صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

بازار

صفحات داخلی

کد خبر: ۱۳۴۶۳۷۳
تاریخ انتشار : ۰۳ دی ۱۳۹۲ - ۱۴:۳۷
در دیدار با خانواده شهید میردامادی مطرح شد؛

گروه جهاد و حماسه: خواهر شهید سیدمصطفی میردامادی در دیدار با اعضای شورای عالی قرآن، درباره سخنان این شهید اظهار کرد: مصطفی انقلاب را سفره‌ای می‌دانست که هر کس به اندازه لیاقتش از آن بهره خواهد برد.


به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، در دیدار شورای عالی قرآن با خانواده شهید سیدمصطفی میردامادی از شهدای قرآنی تهران طی امروز، 3 دی که با حضور نمایندگانی از شورای عالی قرآن، دارالقرآن‌ الکریم، سپاه حضرت محمد رسول‌الله(ص) برگزار شد، علاوه بر تجلیل از روح بلند این شهید، لوحی به رسم یادبود به خانواده این شهید تقدیم و آیاتی از قرآن کریم تلاوت شد.



در این دیدار محمدتقی میرزاجانی، مدیر امور ارتباطات‌ شورای عالی قرآن، محمد‌حسین سعیدیان از قاریان بین‌المللی قرآن کریم و فریبا تدریسی، مسئول بسیج بانوان سپاه حضرت محمد رسول‌الله(ص) حضور داشتند. همچنین دعوت‌نامه‌ای به خانواده شهید میردامادی برای شرکت در یادواره شهدای قرآنی ‌‌‌تقدیم شد.



اشرف‌السادات میردامادی، خواهر شهید‌ سید‌مصطفی میردامادی در این دیدار به بیان خاطرات و ویژگی‌های شخصیتی این شهید پرداخت و گفت: سیدمصطفی متولد 17/9/41 بود که در خانواده‌ای مذهبی به دنیا آمد. از بچگی به قرآن علاقه‌مند بود و همیشه قرآن کوچکی با خود به همراه داشت و از آنجا که برادر دیگرم نیز قاری قرآن بود، او نیز به قرائت قرآن علاقه پیدا کرد.



وی افزود: سید مصطفی با شروع انقلاب وارد کمیته انقلاب‌ اسلامی شد و بعد به ستاد مبارزه با مواد مخدر رفت. به یاد دارم روزی را که مصطفی با یک خودروی بنز متعلق به محل کارش سر خیابان توقف کرده بود؛ وقتی به او رسیدم، گفتم: سید من را می‌رسانی؛ شیشه ماشین را بالا کشید و دست من میان آن گیر کرد و گفت: مگر ماشین برای پدرم هست؛ این ماشین بیت‌المال است و من نمی‌توانم به عنوان ماشین شخصی از آن استفاده کنم.



خواهر شهید ادامه داد: همیشه حرفش این بود که این انقلاب سفره‌ای برای این ملت پهن کرده و هر کس از این سفره به اندازه لیاقتش برخوردار می‌شود. همه باید نسبت به اعمال خود پاسخگو باشند و خوش‌ به‌ حال کسی که درست از این نعمت استفاده کند. اگر کسی خیانت و اختلاس کرد، دلت برایش بسوزد که چه آدم بدبخت و بیچاره‌ای است.





وی گفت: سیدمصطفی چند ماه آخر خدمت سربازیش را به به جبهه رفت و زمانی که 15 روز مانده بود خدمتش تمام شود، وقتی از او خواستیم که برگردد، می‌گفت: سربازی بهانه بود برای جبهه رفتن. تا صدای زجه زدن دختران زنده به گور شده هویزه هست، چگونه برگردم.



خواهر شهید میردامادی اظهار کرد: قبل از شهادتش یک شب خواب دیدم که شهید می‌شود و به او گفتم که چه خوابی دیده‌ام. مصطفی هم در جوابم گفت دعا کن هر چه‌ خیر است بشود. مطمئن باش هر چه بخواهد بشود همان می‌شود. در نهایت سیدمصطفی میردامادی ساعت 15 روز هفتم تیرماه سال 63 در تنگه ابوقریب که آخرین جمعه ماه رمضان و مصادف با روز قدس بود به شهادت رسید.



وی در پایان افزود: بعدها که ساک مصطفی به دست‌مان رسید، از روی نسخه‌های درون ساکش متوجه شدیم که او در عملیاتی مجروح و از ناحیه یکی از گوش‌هایش ناشنوا شده بود و ما از این موضوع هیچ اطلاعی نداشتیم.