به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) سردار علی فضلی، جانشین رئیس سازمان بسیج و مستضعفین در جمع کاروان رسانه اعزامی به سرزمینهای نور در یادبود شهید فوزیه شیردل، با خوشامدگویی به زائران گفت: به رزمگاه رزمندگان اسلام خوش آمدید، اینجا قطعهای از بهشت است، این شعار نیست این شعور حقیقی است که فرزندان این مرز و بوم به آن عامل بودند، اینجا بچهها به خدا اعتماد کردند، راسخ بودند و پایبند. مطمئن بودند اگر از خدا چیزی را میخواهند عنایت او را هم حتماً همراه خود دارند.
وی اظهار کرد: شاید بتوان گفت راهیان نور از دوران دفاع مقدس آغاز شد، اما در سالهای بعد از دفاع مقدس به یک ساختار منسجم رسید، ابتدا بخشهایی از یگانها بهصورت داوطلبانه شکل گرفت و بعد رفته رفته در حدود یک دهه پیش، انسجام بیشتری در حوزه اعزام به خود گرفت.
فرمانده دوران دفاع مقدس افزود: راهیان نور فرآیندی دارد شامل ایجاد زیارتگاه و زائرسرا، بیان روایت دفاع مقدس، در حوزه اعزام، تأمین آب، غذا، تغذیه و خدمتگزاری را داریم، در حوزه عملیات عرفانی شهدا کار نرمافزاری را داریم که راویان، خادمان، مبلغان و مدیران کاروانها همه و همه دل دادند تا این کار انجام بشود.
انسجام مردمی در کاروانهای راهیان نور
سردار فضلی با بیان اینکه در این مأموریت همه درگیر هستند، گفت: این کار کاملاً با حضور مردم و در هماهنگی و انسجام مردمی صورت میگیرد، این کار بهصورت ساختارمند در ستاد مرکزی که اتاق فکر این عملیات بزرگ فرهنگی است و اعضایش نیروهای مسلح و بخش کشوری و لشکری است، انجام میشود، در شورای راهبری، شورای سیاستگذاری، در سازمانهای نیروهای مسلح، در سپاه و بسیج، در ارتش و در نیروی انتظامی و در جهاد کشاورزی نیز قرارگاههایی تشکیل شده، الحمدلله با یکدلی، زمینهای برای حضور مردم شریفمان فراهم شده است.
فتحالمبین، عرصه مردی و مردانگی است
این یادگار دفاع مقدس با اشاره به عملیات فتحالمبین گفت: همه منطقه فتحالمبین، مردی و مردانگی است، همه آن مجاهده فرزندان عزیز این مردم است، زمانیکه عملیات فتحالمبین در شب دوم فروردین 1361 طراحی و اجرا شد، تصور کار به این بزرگی که حدود 1700 کیلومتر مربع را در برمیگرفت خیلی در ذهنمان نمیگنجید، اما به فضل و عنایت خدا رزمندگان اسلام به این بلوغ رسیدند و در میدان عمل اثبات شد که عنایت خدا و درایت و هدایت امام(ره) و وحدتی که بین خانواده نیروهای مسلح، ارتش جمهوری اسلامی ایران، ژاندارمری، شهربانی، کمیتههای انقلاب اسلامی، جهاد، بسیج و سپاه وجود داشت، کارساز شد و همانطور که امام عظیمالشأن ما دوست داشتند، همه با هم ید واحدهای شدند.
اسارت 16 هزار نیروی عراقی در عملیات فتحالمبین
سردار فضلی بیان کرد: در یک انسجام و هماهنگی و در یک نبرد یک هفتهای با وجود اینکه در بعضی از مناطق مقاومتهای ویژهای از دشمن میدیدیم مثل تنگه رقابیه و دشت عباس، ولی آنگاه که خداوند عنایتش را شامل حال ما کرد، با شکستن ابهت دشمن و خطوط آنها پیشروی آسان شد تا جایی که در سایه این یکدلی و وحدت، حدود 16 هزار نیروی عراقی در عملیات فتحالمبین به اسارت سپاه اسلام درآمدند و این یک دستاورد بزرگ بود.
