فلسفه حجاب حفظ شأن زن است/ حجاب کامل با گفتار و کردار شایسته معنا می‌شود
کد خبر: 1430473
تاریخ انتشار : ۲۵ تير ۱۳۹۳ - ۱۲:۳۹

فلسفه حجاب حفظ شأن زن است/ حجاب کامل با گفتار و کردار شایسته معنا می‌شود

گروه فعالیت‌های قرآنی: سردبیر نشریه معارف با بیان اینکه حفظ شأن زن به‌عنوان فلسفه حجاب در آیه ۵۹ سوره احزاب بیان شده است، گفت: با نگاهی به آیات مربوط به حجاب در می‌یابیم حجاب کامل مجموعه‌ای از رفتار، گفتار و پوشش است.

سیدمجتبی مجاهدیان، سردبیر نشریه معارف و پژوهشگر قرآن در گفت‌وگو با خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) از خوزستان، درباره جزء 22 قرآن کریم، گفت: این جزء از آیه 31 سوره احزاب آغاز می‌شود و سوره‌های سبأ، فاطر و سوره یس را تا آیه 27 شامل می‌شود.

وی اظهار کرد: در باب سوره احزاب، علما بالإتفاق گفته‌اند مدنی است. این سوره، محورهای مهمی را مورد بررسی قرار داده که بسیاری از معضلات مبانی اسلامی در آن برطرف می‌شود. ابتدای سوره احزاب مربوط به جنگ خندق است که در سال پنجم هجری صورت گرفته و توطئه‌ای از جانب احزاب گوناگون بر ضد اسلام بود و اسم سوره نیز به این واقعه اشاره دارد.

مجاهدیان گفت: در این سوره از آیه 31 به بعد سه دسته آیات وجود دارد که مطالب مهمی را بیان می‌کند؛ یکی بطلان رسم جاهلی حرمت ازدواج با زن پسرخوانده، دسته دیگر، مربوط به زنان پیامبر(ص) و حقوق آنها و آیات دیگر، در مورد حجاب است.

این پژوهشگر قرآنی با اشاره به آیه 33 سوره احزاب، گفت: در این آیه که آیه تطهیر نیز در ضمن آن آمده است، ابتدا در مورد زنان پیامبر(ص) سخن می‌گوید و در ادامه می‌فرماید: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً». در مورد این آیه هم شیعه و هم برخی از اهل‌ سنت به تفصیل سخن گفته‌اند. بیشتر اهل جماعت و پیروان مکتب خلفاء بر این عقیده‌ هستند که این قسمت از آیه که در لوای سخنی که در مورد زنان پبامبر(ص) است، آمده، جمله معترضه است؛ اما در واقع این جمله، یک صنعت از صنایع بدیعه قرآن به نام صنعت التفات است که در ادب فارسی هم وجود دارد و به این معناست که گوینده در ضمن بیان یک مطلب، ملتفت مطلب دیگری که مناسب است می‌شود و آن را به ظرافت می‌آورد.

وی با بیان اینکه در این آیه صنعت التفات رخ داده است، توضیح داد:  به این صورت که ابتدای آیه در مورد زنان پیامبر(ص) است، ادامه آیه نیز همین‌طور. اما خداوند در انتهای آیه در مورد اهل‌ بیت پیامبر(ع) جمله‌ای فوق‌العاده را گزارش می‌فرماید. اگر بگویند اذهاب رجس(رفع پلیدی) در این آیه جمله معترضه است که از زنان پیامبر(ص) صورت گرفته - که پیروان مکتب خلفاء به این مطلب اعتقاد دارند ـ اما باید بدانند در قرآن، آیاتی داریم که به صراحت ظهور برخی ناشایسته‌ها را از زنان پیامبر(ص) ممکن می‌داند؛ یعنی برخی زنان پیامبر(ص) امکان انجام کارهای ناشایست را داشتند؛ آنجا که می‌فرماید: «یا نِساءَ النَّبِیِّ مَنْ یَأْتِ مِنْکُنَّ بِفاحِشَةٍ مُبَیِّنَةٍ یُضاعَفْ لَهَا الْعَذابُ ضِعْفَیْن» (احزاب/30) نشان می‌دهد که این امکان وجود داشت که برخی امور ناروا از زنان پیامبر(ص) سر بزند اما آیه تطهیر امکان گناه را از اهل‌ بیت(ع) نفی می‌کند؛ لذا این آیه نمی‌تواند در مورد زنان پیامبر(ص) و عصمت ایشان باشد.

