در روزهای گذشته اسماعیل کوثری، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس از تشکیل یک کمیته نظارت بر هیئت مذاکرهکننده هستهای با حضور مسئولان ارشد کشور خبر داد و دلیل آن را عدم رضایت از آنچه در مذاکرات ژنو 3 تحت عنوان برنامه اقدام مشترک حاصل شد، بیان کرد.
این در حالی بود که دقایقی بعد منصور حقیقتپور، نائبرئیس این کمیسیون از تشکیل چنین کمیتهای اظهار بی اطلاعی کرد و محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز با انتقاد از تشکیل چنین کمیتهای گفت:« مسئله هستهای تشکیلات خاص خود را دارد و در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی و وزارت خارجه پیگیری میشود».
ادامه این اظهار بیاطلاعیها و بعضا انتقادات از سوی برخی دیگر از اعضای کمیسون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس مانند جواد جهانگیرزاده و سیدباقر حسینی و نمایندگان دیگرمانند حدادعادل مطرح شد تا اینکه اسماعیل کوثری ساعاتی بعد در گفتوگو با شبکه خبر در پاسخ به این سؤال که آیا این موضوع در مجلس طرح شده گفت: خیر، خود مسئولان رده بالای کشور این تصمیم را گرفتند تا کار تیم مذاکره کننده راحتتر شود تا تیم مذاکرهکننده بداند باید در کدام چارچوب حرکت کند.
تشکیل کمیته نظارت بر تیم هستهای؛ مصداق موازیکاری
براساس این مقدمه می توان از دو جنبه مسئله را بررسی کرد: 1- بررسی ضرورت این اقدام 2- تبعات اعلام این مسئله.
درباره بررسی ضرورت یا عدم ضرورت تشکیل چنین کمیتهای باید گفت تا به امروز شورای عالی امنیت ملی همانطور که بارها اعلام شده وظیفه نظارت بر عملکرد تیم مذاکرهکننده هستهای را بر عهده داشته است و وزارت امور خارجه نیز اقدامات خود را با هماهنگی این شورا و با نظارت کلان مقام معظم رهبری مبنی بر حرکت در چارچوب خطوط قرمز نظام در زمینه هستهای انجام میدهد و اینگونه نیست که وزارت امور خارجه و تیم مذاکره کننده خارج از هر نظارتی اقدامی در این زمینه انجام داده باشند و اگر اشکال یا خطایی در جزئیات مذاکره رخ داده باشد، ساز و کار بررسی و اصلاح آن نیز وجود دارد که از طریق همان شورای عالی امنیت ملی است، لذا اساسا تشکیل «کمیته نظارت بر تیم هستهای» با حضور مسئولان ارشد کشور موازی کاری با شورای عالی امنیت ملی است زیرا اعضای شورای عالی امنیت ملی عبارتند از: روسای قوای سهگانه، دبیر شورا، نماینده مقام معظم رهبری، فرماندههان نیروهای مسلح کشور (ستادکل نیروهای مسلح، ارتش و سپاه)، وزیر امور خارجه، وزیر کشور، وزیر اطلاعات و معاونت برنامهریزی و نظارت راهبردی رئیس جمهور. براین اساس خود این شورا شامل ارشدترین مسئولان کشور است که کاملا زیر نظارت رهبری فعالیت میکنند و گزارش اقدامات خود را به اطلاع ایشان میرسانند، لذا میتوان گفت اساسا تشکیل چنین کمیتهای نمیتواند ضرورتی داشته باشد.
اعلام تشکیل تیم نظارت بر تیم مذاکرهکننده یا گل به خودی
حال اگر فرض را برصحت تشکیل چنین کمیتهای بگیریم باید گفت وقتی هیچ یک از مسئولان ارشد کشور هیچ صحبتی در این باره نکردهاند حال اعلام یا به عبارت بهتر افشای این مسئله از سوی یک عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، به غیر از تضعیف تیم مذاکرهکننده و القای بیاعتمادی به این تیم از سوی سران کشور، برخلاف گفتههای مقام معظم رهبری مبنی بر اعتماد به این تیم، در میان افکار عمومی نتیجه دیگری در بردارد؟ و به تبع آن ادامه مذاکره و حضور در خط مقدم نبرد دیپلماتیک با 5+1 را برای تیم مذاکرهکننده سختتر و دشوارتر نمیسازد و امکان تزلزل را به وجود نمی آورد.
حال که این مذاکره و در واقع نبرد رو در رو بر سر کوچکترین جزئیات و واژهها به خودی خود پیچیده و دشوار است و در این میان پشتوانه تیم مذاکره کننده تنها حمایت و اعتماد مردم و همه مسئولان نظام است بیان چنین مسئلهای به جز تصویر یک دو دستگی میان مسئولان نظام با تیم مذاکرهکننده و حس بیاعتمادی به این تیم حاصلی دارد؟ پس بهتر است رقابتهای جناحی و جریانی و انتقادات به نتایج فعلی مذاکره با بحثهای کلان و ملی مانند مسئله هستهای، که فارغ از این مسائل است و سازو کارهای نظارتی خاص خود را دارد، آلوده نشود تا نتیجه آن تضعیف جبهه خودی و دستاویزی برای دشمنان این آب و خاک نگردد.
مهدی مخبری