حسین اسرافیلی، شاعر آئینیسرا و معاصر کشورمان در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) با اشاره به ادب و شعر عاشورایی و آئینی گفت: ادب شعر آئینی یا عاشورایی این است که شاعر، شعری بسراید و چارچوبهایی را رعایت کند که تبدیل به اثری موهن نشود و این امر نیاز به آداب و رسومی دارد؛ همچنان که وقتی وارد حرم معصومین(ع) میشویم، آدابی را رعایت میکنیم.
وی افزود: شاعری برای سرودن شعر فاخر و ماندگار همچون شعر محتشم کاشانی در حوزه ادبیات آئینی باید ارتباط معنوی با ائمه معصومین(ع) داشته باشد؛ یعنی اگر به این صورت نباشد ممکن است از مسیر درست منحرف شده و اثری از روح دینی و آموزههای الهی در شعرش نباشد.
پرداختن به ویژگیهای اخلاقی معصومان(ع)
اسرافیلی با تأکید بر پرورش ظرفیتهای وجودی شاعر اظهار کرد: برخی از شاعران جوان امروزی شعرهای آئینی در وصف ائمه اطهار(ع) میسرایند که تنها به چهره ظاهری آنها میپردازند؛ در حالی که آنچه میتواند اثرگذار باشد و اهمیت دارد، ویژگیهای اخلاقی و سیره زندگی آنهاست و این موارد باید مورد توجه قرار گیرد.
این شاعر با اشاره به شناخت و اعتقاد به امام معصوم(ع) تصریح کرد: مطالعه تاریخ، آشنایی به مقتلهای معتبر و سیره و روش زندگی ائمه(ع) میتواند در سرودن شعرهای ناب عاشورایی و آئینی مؤثر باشد؛ از سوی دیگر سرودن این نوع اشعار نیازمند وجود دل عاشورایی است و تا شاعر خود را در آن فضا نتواند تصور و درک کند، نمیتواند چنین شعری بسراید.
حس و حال دینی رنگ و بوی کمتری در آثار شاعران دارد
اسرافیلی با اشاره به وجود تفاوتهایی میان اشعار آئینی گذشته با امروز ادامه داد: در اشعار شاعران گذشته حس و حال دینی شاعران بیشتر بود، اما امروزه این حس و حال رنگ و بوی کمتری در آثار شاعران دارد؛ اما نقطه قوتی که در اشعار آئینی امروز وجود دارد این است که در شعر امروز مانند شعر گذشته از توصیفها و مدحهای مشابه استفاده نمیشود. شعر ویژگی خاص ائمه اطهار(ع) را بیان میکند، اما در گذشته همه توصیفات امامان به جز اندکی از ابیات، مابقی در سروده شاعران دیگر نیز تکرار شده است.
وی با بیان اینکه عاشورای حسینی، بخشی از هویت فرهنگی ماست، گفت: بخشی از هویت فرهنگی ما را عاشورا و شعر تشکیل میدهد؛ از این رو اگر شعر به درستی بیان شود، مخاطبان بیشتری خواهد داشت و این موضوع بستگی به توان شاعران دارد.
گفتنی است که اسرافیلی در اول اسفند 1331 در تبریز به دنیا آمد. وی از شاعرانی است که در طول سالهای 1358 ـ 1366، در حوزه هنری حضوری فعال داشت و به دفعات، همراه با دیگر شاعران و به منظور شعرخوانی در نقاط مختلف رزم، عازم جبههها شد.
«آتش در خیمهها»، «مجموعه شعر عاشورایی»، «عبور از صاعقه»، «گزیده ادبیات معاصر شماره 5»، «مردان آتشنهاد»، «آتش در گلو»، «آئینههای شعلهور» و «صخره و پلنگ» از سرودههای اوست.