وی به ذکر توضیحاتی درباره زیارتگاه شهدای فتحالمبین پرداخت و گفت: این زیارتگاه نقطهای است که یکی از رزمگاهها بوده است و تعدادی هم در این جغرافیا شهید تقدیم اسلام کردهایم؛ اینجا بازسازی شده و امروز بهعنوان یکی از زیارتگاههای دفاع مقدس در اختیار مردم شریفمان قرار گرفته است.
این فرمانده دوران دفاع مقدس عنوان کرد: در روایت فتحالمبین که تقریباً 32 سال پیش در روزهای اول فرودین سال 1361 به وقوع پیوست، رزمندگان اسلام به بلوغی رسیدند که عملیات بزرگ فتحالمبین را انجام دادند، این عملیات تلفیقی است از عزیزان ارتش، بسیج، سپاه، جهاد، شهربانی، ژاندارمری و سرویسهای انقلاب اسلامی، همه در این عملیات بزرگ و غرور آفرین سهم دارند، همه مشارکت دارند و کم و زیاد آن اصلاً مهم نیست.
سردار فضلی با اشاره به جغرافیای این منطقه گفت: منطقه فتحالمبین 1700 کیلومترمربع وسعت دارد، از یک سمت به تنگه رقابیه میرسد که تا اینجا حداقل 35، 40 کیلومتر فاصله دارد، در حدود 10 کیلومتری سایت چهار و پنج واقع شده و از سمت راست به منطقه عمومی دهلران از استان ایلام میرسد، در عملیات فتحالمبین یگانهای ارتش و سپاه در این مجموعه با هم تلفیق بودند.
این فرمانده دوران دفاع مقدس با بیان اینکه عملیات فتحالمبین بین ارتش و سپاه مشترک بود، گفت: لشکر عملیاتی فجر به فرماندهی شهید مجید بقایی و سه تیپ از سپاه با لشکر 77 خراسان ادغام شده بود. من آن روز خادم تیپ 33 المهدی(عج) بودم، در تیپ المهدی(عج) با تیپ 17 قم و تیپ امام سجاد(ع) و لشکر 77 خراسان ادغام بودیم و عرصه خدمت ما از جاده فکه به سمت سایت چهار و سایت پنج و رادار بود، در مسیر به تپه سبز میرسیدیم از تپه سبز قدری جلوتر محل گسترش عراقیها بود.
سردار فضلی با بیان اینکه همزمان در شب اول فروردین پیشبینی اجرای عملیات فتحالمبین صورت گرفت، عنوان کرد: آن روزها عمق میدانهای مین دشمن 20، 30، 40 و یا 50 متر بیشتر نمیشد، اما در یک نقطه در تنگه رقابیه قریب به 900 متر عمق میدان مین بود، در شب اول فروردین همه رزمندگان اسلام بهصورت هماهنگ پای کار آمدند، اما قبل از شروع رسمی عملیات، عراقیها یک عملیات پیشدستانه انجام دادند و زودتر از اینکه ما با دشمن درگیر شویم آنها در تنگه رقابیه وارد عملیات شدند.
وی افزود: تصمیم بر این شد که در دیگر مناطق، عملیات شروع نشود، رزمندگان برگشتند به مواضع خودشان و میدان مین را ترمیم کردند طوری که هیچ آثاری از رخنه و نفوذ پیدا نبود، اما تیپ 8 نجف اشرف شهید سردار کاظمی و تیپ 55 هوابرد سرهنگ عبادت از ارتش جمهوری اسلامی ایران، مقاومت جانانهای را در تنگه رقابیه از خود نشان دادند، از آن طرف عنایت خدا و مرحمت الهی بود که میدان مین با عمق 900 متر بهواسطه خود دشمن باز شد.
