صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

بازار

صفحات داخلی

کد خبر: ۱۳۴۰۸۷۲
تاریخ انتشار : ۲۳ آذر ۱۳۹۲ - ۰۹:۲۹
یادداشت روز/

گروه اقتصاد: نظام فعلی مالیات بر ارث با اعمال نرخ‌های متعدد و تصاعدی، مودیان را به گروه‌های مالیاتی که تفاوت معنی‌داری با هم ندارند، تقسیم می‌کند و این سبب شده تا در عدالت مالیاتی با توجه به مبانی فقهی آن، تضادهایی به‌وجود بیاید.


از زمانی‌که دولت در اجتماعات بشر پدید آمد، دولت‌مردان برای اداره تشکیلات خود، نیاز به اموالی داشتند که یا از راه املاک دولت این اموال را تأمین می‌کردند یا از مردم و صاحبان املاک خصوصی خراج می‌گرفتند یا از حاکمان محلی و تحت‌الحمایه خود باج دریافت می‌کردند و می‌توان گفت که اخذ مالیات در سراسر جهان امری متداول بوده است. از برخی از نقل‌های تاریخی برمی‌آید که در یونان قدیم، دولت از راه دریافت حقوق گمرکی و عوارض اداره می‌شد.



نظام مالیاتی در تاریخ اسلام و جهان



در ایران باستان نیز همانند امپراطوری روم مالیات‌هایی وضع شده بود. در غرب، فیزیوکرات‌ها از نخستین کسانی بودند که به مالیات به‌عنوان موضوعی مستقل و مهم پرداختند. در ادوار پیشین، رایج‌ترین مالیات‌ها، مالیات بر محصول اراضی و مالیات سرانه بوده است. مالیات سرانه در اروپا ابتدا در سال1471 در انگلستان معمول شد. برای اولین بار در سال 1797 مالیات بر درآمد خالص در انگلستان به تصویب رسید.



دین اسلام در چهارده قرن قبل، انواع مختلف مالیات‌ها را تا آنجا که با ارزش‌های اصیل مورد نظر اسلام منافات نداشته باشد، مورد تأیید قرار داد. در نظام مالیاتی اسلام، مالیات بر اراضی، محصول اراضی، سرانه، پول راکد، چهارپایان معین، مستخرجات معادن، اضافه درآمد خالص و ... را وضع کرده است. مالیات‌ها در اسلام در یک تقسیم‌بندی کلی به مالیات‌های ثابت و مالیات‌های متغیّر تقسیم می‌شوند.



وضع مالیات ثابت از سوی شارع مقدس



مالیات ثابت، مالیاتی است که مستقیما از طرف شارع وضع شده‌ و مورد و مقدار یا نسبت خاصی برای آن‌ها در نظر گرفته شده است. این مالیات‌ها شامل زکات و انواع آن یعنی زکات فطره و زکات مال، خمس، جزیه و خراج است که از صدر اسلام وضع شده و مورد تائید شارع است، اما مالیات‌های متغیر مالیات‌هایی است که حاکم اسلامی در موارد و شرایط خاصی وضع نموده و از طرف شارع مقدس، مقدار و نسبت خاصی برای آنها در شرع مقدس درنظر گرفته نشده است؛ بلکه تابع هزینه‌های ضروری یا مطابق مصلحتی است که حاکم اسلامی در نظر دارد.



مالیات متغیر ابزاری در جهت کمک به حاکم اسلامی



به‌عبارت دیگر، مالیات متغیر ابزاری است که در شرایط خاص، به حاکم اجازه می‌دهد تا با استفاده از آن، مشکلات را برطرف کند و در مواردی که هماهنگ و همسو با حرکت نظام اسلامی است، به‌کار گرفته شود. این مالیات‌ها که تحت عنوان مالیات‌های حکومتی نام برده می‌شود، بسیار محدود بوده و سهم ناچیزی را در بر می‌گیرد. اخذ مالیات‌هایی تحت عنوان زکات مال‌التجاره در زمان پیامبر و برخی خلفا، وضع مالیات بر اسب‌ها در زمان حضرت علی علیه‌السلام و ... از جمله مالیات‌های حکومتی هستند.



