صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

بازار

صفحات داخلی

کد خبر: ۱۳۷۱۰۳۲
تاریخ انتشار : ۱۶ بهمن ۱۳۹۲ - ۰۷:۵۴
عضو اتاق بازرگانی ایران عنوان کرد:

گروه اقتصاد: به‌رغم وجود مشکلات در بخش کشاورزی، دست‌آوردهای مثبتی پس از انقلاب داریم که از جمله می‌توان به توسعه بخش آموزش کشاورزی، بهبود وضعیت زندگی کشاورزان و سه برابر شدن ظرفیت تولیدات کشاورزی نسبت به قبل از انقلاب اشاره کرد.

محمدحسین کریمی‌پور، عضو کمیسیون کشاورزی اتاق بازرگانی در گفت‌و‌گو با خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، در رابطه با وضعیت کشاورزی در ایران قبل و بعد از انقلاب گفت: ‌کشاورزی ایران مشکلات ریشه‌ای دارد و این مشکلات با تغییر سیستم دولت حل نشده است. یکی از این مشکلات، بحث خرده مالکی است که گریبانگیر سیستم کشاورزی ایرانی شده است. خرده مالکی قبل از انقلاب بوده و بعد از انقلاب تشدید شده و این مسئله سبب شده تا کشاورزان در ابعاد کوچک فعالیت کنند پس «مزیت اقتصاد اندازه» را از دست می‌دهند. این مسئله سبب می‌شود تا مشکلاتی نظیر کاهش ظرفیت صنعتی سازی کشاورزی و برداشت محصولات با کیفیت تحت تاثیر قرار بگیرد و از این رو قدرت رقابت نیز کاهش پیدا می‌کند.

کمبود آب و سرمایه‌گذاری عمده مشکل کشاورزی کشور

وی در ادامه مشکل کمبود آب را یکی دیگر از عمده مشکلات صنعت کشاورزی ایران قلمداد کرد و گفت: متاسفانه ما در کشوری هستیم که یکی از بدترین رفتارها را با آب کردیم و این موضوع سبب شده تا کشاورزی وابسته به آب نیز شدیدا مورد آسیب واقع شود. فقر سرمایه و سرمایه‌گذاری نیز از دیگر مشکلات عمده بخش کشاورزی کشور است. این اصل که سرمایه‌گذاری یکی از نیازهای اصلی هر صنعتی است، برای کشاورزی نیز لحاظ شده است.

کارشناس مسائل کشاورزی افزود: معضل سرمایه‌گذاری در بخش کشاورزی چیزی است که همواره بر سر راه کشاورزی کشور بوده و به جز برهه زمانی مربوط به سال 51 تا 56 شمسی صنعت 50 ساله کشاورزی ایران با مشکل سرمایه‌گذاری روبرو بوده است. این در حالی است که کشاورزی ما 23 درصد بخش اشتغال و 13 درصد تولید ناخالص داخلی را تامین می‌کند و هیچگاه سرمایه‌گذاری متناسب با این ظرفیت ر این بخش صورت نگرفته است. این بخش امروز پس از 5 دهه بسیار فرسوده و عقب افتاده و از لحاظ زیربنا و ابزار آلات تا حد زیادی ناتوان شده است.

آمارسازی؛ آفت بخش مدیریت کشاورزی 

کریمی‌پور با اشاره به مشکل سوء مدیریت در بخش‌های کشاورزی کشور، گفت: مشکلات مربوط به بخش آب، سرمایه‌گذاری و صنعتی کردن کشاورزی مربوط به یک دولت و دولت دیگر نیست و بحث را باید در سطح کلان آن مورد بررسی قرار داد. اما نکته مهم اینجا است که اگر شما یک اتومبیل فرسوده داشته باشید، بازهم متفاوت است که راننده اتومبیل فرسوده چه کسی باشد. گاه این اتومبیل در اختیار یک فرد متخصص و آشنا به فن قرار می‌گیرد و با همین فرسودگی و مشلات مسیر را طی می‌کند، اما زمانی نیز راننده اتومبیل یک انسان سهل‌انگار و کم تجربه است که سپردن سکان هدایت به این فرد به معنای نابودی اتومبیل و سرنشینان است.

