به گزارش ایکنا، ایرنا نوشت: آنچه امروز به عنوان ادبیات کودک از آن یاد میشود در گذشته ادبی ما سابقه چندانی ندارد، غیاب کودک و به تبعیت آن ادبیات کودک در گذشته ادبی ما امری است که غالب پژوهشگران بر آن تاکید دارند. این روند تا دوران مشروطه ادامه دارد و در این دوران برای اولین بار آثاری نوشته میشود که میتوان آنها را جزء ادبیات کودک به شمار آورد. بنابراین توجه به کودک و ادبیات آن به دوره مشروطه و تجددخواهی ایرانیان بازمی گردد. کارشناسان ادبی کودک معتقدند مدرنیته در این پیدایش و گسترش بی تأثیر نبوده است. قدمت نه چندان زیاد این گونه ادبی دغدغه مندان این حوزه را ملزم میدارد تا هرچه بیشتر در مورد چند و چون و کم و کیف ادبیات کودک در ابعاد مختلف نظریه دهند، بررسی کنند و برای هرچه بهتر شدن راهکار دهند.
ادبیات کودک تحت تأثیر عوامل بیرونی جامعه
مهدی ضرغامیان نویسنده و مترجم کتابهای کودک و نوجوان در این مورد گفت: امروز ادبیات داستانی کودکان همچون بسیاری زمینههای دیگر تحت تأثیر عواملی است که وسعت دید نویسنده را محدود و دست نویسنده را در بند میکند. موانع بسیاری که اکنون سر راه تمام امور وجود دارد دست و پاگیر ادبیات داستانی کودکان هم شده است.
وی افزود: ادبیات داستانی کودکان به عنوان یکی از بخشهای فرهنگی و اجتماعی، تحت تأثیر عوامل بیرونی و اجتماعی جامعه امروز است و اگر اینگونه ادبیات را هم به عنوان یک نهاد اجتماعی و فرهنگی در نظر بگیریم با سایر نهادها ارتباط دارد. بر این اساس همه مشکلات و گرفتاریهای جامعه و سایر بخشها، خود به خود بر ادبیات داستانی کودکان تاثیر میگذارند.
نویسنده کتاب دایرة المعارف تاریخ ادامه داد: مسائل سیاسی و اجتماعی، اضطرابها و نگرانیها و مشکلات اجتماعی باعث میشود نویسنده به عنوان تولیدکننده کالای فرهنگی تحت تأثیر قرار بگیرد و ناامیدی القایی جامعه روی او اثر بگذارد و اکنون به خاطر وضعیت موجود، عوامل بیرونی اثر تعیین کنندهای در ادبیات داستانی کودکان نهاده است.
نویسنده فرهنگ اعلام بچههای امروز ادامه داد: آموزش و پرورش نیز به این بخش توجه چندانی نداشته و آمادگی ندارد مطرح کننده داستان کودکان باشد و به این جهت هم خوشایند کودکان نیست و از جریان آموزشهایشان حظی نمیبرند.
موانع مختلف دامنگیر نویسنده در پرداختن به مسائل مورد نیاز جامعه است
متن لذتبخشی از پایه اول تا ششم نداریم و ادبیات کودک به کتابهای درسی راه ندارد، نه پدر و مادر و نه معلمان از نویسندگان شناختی ندارند و آنها را به فرزندان معرفی نمیکنند و تنها کنجکاوی بچه هاست که باعث اندک شناخت آنها از ادبیات متعلق به خودشان میشود. آموزش و پرورش رسمی کشور، خواندن و چگونه خواندن یعنی ادبیات کودکان را پرورش نمیدهد. مشکل دیگر مربوط به خانواده هاست که خواندن را به عنوان بخشی از اوقات فراغت کودکان به رسمیت نمیشناسند و کانالهای مختلف تلویزیونی یا دستگاههای دیجیتالی، جایگزین این بخش فرهنگی است و اصولاً خانوادهها مصرف کنندگان خدمات فرهنگی نیستند.
وی افزود: در مورد موضوعات پرداخته شده توسط نویسندگان نیز مسائلی که به صورت مستقیم در مورد کودکان است و با در نظر گرفتن مخاطبی به نام کودک باید مدنظر قرار گیرد، اجازه پردازش ندارد. نویسندگان، تولیدکنندگانی هستند که مسائلشان از آرامش تا وسعت و میدان موضوع مورد پردازش در تولید آنها حائز اهمیت است، اما نویسنده ما سراغ هر موضوعی نمیتواند برود.
نویسنده دایرةالمعارف خردسال افزود: نویسنده باید مخاطب خود را بشناسد و مسائل مورد نیاز او را مطرح کند و در اختیارش قرار دهد اما موانع متخلف سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و حساسیتهای موجود دامن گیر او در پرداختن به موضوع میشود. بسیاری از مسائل امروز کودکان ما مثل موضوعات آسیبهای اجتماعی چون ایدز یا اختلافات پدر و مادرها امکان پردازش ندارد، در حالی که مخاطب ۱۳، ۱۴ ساله قرار است گرفتاریهای خود را بشناسد اما نویسنده نمیتواند روی این مسائل کار کند.
