صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صفحات داخلی

کد خبر: ۳۸۱۷۷۱۴
تاریخ انتشار : ۱۸ خرداد ۱۳۹۸ - ۱۵:۱۶

غلامحسین ابراهیمی دینانی استاد بازنشسته فلسفه دانشگاه تهران خاطره جالبی‌از دوران طلبگی و هم‌خرج بودن با اخوان خامنه‌ای نقل کرد. خاطره دینانی از دوره طلبگی رهبر انقلاب

به گزارش ایکنا؛ فارس نوشت: غلامحسین ابراهیمی دینانی استاد بازنشسته فلسفه دانشگاه تهران در مستند «سالک فکرت» که شب گذشته از شبکه یک پخش شد خاطره جالبی‌ از دوران طلبگی و هم‌خرج بودن با اخوان خامنه‌ای نقل کرد. او گفت: معمولا طلبه‌ها در حجره دونفره هستند و من با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای و برادر بزرگ ایشان آسید محمد هم حجره نبودم اما هم خرج بودم. هم‌خرج بودن تعریف اش مشخص است و تقسیم کار بین ما سه نفر صورت می‌گرفت. خریدن با من بود. وظیفه پختن را آ سید محمد و شستن را حضرت آقا-تعبیر «حضرت آقا» عین سخن دکتر دینانی است- برعهده می‌گرفت اما چون آن زمان شیر آب نبود برای آب آوردن باید ۳۰ تا 40 پله را پایین می‌رفتی و از آب انبار آب می‌آوردی که اختلاف طلبگی بین ما پیش می‌آمد که چه کسی موظف است آب بیاورد که در نهایت یکی آب را می‌آورد.

مجری برنامه گفت ایشان(یعنی رهبر انقلاب) شما را به چه اسمی صدا می کنند؟ استاد دینانی در پاسخ گفت همان «آ شیخ حسین» که سابقاً در دوران طلبگی صدا می‌کردند.

سپس مجری به نقل از رهبر انقلاب گفت که ایشان آرزو کرده اند که کاش شما در همان منبر و لباس روحانیت می‌ماندید. در ادامه این نقل، و ناظر به ذکر دلیل این نظر رهبر انقلاب، استاد دینانی گفت در جوانی که منبر می رفته، منبرهایش همیشه می‌گرفته و مخاطبان راضی بوده‌اند و حتی در کنار سخنرانی، روضه هم داشته‌اند.

استاد دینانی در ادامه به نقل خاطرات جالبی مربوط به چرایی ترک لباس طلبگی پرداخت. ایشان در این خصوص گفت که زندگی با سهم امام(ع) یا همان شهریه طلبگی برای او سخت بود. به خصوص که احساس می‌کرد باید ازدواج کند و بنابراین درآمد بیشتری نیاز دارد. برای همین در کنکور شرکت کرده و لیسانس فلسفه می‌گیرد و سپس به عنوان معلم در وزارت فرهنگ مشغول تدریس می‌شود. پس از این، در کنکور ارشد شرکت کرده و بلافاصله در دوره دکتری مشغول به تحصیل می شود. بعد از این، در امتحان دانشگاه فردوسی مشهد شرکت و با رتبه یک به عنوان استاد در آن دانشگاه مستقر می‌شود. این زمان بود که ازدواج کرد.

در روزهای تدریس او در دانشگاه مشهد روزی دخترخانمی همراه مادرش خدمت ایشان می رسند و این زمان بود که استاد دل به دخترخانم داد و همانجا ایشان را از مادرش خواستگاری کرد. استاد دینانی درباره این ازدواج در برنامه مورد اشاره می گوید که ازدواجی بدون عشق نبوده اما بیشتر با محاسبه صورت گرفته است. محاسبه بر سر این که دختر از خانواده‌ای اصیل و نجیب و مطابق معیارهای استاد بوده است؛ معیارهایی از قبیل متدینه بودن و نظایر این.

انتهای پیام/