صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

بازار

صفحات داخلی

کد خبر: ۱۴۱۱۷۷۳
تاریخ انتشار : ۰۷ خرداد ۱۳۹۳ - ۱۳:۰۱
استنادات قرآنی بیانات رهبری در روز مبعث/

گروه سیاسی: بر اساس تفسیر نمونه، آیه 30 سوره فرقان به گلایه پیامبر (ص) در روز قیامت خطاب به پروردگار نسبت به مهجوریت قرآن در بین مسلمانان اشاره می‌کند؛ این سخن و این شکایت پیامبر (ص) امروز نیز وجود دارد.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، رهبر معظم انقلاب همزمان با عید مبعث پیامبر گرامی اسلام (ص) در دیدار مسئولان نظام، قشرهای مختلف مردم و میهمانان شرکت‌کننده در مسابقات بین‌المللی قرآن و سفرای کشورهای اسلامی، مهم‌ترین نیاز دنیای اسلام را روی آوردن به اندیشه، فکر و بصیرت و شناخت حقیقی جبهه دشمنان امت اسلامی و همچنین اتحاد و پرهیز از اختلاف های عقیدتی و طایفه‌ای دانستند و تأکید کردند: امروز پرچم اِعتزاز به اسلام برافراشته شده و احساس هویت اسلامی در میان مسلمانان دنیا قوی‌تر از گذشته شده است و ملت ایران نیز با حسن ظن و اعتماد به وعده نصرت الهی در حال پیشرفت و پشت سر گذاشتن مشکلات و فتح یک به یک سنگرها در مسیر مبارزه با ظلم و جهل و بی‌عدالتی است.
ایشان با اشاره به برداشت‌های غلط و سطحی از اسلام و قرآن اظهار کردند: وقتى از پیام اسلام غفلت کردیم، که قرآن کریم فرمود « وَقَالَ الرَّسُولُ یَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا»؛ وقتى قرآن را مهجور کردیم، به مفاهیم قرآن درست نگاه نکردیم، مجموعه مفاهیم قرآنى را که یک منظومه کامل براى زندگى انسان است، درست ندیدیم، آن‌وقت لغزش پیدا می‌کنیم، و نیروى خِرَد ما هم نمی‌تواند فهم درستى از مفاهیم قرآنى پیدا کند.
این بخش از سخنان رهبر معظم انقلاب به بی‌توجهی مسلمانان به مفاهیم و دستورالعمل‌های قرآن دارد. ایشان به آیه‌ای از سوره فرقان اشاره کرده‌اند. سوره‌ای که به مسائلی همچون مبدأ، معاد، نبوت، مبارزه با شرک و بت‌پرستی و بیان ویژگی‌های مؤمنان می‌پردازد.

مهجوریت قرآن؛ واقعیتی از آغاز تا امروز
در آیه 30 این سوره پیامبر (ص) در پیشگاه خداوند متعال از مهجور ماندن قرآن در میان امتش گلایه می‌کنند. باید توجه داشت که قرآن کریم به عنوان معجزه نبی مکرم اسلام(ص) برای مسلمانان به عنوان کتاب زندگی به جای مانده است.
طبق آنچه تفسیر المیزان ذیل این آیه آورده است، این سخن از زبان پیامبر (ص) در روز قیامت خطاب به پروردگار بر سبیل گلایه و شکایت بیان می‌شود. در ادامه تفسیر این آیه آمده است: مراد از قوم آن جناب عموم عرب و عموم امت اوست، البته به اعتبار عاصیان و گنه‌کاران امت. به هر جهت پیامبر (ص) عرضه می‌دارد: پروردگارا این قوم من قرآن را متروک و مهجور نهادند و به احکام و شرایع آن عمل نکردند و آن را به عنوان روش زندگی اختیار ننمودند.
تفسیر نمونه نیز این آیه را ناراحتى و شکایت پیامبر اسلام (ص) در پیشگاه خدا از کیفیت برخورد این گروه با قرآن کریم باز گو می‌کند.
این سخن و این شکایت پیامبر (ص) امروز نیز همچنان ادامه دارد، که از گروه عظیمى از مسلمانان به پیشگاه خدا شکایت می‌برد که این قرآن را به دست فراموشى سپردند، قرآنى که مملوّ از برنامه‌‏هاى زندگى مى‏‌باشد، این قرآن را رها ساختند و حتى براى قوانین مدنى و جزائیشان دست گدایى به سوى دیگران دراز کردند!
قرآن در میان آنها به صورت یک کتاب تشریفاتى در آمده است، تنها الفاظش را با صداى جالب از دستگاه‌هاى فرستنده پخش مى‏‌کنند، و جاى آن در کاشى‌کاری‌هاى مساجد به عنوان هنر معمارى است، براى افتتاح خانه نو، و یا حفظ مسافر، و شفاى بیماران، و حد اکثر براى تلاوت به عنوان ثواب از آن استفاده مى‏‌کنند.
در تفسیر رهنما این شبهه مطرح شده است که شکوائیه پیامبر(ص) در این دنیاست و یا در آخرت؟
در پاسخ به این سؤال آمده است: دو نظریه میان مفسران وجود دارد که دیدگاه اول مطابق نظر بیشتر مفسران می‌باشد.
در ادامه این تفسیر آمده است: تردیدی نیست که مهجور و متروک ساختن قرآن، مربوط به ظاهر آن نیست؛ بلکه مقصود، تأمل نکردن در معارف آن و نشناختن و عمل نکردن به تعالیم آن است. از این رو آیات بسیاری از قرآن، انسان‌ها را به تفکر در قرآن و عمل به آموزه‌های آن، فراخوانده است.
تفسیر نور نیز واژه «مهجور» را متروک و رها شده معنا کرده و توضیح می‌دهد «مراد از ترک قرآن، دوری گزیدن از: شنیدن و اندیشیدن، عمل به احکام حلال و حرام آن، در اصول و فروع دین حاکم کردن و داوری بردن بدان، درمان دل و درون خود را از قرآن خواستن، و بالاخره عقائد و عبادات و اخلاق از آن آموختن است.