سقوط تنگههای زلیجان، میشداغ و رقابیه، گامهای بلند فتحالمبین بود
این فرمانده دوران دفاع مقدس تصریح کرد: شب دوم فروردین که شب اصلی عملیات بود خداوند عنایتش را پی در پی شامل حال ما کرد، شهید باکری باید از پشت تنگه رقابیه میرفت تا به تنگه زلیجان برسد که محل استقرار عراقیها بود، بعد هم که تنگه میشداغ بود، باید مسافتی طولانی نزدیک به 15، 16 کیلومتر را طی میکرد تا به تنگه زلیجان میرسید، آنجا سرفرماندهی نیروهای لشکر دشمن بود، استقرارشان در منطقه میشداغ بود، شب اصلی عملیات، شهید باکری براساس طرح پیشبینی شده به سراغ تنگه زلیجان رفت، خداوند عنایتی کرد و تنگه زلیجان که عقبه دشمن بود سقوط کرد و سپاه اسلام به سمت قرارگاه سر فرماندهی نیروهای عراقی در تنگه میشداغ پیشروی کردند.
وی اظهار کرد: آنجا عنایت دیگری را از خدا شاهد بودیم و آن اینکه یگانی که شب قبل در منطقه رقابیه عملیات کرده بود، توان رزمی خود را از دست داده بود، یگان دیگری هم که جایگزین شده بود توان و آمادگی جدی را نداشت؛ اولین گامهای بلند در فتحالمبین سقوط تنگه زلیجان، تنگه میشداغ و تنگه رقابیه بود و در بقیه نقاط پیشروی ادامه یافت.
سردار فضلی گفت: ما در تیپ المهدی(عج) در منقطه خط سبز به سمت رودخانه فصلی خِنِگ، سایت چهار و سایت پنج و رادار پیش روی میکردیم، سه چهار کیلومتر که جلوتر آمدیم دستور توقف داده شد و جنگ سختی در منطقه دشت عباس که شمال این منطقه است بین سپاه اسلام و دشمن صورت گرفت که قریب به سه روز طول کشید، به حدی دشمن از تانک و نفربر در این جغرافیا استفاده کرد که قابل توصیف نیست، در بعضی از ساعتها آمار تانکها و نفربرهای دشمن از تعداد رزمندههایی که در دشت عباس با آنها میجنگیدند بیشتر میشد.
نبرد سخت در دشت عباس
وی با اشاره به گزارش احمد متوسلیان از این نبرد، گفت: شخصیت عزیز جاویدالاثر، احمد متوسلیان که فرمانده تیپ حضرت رسول(ص) در منطقه دشت عباس بود گزارش میداد که به حرمت آر پی چی هفت بچهها، کلاهکهای تانک است که دائم به هوا پرتاب میشود. هیچ دغدغهای از بابت کثرت نیرو، تجهیزات و امکانات دشمن به ذهن هیچ رزمندهای ورود پیدا نمیکرد اما شرایط سختی در دشت عباس بود، حتی نزدیک بود برای اینکه قابلیت دفاع از جغرافیا وجود داشته باشد به پایان عملیات تصمیم گرفته شود، اما این بچهها که جوانمردی کرده بودند این بچهها که به خدا اعتماد کرده بودند در دشت عباس رژیم متجاوز بعث عراق را تنبیه جدی کردند و هنوز هم جنازه بعضی از تانکها و نفربرها در آن جغرافیا قرار دارد.
