به گزارش خبرگزاری بینالملی قرآن (ایکنا)، چهارمین جلسه از ششمین دوره آموزشی تدبیر در قرآن کریم با موضوع «مبانی و کلیدهای تدبر در آیات کلامالله و ادعیه» عصر چهارشنبه، 30 بهمنماه با حضور مهدی فیض، معاون فرهنگی جهاد دانشگاهی کشور و جمعی از کارمندان واحدهای مختلف جهاددانشگاهی و دانشجویان در ساختمان شماره 2 جهاد دانشگاهی برگزار شد.
فیض موضوع جلسه را «تدبر و امکان تدبر برای همه یا افرادی خاص» عنوان کرد و جلسه با تلاوت آیه 7 سوره آل عمران آغاز شد.
هُوَ الَّذِیَ أَنزَلَ عَلَیْکَ الْکِتَابَ مِنْهُ آیَاتٌ مُّحْکَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْکِتَابِ وَأُخَرُ «مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِینَ فی قُلُوبِهِمْ زَیْغٌ فَیَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاء الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاء تَأْوِیلِهِ وَمَا یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلاَّ اللّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ یَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ کُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا یَذَّکَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الألْبَابِ/ اوست کسى که این کتاب [=قرآن] را بر تو فرو فرستاد پارهاى از آن آیات محکم [=صریح و روشن] است آنها اساس کتابند و [پارهاى] دیگر متشابهاتند [که تاویلپذیرند] اما کسانى که در دلهایشان انحراف است براى فتنهجویى و طلب تأویل آن [به دلخواه خود] از متشابه آن پیروى مىکنند با آنکه تأویلش را جز خدا و ریشهداران در دانش کسى نمىداند [آنان که] مىگویند ما بدان ایمان آوردیم همه [چه محکم و چه متشابه] از جانب پروردگار ماست و جز خردمندان کسى متذکر نمىشود».
معاون فرهنگی جهاد دانشگاهی با اشاره به این بخش از آیه (مِنْهُ آیَاتٌ مُّحْکَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْکِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِینَ فی قُلُوبِهِمْ زَیْغٌ فَیَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ) در مورد آن گفت: آیات محکم آیات مرجع هستند و بقیه آیات قرآن متشابه نامیده می شوند. در واقع متشابه به معنی اشتباه است یعنی آیاتی که انسان را به اشتباه میاندازد. آنهایی که در قلبشان یک بیماری و یا مرضی دارند و به دنبال آن هستند و از آن پیروی میکنند. منظور همان منافقینی که با بهرهگیری از آیات قرآن و تطبیق دادن آن با صحبتهای خودشان موضع خود را موجه و در راستای قرآن قرار میدهند؛ عرفانهای نوظهور را نیز میتوان جزء این گروه قرار داد.
وی در ادامه به بخش دیگری از آیه (مِنْهُ ابْتِغَاء الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاء تَأْوِیلِهِ وَمَا یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلاَّ اللّهُ) اشاره کرد و گفت: منافقین برای اینکه فتنهای به پا کنند آیههایی را بیان میکنند و برای تأویل کتاب میروند سراغ آیات متشابه، در حالی که تأویل کتاب را کسی جز خدا نمیداند.
فیض به خط نوشتاری قرآن اشاره کرد و گفت: اگر در رسمالخط شیعی روی حرف «ه» از کلمه الله «م» وجود داشت به معنی وقف واجب است و این طور معنی میشود که تأویلش را کسی جز خدا نمیداند.
فیض با اشاره به آیه «وَالرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ یَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ کُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا یَذَّکَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الألْبَابِ» گفت: در این قسمت از آیه اشاره شده به «وَالرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ» یعنی کسانی که به همه اعماق علم دست پیدا کردهاند که آنها موضعشان این است که ما میفهمیم ولی همه آن را نمیفهمیم و جز خردمندان کسی متذکر نمیشود.
فیض به طرح سؤال «تأویل چیست؟» پرداخت و گفت: تأویل به معنای بازگرداندن یک مطلب به اصل و ریشه آن است. یعنی قرآن به مراتب متعدد نازل شده تا به صورت حال(مکتوب) در اختیار ما قرار بگیرد.
