به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، توجه به امر تعامل در همه امور و سازمانها، مثبت بوده و گامی رو به جلو در راستای رشد سازمانها و فعالیتهای یک جامعه بهشمار میرود.
توجه به تعامل و تسهیل رابطه میان مراکز قرآنی نیز از این امر مستثنی نیست که البته مورد غفلت واقع شده است؛ برای تحقق این امر نیازمند بررسی راهکارهای تسهیل روابط میان مراکز قرآنی هستیم که در این گفتار به چند راهکار محوری برای این مهم خواهیم پرداخت.
لزوم تعامل مراکز قرآنی و مراکز قرآنپژوهی
در حال حاضر مراکز قرآنپژوهی در کشور مشغول به فعالیت هستند که گرچه در راستای فعالیتهای مردمی به انجام فعالیتهای پژوهشی میپردازند اما زمینههای آموزشی آنها همچنان کمرنگ بوده و همین امر سبب پراکندگی و جدایی میان مراکز آموزشی قرآنی کشور از جمله مؤسسات قرآنی ـ مردمی و این مراکز شده است.
گرچه شاید بسیاری از قرآنپژوهان در سطح کشور بر این باورند که تعامل میان مراکز قرآنپژوهی و مؤسسات آموزشی نمیتواند مؤثر باشد اما از نظر برخی دیگر از فعالان و کارشناسان قرآنی کشور، هماکنون خلأیی که در مراکز قرآنی کشور مشاهده میشود، نبود تعامل این مراکز با مؤسسات و مراکز قرآنپژوهی جهت انجام برخی از امور آموزشی است.
از جمله این امور میتوان به کسب تجربیات آموزشی و جزوات طراحی و تألیف شده این قرآنپژوهان، بهرهمندی از نظرات اساتید مراکز قرآنپژوهی و تربیت مدرسانی در این موضوعات، تشکیل گروههای قرآنپژوهی میان قرآنآموزان جوان مؤسسات جهت تألیف و بهرهبرداری از استعدادهای قرآنی و خلاقیتهای مبتکرانه در زمینه علوم قرآنی اشاره کرد.
با اندکی تأمل میتوان دریافت که وجود مدیریتی واحد در زمینه پرورش استعدادهای قرآنپژوهی در مراکز آموزشی و هدایت و جریاندهی به فعالیتهای آموزشی این مؤسسات در جهت فعالیتهای پژوهشی و متدبرانه در علوم قرآنی میتواند راهگشا باشد.
اما راهکارهای دیگری نیز در زمینه برقراری ارتباط میان مؤسسات آموزشی و قرآنپژوهی در کشور وجود دارد که در ذیل به برخی از آنان اشاره میشود.
مدیریت واحد بر فعالیتهای پژوهشی و بهرهمندی از مشاوران قرآنپژوه
مدیریت واحد بر فعالیتهای پژوهشی و بهرهمندی از مشاوران قرآنپژوه جهت انتقال مباحث قرآنپژوهی و میانرشتهای به مراکز قرآنی، وجود نظارتی واحد بر روند فعالیتهای پژوهشی مؤسسات قرآنی از دیگر راهکارهای مؤثر جهت برقراری ارتباط مؤثر میان مؤسسات قرآنی و مراکز قرآنپژوهی است.
دستهبندی مؤسسات قرآنی مردمی جهت تعیین سطح آموزشی آنان و بهرهمندی از مؤسسات تخصصی جهت ارائه فعالیتهای پژوهشی، استفاده از اساتید و قرآنپژوهان بزرگ کشور در مدیریت مؤسسات قرآنی مردمی، برگزاری جشنوارهها، کارگاههای آموزشی، سمینارهای مشخص و برنامهریزیشده جهت انتقال مباحث قرآنپژوهی و تبدیل برخی جزوات قرآنپژوهی به قالبهای آموزشی نیزراهکارهایی دیگر در زمینه ایجاد تعامل میان مؤسسات قرآنی و مراکز قرآنپژوهی است.
در این میان باید به نقاط ضعفی که از نظر برخی از اساتید قرآنپژوهی در ادامه تعامل و تسهیل رابطه میان مراکز صرفا پژوهشی و آموزشی وجود دارد اشاره کرد که از جمله آنها میتوان به اجرای غلط و نادرست مباحث پژوهشی و ارائه آموزش به صورت نادرست در برخی از مؤسسات قرآنی اشاره کرد که این روند میتواند اثرات سوء و گاها بالعکسی در مؤسسات در زمینه پرورش قرآنپژوهان جوان و القای مباحث تدبرانه داشته باشد.
چه بسا با پرورش قرآنپژوهان جوانی که در مسیری اشتباه به کسب علوم قرآنی میپردازند، ریشههای دینی افراد نیز مورد تهدید واقع شده و گاها سبب نشر آسیبهای دینی و اعتقادی در جامعه نیز خواهند شد.