سردار فضلی ادامه داد: وقتی که دشت عباس تأمین شد، مرحله بعدی عملیات که هدف غائی پیشبینی شده بود، حرکت به طرف سایت رادار بود، خداوند هم عنایتی کرد فراتر از آن چیزی که برآورد ما بود، دیدم که از جاده به سمت چپ بهسوی رودخانه کرخه، بیش از یک تیپ از دشمن استقرار دارد، بچهها داشتند به طرف سایت رادار پیشروی میکردند، حداقل دو، سه ساعت زمان نیاز داشتند، سوار بر یک جیپ به طرف سایت رادار حرکت کردم، هر چه جلوتر میرفتیم میدیدیم که ابهت دشمن شکسته شده، اضمحلال روحیه دشمن مشهود بود، هشتصد، نهصد متری سایت رادار بودم، جیپ دیگری را دیدم که از آن طرف میآید وقتی که به ما نزدیک شد دیدم که سردار کوسهچی است، جانشین تیپ هفت دزفول، آنها جناح راست ما بودند یعنی سمت راست جاده، با سردار سرلشکر پاسدار شهید حسن باقری با بیسم تماس گرفت و گفت که در کنار سایت رادار هستیم، شهید باقری قبول نمیکرد، گفت غیر ممکن است شما با این سرعت به سایت رادار نزدیک شده باشید، گفتم میشود من گوشی را بگیرم صحبت کنم، گفتم برادر باقری درست میگوید، ما اینجا با هم هستیم، الان ما در هشتصد، نهصد متری سایت رادار قرار داریم حرفمان با شهید باقری تمام شد، من هم خواستم این گزارش را به فرمانده خودمان شهید مجید بقایی عرض کنم، تماس گرفتم و گفتم: برادر مجید ما الان نزدیکی سایت رادار هستیم گفت غیرممکن است، محال است مگر میشود شما با این سرعت به سایت رادار رسیده باشید، گفتم ممکن است شما با کوسهچی صحبت کنید، کوسهچی گفت بله ما در سایت رادار هستیم. پیشرویمان هم قابل باور نبود، فرماندهان ما هم تصور آن را نداشتند که با این سرعت خداوند عنایت کند و جلو برویم.
وی به ذکر خاطرهای پرداخت و گفت: در قرارگاه تاکتیکیمان در ملحه که تقریباً حدود چهار کیلومتر یا سه کیلومتر با تپه سبز فاصله دارد، جانبازی داشتیم به اسم مظفر برماسیان که از یک دست آسیب دیده بود، قطع نشده بود اما این دست دیگر خیلی برایش کارایی نداشت، اما حضورش را در جبهه حفظ کرده بود و بهعنوان مسئول تدارکات در قرارگاه تاکتیکی به ما کمک میکرد، صبح زود بعد از نماز به من اصرار کرد که اجازه میدهی همراه این گردانی که امروز میخواهند پیشروی کنند بروم، به هر حال پذیرفتیم، نزدیکیهای ساعت 9 صبح دیدم که یک ستونی از سمت چپ جاده به سمت جاده در حرکت است شاید هزار، هزار و صد، هزار و دویست نفر نیروی عراقی را مظفر برماسیان که اهل دهدشت و از تیپ المهدی(عج) بود همراه چند نفر دیگر از دوستان اسیر کردند، خیره شدم گفتم: مظفر این همه اسیر را از کجا آوردی گفت: نمیدانم خداوند چه رعبی را در دل دشمن ایجاد کرد، وقتی ما به تانکها و نفربرهای دشمن رسیدیم آنها میتوانستند با همان سرعتشان ما را با همان تانکها و نفربرها زیر چرخهایشان له کنند زیر چکمههای ذرهپوششان له کنند، اما خداوند در دل اینها یک رعب و وحشتی انداخته بود که از تانکها و نفربرهایشان پیاده میشدند و خودشان را تسلیم سپاه اسلام میکردند.
سردار فضلی خاطره دیگری نقل کرد و گفت: دیدم لودری نزدیک میشود، مهدی نشاستهای، مسئول مهندسی تیپ المهدی(عج) بیل لودر را بالا گرفته، گفتم: آقا مهدی چرا این بیل را گرفتی بالا گفت: یک سرتیپ عراقی را در این بیل لودر نشاندهام که بچهها به آن آسیب نرسانند، جزو اسرایی است که ساعتی قبل بچهها اسیرشان کردهاند.
