طوافی، مادر شهیدان علی(کامران) و حسینعلی(کامیار) طوافی در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) گفت: من سه پسر دارم که بزرگترین آنها و شوهرم جانباز هستند و دو فرزند کوچکترم شهید شدهاند.
وی ادامه داد: علی در 9 مردادماه سال 41 به دنیا آمد و فرزند دوم خانواده بود. از نوجوانی به قرآن و صحیفه سجادیه علاقه ویژهای داشت و هر فرصتی مییافت، به قرائت قرآن مشغول میشد و همیشه قرآن کوچکی همراه خود داشت. علی، مسئول بسیج مسجد امام حسن عسکری(ع) منطقه نارمک بود و از نظر اخلاقی نیز بسیار خوشرو، خوشاخلاق و درسخوان بود. در مدرسه خوارزمی تحصیل میکرد و بعد از تحصیلات متوسطه، موفق شد در رشته پزشکی دانشگاه تهران قبول شود.
مادر شهید طوافی افزود: علی، همزمان با تحصیل در دانشگاه، در مدرسه شهید حشمتی و شهید بهشتی نیز به عنوان معلم، درس دینی و قرآن را تدریس میکرد. با آغاز جنگ تصمیم گرفت مانند دیگر جوانان آن روزگار به جبهه برود. او در عملیاتهای متعددی شرکت کرد و دو بار در عملیات مسلم ابن عقیل و والفجر مقدماتی از ناحیه پا مجروح شد.
به گفته طوافی، علی بعد از هر مجروحیت، دوباره به جبهه باز میگشت که در نهایت در عملیات والفجر1 ، مصادف با 22 فروردین سال 62 و در سن 20 سالگی به شهادت رسید.
وی همچنین درباره پسر دیگرش، حسینعلی اظهار کرد:حسینعلی پس از علی و در سوم شهریورماه سال 43 متولد شد. علی و حسینعلی از نظر اخلاقی و منش شباهت بسیاری به هم داشتند و به یکدیگر وابسته بودند. من مطمئن بودم که اگر علی شهید شود، حسین هم شهید میشود.
طوافی ادامه داد: حسین هم بعد از شهادت برادرش، یک دوره مسئول بسیج مسجد امام حسن عسکری(ع) را عهدهدار شد. از نظر تحصیلی هم، مانند علی بسیار موفق بود و توانست در دانشگاه علم و صنعت و در رشته مهندسی متالورژی قبول شود. او در دانشگاه هم فعال و جزء اعضای شورای مرکزی دانشگاه بود.
وی افزود: حسین همزمان با تحصیل در دانشگاه، در دبیرستان شهید مطهری منطقه 8 نیز به تدریس دروس دینی و قرآن مشغول بود. حسین، یک بار در عملیات والفجر مقدماتی در تلههای انفجاری گیر کرد و در یک خندق افتاد و ریهاش آسیب دید و به حدی از او خون رفته بود که کسی فکر نمیکرد زنده بماند، اما بعد از دو ماه از بیمارستان مرخص شد و دوباره به جبهه برگشت و این بار در پاتکی که در منطقه فاو انجام شد، در 31 فروردین سال1365 به شهادت رسید.
طوافی گفت: خواستههای شهدا همان خواستههای امام خمینی(ره) بود و ما خانواده شهدا زمانی خوشحال میشویم که ببینیم خون جوانانمان به ثمر نشسته و جامعه به سمتی رفته که امام(ره) خواستار آن بود.