ابطال یک سنت جاهلی

سردبیر نشریه معارف گفت: آیات مهم دیگر این جزء، آیه 37 و 36 سوره احزاب است که در مورد زیدبن حارثه و همسرش زینب بنت جحش است که دخترعمه پیامبر(ص) بود. برخی از مغرضان، منافقان و شماری از خاورشناسان غیر منصف به پیامبر(ص) ایراد می‌گیرند که ایشان با عروس خود ازدواج کرد! چون همه می‌دانستند پیغمبر(ص)، زید بن حارثه را به‌عنوان پسر خوانده خود معرفی کرد و سرپرستی او را به عهده گرفت. یک سنت جاهلی نیز تا آن دوره رایج بود که اگر کسی پسرخوانده‌ای داشت، نمی‌توانست بعد از آنکه پسر خوانده همسر خود را طلاق ‌داد، با زن او ازدواج کند.

نویسنده کتاب گفتمان موعود ادامه داد: در آیه 37 خداوند می‌فرماید: پیغمبر از حرف مردم بیم داشت؛ چون خوف این را داشت زید همسر خود را طلاق دهد؛ زیرا زید، با واسطه پیامبر(ص) با زینب بنت جحش که از اقوام نزدیک پیامبر(ص) و از خانواده محترم و بزرگی از قریش بود، ازدواج کرد. زینب به لحاظ اینکه زید از نظر اصل و نسب و شرایط اجتماعی هم‌کفو او نبود، همواره به شوهرش زخم زبان می‌زد. از این رو، زید چند بار به پیامبر(ص) گفت که دیگر تحمل ندارد و می‌خواهد همسر خود را طلاق دهد و پیامبر(ص) او را نهی می‌کرد: «وَ إِذْ تَقُولُ لِلَّذِی أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِ وَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِ أَمْسِکْ عَلَیْکَ زَوْجَکَ وَ اتَّقِ اللَّهَ؛ اى پیامبر، یاد کن زمانى را که به پسرخوانده ات زید که خدا بر او نعمت ارزانى داشته و هدایتش کرده بود و تو نیز به او نعمت بخشیده و از بردگى رهایش ساخته بودى مى گفتى: همسرت را نزد خود نگاه دار و از خدا بترس»، (احزاب/37): پیامبر(ص) سفارش می‌فرمود که از خدا بترس و همسرت را نگه دار.

مجاهدیان افزود: در ادامه همین آیه می‌فرماید: «وَ تُخْفِی فِی نَفْسِکَ مَا اللَّهُ مُبْدِیهِ وَ تَخْشَى النَّاس؛ و در دل خود چیزی را نهان مى‏‌کردى که خدا آشکارکننده آن بود، و از مردم مى‏‌ترسیدى» شاید پیامبر(ص) از حرف مردم و زبان سرزنشگر ایشان می‌ترسید که بگویند پیامبر(ص) طلاق همسر فرزندخوانده‌اش را گرفت و سپس او را به نکاح خود درآورد! «فَلَمَّا قَضى‏ زَیْدٌ مِنْها وَطَراً زَوَّجْناکَها لِکَیْ لا یَکُونَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ حَرَجٌ فِی أَزْواجِ أَدْعِیائِهِمْ إِذا قَضَوْا مِنْهُنَّ وَطَرا؛ پس هنگامى که زید از همسرش خواسته خود را تأمین نمود، او را به همسرى تو درآوردیم. آرى چنین کردیم تا بر مؤمنان ازدواج با همسرانِ پسرخواندگانشان دشوار نباشد ] حتى [ پس از آن که پسرخواندگان خواسته خود را از همسرانشان تأمین نموده باشند، و کار خداوند انجام شدنى است» پس از اینکه زید همسرش را رها کرد او (زینب) را به ازدواج پیامبر(ص) درآوردیم تا اینکه این حرج و سختی بر مؤمنان نباشد و این سنت جاهلی که کسی جرئت نکند بعد از طلاق پسرخوانده‌اش از زنش، با زن او ازدواج کند، از بین برود.

این پژوهشگر قرآنی گفت: این سنت جاهلی را پیامبر(ص) ابطال می‌کند و یکی از رسالت‌های پیامبر(ص) هم این بود که بدعت‌های جاهلی را که با سنت‌های الهی و اسلامی و حتی انسانی هماهنگی نداشتند، ابطال کند.

