معنای لغوی فرهنگ عمومی این است که عموم مردم با آن در ارتباط هستند و معنای اصطلاحی این است که سالها در هر شهر و استانی مجموعهای تحت عنوان «فرهنگ عمومی شهرستان و یا استان» تشکیل میشود که در استان، استاندار رئیس این مجموعه است و در شهرستانها امام جمعه و در حقیقت فرماندار نایب رئیس این مجموعه است. برای کارهایی که قوانین پیشبینی شده یا نظاممند و همچنین تصمیمگیریهایی که تقریبا کاری برای آن انجام نشده و قانون تعریف مدونی از آن نکرده است، جلساتی در بیت و یا دفتر امام جمعه تشکیل میشود و فرهیختگانی از جامعه دانشگاه، ادارات و... دور هم جمع میشوند و برای آن مسائل و موارد تصمیمگیریهای موردی انجام میدهند.
مردم با فرهنگ و عموما فرهنگمدار هستند و آنچه را که بایسته و شایسته است، انجام میدهند. البته متاسفانه ناهنجاریهایی در جوامع وجود دارد که مسالهای طبیعی است و اتفاقات و حرکتهایی را به همراه دارد که نباید رخ دهد مانند مسائلی که در حال حاضر در جامعه صورت میگیرد و عدهای منفعت طلب که تنها به نفع شخصی خود فکر میکنند جامعه را دچار نگرانی کردند و این همان ناهنجاریهای فرهنگی است اما به اعتقاد بنده جامعه ایرانی یکی از پویاترین، فرهیختهترین و معتقدترین جوامع است و میتوان در ردیف بهترینهای جهان امروز، فرهنگ عمومی جامعه ایرانی را قرار داد.
در حقیقت فرهنگ ایرانی ما دو گزینه را در کنار هم و بدون تفکیک از هم باید مشاهده کنیم. اینکه «ما ایرانی مسلمان هستیم یا مسلمان ایرانی هستیم» البته اقلیتهایی در کشور وجود دارد که آنها هم تابع قانونگذاری اکثریت هستند و خوشبختانه خارج از عرف اقدامی انجام نمیدهند و تا جایی که مطالعه کردم اقلیتها راه خود را پیش میگیرند و هنجارهای جامعه را میپذیرند. بنابراین در کنار فرهنگ ایرانی واژه اسلامی را اضافه کنیم و زمانی که میگوییم اسلام در ایران مطرح میشود، مردم به آن پایبند هستند و باید آنچه را که فرهنگ من پذیرفته باید باورهای اعتقادی من مورد تایید، توجه و تاکید عملی قرار گیرد.
متاسفانه افرادی که به صورت فردی به انجام کارهای خود میپردازند کم نیستند و منفعت طلبیها، خودمحوریها و خودگرایی هم دیده میشود که زیاد به نفع جامعه نیست. البته که باید تبلیغات در این زمینه از طریق رسانهها، روزنامهها، صدا و سیما، به نمایش گذاشتن و نیز به شنود گذاشتن داستانهای اخلاقی و فیلمهایی که میتواند به این حرکت و همگراییها کمک کند، توجه کنند و در این زمینه حرکات بیشتری انجام دهند و دولت در این میان نباید مسئولیت خود را فراموش کند و وقتی که حکومت و نظام ما به مردم توجه داشته باشد و مردم را به همگرایی و وحدت رویه و عقیده دعوت کند دیگر ناهنجاریهایی در رفتارها دیده نمیشود و مردم هم طبعیت و این حرکت را دنبال میکنند.
زمانی یارانه کتاب، نشر و یا کاغذ یارانهای پرداخت میشد، در نتیجه کتاب ارزانتر به دست مردم و مصرف کننده میرسید و زمانی که یارانهها حذف شد، متقابلا کتاب هم گران شد و به این دلیل مطالعه افراد کاهش پیدا کرد و طبیعتا ناهنجاریهای فرهنگی هم به وجود میآید.
متاسفانه یک پدیده شومی که در دوران معاصر به وجود آمد، ورود فضاهای مجازی به جامعه است و قشر جوان مطالعات خود را محدود به فضای مجازی کرده است. اینکه فضای مجازی از چه آبشخور و منابعی استفاده میکند، بسیار مهم است. ما در این زمینه باید آنچنان فعال وارد شویم و باید مطابق با گفته شهید مطهری «تنها نهی نکنیم» بلکه باید امر و نهی را در کنار یکدیگر داشته باشیم یا به عبارتی داد و ستد را در مسائل فرهنگی به کار گیریم. اینها مواردی است که باید مورد نظر مسئولان و دولتمردان و به خصوص فرهیختگان قرار گیرد.
وضعیت مطالعه امروز راضی کننده نیست و متاسفانه مطالعات دانشجو محدود به کتابهای درسی شده است که امری لازم است اما کافی نیست و محدود به آنچه که موظف است شده و این امر کفایت نمیکند اگرچه آن مساله مهم است اما اگر اساتید، معلمان، دانشجویان و افراد دیگر تنها مطالعه خود در حد کتابهای درسی باشد در آینده به مشکل بر میخورند و به عبارتی فسیل میشوند. فردی میتواند معلم و یا استاد شود که از دانش، روش و مطالعه به روز برخوردار باشد. هنگامی که معلم و یا استادی وارد کلاس شود و نتواند مسائل روز را تحلیل درستی برای دانشجو و دانش آموز خودش داشته باشد آن افراد هم از او تاثیرپذیری چندانی نخواهند داشت؛ بنابراین بنده معتقدم که خیلی باید روی این موضوع کار شود.
کتابخوانهای عمومی برای ایجاد انگیزه میتوانند برای کتابخوانی هدفدار جوایزی را در نظر بگیرند؛ همایشها و کنگرههایی برگزار کنند و به خصوص در این زمینه الگوهای مثبت جامعه را معرفی کنند. ما دانشمندان ایرانی اسلامی بسیاری داریم و 40 سال از انقلاب میگذرد اما فیلم با کیفیت ایرانی اسلامی و اخلاقی برجسته ساخته نشده است. دولتمردان و مسئولان باید وارد عمل شوند و تا زمانی که نگاه، انگیزه و نگرش را تغییر ندهیم، نمیتوانیم مردم را تغییر دهیم و دلیل ضعف کتابخوانی برای این است که مطالعات به نوعی سطحی و ظاهری شده است و بنده به طور کلی از وضعیت موجود راضی نیستم و باید بیشتر در این زمینه کار شود.
به قلم محمد رشید، فعال فرهنگی
انتهای پیام