیت‌های قرآنی: مدرس حوزه علمیه بانوان آبادان با بیان اینکه در پایان جزء پنجم قرآن کریم به نشانه‌های منافق اشاره شده است، گفت: منافقان از خدا غافل هستند، اگر نفاق به قلب انسان راه یابد به خاطر دو شخصیتی شدن دیگر راهی به خدا ندارد؛ چراکه از طرفی ظاهر مؤمنان را دارد؛اما چون ایمان به خدا در دلش نیست، مانند کافران است.

زهره امیدی‌پور، مدرس حوزه علمیه آبادان در گفت‌وگو با خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) از خوزستان، به بیان نکاتی در خصوص جزء پنجم قرآن کریم پرداخت و گفت: جزء پنجم قرآن کریم از آیه 24 سوره نساء شروع می‌شود. نکته مهم در آغاز این جزء که یکی از بحث‌هایی مورد اختلاف شیعه و سنی است بحث ازدواج موقت است.

وی توضیح داد: خداوند می‌‌فرماید: «فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِیضَة» یعنی اگر زنان را متعه کردید حقشان را به آنها بدهید. بحث متعه در قرآن ذکر شده و این واژه بین مسلمانان به معنی ازدواج موقت است. به اعتقاد اهل سنت، صحابه و تابعین و خلفا به آن عمل کرده است و ائمه شیعه آن را تأیید می‌کردند. ابن‌عباس نقل می‌کند که ما این کار را در زمان پیامبر(ص) و بعد از ایشان انجام می‌دادیم تا اینکه بعداً محو شد. امام باقر(ع) نیز می‌فرمایند: «خداوند متعه را در  قرآن در زمان پیامبر خود حلال کرد و تا قیامت حلال است».

امیدی‌پور با بیان اینکه ازدواج متعه که در اسلام آمده است، شیوه خاصی دارد، اظهار کرد: درباره متعه دو نکته را باید گفت؛ یکی تفاوت آن با فحشا و دیگر سوء استفاده برخی از این قانون است.

وی در خصوص تفاوت متعه با فحشا گفت: نکته اول اینکه زن‌ها معمولاً اگر مطلقه یا بیوه باشند، چون از لحاظ هزینه‌های مالی دچار مشکل می‌شوند، گاه ناچارند تحت کمک‌های مالی مرد دیگری از خانواده خود مثل پدر، برادر یا پسرشان قرار گیرند، یا اینکه خود شاغل هستند و می‌توانند هزینه‌های خود را تأمین کنند. گاهی نیز نیاز به جایی می‌رسد که یک خانم ممکن است به فحشا روی آورد. یکی از قوانین مهم در ازدواج موقت بحث هزینه‌ها است؛ یعنی مهریه در ازدواج موقت برخلاف ازدواج دائم شرط است و باید پرداخت شود؛ چون یکی از دلایل ازدواج موقت، نیاز مالی است.

این مدرس حوزه علمیه ادامه داد: ولی گاه متعه به دلیل نیاز مالی نیست؛ گاهی یک خانم نیاز عاطفی دارد ولی مشکلات و مسائلی در جامعه وجود دارد که این زن و یا آن فرد مقابل، امکان ازدواج دائم نداشته باشند و بتوانند مدت زمان محدودی را در کنار هم سر کنند. در مواردی این چنین چون یکی از نیازهای طبیعی و بدیهی انسان‌ها، نیاز جنسی است، میان دو امر قرار می‌گیریم؛ یکی اینکه حال که امکان ازدواج دائم نیست یا نیاز مالی وجود دارد، این خانم بدون هیچ قانون‌مندی و مسئولیتی برای اوقاتی محدود، با یک مرد و یا حتی چند مرد باشد یا اینکه این مسئله را به صورت درست، قانونمند و و آبرومندانه حل کنیم به گونه‌ای که برای دو طرف حقوقی ایجاد شود؛ به عبارتی دو صورت دارد؛ یا هرج و مرج یا قانونمندی.

وی در ادامه به بیان نظر اسلام در این خصوص پرداخت وگفت: اسلام گفته است وقتی نیاز جنسی و از طرف دیگر نیاز مالی وجود دارد،‌ باید به صورت قانونمند عمل کرد؛ زیرا فساد و فحشا جامعه را آلوده می‌کند و در چنین حالتی زن مسئولیت و تعهدی به شخص معینی ندارد. مثلاً در عقد موقت، قانون عده وجود دارد، یعنی بعد از اینکه زمان عقد تمام شد، زن به مدت یک ماه و نیم حق ازدواج ندارد؛ اما در فحشا چنین قانونی و تعهدی نیست.

مدرس حوزه علمیه آبادان اضافه کرد: در عقد موقت تعهد خانوادگی وجود دارد، قانون ارث وجود دارد، در این نوع عقد مرد نسبت به هزینه‌های همسر در این دوره تعهد دارد؛ در حالیکه در فحشا چنین شرایطی وجود ندارد.