تعدد زوجات پیامبر(ص)

سردبیر نشریه معارف، موضوع مهم دیگر در آیات سوره احزاب را تعدد زوجات پیامبر(ص) دانست و تصریح کرد: هم خاورشناسان و هم برخی مسلمانان البته نادان، در این زمینه به پیامبر(ص) ایراد می‌گیرند؛ که خود حکایت غم‌انگیزی دارد. مبادا پیامبر(ص) از دست ما(پیروانش) بیشتر از دشمنان آشکارش ناراحت باشد و در نزد پروردگار از ما شکایت کند؛ مسلمانانی که به محتوا و مفاد قرآن و منابع اسلامی چندان آگاهی ندارند و تنها هنرشان نشخوار و یا لقلقه حرف دیگران است. در قرآن آیه‌ای تکان‌دهنده وجود دارد که پیامبر اسلام(ص) از قوم خود شکایت می‌کند و می‌نالد که این قوم قرآن را مهجور کرده و رها ساختند: «وَ قالَ الرَّسُولُ یا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورا»(فرقان/30).

مجاهدیان گفت: خداوند در آیه 50 احزاب، چهار دسته از زنانی را که پیامبر(ص) می‌تواند با آنها ازدواج کند برمی‌شمارد؛ اول، زنانی که پیامبر(ص) مهر آنها را می‌پردازد و همسرشان می‌شوند: «أَزْواجَکَ اللَّاتِی آتَیْتَ أُجُورَهُن»؛ دوم، زنانی که خداوند بر اثر غنائم جنگی نصیب پیامبر(ص) می‌کند: «وَ ما مَلَکَتْ یَمِینُکَ مِمَّا أَفاءَ اللَّهُ عَلَیْک»؛ سوم، دختران عمو، عمه، خاله و دایی: «وَ بَناتِ عَمِّکَ وَ بَناتِ عَمَّاتِکَ وَ بَناتِ خالِکَ وَ بَناتِ خالاتِکَ ...» و چهارم، زن مؤمنه‌ای که با شرایطی خود را به پیامبر(ص) هبه می‌کند و بدون مهریه می‌بخشد: «وَ امْرَأَةً مُؤْمِنَةً إِنْ وَهَبَتْ نَفْسَها لِلنَّبِیِّ إِنْ أَرادَ النَّبِیُّ أَنْ یَسْتَنْکِحَها» که در خصوص دسته اخیر می‌فرماید این ویژه پیامبر(ص) است و نه هیچکس دیگر، چون در ادامه می‌فرماید: «خالِصَةً لَکَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِین».

مجاهدیان با بیان اینکه متأسفانه برخی، نفهمیده، با مشاهده این آیه و اینکه شنیده‌اند پیامبر 9 همسر اختیار کردند، شبهاتی را در مورد تعدد زوجات به ایشان وارد می‌کنند، اظهار کرد: با نگاهی به زندگی پیامبر(ص) می‌بینیم که حضرت نسبت به شرایط زیست‌محیطی، جسمی، فرهنگی و اجتماعی عرب‌ جاهلی که مردان در سنین پایین و حتی در نوجوانی ازدواج می‌کردند، در 25 سالگی ازدواج کردند؛ آن هم با زنی که نه تنها 15 سال از ایشان بزرگتر بود بلکه دوشیزه و باکره هم نبود. همچنین اکثر همسران پیامبر(ص) از زنانی بودند که به جهت رعایت پاره‌ای مصالح با آنها ازدواج کرده بود. نگاه و دقت در این گونه واقعیت‌ها برای پاسخ دادن به این شبهات، کافی است.

آیات حجاب

این محقق، بخش مهم دیگر در سوره احزاب را آیه 59 این سوره دانست و گفت: این آیه در مورد حجاب سخن می‌گوید که آیه بسیار مهمی است؛ می‌فرماید: «یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلَابِیبِهِنَّ ذلِکَ أَدْنى‏ أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْن؛ ای پیامبر به زنان خود، دختران خود و زنان مؤمنین بگو جلابیب خود را روی خود بپوشانند». در آیه، به‌صورت جداگانه می‌فرماید «به همسران و دختران خود و همسران مؤمنین بگو» که برای تأکید این امر مهم است.

