وی با اشاره به اینکه سبک زندگی پایه و اساس فهم شرایط فرهنگی موجود و تحولات پیشرو در این حوزه تلقی میشود و نشان میدهد که در بطن ارزشهای موجود در خردهنظام فرهنگی چه میگذرد، گفت: در واقع با بهکارگیری مفهوم سبک زندگی و تعمق در آن میتوان از هنجارهای پنهان در اذهان، باورها و رفتارهای مردم یک جامعه، سر درآورد و از جهتگیریها و الگوهای موجود یا در حال شکلگیری، تفسیر واقعبینانهای ارائه کرد.
هاشمینیا با اشاره به اینکه مقایسه سبک زندگی امروزی ما با گذشته با تأکید بر دو محور امکانات زندگی و روشهای آموزشی تفاوت بسیار کرده است، تصریح کرد: آسایش، آرامش و نیاز مبتنیبر این نوع سبک زندگی ما بیشتر غربی و برگرفته از فرهنگ غربی است که در رسانهها تبلیغ میشود.
این جامعهشناس با اشاره به اینکه سبک زندگی، زاویه نگاه ما را تغییر داده است، اضافه کرد: در این سبک نیاز به خوردن و آشامیدن وجود دارد اما غذاها زود پخته و خورده میشوند و پشت میز و فرمان اتومبیل مصرف میشود و در نهایت این است که چاق میشویم. این نوع سبک زندگی هماکنون در مدارس، دانشگاهها و در محیطهای کاری ما نیز وجود دارد.
هاشمینیا با اشاره به اینکه روش زندگی در خانه، جامعه و نظام آموزش ما در گذشته و حال، یعنی پیش و پس از پیشرفتهای صنعتی دگرگون شده است، تصریح کرد: سبک زندگی ایرانی اسلامی در هیچ جای کشور نه نوشته شده و نه هیچ دانشگاهی به تدریس آن میپردازد، از طرفی در جامعه امروز ما، سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی که مبتنی بر توجه به تولید و آسایش همراه با احسان به دیگران است، ترویج هم نمیشود.
وی با ذکر این مطلب که منبع معتبری از سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی که هم بر الگوهای عملی توجه داشته باشد و هم مبانی نظری را موشکافانه طرح کرده باشد، موجود نیست، تصریح کرد: این نوع سبک زندگی، مبتنی بر پیشرفتهای صنعتی، الکترونیکی و ارتباطی در غرب است که در خود غرب هم فلسفه زندگی آنها را تغییر داده به نوعی که میتوان گفت بالارفتن سن ازدواج و عدم تمایل به داشتن همسر و از طرف دیگر گرایش به تنوعطلبی در همه امور از استفاده از وسایل مادی گرفته تا نوع گرایش به ارزشهای غیر مادی مبتنی بر سبک زندگی غربی است.
این جامعهشناس با ذکر این مطلب که مدرنیسم نه تنها به تغییرات در اشکال زندگی مادی پرداخته حتی ذائقه فرهنگی را تغییر داده، افزود: نهایت آنکه انقلاب صنعتی و به تبع آن انقلاب در ارتباطات که عصر ارتباطات و اطلاعات را رقم زده است بسیاری از متغیرهای زندگی را تغییر داده و این تغییر باعث دستکاری نوع انسان شده است که سبک زندگی مدرن امروزی که انسانها را کِسل، دلمرده و خودشیفته میسازد نتیجه مصرفگرایی مدرن امروزی است که با اسلام تفاوت فاحشی دارد.
هاشمینیا با اشاره به اینکه انسان نیازهایی دارد و این نیازها را بهگونهای برآورده میکند و در این میان به آسایش و آرامش نسبی دست مییابد، گفت: در نگاه دینی، که مبتنیبر شناختی آسمانی و بیخطا از انسان و جهان است، دنیا گذرگاهی آزمودنی و رنجآلود است و همین نگاه است که به ما میآموزد نیازها در حد کمال برآورده نخواهد شد و آسایش و آرامش مطلق نخواهد بود پس مسابقه برای سود بیشتر و رفاه از همان آغاز محکوم به شکست است.
