او سید نوحهها، اشکها و گریههای به جوش آمده از سینههای چاک چاک عاشقان و مومنان است؛ و به حق که او کشته اشکهاست؛ چنانچه در کامل الزیارات از امام حسین(ع) نقل شده: «من کشته اشکم؛ هر مؤمنی مرا یاد کند، اشکش روان شود». مرحوم علامه مجلسی(ره) در بحارالانوار در تفسیر این جمله میگوید: «منظور این است که هیچ مؤمنی به یاد من نمیافتد مگر این که گریه میکند یا بغض گلوی وی را میگیرد».
حسین بن علی(ع)، سید و سالار شهیدان است که هنوز هم سالیان سال بعد از شهادتش، قلبها اینچنین مالامال از عشق شده و فقیر و غنی، پیر و جوان برای عزای او به صف ایستاده و مجالس سوگواری و احسان برپا میکنند. هم او که پیامبر گرامی اسلام قبل از شهادتش فرمود: «به راستی که با شهادت حسین علیه السلام آنچنان شور و حرارتی در دل مؤمنین ایجاد شده که هیچ گاه به سردی نخواهد گرایید».
آری، حبالحسین(ع) فراتر از سوگواریها، عزاداریها و حتی فراتر از تاریخ است. کودکانمان در گهواره با حب الحسین خو گرفته و حسینی میشوند و چه سوگواره عظیمی است، سوگواره حسین(ع)، چه مادرانی که نوزادشان را با اشک و نوحه بر حسین(ع)، قنداق کرده و چه کودکانی که به عشق سیدالشهدا با رخت سیاه، شال و تبلهای کوچکشان مهمان هیئتها میشوند.
او حسین(ع) است، چراغ هدایت و کشتی نجات؛ همو که پیامبر گرامی اسلام(ص) هنگام ولادتش نام او را حسین گذارد و از شهادتش خبر داد، آن معصومی در کلام بسیاری از بزرگان ادیان و مذاهب چون دری گرانبها میدرخشد و او را «قطب عرفان» میدانند و حقیقتاً امروز کربلا در اربعین شهادت حسین(ع) قطب عشق و دلداگی میشود تا شیفتگان مکتب و منشش با پای پیاده از هر دین و آیینی به صف شوند و بزرگترین تجمع مذهبی جهان را با فریاد «حب الحسین یجمعنا» رقم بزنند.
و چه حکمتی است در وجود حسین(ع) که تربت بارگاهش شفا میدهد و دعای زیر گنبدش، مستجاب است، چنانچه در وسایل الشیعه روایت شده که خداوند در عوض شهادت امام حسین(ع) چهار خصلت به ایشان عطا کرد «شفا را در تربت او، اجابت دعا زیر گنبد او و امامان را از ذریه او و اینکه روزهای زائران او از عمر آنها حساب نمیشود».
گریه و اشک بر حسین نیز مرهمی است آرامبخش بر دلهای خونین شیعیان و مومنان؛ اشکی که قلب را جلا میدهد و روح را طهارت میبخشد. امام صادق(ع) در مورد ثواب گریه بر امام حسین(ع) فرموده است: کسی که یادی از حضرت حسین بن علی(ع) نزدش بشود و از چشمش به مقدار بال مگس اشک خارج شود اجر او بر خداست و حق تعالی به کمتر از بهشت برای او راضی نیست.
به حق که محرم و به ویژه تاسوعا و عاشورای حسینی آینه تمام نمای عشق و ارادت شیعیان نسبت به مکتب اهل بیت(ع) و خاصه امام حسین(ع) است، اما در ورای این عشق و ارادت، باید شناخت اهداف و مکتب امام حسین(ع)، اتکا به منش آن حضرت و حرکت در مسیر اهل بیت(ع) و از همه مهمتر تقویت شعور حسینی، دوری از رفتارهای وهنآمیز و بدعتها و شناخت اهداف شوم دشمنان اسلام و مکتب عاشورا از جمله اولویتهای عزاداران در کنار شور و عشق حسینی باشد.
امام حسین(ع) هنگام حرکت از مدینه به سوی مکه وصیت نامهای نوشت و به برادرش محمد حنفیه تحویل داد؛ آن حضرت در وصیت نامهاش پس از پرداخت به توحید، نبوت و معاد، نوشته بود: «من نه از روی خودخواهی و یا برای خوشگذرانی و نه برای فساد و ستمگری از شهر خود بیرون آمدم؛ بلکه هدف من از این سفر، امر به معروف و نهی از منکر و خواسته ام از این حرکت، اصلاح مفاسد امت و احیای سنت و قانون جدم، رسول خدا(ص) و راه و رسم پدرم، علی بن ابی طالب(ع) است. پس هر کس این حقیقت را از من بپذیرد (و از من پیروی کند) راه خدا را پذیرفته است و هر کس رد کند(و از من پیروی نکند) من با صبر و استقامت (راه خود را) در پیش خواهم گرفت تا خداوند در میان من و بنی امیه حکم کند که او بهترین حاکم است. و برادر! این است وصیت من به تو و توفیق از طرف خداست، بر او توکل می کنم و برگشتم به سوی اوست».
طبق روایتهای تاریخی، واقعه عاشورا در دهمین روز از ماه محرم الحرام سال ۶۱ هجری قمری روی داد و در تاریخ ماندگار شد تا گواه پیروزی خون بر شمشیر و حقانیت ابدی حسین(ع) و یارانش باشد.
مهری هاشمزاده، خبرنگار ایکنا آذربایجان شرقی
انتهای پیام