این مدرس دانشگاه در تشریح این موضوع به آیه اِنَّهُ لَقُرآنٌ کَریمٌ * فی کِتابٍ مَکنُونٍ (سوره واقعه آیات 77 الی 78) اشاره کرد و گفت: این ایه به این اشاره دارد که کتابی که هم اکنون نزد ما به صورت مکتوب است از حالت مکنون(به معنی پنهان و دست نیافتنی) به حالت مکتوب تنزیل کرده است و تأویل به معنای آن است که آن را از مکتوب به مکنون برگردانیم تا متوجه منظور خدا شویم. قرآن مکنون همان علم خداست تا بفهمیم در علم خدا چه چیزی مد نظر بوده است. تأویل باز گرداندن آیات کتبی قرآن به آن حقیقت اولیه مکنون آن است.
وی تصریح کرد: یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلاَّ اللّهُ بدین معنی است که کسی جز خدا تأویل آیات را نمیداند. در اینجا این سؤال مطرح میشود که آیات محکم تأویل دارند یا آیات متشابه؟ در جواب باید گفت تمامی قرآن تأویل دارند. کسانی که قلب بیماری دارند از متشابهات به دنبال تأویل کتاب میروند. ولی منطق درست این است که از آیات محکم به تأویل قرآن بپردازیم که میتوان گفت عرفانهای نوظهور بخشی از آن را در برمی گیرند و از متشابهات به دنبال فتنه خود هستند و میتوان گفت خطایی است عمدی و به دنبال اهداف و مقاصد خود است.
فیض در پاسخ به اینکه تأویل آیات در توان کیست؟، آیا فقط خدا تأویل میداند یا راسخون فیالعلم هم میدانند؟ و اینکه راسخون چه کسانی هستند؟ گفت: در این موضوع اختلاف نظر وجود دارد ولی نظر غالب این است که هیچ کس جز خدا نمیتواند به برگرداندن آیات بپردازد. اختلاف نظر در قسمت راسخون است. علمی که راسخون دارند به معنای معرفتی و علمی حقیقی است. برای مثال وقتی پدیدهای وجود دارد و به پدیده مینگری، برداشت از پدیده باید عین خود پدیده باشد. این برداشت علم حقیقی نام دارد که اگر غیر از این باشد علم نیست.
معاون فرهنگی جهاد دانشگاهی در مورد اینکه راسخون چه کسانی هستند به فرمایش امام خمینی(ره) اشاره کرد و گفت: تنزیل کتاب از سوی خدا به حسب مراتب هفتگانه ای است که برای جهان است. بنابراین برای قرآن نیز عوالم و بطونی وجود دارد که تا هفت بطن و هفتاد بطن و هفتاد هزار بطن میرسد؛ بلکه میتوان گفت بطون قرآن حد و نهایت ندارد. کسی میتواند از تأویل آگاه شود که بهرهای از مراتب عالم داشه باشد. هر اندازهای که حظی از مراتب علم داشته باشد همان مقدار میتواند از تأویل قرآن آگاه و بهرهمند شود تا جایی که به غایت کمال انسان برسد در کمال انسان کمال مراتب تأویل نیز به دست میآید.
وی تأکید کرد: به تعبیر امام تأویل و هنر تأویل دیجیتال نیست که کسی داشته باشد و کسی نداشته باشد؛ تابع این است که انسان چه مقدار مراتب کمال را در خود به وجود آورد. معصومین در حد کمال هستند و در حد کمال تأویل هستند. امام اعتقاد دارند هر کس بهرهای دارد به همان اندازه از تأویل بهره میبرد و نهایت تأویل در توان و استعداد معصومین(ع) است. مراتب تأویل که انسان میتواند به آن برسد حتی از جبرئیل هم بالاتر است.
فیض با اشاره به تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَ الرُّوحُ اظهار کرد: در ابتدا قرآن بر فرشته روح که بعد از آن فرشته جبرئیل قرار دارد نازل شده است و همین طور هفت مرحله از ملائک مختلف که در قرآن نام آنها ذکر نشده عبور کرده تا به دست انسان به صورت مکتوب و از جنس خودش رسیده است و طبق قرآن ملائکی هستند که تنزیل به وسیله آنان به وجود آمده است. برای انسان دو ملک وجود دارد یکی مَلَک یمین یا راست که مَلَک رشد نام دارد و دیگری مَلَک یسار یا چپ که ملک افت نامیده میشود. اینگونه میتوان تعبیر کرد که هر انسانی در عالم وجود هر چه به سمت کمال برود به سمت ملک یمین میرود و هرچه به سمت ضد کمال برود افت کرده و به سمت یسار میرود. میتوان گفت انسانی که به سمت کمال میرود ملک یمین سابقش ملک یسار فعلیاش میشود. پس هرچه مرتبه انسان به کمال مطلوب نزدیکتر شود با ملکی با مراتب بالاتر مأنوس میشود. در اینجا اشاره میشود به رابطه یمین و تأویل، یسار و تنزیل که با این بحث رابطه مستقیم دارد.