رونق ادبیات کودک در گرو رفع موانع موجود در کار خلق
وی افزود: بسیاری از موضوعات پس از کار شدن توسط نویسنده با واکنشهای نامناسبی مواجه میشود و بسیاری زمانها هم هنوز کتاب تولید نشده، مشخص نمیشود آخر و عاقبتش به کجا ختم میشود و این وضع نویسنده را محتاط میکند. پرداختن بیش از اندازه به ادبیات تعلیمی کلیشهای نیز با وجود اهمیت آنها، موجبات خستگی قشر کودکان میشود. رنگینکمانی در مورد موضوعات ادبیات داستانی در جامعه وجود دارد که میشود سراغ آن رفت اما پرداختن به یک یا دو رنگ، زیبایی چندانی از این رنگین کمان نشان نمیدهد.
نویسنده کودک باید از جامعه انگیزه ادامه کار را بگیرد
نوش آفرین انصاری استاد دانشگاه، نویسنده و پژوهشگر ادبیات نیز در این زمینه گفت: از نظر ادبیات کودک در ۵۰ سال گذشته خیلی پیشرفت کردهایم، ادبیات کودک ما به قابلیتهای خوبی رسیده و نویسندگان خوب رشد کرده اند؛ الان بحث باور به ادبیات کودک در نهادهای دولتی مثلاً در آموزش و پرورش مهم است.
وی ادامه داد: نویسنده به عنوان خالق اثر باید از جامعه این حس را بگیرد که کتاب خوانده شده و انگیزه ادامه کارش از خلق ادبی را باید از جامعه بگیرد، این در صورتی اتفاق میافتد که ما کتاب را به دست جامعه برسانیم و مشکل ما الان و گرفتاری اساسی در این زمینه است.
آموزش و پرورش ادبیات را رقیب درس میداند؛ نه مکمل
دبیر شورای کتاب کودک گفت: این گسست در ادبیات ما وجود دارد، نویسندگان دارند مینویسند اما کتابخانهها و کتابفروشیهای ما خوب عمل نمیکنند و کتاب در اختیار والدین قرار نمیگیرد، از سوی دیگر نگاه نظام آموزش و پرورش به ادبیات، دشمنانه است، یعنی ادبیات را رقیب درس میداند؛ نه مکمل و نه قدرت دهنده به درس.
القای امید و زیبایی شناسی بایستههای کتاب کودک
انصاری با توجه به اهمیت کودک و مطالعه در مورد او گفت: کاش میشد یک نگاه جامع نسبت به کودک داشته باشیم از ابعاد مختلف و بدانیم یک کودک در ایران چه وضعی نسبت به جامعه امروز دارد، این اتفاق باید توسط گروههای مختلف و کارشناسان صورت گیرد و نقش انجمنهای علمی در این میان پررنگ است.
وی گفت: خیلی از بخشهای ادبیات کودک و بزرگسال مشترک است، اما ادبیات کودک به هر حال به یک شکلی مخاطب محور است و چون مخاطبش محدوده سنی دارد، یک ملاحظاتی در آن مطرح است. القای امید در عین واقع گرایی و رعایت زیباییشناسی برای لذت بردن کودک از بایستههای مورد توجه در خلق ادبی برای کودک است.
کتابهایی خلق کنیم که به غنای ذهنی کودک بینجامد
یک نویسنده کودک نیز با اشاره به اینکه فضای کتاب کودک را نباید رها کرد و اجازه داد شرایط کتاب کودک تابع شرایط بازار و عرضه و تقاضا باشد، گفت: در این شرایط با فضایی مواجه میشویم و افراد منفعتطلب که در کارشان سود حرف اول را میزند با هدف کسب منفعت اقتصادی نگاهها را به سمت خودشان جلب میکنند و کتابهایی را منتشر میکنند که برای کودکان مناسب نیست.
حمیدرضا شاه آبادی افزود: براین اساس باید نظارتی در حد راهنمایی مردم در مسیر شناسایی کتاب خوب همچنین معرفی اینگونه آثار وجود داشته باشد. در این راستا نهادهایی که از دل فرهنگ بیرون آمدهاند و دلسوز ادبیات کودک و نوجوان هستند میتوانند مؤثر باشند و کاری کنند که کتاب در مسیر درست خودش قرار گیرد.
به گفته وی امروزه اغلب نظارتها صرفاً در بیضرربودن کتاب کودک خلاصه شده است اما این کار سبب میشود ذهنیت کودک ضعیف شود و با اینکه کتاب بیضرری تولید میشود اما این کتاب به غنای ذهنی کودک نمیانجامد و این کتابها ذهنیت کودک را ارتقا نمیدهند.
نویسنده کافه خیابان گوته به اهمیت ظواهر فیزیکی و ضرورت استانداردسازی کتاب کودک نیز اشاره کرد و گفت: با توجه به اینکه کتاب خردسال گاهی به اسباببازی نزدیک میشود باید تابع استاندارد باشد. همچنین باید در کتاب کودک به مقوا و کاغذ مناسب برای آن گروه سنی توجه شود، مثلاً لبه کتاب کودک گرد باشد. همچنین استفاده از فونتها، تصاویر، فاصله خطوط مناسب باید در کتاب کودک رعایت شود.
شاه آبادی گفت: از سویی در حوزه محتوایی هم مواردی وجود دارد مانند توجه به استفاده نکردن از مطالب حاوی تبعیض نژادی، تبعیض جنسیتی، بیاخلاقی و رعایت مطالبی که باید به صورت طبقهبندیشده برای کودک ارائه شود. بنابراین در این زمینه باید موازینی برای استانداردسازی کتاب کودک تعیین شود و این موازین به تأیید سازمان استاندارد برسد تا در قالب نشان استاندارد کتاب کودک روی کتابهای مناسب کودک واجد این ویژگیها درج شود.
انتهای پیام