به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) شعبه شرق آسیا، در شرایط بینالمللی کنونی تنها اقوامی میتوانند از حقوق انسانی خود برخوردار باشند که به گونهای بتوانند با ایجاد سازمانهای مردم نهاد و دسترسی به رسانههای آزاد و ارتباط با مجامع بینالمللی تا حدودی از حقوق خود دفاع کنند و همه اقوام به جز مسلمانان روهینگیا در میانمار به چنین قابلیتهایی برای دفاع از حقوق خود دست یافتهاند.
ضرورت فعال شدن سازمانهای بومی وابسته به روهینگیا
کشتار فجیع مسلمانان روهینگیا تا حدودی افکار عمومی جهان را متوجه این منطقه کرد، اما هنوز سازمانهای بومی وابسته به مسلمانان روهینگیا درگیر نخستین مراحل جابجایی و گرفتن هویتهای موقت و رسیدگی به آوارگان هستند و متأسفانه به دلایل عدم وجود رسانه و فعالیتهای آزاد اجتماعی و سیاسی نتوانستهاند یک حرکت سیاسی- اجتماعی قوی در برابر این تبعیضات نژادی ایجاد کند.
سازمانهای وابسته به آوارگان روهینگیا در مالزی بیشتر همت خود را بر اسکان و دادن هویتهای موقت و رسیدگی به معیشت بیش از 85000 هزار مسلمان آواره در این کشور مصروف کردهاند و اگر این روند کند و آهسته به همین منوال ادامه یابد، باید منتظر وقایع دردناک دیگری در آن منطقه باشیم.
به واسطه نقض آشکار حقوق بشر در میانمار، از سال 1978 تا کنون حدود 200 هزار تن از مردم روهینگیا به بنگلادش مهاجرت کردهاند. در سال 1991 موج جدیدی از مهاجران در حدود 250 هزار تن عازم این کشور شدند. حدود بیست هزار تن از این مردم در اردوگاههای مرزی کمیساریای عالی پناهندگی سازمان ملل(UNHCR) در منطقه «کاکس بازار» در بنگلادش زندگی میکنند.
فعالان حقوق بشر معتقدند که این مردم مورد استثمار قرار گرفتهاند، بسیاری از آنها اجبارا به خارج از کشور رانده شدهاند که عمدتا به مرز بنگلادش عزیمت کردهاند. هزاران تن از مردم روهینگیا هر ساله به امید یافتن کار از طریق قایقهای فرسوده عازم خارج از کشور میشوند، بسیاری از آنها از طریق دریا خود را به بنگلادش و تایلند میرسانند و سپس عازم مالزی میشوند.
بعد از اشغال نظامی این کشور در سال 1962 بسیاری از مردم تابعیت خود را منکر شدند که به تبع آن در خود کشور میانمار مورد آزار و شکنجه قرار گرفتند. این وضعیت آنها را مجبور ساخت تا طی پنج دهه اخیر به مناطق دوردست سفر کنند و نا امیدانه در جستجوی پناهندگی و زندگی بهتر باشند. آنها آواره هستند، بدون ملیت قانونی و بسیاری از آنها ملزم شدهاند تا به بنگلادش، تایلند، هند، پاکستان، عربستان سعودی و مالزی مهاجرت کنند.
باوجود اینکه آنها توانستهاند به مقاصد مورد نظر خود دست یابند، اما همچنان در سرزمینهای جدید با مشکلات عدیدهای مواجه هستند، لذا سرنوشت تلخ مردم روهینگیا به تبعیضهای شدید، فرار، قاچاق، فقر، بازداشت، اخاذی و تبعید محدود شده است.
دولت میانمار حق تابعیت مسلمانان منطقه روهینگیا را انکار میکند
آوارگی مردم روهینگیا از میانمار به بنگلادش و کشورهای دیگر از اواخر دهه 1970 وضعیت این مردم و آوارگی آنها را پیچیده کرده است؛ دولت میانمار(GOM)هر گونه به رسمیت شناختن روهینگیا(حدود یک میلیون تن) در ایالت شمالی«آراکان» یا «راخین» در نزدیکی مرز میانمار- بنگلادش از جمله حق کسب تابعیت را انکار میکند.
در طول دوره بعد از استقلال در تاریخ برمه، ادعای روهینگیا در داشتن هویت قومی مجزا از سوی دولت دموکراتیک حاکم یونو(1958-1948) به رسمیت شناخته شد.
قانون شهروندی در میانمار که در سال 1982 مطرح شده است و هم اکنون به اجرا گذاشته میشود سندی بر این قبیل نقض حقوق بشر مربوط به مسلمانان روهینگیا در راخین (آراکان) است.
طبق قانون تابعیت 1982، تابعیت روهینگیا از سوی حکومت نظامی میانمار مردود شناخته شده و موجب آوارگی این مردم شده است؛حکومت نظامی این کشور تعداد کثیری از این مردم را مهاجرانی معرفی میکند که اخیرا از بنگلادش آمدهاند در حالی که سایر گروههای قومی نظیر کارن، شان، چین، کاچین و مون به خوبی سازماندهی شدهاند، این گروهها توانایی مبارزه علیه حکومت مرکزی و نیز مرتبط ساختن مسائل مربوط با جوامع مورد نظر خود با جامعه بینالملل را دارند.
در نقطه مقابل روهینگیا سازماندهی نشده است و مردم فاقد شبکههای بینالمللی و کانالهایی برای ایجاد ارتباط با جامعه خود هستند بنابراین موضوع مردم روهینگیا، اغلب اوقات از سوی جامعه بینالملل مورد بحث و بررسی قرار میگیرد.
ضرورت توجه بیشتر کشورهای اسلامی میانهرو به روهینگیا
عدم توجه کشورهای اسلامی میانه رو به این منطقه سبب شده است تا برخی تشکیلات تندروی اسلامی با بهکارگیری تجارب گذشته در مناطق بحرانی مسلمانان در دیگر نقاط جهان به دنبال یافتن کانالهایی در منطقه میانمار باشند و این در حالی است که مسلمانان روهینگیا با حفظ آداب و رسوم دینی خود هنوز خاطرات فراوانی از زبان فارسی و مراسم عاشورا در ذهن خود دارند و فرهنگ و تمدن ایران زمین در قرون گذشته از طریق بنگلادش شکل زیبایی از عرفان و همزیستی مسالمت آمیز و تعامل با ادیان غیر اسلامی را به این مسلمانان معرفی کرده است.
تلاش برای زنده ماندن و متوسل شدن به سازمانهای مختلف تحت عنوان اسلامی و با رویکرد افراطی میتواند آینده این مسلمانان را در ابهام بیشتری فرو برد، ضمن آن که مجامع بینالمللی نیز با چنین رویکردی از حمایت اقوام مسلمان میانمار دلسرد خواهند شد.
بررسی سطوح مختلف ارتباطات مسلمانان روهینگیا با جریانها و سازمانهای اسلامی برای جلب حمایت آنان از جمله وظایف سازمانهای مستقل اسلامی در کشورهای اسلامی میانه رو در جهت مقابله با نفوذ حرکتهای تندروی افراطی است.