ترکیب نادرست مباحث آموزشی و پژوهشی که در این صورت شاهد بروز مشکلات زیادی حتی در مباحث آموزشی ـ عمومی خواهیم بود. چه بسا اگر مؤسسات قرآنی با تعیین سطح داوطلبان دریافت مباحث پژوهشی و میانرشتهای، سطحبندی نادرستی داشته باشند؛ نه تنها باعث بروز مشکل در انتقال مباحث تفسیری و پژوهی در علوم قرآنی خواهند شد، بلکه سبب مخاطبگریزی در مؤسسات قرآنی نیز میشوند و مخاطبان از ادامه روند آموزش حتی در سطوح عمومی نیز دلزده خواهند شد.
واگذاری بحثهای آموزشی ـ پژوهشی به برخی از مؤسسات قرآنی
واگذاری بحثهای آموزشی ـ پژوهشی به برخی از مؤسسات قرآنی که در سطوح تخصصی به فعالیت میپردازند که در این صورت و در حالتی که سطحبندی مؤسسات قرآنی در کشور هنوز در مرحله ایدهآل واقع نشده است، تشخیص مؤسسات تخصصی و متبحر و فعال برای ارائه فعالیتهای پژوهشی ممکن نیست و چه بسا برخی از مؤسسات برای ورود به مباحث پژوهشی از ارائه آموزشهای عمومی خودداری خواهند کرد که در این صورت نیز آسیبی دیگر در زمینه تربیت نسلی قرآنی، فضای آموزشی قرآنی کشور را تهدید خواهد کرد.
از نظر برخی از متخصصان و کارشناسان قرآنی کشور، نبود مدیریت واحد قرآنی در سطح کشور یکی از مهمترین موانعی است که مانع ایجاد نظارتی واحد بر روند فعالیتهای تخصصی و پژوهشی مؤسسات قرآنی مردمی میشود و در این در حالی است که برای ارتقای سطح آموزشی برخی از مؤسسات به سطوح پژوهشی قطعا و یقینا نیازمند نظارتی مستمر، واحد، متخصص و برنامهریزی شده هستیم که در حال حاضر وجود چنین نظارتی غیرممکن است.
مواردی که ذکر شد از جمله مواردی است که اساتید و قرآنپژوهان آنها را جزء نقوص و عیبهای ارتباط و تعامل و تسهیل رابطه میان مراکز آموزشی ـ قرآنی و مراکز قرآنپژوهی بر میشمارند. حال اینکه برای رفع این نقوص چه میتوان کرد، سوالی است که کارشناسان و اساتید و دستاندرکاران مراکز قرآنی در کشور باید برای پاسخ آن همتی مضاعف به خرج دهند.
راهکارهای تسهیل روابط میان مراکز قرآنی و نیاز به مدیریت واحد
دومین محوری که در زمینه تسهیل روابط میان مراکز قرآنی کشور باید مورد توجه قرار گیرد، بحث مدیریت قرآنی واحد برای این مراکز قرآنی است که از آن جمله میتوان به ایجاد دو مرکز و دو ستون اصلی جهت سیاستگذاری فعالیتهای مؤسسات قرآنی و مراکز آموزشی قرآنی کشور اشاره کرد.
اتحادیه مؤسسات قرآنی ـ مردمی کشور که متولی فعالیتهای مؤسسات قرآنی است که مجوز فعالیت خود را از سازمان تبلیغات اسلامی و به صورت جزئیتر از سازمان دارالقرآنالکریم دریافت میکنند و اتحادیه تشکلهای قرآنی ـ مردمی کشور که متولی فعالیتهای تشکلها و مؤسسات قرآنی مردمی است که مجوز فعالیت خود را از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و به صورت جزئیتر از معاونت قرآن و عترت این وزارت دریافت میکنند.
برای رفع این مشکل و این مدیریت دو محوری، راهکارهای زیادی از سوی کارشناسان و مسئولان مراکز قرآنی در سطح کشور مطرح شده است که تازهترین این راهکارها، ایجاد یک اتحادیه مدغم بوده است که به دلایل بسیار زیاد و کارشناسی شده و نیز بر اساس نظرات موافق و مخالف بسیاری، هنوز به مرحله عملیشدن در نیامده است.
اما ذکر این نکته نیز ضروری است که یکی از مهمترین راهکارهای تسهیل روابط میان مراکز قرآنی کشور، همین مورد مدیریت واحد فعالیتهای قرآنی مراکز است؛ و در صورت رفع این مانع و این معضل کنونی فضای قرآنی مؤسسات و مراکز آموزشی، موارد دیگر که زیرمجموعه این مورد بر شمرده میشوند نیز رفع خواهند شد.