سردبیر نشریه معارف در توضیح آیه یادشده گفت: «جلابیب» جمع جلباب است و شاید به تعبیری چادر امروزی باشد. در قرآن دو نوع حجاب مورد اشاره قرار گرفته است؛ یکی «خمار» که پوششی کوتاه بود مانند روسری‌های امروزی که زنان آن زمان بیشتر در محافل خصوصی و خانوادگی از آن استفاده می‌کردند و دیگری جلباب است که نوعی پوشش سرتاسری بود که زنان چون از خانه خارج می‌شدند آن را بر روی سر و دیگر البسه خود می‌افکندند. خداوند به پیغمبر(ص) می‌گوید: به زنان و دخترانت و همسران مؤمنین بگو که وقتی می‌خواهند در منظر دیگران قرار بگیرند با جلباب خود را بپوشانند؛ و در ادامه آیه دلیل این را می‌گوید یعنی فلسفه حجاب را این گونه بیان می‌فرماید: «ذلِکَ أَدْنى‏ أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ‏» این بهتر است برای اینکه هم با این پوشش و متانت و عفت شناخته شوند و دیگر اینکه مصونیت یابند و مورد اذیت و آزار قرار نگیرند؛ چون زنی که موضعی از بدن خود را در معرض دید نامحرمان قرار دهد، مصونیتی نخواهد داشت ولو اینکه موی سرش باشد.

به گفته این پژوهشگر، اینکه گفته می‌شود «حجاب مصونیت است نه محدودیت» برگرفته از این آیه قرآن است؛ قرآن می‌خواهد مصونیت زن حفظ شود. اگر بخواهیم تعریف کامل‌تری از حجاب داشته باشیم، این است که حجاب مجموعه‌ای از پوشش (که در این آیه قرآنی به آن اشاره شده) و کردار و گفتار است. یعنی پوشش اگر چه لازمه تحقق حجاب است و بدون آن حجاب معنا نمی‌یابد اما به تنهایی حجاب نیست؛ چراکه چه بسا زنانی هستند که به ظاهر پوشیده‌اند اما حجاب درخور اسلامی ندارند چون با رفتار خود در زیر چادر و یا نوع حرف زدن و حتی نوع نگاه خود نشان می‌دهند چندان مقید نیستند.

وی به بیان نمونه‌هایی از آیات قرآنی که در آن به رفتار و گفتار زن نیز توجه شده است، پرداخت و گفت: در ابتدای این جزء در آیه 32 احزاب به زنان پیامبر(ص) می‌فرماید: اگر تقوای الهی داشته باشید برتر از زنان دیگر هستید و در ادامه می‌فرماید: «فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَض» با نرمی و عشوه با دیگران صحبت نکنید؛ چون این نرمی باعث ایجاد طمع در انسان‌های مریض و بیماردل می‌شود تا به شما آسیب برسانند؛ یعنی گفتار هم جزئی از حجاب کامل است. در قرآن بارها به زنان سفارش شده که خودنمایی و تبرّج نداشته باشند؛ چون رفتار زنان جزئی از حجاب آنهاست.

مجاهدیان افزود: خداوند در سوره نور به زنان توصیه می‌فرماید: «وَ لا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِن لِیُعْلَمَ ما یُخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِن»، (نور/31) در آن دوره زنان جواهراتی به پای خود می‌بستند که سروصدا ایجاد می‌کرد. خداوند از این رفتار مذموم آنها نهی می‌کند. آیا امروزه سروصدایی که برخی زنان با کفش‌های پاشنه بلند و آن چنانی خود در کوی و برزن ایجاد می‌کنند و همه نگاه‌ها و حواس‌ها را به خود معطوف می‌دارند، مصداق این آیه نیست؟! شهید مطهری ذیل این آیه حتی مصادیق دورتری را نیز برمی‌شمارد: «از این دستور می‌توان فهمید هر چیزی که موجب توجه مردان می‌گردد مانند استعمال عطرهای تند و آرایش‌های جلب‌نظر کننده چهره، ممنوع است». در ابتدای همین آیه آمده است: «وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِن» یعنی زنان نیز مواظب نگاه‌های خود باشند؛ به عبارت دیگر زنی که پوشش ظاهری داشته باشد اما چشم‌چرانی کند، حجاب کامل ندارد.

وی با بیان اینکه حجاب مجموعه‌ای از رفتارها، گفتارها و پوشش است، افزود: پوشش کامل اگرچه شرط لازم است و کسی نمی‌تواند بگوید من حجاب دارم اما پوششم کامل نیست؛ اما شرط کافی نیست و باید در کنار آن زن مزین به رفتارها و گفتارهای منطقی و اسلامی هم باشد.