وی با بیان اینکه براساس آنچه گفته شد ازدواج موقت، به مثابه حفظ حقوق خانواده و زن است، گفت:  در ازدواج موقت پاکی جامعه حفظ می‌شود. در فحشا خودنمایی وجود دارد اما در ازدواج موقت زن با حفظ نجابت و پوشیدگی می‌تواند یک خانواده موقت داشته باشد و این خانواده می‌تواند دائم شود. در اینجا ممکن است این مسئله مطرح شود که ازدواج موقت برای کسی است که امکان ازدواج دائم ندارد اما مشاهده می‌شود از این قانون در جامعه سؤاستفاده می‌شود، آیا این باعث نمی‌شود که این قانون را کنار بگذاریم؟

سؤاستفاده از قوانین دلیل بر بد بودن قانون نیست

این مدرس حوزه در پاسخ به این سؤال با بیان اینکه همیشه قوانین توسط برخی از افراد مورد سؤاستفاده قرار می‌گیرد، با ارائه مثالی گفت: قانون تبعه شدن در کشورهای غربی که به موجب آن فرد با ازدواج با یک خانم و آقا در یکی از کشورهای غربی، می‌تواند در آن کشور تابعیت بگیرد، از جمله این قوانین است. آیا این قانون وضع شده که افراد در کشورهای غربی تبعیت بگیرند یا این قانون برای حل این مشکل وضع شده که زن و شوهر در دو کشور زندگی نکنند؟ این قانون الان مورد سؤاستفاده قرار گرفته و ازدواج‌های صوری جهت استفاده از این قانون شکل می‌گیرد. قانون‌های دیگر مثل خمس، زکات و حتی حج یا زیارت‌ها گاهی مورد سؤاستفاده قرار می‌گیرد. بنابراین سؤاستفاده از قوانین دلیل بر بد بودن قانون نیست، بلکه باید آن مشکلات را به گونه‌ای رفع کرد.

امیدی‌پور در ادامه با اشاره به آیه 34 سوره نساء: « الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ بِما فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلى‏ بَعْضٍ وَ بِما أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوالِهِم» گفت: این آیه می‌فرماید: مرد سرپرست زن است و دلیلش این است که خداوند برخی را بر برخی دیگر فضیلت داده است. حال باید دید مرد چه فضیلت‌هایی دارد که عنوان مدیر و سرپرست خانواده را بر عهده می‌گیرد؟ یکی از نکات مهمی که همه در این باره به آن اذعان دارند؛ تفاوت جسمی زن و مرد است. مردان قدرت جسمی بالایی دارند و اگر در موقعیت دفاعی قرار بگیرند، بهتر می‌توانند مبارزه کنند، از این رو دفاع از کیان خانواده بر عهده مرد است. اولویت تأمین هزینه‌ها از زمان پیدایش انسان‌ها توسط مرد بوده است. همچنین توان عملی و فکر مدیریتی در موارد زیادی همچنانکه از نظر علمی ثابت شده در مرد بالاتر است. در علوم حرفه‌ای و کارهای فنی که نیاز به ساخت و ساز دارند، توانایی مرد بیش از زن است.

وی اظهار کرد: براساس این تفاوت‌ها، برای ساختن خانواده سرپرستی باید بر عهده کسی باشد که می‌تواند این ساختارها را ایجاد کند. زن مدیریت تربیتی را بر عهده دارد که این امر از عهده مرد برداشته شده است.

این مدرس حوزه علمیه عنوان کرد: دراین سوره به نکته‌ای برای بهبود وضعیت رفتاری و عاطفی خانواده اشاره شده است. گاه میان زوجین، مشاجره رخ می‌دهد و اختلافاتی در زمینه مسائل مالی، رعایت حدود حقوقی زن و شوهر و ... به وجود می‌آید. قرآن می‌فرماید در این زمنیه محکمه خانوادگی تشکیل دهید. آیه 35 سوره نساء بیان می‌کند: «وَ إِنْ خِفْتُمْ شِقاقَ بَیْنِهِما فَابْعَثُوا حَکَماً مِنْ أَهْلِهِ وَ حَکَماً مِنْ أَهْلِها إِنْ یُرِیدا إِصْلاحاً یُوَفِّقِ اللَّهُ بَیْنَهُما إِنَّ اللَّهَ کانَ عَلِیماً خَبِیراً» در این موارد یک داور از خانواده زن و یک داور از خانواده شوهر بر اساس تقوی و رعایت مصالح خانواده حکم بین آنها صادر کنند. اگر ما این محاکم صلح خانوادگی را بین خانواده‌ها رایج کنیم؛ خصوصاً در زندگی پیچیده امروز، تا زن و شوهرها مجبور نشوند برای مسائل کوچک به دادگاه شکایت کنند و ساعت‌های فراوان تشویش و استرس را در خانواده پیش آورند، به سود خانواده خواهد بود. داوری از دو خانواده انتخاب کنند و مشکل را بین خود برطرف کنند. خداوند می‌فرماید این امر برای اینکه به اصلاح برسید بهتر است.

