به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) به نقل از روزنامه «الحیاة» چاپ عربستان، احمد الطیب که دیروز(18 بهمن) در مصاحبه با تلویزیون مصر سخن میگفت، اظهار کرد: منشور الازهر چارچوب کلی قانون اساسی مصر را ترسیم کرد؛ منشوری که با مفهوم اسلام صحیح همخوانی دارد.
شیخ الازهر در ادامه بر جدایی دین و سیاست صحه گذاشته و مدعی شده است: «الازهر کاری به سیاست ندارد و در قوانین اسلامی و تاریخ و تمدن اسلام چیزی به نام دولت دینی وجود ندارد!»؛ این در حالی است که در قرآن و سنت پیامبر(ص) سیاست و دین هرگز جدای از یکدیگر نبوده است.
احمد الطیب همچنین تصریح کرد: هیچ زمانی عالمی یا شیخی از الازهر انتظار نداشته است که حاکم، خلیفه یا رئیسجمهور مصر باشد.
تناقض در اظهارات شیخ الازهر به خوبی نمایان است، زیرا وی از یک سو الازهر را به عنوان نهادی دینی ترسیمکننده چارچوب کلی قانون اساسی مصر دانسته و از سوی دیگر مدعی شده است که الازهر کاری به سیاست ندارد و در قوانین اسلامی چیزی به نام دولت دینی وجود ندارد.
شیخ الازهر با این اظهارات بر جدایی دین از سیاست صحه گذاشته، مبحثی که نوعی نگرش سیاسی و مدنی مطرحشده از سوی استعمارگران و حاکمان و فرمانروایان ستمگر است.
از آنجا که تعالیم دین با منافع استعمارگران در تضاد است، سودجویان استعمارگر در طول تاریخ از هر اهرمی بهره گرفتهاند تا دین را از صحنه سیاست خارج کنند. بنابراین این اظهارات شیخ الازهر نوعی همراهشدن با سیاستهای استعمار برای جدایی صریح دین از سیاست است.
سیاست از منظر قرآن کریم
یکی از مباحثی که در قرآن کریم به آن اهمیت خاصی داده شده، مباحث سیاسی است. مسئله مهم و اساسی ارتباط دین و سیاست را میتوان در معارف قرآن کریم به وضوح دریافت. از منظر قرآن کریم، دولت امری است که در ذات دیانت نهفته است.
در آیه 59 سوره نساء آمده است: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ فَإِنْ تَنازَعْتُمْ فِی شَیْ ءٍ فَرُدُّوهُ إِلَی اللَّهِ وَ الرَّسُولِ إِنْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ»(ای اهل ایمان، خدا و رسول و فرمانداران از طرف خدا و رسول را اطاعت کنید، اگر در امری کارتان به گفتوگو و نزاع کشد به حکم خدا و رسول بازگردید، اگر به خدا و روز قیامت ایمان دارید). در تفسیر این آیه آمده است: چون اطاعت از خدا و رسول و اولوالامر یک مسئله سیاسی است، مترتب بر ایمان است که یک مسئله اعتقادی شده است، پس میان مسائل سیاسی و امور اعتقادی رابطه عمیق وجود دارد. همچنین این مطلب از آیه 144 سوره نساء نیز استفاده میشود که حکومت باید بر مبنای ایمان باشد.
حضرت آیتالله العظمی مکارم شیرازی میفرمایند: «بعثت انبیاء برای اقامه قسط و عدل است(سوره حدید، آیه 25)». «دین برای گسستن زنجیرههای اسارت انسان و تأمین آزادی بشر است. (سوره اعراف، 157)». دین برای نجات مستضعفان از چنگال «ظالمان و ستمگران» و پایاندادن به دوره سلطه آنها است؛ بدیهی است این هدفهای بزرگ بدون تشکیل حکومت امکانپذیر نیست و اگر دین از سیاست جدا شود، بازوی اجرایی خود را به کلی از دست میدهد و اگر سیاست از دین جدا گردد، مبدل به یک عنصر مخرّب در مسیر منافع خودکامگی میشود.
ارتباط دین و سیاست در سنت پیامبر(ص)
اسلام از نظر اصول و فروع و تاریخ با مسئله حکومت آمیخته است. هرکس سنت پیامبر(ص) و ائمه معصومین(ع) و همچنین تاریخ اسلام را مورد توجه قرار دهد، این مسئله را به وضوح در مییابد که جداکردن حکومت و سیاست از اسلام و دین امری غیرممکن و به منزله این است که بخواهند اسلام را از اسلام جدا کنند. شاهد این سخن قبل از هر چیز تاریخ اسلام است. پیامبر(ص) نخستین کاری که بعد از هجرت به مدینه انجام داد، تشکیل حکومت اسلامی بود.
از دیدگاه اسلام حکومت هدف نیست، بلکه وسیلهای است برای حاکمیت خدا و اجرای قوانین الهی. از این رو، در متون اسلامی حکومت امانت و مسئولیت و حاکم اسلامی مسئول معرفی شده است: «ان الله یامرکم ان تؤدوا الامانات الی اهلها؛ خدا به شما فرمان میدهد که سپردهها را به صاحبان آنها رد کنید» آیه 58 سوره نساء.
در پایان باید بگوییم که الازهر بهعنوان بزرگترین مؤسسه دینی جهان اسلام در حالی وجود دولت دینی را منکر میشود، که ما اگر بخواهیم حکومتی را «حکومت اسلامی» بنامیم، باید مبنا و قانون اساسی این کشور مطابق با تعالیم و ارزشهای اسلامی باشد، بنابراین کشوری که تنها نام آن حکومت اسلامی باشد، اما در عمل ارزشها و تعالیم این جامعه مبتنی بر ارزشهای اسلامی نباشد، هرگز دولت اسلامی محسوب نمیشود.