وی افزود: در ادامه آیه 27 میفرماید «وَجَعَلْنَا فِي قُلُوبِ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُ رَأْفَةً وَرَحْمَةً وَرَهْبَانِيَّةً ابْتَدَعُوهَا مَا كَتَبْنَاهَا عَلَيْهِمْ إِلَّا ابْتِغَاءَ رِضْوَانِ اللَّهِ، و در دلهاى كسانى كه از او پيروى كردند رافت و رحمت نهاديم و [اما] ترك دنيايى كه از پيش خود درآوردند ما آن را بر ايشان مقرر نكرديم مگر براى آنكه كسب خشنودى خدا كنند»،«قَفَّيْنَا» به معنای دنبالهرو بودن است اگر با فردی خشن و نامهربان برخورد کردید بدانید پیرو پیامبران نیست، چراکه در این آیه احساسیترین و مهربانترین افراد پیامبران معرفی شدهاند که این رحمت در پیروان آنان نیز باید وجود داشته باشد، پیروی از پیامبران انسانها را مهربانتر و عاطفیتر میکند.
ثروتی با اشاره به واژه «رهبانیه» که در آیه آمده است، اشاره کرد: این رهبانیه نوآوری خود پیامبران بوده و خداوند آن را بر آنها قرار نداده است، از آنجا که به دنبال رضای خدا بودند این مسئله را دنبال کردند.
وی نکتهای را در بحث بدعت و عبارت «ابْتَدَعُوهَا» که در آیه آمده است، تذکر داد و گفت: «بدعت» از کلمه ابتداع یا بداع میآید و به معنای نوآوری است، بدیع یعنی نوآور، بدعت در ذهن ما معنای منفی دارد بدعتی که حرام است آن است که انسان رسمی را به اسم دین نهادینه کند، اما اگر رسمی را در بین خودمان و در چهارچوب دین برقرار کنیم ایرادی ندارد.
بدعت، ایجاد روشی که اگر به پای دین نوشته شود حرام است
این استاد تفسیر یادآور شد: گاهی بدعتها طوری شیوع پیدا میکند که افراد گمان میکنند این روش همان دین است، به طور مثال مراسم عزاداری ائمه(ع) به جز عزاداری سیدالشهدا(ع) که مستحب است برگزار شود در سایر مراسم برگزاری حرکت خوبی است اما قرار نیست به دیگران این مسئله را تحمیل کنیم و حتما دیگران را با خود در مراسمی که برگزار میکنیم هماهنگ کنیم و یا بهطور مثال فرستادن صلوات بعد از آیه «إِنَّ اللهَ وَ مَلائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلیما» واجب نیست، همانطور که پس از خواندن آیهای که به حج یا نماز سفارش کرده بلند نمیشویم این عمل را بهجا بیاوریم، منظور این است که سلیقه خود را نباید حاکم کنیم چراکه ممکن است آن حرکت به یک رفتار جامع تبدیل شود.
وی با اشاره به آیه 28 این سوره «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَآمِنُوا بِرَسُولِهِ يُؤْتِكُمْ كِفْلَيْنِ مِنْ رَحْمَتِهِ وَيَجْعَلْ لَكُمْ نُورًا تَمْشُونَ بِهِ وَيَغْفِرْ لَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ اى كسانى كه ايمان آورده ايد از خدا پروا داريد و به پيامبر او بگرويد تا از رحمت خويش شما را دو بهره عطا كند و براى شما نورى قرار دهد كه به [بركت] آن راه سپريد و بر شما ببخشايد و خدا آمرزنده مهربان است» ابراز کرد: در قرآن بارها تکرار شده است که پیامبری را ارسال کردیم و یا قرآن را نازل کردیم اما با وجود فرستادن دلایلی بر حق باز در برخی آیات میبینیم که میفرماید اما اکثرشان فاسقاند.
وی ادامه داد: اینکه برخی میگویند حرف حق را بگوییم مردم قبول میکنند باید بگویم چنین نیست علیرغم تأکیدات قرآن بسیاری از افراد فاسقاند و از راه حق روی میگردانند، به طور مثال فردی که از چراغ قرمز عبور میکند آیا نمیدانند این کار درستی نیست؟ الزاماً دانستن یک حق و روش درست پیروی از آن را بهدنبال نمیآورد.
ثروتی با اشاره به ادامه آیه 28 یادآور شد: «كِفْلَيْنِ» یعنی خداوند مومنان را دوبار نصیب میکند کسانی که به خداوند ایمان میآورند خداوند نوری به آنها میدهد که این نور در حرکت زندگی آنها وجود دارد نوری که متفاوت از نورهای مادی است، نوری که اگر نباشد در زندگی به چه کنم چه کنم میافتیم، در روایات داریم پیامبر اکرم(ص) هیچگاه ای کاش نگفتند و این ناشی از وجود این نور در زندگی حضرت(ص) است. ایمان به خدا هم نور را در زندگی ایجاد میکند و هم او را میآمرزد این همان دو فضلی است که خداوند با عبارت « كِفْلَيْنِ» مطرح کرده است.
با اشاره به آیه 29 این سوره خاطرنشان کرد: «لِئَلَّا يَعْلَمَ أَهْلُ الْكِتَابِ أَلَّا يَقْدِرُونَ عَلَى شَيْءٍ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَأَنَّ الْفَضْلَ بِيَدِ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ تا اهل كتاب بدانند كه به هيچ وجه فزونبخشى خدا در [حيطه] قدرت آنان نيست و فضل [و عنايت تنها] در دست خداست به هر كس بخواهد آن را عطا مى كند و خدا داراى كرم بسيار است» توفیقی که اهل کتاب فکر نکنند خداوند قدرت ندارد چیزی از فضل خود به ایمان آورندگان خود بدهد.
وی افزود: مسلمانان و مومنان واقعی به مرحلهای از ایمان میرسند که کافران میفهمند این به سبب همان نوری است که خداوند برای مومنان قرار داده است.
ثروتی با بیان اینکه فضل به معنای «لطف» است، بیان کرد: لطف یعنی اینکه کسی در حق دیگری خوبی که وظیفهاش نباشد را انجام دهد در آیه پایانی این سوره خداوند انسان را از فضل خود بینیاز میکند، لطفی که در جواب کار نیک انسان نیست و بسیار بیشتر از استحقاق آن شخص است، حال اگر به بندهای فضلی از جانب خدا نرسد مقصر خود بنده است، «گر گدا کاهل بود تقصیر صاحبخانه چیست؟».
انتهای پیام