وی افزود: به سایت رادار رسیدیم، توپخانههای دشمن یکجا به تصرف سپاه اسلام درآمد، گفتیم حالا که خدا عنایت کرده باید از موقعیت استفاده کنیم، ادامه مسیر را در حالی که عراقیها وضعیت روحی بسیار بدی پیدا کرده بودند تا حوالی حسن قندی و تپههای رملی 181 و 182 پیشروی کردیم، آنجا دیدیم که عراقیها مواضع دفاعی دارند، ما هم احساس کردیم که باید موضع دفاعی ایجاد کنیم.
امام(ره) با کمک از قرآن نام فتحالمبین را انتخاب فرمود
این یادگار دوران جبهه و جنگ با بیان اینکه عنایت، لطف و مرحمت و مددهای غیبی خدا در سایه اخلاصی که این بچهها داشتند، باعث این پیروزی شد، گفت: وقتی از امام عظیمالشأنمان درباره رمز این عملیات سؤال کردند، ایشان با تفألی به قرآن فرمودند اسم این عملیات را میگذاریم فتح المبین. امام(ره) فرمودند فتحالمبین میگذاریم یعنی فتح روشن یعنی فتح نمایان. معلوم میشود که امام(ره) با آن نگاه بلند و رفیع قرآنیشان، دفاع مقدس و این رزمندهها را راهبری و هدایت میکردند این منطقه فتحالمبین با همه سختیهایی که در پیش روی اسلام بود، ظرف یک هفته از اشغال دشمن آزاد شد و به دامن امت اسلامی و ایران اسلامی بازگشت آن روز بزرگترین عیدی سپاه اسلام به مردم شریفمان فتح جبهه فتحالمبین بود.
دفاع مقدس متعلق به همه مردم است
سردار فضلی عنوان کرد: دفاع مقدس متعلق به هیچ گروه و جناحی نیست، متعلق به همه مردم است، شهدا متعلق به همه مردم هستند، راه هم برای همه مردم باز شده، امسال قدری با مشکلات اقتصادی مواجه هستیم و اقتصاد مقاومتی جزو مبانی ماست، از سازمانهای مردمی و مردمنهاد برای حضور در سرزمینهای نور دعوت میکنیم، هر شخصی که مایل است میتواند با هماهنگی بسیج در زائرسرای استان خودش حضور پیدا کند، امروز برای قریب به یکصد و دو هزار و چهارصد نفر امکان شبمانی در اردوگاههای ما فراهم هست، بیش از صد هزار و در شرایطی که به اوج کار میرسیم قریب به دویست هزار عزیز دستاندرکار راهیان نور، خدمت در این عملیات بزرگ اثرگذار فرهنگی را عهدهدار هستند.
وی تصریح کرد: مقام معظم رهبری در چندین دوره، در مناطق عملیاتی از جمله پادگان دو کوهه، منطقه فتحالمبین، دهلاویه، هویزه و شلمچه حضور پیدا کردهاند تا راه را گم نکنیم و چراغ راهمان بهسوی مسیر الی الله روشن باشد.
فرازی از سخنان مقام معظم رهبری درباره جبهه و جنگ
سردار فضلی به ذکر سخنانی از مقام معظم رهبری در رابطه با جبهه و جنگ پرداخت و گفت: در شلمچه مولای ما جبهه و عملیات کربلای پنج را این گونه بیان میفرمایند: شبهای عملیات کربلای پنج، شبهای قدر این انقلاب است، انس با آن شما را وارسته میکند هر کس آن را فراموش کند نامش از اردوگاه انقلاب قلم خواهد خورد، در فراز دیگری میفرماید: وقتی که من از سپاه میگویم در واقع سپاه و بسیج یکی است در این مقوله ارتش، سپاه و بسیج خانواده نیروهای مسلح یکی است. در جایی دیگر میفرمایند: سپاه، کربلا را در شلمچه مشق کرد، این خاطره ماندگار خونین حسینی را زنده نگاه دارید.