معنای ابای آسمانها و زمین و کوه‌ها از پذیرفتن امانت الهی

سردبیر نشریه معارف در ادامه سخنان خود، آیه 72 سوره احزاب را از آیات جالب توجه در این جزء برشمرد و درباره آن گفت: در آیه «إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمانَةَ عَلَى السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الْجِبالِ فَأَبَیْنَ أَنْ یَحْمِلْنَها وَ أَشْفَقْنَ مِنْها وَ حَمَلَهَا الْإِنْسانُ إِنَّهُ کانَ ظَلُوماً جَهُولًا» اباکردن آسمانها و زمین و کوه‌ها، ابای از روی عناد و استکبار نبود؛ بلکه از روی ضعف بود؛ یعنی آسمانها و زمین و کوه‌ها واقعاً وظیفه‌ای را که خداوند به آنها عرضه کرده بود را نتوانستند حمل کنند؛ اما انسان با شور و عشق دیوانه‌کننده‌ای که داشت بی‌ گفت‌وشنید آن را به دوش کشید و حمل کرد.

مجاهدیان ادامه داد: درباره امانتی که عرضه شد، گفته می‌شود این امانت، معرفت، ولایت الهیه، مقام خلیفه الهی، عقل، آزادی، اختیار و ...  است. همه اینها می‌تواند باشد؛ که خداوند این تکلیف سخت را عرضه کرد و هیچ موجودی نتوانست آن را حمل کند اما انسان با شور و اشتیاق زیر آن بار سنگین رفت. در پایان آیه درباره انسان می‌فرماید: «إِنَّهُ کانَ ظَلُوماً جَهُولًا» همانا انسان ظلوم و جهول است! حال چرا ظلوم و جهول است؟!

این پژوهشگر قرآنی توضیح داد: ظلم به معنای تجاوز از حد است و «ظلوم» صیغه مبالغه از ظالم است؛ یعنی انسان بسیار از حد و حدود توان وجودی خود تجاوز کرد که تحمل این امانت را پذیرفت. چرا؟ چون انسان ضعیف خلق شده است: «خُلِقَ الْإِنْسانُ ضَعِیفاً» (نساء/28) اما او به‌واسطه شوق و اشتیاق بی‌حدی که داشت سبب شد غیر از معشوق خود، چیزی را نبیند و به چیزی غیر آن نیندیشد و بی‌درنگ و بدون محاسبه پذیرفت بار آن امانت سنگین را به دوش بکشد؛ لذا هیچ آگاهی دیگری غیر از تحمل آن بار نداشت و کاملاً «جهول» بود. «جهول» نیز صیغه مبالغه از جهل است به معنی بسیار جاهل. حافظ نیز در این باره می‌گوید: «آسمان بار امانت نتوانست کشید/ قرعه فال به نام من دیوانه زدند». «من دیوانه» در بیان حافظ همین «انسان جهول» مورد اشاره در این آیه قرآن است.

وی اظهار کرد: عشق جنون‌آمیزی که انسان به محبوب خود داشت، باعث شد آنچه را که محبوب اراده کرده بود، بدون محاسبه عقلی و منطقی به عهده بگیرد؛ یعنی اگرچه این بار از حد توانش افزون بود؛ اما دیوانگی کرد و زیر آن رفت؛ هرچند که دیوانگی قشنگی کرد.

سردبیر نشریه معارف در ادامه با اشاره به دیگر سوره‌های جزء 22 قرآن کریم گفت: گفتیم سوره احزاب مدنی است و از نوع آیات آن مشخص است که مربوط به دوران مدینه است. سوره سبأ، فاطر و یاسین مکی هستند. سوره سبأ 54 آیه دارد و در مورد سرگذشت قوم سبأ است. مشخصه سوره‌های مکی در این سوره دیده می‌شود یعنی به اعتقادات، به ویژه مبدأ و معاد می‌پردازد و در ضمن به داستان حضرت سلیمان نبی هم می‌پردازد.

مجاهدیان در خصوص سوره فاطر گفت: کلمه «فاطر» اسم فاعل از «فَطَر» به معنی آفریننده است و از صفات خداست. این سوره هم مشخصات سوره‌های مکی را دارد و در کنار اعتقادات از مبارزه با مشرکان نیز سخن می‌گوید.

این پژوهشگر قرآنی در پایان با اشاره به مشخصات سوره یس گفت: این سوره نیز درباره توحید و معاد و ویژگی‌های قیامت است. قرائت این سوره بسیار مورد تأکید است. پیامبر(ص) درباره سوره یس اینطور می‌فرمایند: «لکل شیء قلبا و قلب‌القرآن یس» این سوره مورد محبت پیامبر(ص) بود و سفارش اکید شده این سوره را روزانه به‌ویژه پس از نماز صبح و بین‌الطلوعین بخوانید؛ چرا که خیر دنیا و آخرت در این سوره است و این عظمت شأن به‌واسطه محتوای عظیم آن است.

مطالب مرتبط
captcha