این جامعهشناس با اشاره به اینکه نیازهای واقعی انسان برای کارکرد دیگری در نهاد بشری تعبیه شده و برآوردن آنها روشهای خود را دارد، تصریح کرد: به انسان عقل هدیه شده تا نیازهایش را خود برطرف کند اما همین عقل میتواند به خطا کشیده شود و به جای برطرف کردن نیازهای واقعی، نیازهای کاذبی را تولید کند و برای برطرف کردن این عطش کاذب، نمک را در قالب آب ارائه کند.
وی ادامه داد: مشکل این است که عقل و علم در راستای جهانبینی منطبق با هدف هوشمندانه جهان پیش روی ما، به کار گرفته نمیشوند و ما در مسیری افتادهایم که برای خرید آسایش بیشتر، آرامش را میفروشیم و به جای پاسخ دادن به نیازهای طبیعی و واقعی، نیازهای کاذب و سراب تولید میکنیم.
هاشمینیا با اشاره به اینکه با مطالعه سبک زندگی امروز و مقایسه با سبک زندگی دیروز متوجه میشویم سبک زندگی دیروز عیب و نقصی نداشت، اضافه کرد: رابطه همه گزارهها در سبک زندگی دیروز هماهنگ و به اندازه بوده است، به همین دلیل بسته به امکانات آن روز، آسایش و آرامش برقرار بود و نیازهای واقعی نیز از راههای طبیعی آن پاسخ داده میشد، اما امروز سبک زندگی از تقارن و همگونی خارج شده است.
این جامعهشناس لرستانی با بیان اینکه هیچکس در پی بازگشت به گذشته نیست، کسی نمیخواهد بگوید گذشته بهتر بود، افزود: عقبگرد کار عاقلانهای نیست، اما باید علم و فناوری را در راستای آموزههای دینی خودمان بهکار بگیریم و ضعفهای خودمان را باید شناسایی کنیم.
وی با بیان اینکه متأسفانه امروز ابزارها بر ما حکومت میکنند، افزود: بهجای استفاده درست از پول، آنرا میپرستیم و به ابزارها سواری میدهیم، در سبک به هم ریخته زندگی امروز ما سعادتی در میان نیست؛ به عبارت دیگر ما تسلیم فرهنگ مصرف غربی شدهایم، شکل زندگی غربی بر همه جوامع مشرق زمین از هند و چین گرفته تا کشورهای اسلامی و آفریقایی و آمریکای لاتین تحمیل شده است، چیزی که به نام الیناسیون فرهنگی در متون فرهنگی بحثهای فراوانی شده است.
این جامعهشناس با اشاره به اینکه در جامعه ما صنعت فرهنگ بهگونهای خاص توانسته است همه را تحتتأثیر خود قرار دهد، گفت: اقشار پایین جامعه نیز با وسع خودشان آرزوی مصرف کالاهای شرکتها را دارند، تازه شرکتهای ما نیز برای رفاه بیشتر چارهای جز قدم گذاشتن در همین مسیر را ندارند.
وی با بیان اینکه نیاز، آرامش، آسایش و سعادت چهار محور اصلی توجه به نوع استفاده از یک نوع کالا در هر فرهنگی است، ادامه داد: نیاز برگرفته از یک غریزه انسانی است که در نهاد بشر نهاده شده و شامل نیاز به خوردن، آشامیدن و نیاز به داشتن چیزهای مختلف است که به همراه آن جهت رفع این نیاز آرامش و آسایش قابل طرح است.
هاشمینیا با اشاره به اینکه آرامش بُعد روانی رفع نیاز و آسایش بُعد جسمانی است، تصریح کرد: سعادت هنگامی مطرح میشود که رفع نیاز زمینه برآوردن سعادتی خاص را برای بشر و انسان امروز فراهم کند، در برخی از فرهنگها سعادت همان کسب بالاترین لذت و کامجویی بوده و در برخی فرهنگها معنای دیگر و اخروی پیدا میکند.
این جامعهشناس با ذکر این مطلب که ما باید سبک زندگی را با شرایط امروز تعریف کنیم، گفت: تعریفی که با استناد به معارف ناب آسمانی تضمینکننده سعادت دنیوی و اخروی باشد و از سویی نسبت آرامش و آسایش را نیز به هم نریزد و نیاز کاذب ایجاد نکند و نیازهای واقعی را برآورده سازد.
انتهای پیام