احیای جاهلیت اولی توسط تمدن غربی
رهبر معظم انقلاب در بخش دیگری از سخنان خود دستگاه‌ها سیاسی غرب را مروج فرهنگ جاهلیت عنوان می‌کنند و می‌افزایند: آنچه امروز دستگاه‌هاى سیاسى غرب ترویج می‌کنند، همان جاهلیّتى است که بعثت پیغمبر براى زدودن آن - از محیط زندگى بشر - به‌وجود آمد. نشانه‌هاى همان جاهلیّت، امروز در دنیا، در این تمدّن رایج فاسد غربى، مشاهده می‌شود؛ همان بى‌عدالتى، همان تبعیض، همان نادیده گرفتن کرامت انسان، همان عمده کردن مسائل جنسى و نیازهاى جنسى.
قرآن کریم خطاب به همسران مکرّم پیغمبر می‌فرماید « وَقَرْنَ فِی بُیُوتِکُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیَّةِ الْأُولَى». یکى از نشانه‌هاى جاهلیّت اولى، تبرّج زنانه است. امروز یکى از عمده‌ترین مظاهر تمدّن غربى، همین تبرّج است؛ این همان جاهلیّت است، منتها جاهلیّتى که توانسته است خود را با سلاح تبلیغات مدرن مجهّز بکند، حقایق را از چشم مردم بپوشاند؛ اینها را باید ما مسلمانها بفهمیم، اینها را باید بدانیم.
«تَبَرُّج» واژه‌ای قرآنی به معنای خودنمایی زنان است.
در این بخش از آیه 33 سوره احزاب این امر، از رفتارهای ناپسند شمرده شده و همسران پیامبر(ص) و به تبع آن زنان مسلمان را مورد خطاب قرار داده است.
در تفسیر نمونه «جاهلیّت اولى» همان جاهلیتى معرفی شده که مقارن عصر پیامبر (ص) رایج بوده است و به‌طورى که در تواریخ آمده در آن موقع زنان حجاب درستى نداشتند، و دنباله روسرى‏‌هاى خود را به پشت سر مى‌‏انداختند، به‌طورى که گلو و قسمتى از سینه و گردنبند و گوشواره‌‏هاى آنها نمایان بود. به این ترتیب قرآن همسران پیامبر (ص) را از این‌گونه اعمال باز مى‏‌دارد. بدون شک این یک حکم عام بوده و تکیه آیات بر زنان پیامبر (ص) به عنوان تأکید بیشتر است.
در تفسیر رهنما نیز آمده است: «الجاهلیة الأُولی» دورانی است که در آن زنان، زینت‌های بدن خود را در معرض دید مردان قرار می‌داده‌اند و چنین امری، حاکی از بی‌تمدنی و رعایت نکردن اخلاق انسانی است.
تفسیر نور مراد از بخش اول آیه 33 سوره احزاب را نهی از خروج زیاد بی‌هدف عنوان کرده است.