امیدی‌پور گفت: یکی از موضوعات مهم در این سوره توسل به پیامبر برای استغفار است: «وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحِیما» (نساء، 64) اگر آنان وقتى به خود ستم کرده بودند، پیش تو آمدند و از خدا آمرزش خواستند و پیامبر نیز براى آنان طلب آمرزش کرد، خدا را توبه‏ پذیر مى‏ یافتند. یکی از مسائل اختلافی که تکفیری‌ها بسیار درباره آن بحث می‌کنند، این است که شیعیان را جهت توسل به پیامبر(ص) و فرزندان پیامبر(ص) مشرک می‌دانند. این آیه صریحاً ادعای آنها را رد می‌کند. بر اساس این آیه،  پیامبر(ص) و اهل‌بیت ایشان واسطه هستند و ما از خداوند طلب بخشش می‌کنیم.

تأکید بر تسلیم کامل نسبت به حکم پیامبر(ص) نشانه عصمت است

وی ادامه داد: بحث عصمت پیامبر(ص) نیز در آیه 65 ثابت می‌شود: «فَلا وَ رَبِّکَ لا یُؤْمِنُونَ حَتَّى یُحَکِّمُوکَ فِیما شَجَرَ بَیْنَهُمْ ثُمَّ لا یَجِدُوا فِی أَنْفُسِهِمْ حَرَجاً مِمَّا قَضَیْتَ وَ یُسَلِّمُوا تَسْلِیما» به پرودگارت قسم اینان مؤمن نمی‌شوند مگر اینکه تو را در مورد آنچه میان آنان مایه اختلاف است داور قرار دهند  سپس از حکمى که کرده‏‌اى در دلهایشان احساس ناراحتى نکنند، و کاملا تسلیم شوند. زمانی انسان می‌تواند بدون قید و شرط تسلیم حکم یک نفر که اصلاً محلی از خطا و گناه نداشته باشند، این یعنی اینکه پیامبر عصمت دارد برای همین ما باید کاملاً تسلیم او باشیم.

مدرس حوزه علمیه بانوان آبادان با اشاره به دستورات اخلاقی و تربیتی در ادامه سوره گفت: دراین سوره پخش شایعات در آیه 83 منع شده است. می‌فرماید وقتی شایعه‌ای پخش می‌شود سریع آن را قبول نکنید. در آیه 86 نیز اشاره می‌کند: «وَ إِذا حُیِّیتُمْ بِتَحِیَّةٍ فَحَیُّوا بِأَحْسَنَ مِنْها أَوْ رُدُّوها» پاسخ نیکی را به گونه‌ای بهتر یا مساوی بدهید. با توجه به ایام ماه رمضان زمینه خوبی برای عمل به این آیه وجود دارد که چنانچه فردی کار خیری در حق ما انجام دهد، در قبال این کار نیک، با اقدامی بهتر یا مساوی با آن، کار نیک او را به نیکی پاسخ دهیم.

نشانه‌های منافق

امیدی‌پور افزود: احکام قتل، اهمیت جهاد و عدم بخشودگی شرک در ادامه این سوره مطرح شده است. پایان این جزء درباره نشانه‌های منافق است. در آیات 142 و 143، 5 نشانه مهم منافق معرفی می‌شود؛ اول آنکه «إِنَّ الْمُنافِقِینَ یُخادِعُونَ اللَّه»: خدعه‌گر است یعنی تا جایی که می‌تواند به هر شکل ممکن کار خود را پیش می‌برد، حتی اگر گناه باشد. «وَ إِذا قامُوا إِلَى الصَّلاةِ قامُوا کُسالى»: برای نماز کسل است و به سختی نماز خود را می‌خواند. « یُراؤُنَ النَّاسَ» ریاکاری است؛ نذر و حج و نماز و زیارت را هم که به جا می‌آورد برای ریا است. «وَ لا یَذْکُرُونَ اللَّهَ إِلَّا قَلِیلًا» از خدا غافل هستند، این افراد به یاد خدا نیستند. اگر انسان نفاق در قلبش راه پیدا کند به خاطر دو شخصیتی شدن دیگر راهی به خدا ندارد و در آیه 143 می‌فرماید: «مُذَبْذَبِینَ بَیْنَ ذلِکَ لا إِلى‏ هؤُلاءِ وَ لا إِلى‏ هؤُلاء» این افراد بی‌هدف هستند یعنی نمی‌دانند کافرند یا مؤمنند؛ از طرفی ظواهر عملی مؤمنان را دارند از طرف دیگر چون ایمان به خدا در دلشان نیست، مانند کفار می‌مانند.

مطالب مرتبط
captcha