وی در ادامه به طرح سؤال پرداخت و گفت: آیا تأویل در قرآن همان تدبیر در آیات است؟ و پاسخ داد: اگر تدبیر همان تأویل بود چرا دو لفظ برای آن به کار میرود، نمیتوان گفت چون تأویل کار افراد عادی نیست پس افراد عادی از عهده تدبیر هم برنمیآیند.
معاون فرهنگی جهاد دانشگاهی با اشاره به آیه أَفَلَا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا (محمد (ص)24) (آیا به آیات قرآن نمیاندیشند یا [مگر] بر دلهایشان قفلهایى نهاده شده است) اظهار کرد: تدبیر مستند بر ظاهر آیات است اما تأویل معمولا مستند به ظاهر نیست بلکه عمدتا ادعایی غیر قابل اثبات است و فقط با اعتماد به گوینده قابل پذیرش است. برای تدبیر به ظاهر آیه دقت میکنیم اما تأویل شهودی است و برای شاهد قابل اثبات است که وی بیان میکند و ما اعتماد میکنیم.
در ادامه این جلسه فیض به نقل قول بزرگان در مورد کلام الله پرداخت و گفت: امام علی (ع) فرمودند « این قرآن است که با آن میتوانید راه حق را بنگرید و با آن سخن بگوئید و به وسیله آن بشنوید. بعضی از آیات قرآن، از بعضی دیگر سخن میگویند و برخی بر برخی دیگر گواهی میدهند. آیاتش در شناساندن خدا اختلافی نداشته و کسی را که همراهش شد، از خدا جدا نمیسازد.( نهج البلاغه، خطبه 133) ».
وی اضافه کرد: قرآن معیاری است برای استفاده از روایات، باید با همان ظاهر آیات سازگار باشد، حتی اگر روایتی نقل شد که مستند باشد ولی با ظاهر قرآن یکی نباشد آن را رد کنید.
این مدرس دانشگاه در ادامه گفت: امام خمینی (ره) فرمودهاند « قرآن، یک سفرهایست که خدا آن را پهن کرده است برای همه بشر. یک سفره پهنی است، هر که به اندازه اشتهایش از آن میتواند استفاده کند، اگر مریض نباشد که بیاشتها بشود؛ امراض قلبیه آدم را بیاشتها میکند. (تفسیر سوره حمد، ص74-73) » قرآن ادبستان خداست که با تربیت الهی ادب میکند، انسان اگر با ذهن خالی به سمت قرآن برود خیلی بیشتر از آن استفاده میکند تا با ذهنی مغشوش.
وی به سخنی دیگر از امام خمینی (ره) اشاره کرد که ایشان اظهار کردند « فرزندم با قرآن این بزرگ کتاب معرفت آشنا شو، حتی اگر شده با قرائت آن و راهی از آن به سوی محبوب باز کن و تصور نکنی قرائت بدون معرفت اثری ندارد که این وسوسه شیطان است. آخر، این کتاب از طرف محبوب است برای تو و برای همه کس و نامه محبوب، محبوب است اگر چه عاشق و محب، مفاد آن را نداند و با این انگیزه، حب محبوب که کمال مطلوب است به سراغت آید و شاید دستت گیرد. (جلوههای رحمانی،ص26) » و سپس یادآور شد: کمترین استفاده از قرآن این است که آن را به عنوان نامه محبوب بخوانیم و از آن لذت ببریم. به تعبیر امام انسان با نامه محبوب عشق بازی میکند، آن را میبوسد و میبوید و آن را بالای سر خود قرار میدهد و برای آن احترام قائل است. نامه محبوب را به هیچکس نمیدهد تا آن را ترجمه کند زیرا شاید در آن رازی باشد مخصوص خودش؛ اصل متن عربی را میخواند و آن را ارزیابی میکند. اگر با نامه محبوب انس بگیری، استفادههایی فرا تر از تدبیر میتوانی از آن ببری.
یادآور میشود، جلسات «مبانی تدبر در قرآن کریم و ادعیه» با سخنرانی مهدی فیض، عصر هر چهارشنبه در ساختمان معاونت فرهنگی جهاد دانشگاهی برگزار میشود.