بندگی خدا؛ زمینه‌ساز تشکیل امت واحده
بخش دیگری از سخنان روز گذشته رهبر معظم انقلاب به ضرورت تشکیل امت واحده اسلامی اختصاص داشت. ایشان اظهار کردند: نیاز مهمّ دیگر دنیاى اسلام اتّحاد است؛ باید از اختلافات جزیى، اختلافات سلیقه‌اى، اختلافات عقیدتى عبور کرد و امّت واحده تشکیل داد: «إِنَّ هَذِهِ أُمَّتُکُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّکُمْ فَاعْبُدُونِ»؛ خداى متعال این‌جور می‌فرماید. اعتقاد به قرآن، اعتقاد به پیامبر، اعتقاد به خداى واحد، اعتقاد به کعبه واحد و قبله واحد، درمقابل داشتنِ جبهه واحد دشمن، اینها کافى نیست براى اتّحاد دنیاى اسلام؟ چرا عدّه‌اى نمی‌فهمند؟ چرا عدّه‌اى این حقایق روشن را درک نمی‌کنند؟
بر این اساس تشکیل امت واحده یک نیاز ضروری است که زمینه‌ها آن مشترکاتی است که در بیان گروه‌های مختلف وجود دارد و این مشترکات اصولی‌ترین مباحث را شامل می‌شود.
واژه «امت» در تفسیر المیزان جماعتی عنوان شده که مقصد واحدی آنها را جمع کرده باشد، مثلاً امت محمد (ص) را دین اسلام مجتمع کرده است و مراد از امت در اینجا نوع انسان است که نوع و امتی واحد است که دارای هدف و مقصدی واحد می‌باشد که آن هدف سعادت حیات است و لذا ممکن نیست این امت واحد غیر ربی واحد ارباب دیگری داشته باشند؛ چون ربوبیت و الوهیت امری قراردادی نیست، بلکه امری حقیقی و به معنای مبدأیت تکوین و تدبیر است و چون همه انسان‌ها یک نوع موجود هستند و نظامی هم که تدبیر امورشان درآن جریان دارد، نظامی واحد و متصل است قهراً این نوع واحد و نظام واحد را مالک و مدبری واحد به وجود آورده است. لذا دیگر معنا ندارد که انسان‌ها در امر ربوبیت با هم اختلاف کنند و هر گروه برای خود ربی غیر رب دیگری اتخاذ کند و یا در عبادت راهی برود، غیر آن راهی که دیگری سلوک می‌کند. لذا نوع واحد انسان لزوماً دارای ربی واحد است که او همان خدای تعالی می‌باشد. به همین دلیل در آخر می‌فرماید من مالک و مدبر امر شما هستم، پس مرا عبادت کنید، نه دیگر معبودهای خیالی را.
تفسیر نمونه نیز در مورد «امت واحده» آورده است: از آنجا که در آیات گذشته نام گروهى از پیامبران الهى و همچنین مریم، آن بانوى نمونه و بخشى از سرگذشت آنها آمده، در آیات مورد بحث به عنوان یک جمع‌بندى و نتیجه‌گیرى کلى چنین مى‌گوید: این پیامبران بزرگى که به آنها اشاره شد همه یک امت واحد بودند (ان هذه امتکم امة واحدة).
برنامه آنها یکى و هدف و مقصد آنها نیز یکى بوده است، هر چند با اختلاف زمان و محیط، داراى ویژگی‌ها و روش‌ها و به اصطلاح تاکتیک‌هاى متفاوت بودند اما همه در نهایت امر در یک خط حرکت داشتند، همه آنها در خط توحید و مبارزه با شرک و دعوت مردم جهان به یگانگى و حق و عدالت، گام برمی‌داشتند. این یگانگى و وحدت برنامه‌ها و هدف، به خاطر آن بوده که همه از یک مبدأ سرچشمه مى‌گرفته، از اراده خداوند واحد یکتا، و لذا بلافاصله مى‌گوید: و من پروردگار همه شما هستم ، تنها مرا پرستش کنید (و انا ربکم فاعبدون ). در واقع توحید عقیدتى و عملى انبیاء از توحید منبع وحى سرچشمه مى گیرد.
تفسیر راهنما نیز بر این امر تأکید دارد که اعتقاد به پروردگار یکتا، محور وحدت انسان‌ها و تشکل امّت واحده است.
تفسیر نور خطاب این آیه را همه انسان‌ها در تمام قرون و اعصار می‌داند و معتقد است اشاره به مشارالیه ذهنی دارد که طریقت انبیاء و ملّت توحید، یعنی آئین یکتای اسلام است یا اشاره به جماعت انبیاء دارد. بر این اساس معنی آیه می‌تواند چنین هم باشد: این دین، آئین یکتای همه پیغمبران و مردمان گذشته و حال و آینده جهان است ، و . . . مراد اتّحاد در اصول دین اسلام است.