نقش مراکز قرآنی کشور در الگودهی شخصیتی، سیاسی و اجتماعی فضای جامعه
مراکز قرآنی کشور به عنوان یکی از شاخههای فضای قرآنی جامعه نقش مهم و اساسی در زمینه الگودهی فعالیتهای فرهنگی، سیاسی، شخصیتی، اجتماعی، هنری و ... میتوانند داشته باشند. ایفای این نقش مهم، مستلزم تسهیل رابطه درست و اصولی میان این مراکز است.
راهکاری که در این زمینه میتواند مورد نظر قرار گیرد از نظر چند کارشناس فرهنگی ـ قرآنی این است که مؤسسات قرآنی با ظرفیتهای مردمی خود، مدیریت فضاهای قرآنی و سیاسی ـ اجتماعی کشور را برعهده گیرند.
همانگونه که شاهد بودیم در مباحث مربوط به جامعه قرآنی و بصیرتافزایی، در یک تجمعی قرآنی شاهد حضور بزرگان قرآنی کشور بودیم که گرچه گاها با نظراتی مخالف اما زیر یک پرچم واحد انقلاب اسلامی ایران و به صورت متحد در راستای تحقق آرمانهای این انقلاب عظیم مردمی، تجمع کردند و همین امر دلیلی بر این معلول است که وحدت این جامعه میتواند اثرات بزرگ و ملموسی در روند عرصههای تأثیرگذار سیاسی و اجتماعی داشته باشد.
از جمله اثرات تجمع و وحدت و نیز هماهنگی و تعامل مراکز قرآنی و تسهیل روابط میان این مراکز میتوان به ارائه الگوهای دینی و عقیدتی از میان اعضای جامعه قرآنی به صورت متحد، و معرفی این افراد جهت الگوسازی میان نسل جوان اشاره کرد.
برای مثال میتوان به بخش معرفی قهرمانان قرآنی در بیست و یکمین نمایشگاه قرآن کریم که حضور تمامی اقشار مردم، مسئولان و اساتید برای حضور در این بخش و نیز انتخاب اسامی این قهرمانان از گروههای مختلف، عاملی جهت تسهیل رابطه میان گروهها و قشرهای قرآنی جامعه بود که همین امر اگر در حالتی گسترده ادامه مییافت میتوانست الگوسازی جامعی با همکاری رسانه ملی داشته باشد.
از دیگر اثرات وحدت واجماع مراکز قرآنی میتوان به حضور مهم و مثبت و مثمرثمر مسئولان قرآنی کشور در عرصههای سیاستگذاری برای بودجههای قرآنی، هماهنگی جامعه قرآنی برای عملیساختن شعارهای سال که توسط مقام معظم رهبری اعلام میشود، ایجاد اتاق فکر واحد در زمینه انتقال مباحث مرتبط با جامعه قرآنی و نقشش آنان در فضای فرهنگی و اجتماعی کشور وحضور اعضای قرآنی کشور به صورت متحد در عرصههای ملی اشاره کرد.
به عنوان مثال میتوان گفت؛ ارائه بیانیههای متناسب با مناسبتهای ملی و دینی و اعتقادی به صورت متحد از جامعه قرآنی و نه به صورت پراکنده با موضوعات متفاوت یکی از زمینههای ایجاد این وحدترویه است.
تعریف رسالتهای آموزشی مراکز قرآنی کشور به صورت متحد
در توضیح این راهکار که خود میتواند یکی از مؤثرترین راهکارهای تسهیل روابط میان مراکز قرآنی باشد، باید گفت برخی از مراکز آموزشی بر اساس سیاستگذاری متولیان خود، رسالتهای آموزشی و تعریفشدهای دارند که این رسالتها بر اساس مواردی چند تعیین میشود.
از جمله مواردی که این رسالتها بر اساس آن شکل میگیرد میتوان به تجربیات این مراکز طی سالهای متمادی، حضور مدیران مختلف در این مراکز، برجستهسازی برخی از نقشهای مدیریتی بر برخی دیگر(مثلا توجه به مباحث مالی و اولویتبخشی آن نسبت به دیگر مباحث مورد بحث)، وجود نگاههای گاها سلیقهای و ورود دیدگاههای افراط و تفریط محور در تصمیمگیریهای عملیاتی این مراکزو ... میتوان اشاره کرد.
اما نکته حائز اهمیت یکسانسازی رسالتهای آموزشی و همچنین ایجاد زمینههایی برای بهروز کردن این رسالتها در حالتهای جزئی میباشد.
چنانچه در صورت تعریف رسالتهای آموزشی واحد میان مراکز قرآنی و همچنین تعیین نکات تشویقی و توبیخی برای بهرهمندی بهتر از این مراکز جهت عملیاتی کردن رسالتهای تعریفشده میتواند یکی از مهمترین و اصلیترین راهکارهای تسهیل رابطه و ایجاد تعاملی سازنده و رو به جلو برای این مراکز باشد.
طاهره رفعت