تفاوت مالیات اسلامی با مالیات متغیر در اسلام



باید توجه داشت که ویژگی مالیات اسلامی، عبادی بودن آن است؛ اما مالیات متعارف به موجب قانون بوده و همانند مالیات اسلامی وظیفه دینی تلقی نمی­‌شود؛ انسان اقتصادی با کردار دینی فرار مالیات اسلامی را نوعی گناه می­‌داند؛ اما فرار مالیاتی در مالیات متعارف، فقط نوعی تخلف قانونی محسوب می­‌شود. نکته دیگر اینکه، مهم‌ترین هدف مالیات اسلامی با توجه به مصارف آن (خصوصا زکات و خمس) به جهت رفاه، عدالت و رفع فقر است و بیشتر به‌دنبال فقر­زدایی در جامعه و توازن در مصرف است؛ ولی مالیات اسلامی را نمی­‌توان به‌عنوان ابزار سیاست تثبیتی و تخصیصی استفاده نمود. همچنین درآمد مالیاتی زکات در تولیدات کشاورزی و دامی به‌صورت کالایی است (براساس مقدار کالا) و به‌شکل کالایی توزیع می­‌شود؛ برهمین اساس مالیات اثری بر تقاضای کل و آثار منفی مانند تورم بر اقتصاد ندارد. در رابطه با اثر توزیعی مالیات­‌های اسلامی نیز باید گفت، اثر توزیعی مالیات اسلامی نسبت به مالیات­‌های متعارف بیشتر است و مالیات­‌های اسلامی به رغم برخورداری از نرخ یکنواخت، به­ واسطه معافیت­‌های در­نظر گرفته­‌شده در مالیات­‌های تصاعدی، با نرخ تصاعد همراه هستند.



در مالیات اسلامی لازم نیست که مالیات به دولت پرداخت شود، بلکه شخص پرداخت‌کننده جایز است که (با اجازه حاکم شرع یا مرجع تقلید) در مصارف یادشده خرج کند؛ اما در صورتی‌که حاکم اسلامی دستور دریافت زکات را صادر کند، بر همه مؤدیان واجب است که آن‌را به دولت پرداخت کنند؛ اما در مالیات‌های متعارف، جمع‌آوری مالیات و مصرف آن، جزء اختیارات دولت است.



آنچه که در رابطه با ویژگی‌های مالیات اسلامی و تفاوت آن با مالیات متعارف عنوان شد، نشان از رجحان مالیات اسلامی نسبت به مالیات متعارف دارد و در خصوص نحوه وضع مالیات نیز چنانچه مطرح شد، نیازمند نظر شارع مقدس و حاکم شرع به منظور تعیین میزان و اولویت داشتن مالیات ثابت و متغیر بر یکدیگر است.



مالیات بر ارث؛ ابزاری نوین و امضائی در فقه



از آنجا که جوامع بشری طی سال‌های متمادی به واسطه پیشرفت‌های علمی و فناوری گسترده‌تر و پیچیده‌تر از قبل می‌شوند، طبعا نیازهای جدیدی در این عرصه نیز پدید می‌آید، از این رو نیاز به اجتهاد در خصوص روند‌های جدید اقتصادی اجتناب‌ناپذیر است. این نکته در رابطه با نظام مالیات‌ها مباحثی نظیر مالیات بر ارث را در بر می‌گیرد. مسئله مالیات بر ارث از منظر فقها در دسته مالیات‌های متغیر قرار گرفته‌اند که به واسطه نیازو صلاحدید حکومت اسلامی وضع شده است و از همین رو در دسته ابزارهای امضائی فقه اسلامی قرار می‌گیرد که مورد تائید قرار گرفته است. ابزارهای امضائی به تعبیری ابزارهای نوینی هستند که مورد تائید و امضای فقه اسلامی قرار گرفته است.



اختلاف در مسئله ارزشگذاری در مالیات بر ارث



مسئله اصلی در خصوص نحوه اجرائی کردن و اعمال قانون مالیات بر ارث است. مالیات بر ارث مطابق مالیات‌های اسلامی با متناسب کردن نرخ‌های درآمد و هزینه پدید می‌آید. عدالت در مالیات بر ارث با متناسب کردن مالیات دریافتی با سهم الارث و ارث طبق الگوی مالیات‌های اسلامی تامین می‌شود. اما نظام فعلی مالیات بر ارث در ایران با اعمال نرخ‌های متعدد و تصاعدی، مودیان را به گروه‌های مالیاتی که تفاوت معنی‌داری با هم ندارند، تقسیم می‌کند و این سبب شده تا نسبت به عدالت مالیاتی با توجه به مبانی فقهی آن تضادهایی به‌وجود بیاید. همچنین در خصوص زمان ارزشگذاری اموال نیز بحث‌هایی صورت گرفته و در رابطه با ارزشگذاری در زمان فوت متوفی یا ارزشگذاری در زمان تحویل اظهارنامه مالیات بر ارث اختلاف نظر وجود دارد.