وی در ادامه تصریح کرد: اتفاقی که در دولت‌های نهم و دهم رخ داد، دقیقا همین موضوع بود. متاسفانه وزرای کشاورزی دولت نهم و دهم از ضعیف‌ترین وزرای کابینه‌ دولت و حتی ضعیف‌ترین وزرای کشاورزی ایران بودند که تلفیق این سوء مدیریت با مشکلات بنیادین بخش کشاورزی کشور منجر به سقوط در این ورطه شد. به عنوان مثال، در مسئله گندم، دولت در سال پایانی خود تولید گندم کشور را معادل 14 میلیون تن و مصرف کشور را 10 میلیون تن اعلام می‌کند و از طرفی نزدیک به 7 میلیون تن گندم نیز وارد می‌کند. این اعداد و ارقام نشان می‌دهد که وزارت کشاورزی نه در پی مدیریت که به دنبال اعداد و ارقام‌سازی بود.

افزایش سه برابری ظرفیت تولید پس از انقلاب

عضو کمیسیون کشاورزی اتاق بازرگانی در رابطه با دست‌آوردهای مربوط به بخش کشاورزی کشور پس از انقلاب اسلامی، گفت: به هر حال، علی‌رغم مشکلات موجود، ما واقعیت‌هایی را تحت عنوان دست‌آوردهای مثبت جامعه کشاورزی پس از انقلاب داریم که از جمله آن می‌توان به توسعه بخش آموزش و سطح سواد جامعه کشاورزی روستایی علی‌الخصوص در قشر جوان روستاها، بهبود وضعیت زندگی جمعیت کشاورزان و سه برابر شدن ظرفیت تولیدات کشاورزی نسبت به قبل از انقلاب اشاره کرد.

وی در ادامه خاطرنشان کرد: متاسفانه وضعیت کشاورزی کشور به گونه‌ای ناراحت‌کننده است که این دستاوردها چندان مورد توجه قرار نمی‌گیرد و یکی از دلایل آن نیز این است که بهبود وضعیت در یک شرایط با ثبات صورت نگرفته و ما نتوانستیم این دستاوردها را در یک روند منطقی و پایدار حفظ کنیم. به طور مثال، افزایش ظرفیت تولید به واسطه سوء مدیریت منجر به هدر رفت و کاش منابع آبی کشور شده، یا افزایش درآمد کشاورزان به واسطه فروش محصولات بیشتر در مقایسه با لطمات زیست محیطی آن ناراحت کننده است.

ضرورت حل مشکلات کشاورزی در سطح مدیریت کلان

کریمی‌پور در پایان با اشاره به مشکلات پیش آمده برای کشاورزان از یک سو و محیط زیست از سوی دیگر، گفت: در حال حاضر دریاچه ارومیه، تالاب‌ها و منابع آب استان اصفهان و بخش‌های کشاورزی استان کرمان از جمله مثال‌های عینی هستند که مشکلات مربوط به کشاورزی و منابع آب در آن مشهود است و از طرفی خانواده و جمعیت کشاورز زندگی خود را بر این پایه استوار کرده و از طرف دیگر محیط زیست نیز در حال نابودی است. به نظر می‌رسد زمان آن رسیده تا ملتی که توان حل مشکلات خود را دارد و با اراده خود انقلاب اسلامی را پدید آورده و بارها و بارها نشان داده است که توان مقابله با مشکلات را دارد می‌تواند مثلث کشاورزی، سرمایه‌گذاری و محیط زیست را در سطح مدیریت کلان کشور مورد بررسی قرار دهد و برای آنچاره اندیشی کند.