این باستانشناس با بیان اینکه مهمترین تحلیلهای اولیه از این مجموعههای دستکند، نشان از کاربری استودان، گوردخمه و مقبره (شاید یکی از شاهکنشینهای البرز) دارد و این فرایض، با مبنای کاملاً علمی، محصولی از مقایسه ابعاد، فرم، شکل و گونه با نمونههای مشابه در کشور است، ادامه داد: در فرضیه آرامگاهی، شکل و شمایل ساختاری و فضای تدفین بهصورت تخم مرغی (یا وان مانند) در بستر سنگی این دستکندها حفر شده و با مصالح سنگ و آجر و ملات گچ و ساروج مشخص بود. همچنین در فرضیه گوردخمه، نوع پلان تو در تو و اتاقک شکل (در یکی از آنها، چهار اتاق در دل کوه و مرتبط با هم ایجاد شده) و بقایای ملات بر بدنه ورودی که احتمالاً زمانی بسته بودن در آن را قوت میبخشد، وجود داشت. از سوی دیگر در فرضیه استودان، شکل، ساختار و فضای داخلی و ایجادشده آن با نمونههای استودانهای استان فارس مشابه بوده و برخی به گونه شکلی، قوسی و استوانهای بودهاند.
سرپرست هیئت باستانشناسی با اشاره به اینکه این فرایض زمانی برای ما محتملتر میشود که همه این مجموعهها در کنار منابع آبی (رودخانه، حوضچههای طبیعی آب، آبشار و رودهای میان درهای) ایجاد شدهاند افزود: مجاورت این مجموعهها در کنار منابع آبی را میتوان به نظریههای مطروحه آئینی در ارتباط با مهرپرستی در منطقه البرز و آمل ربط و بسط داد.
او با ابراز امیدواری برای کشف نقوش، خط و علائمی در این مجموعه بر اساس شواهد و آنالیزهای انجامشده تا امروز، گفت: در این شرایط میتوان به استنادهای دقیقتر و متقنتر اشاره کرد، علاوه بر اینکه کارکرد دیدهبانی و استقرار موقت برخی مجموعههای بررسیشده، همچنان به قوت خویش باقی است.
فلاح تاکید کرد: بررسیهای باستانشناسی کافرکلیها به مرور ناشناختههایی را از خود نشان میدهد که بیشتر از گذشته بر اهمیت موضوع بررسی روشمند، با یک برنامهریزی دقیق و آکادمیک و پلاندار تاکید میکند.
انتهای پیام
انتهای پیام