نصرت الهی؛ ذخیره‌ای ارزشمند برای مؤمنان
رهبر معظم انقلاب همچنین در دیدار مسئولان نظام و سفرای کشورهاى اسلامى نصرت الهی را ذخیره‌‌ای ارزشمند برای مسلمانان عنوان کردند و افزودند: به نظر ما بیدارى اسلامى به وجود آمده است؛ سعى شد از سوى دشمنان اسلام که این بیدارى را سرکوب کنند - و یک جاهایى هم سرکوب کردند - امّا بیدارى اسلامى سرکوب شدنى نیست. پرچم اعتزاز به اسلام بلند شده است، برافراشته شده است؛ احساس هویّت اسلامى امروز در مسلمانان، در هر نقطه عالم، نیرومند شده است و نیرومند خواهد شد. ملّت ایران در این زمینه مسئولیّت‌هاى بزرگى داشته است که انجام داده است، بعد از این هم انجام خواهد داد. ملّت ایران با اعتقاد به قرآن، با اعتقاد به پیام بعثت، با اتّحاد درونى در میان خود، با احساس دلیرى در مقابل دشمن و نترسیدن از دشمن، با احساس امید به وعده الهى نصرت، که وعده صریح الهى است و فرمود: « إِن تَنصُرُوا اللَّهَ یَنصُرْکُمْ وَیُثَبِّتْ أَقْدَامَکُمْ» و با این ذخیره‌هاى ارزشمند، به پیش می‌رود.
وعده‌ای که خداوند در این آیه به مؤمنان می‌دهد، موجب شده که سختی‌های پایداری و مقاومت در مسیر رسیدن به اهداف رنگ ببازد. پای گذاشتن در عرصه عمل برای کسب رضایت خداوند و در پی یاری رساندن به خداوند متعال، ثمره شیرینی را به همراه خواهد داشت.
تفسیر المیزان ذیل این آیه آورده است: این آیه به قصد تشویق و تحریک به جهاد، به مؤمنان وعده نصرت می‌دهد، و می‌فرماید اگر با جهاد در راه خدا و به منظور تأیید دین او و اعتلای کلمه حق، خدا را نصرت دهید، خدا هم شما را یاری می‌کند و اسباب غلبه بر دشمن را برایتان فراهم می‌سازد و به شما شجاعت داده و دل‌هایتان را تقویت می‌کند تا در برابر دشمن ثابت قدم باشید و برآنها غلبه بیابید و این وعده نصرت قطعی و حتمی است و حال که امر چنین است، پس بر مؤمن واجب است که جان خود را در راه نصرت دین خدا هدیه کند.
تفسیر نمونه نیز بر این مسئله اشاره دارد که تکیه بر مسئله «ایمان» اشاره به این است که یکى از نشانه‏هاى ایمان راستین پیکار با دشمنان حق است. یارى کردن خدا به معنى یارى کردن آیین او، یارى کردن پیامبر او، و شریعت و تعلیمات اوست.
در این تفسیر راه‌های یاری رساندن خدا به مؤمنان اشاره شده و آمده است: در قلب شما نور ایمان و در روح شما تقوا، در اراده شما قدرت، در فکر شما آرامش مى‏‌افکند. از سوى دیگر فرشتگان را به یارى شما مى‏‌فرستد، حوادث را به نفع شما تغییر مسیر مى‏‌دهد، قلوب مردم را به شما متمایل مى‏‌کند. آرى! یارى خدا جسم و جان و درون و برون را احاطه مى‏‌کند.
تفسیر راهنما نیز بر این اصل تأکید دارد که «یاری دادن به خدا» بر «جنگ علیه کافران محارب» منطبق شده است. همچنین خداوند، اهل ایمان را با صفت ایمانشان یاد کرده و در پی آن از ایشان دعوت کرده است که به یاری دین برخیزند؛ یعنی، ایمان واقعی مستلزم یاری رساندن به دین و راه خداوند است.
از مجموع شرط و جزا، استفاده می‌شود که خداوند، آن گاه امت اسلامی را نصرت بخشیده و قوت می‌دهد که آنان، خود در راه دفاع از مکتب به پاخیزند. مفهوم شرط نیز می‌رساند که بدون تلاش، نصرت نصیبشان نخواهد شد.

فرمولی برای عزتمندی
بخش پایانی بیانات رهبر معظم انقلاب به موضوع تلاش مسئولان و مشکلات پیش روی آنها اختصاص داشت. ایشان در این مورد اظهار کردند: مسئولین با احساس مسئولیّت، در عرصه‌هاى گوناگون مشغول کارند؛ امروز بحمدالله دولت ما تازه‌نَفَس، آماده‌ى به کار، با احساس اعتزاز به اسلام و مسلمان بودن؛ احساس می‌کنند به‌خاطر ایمان به خدا داراى عزّتند - که همین هم هست - مشغول کارند و تلاش می‌کنند. چالش وجود دارد، مشکلات وجود دارد؛ برسر راه زندگى، این مشکلات هست. اگر زندگى بخواهد عزّتمندانه باشد، انسان‌هاى داراى خِرَد و تدبیر، مشکلات را به‌خاطر رسیدن به عزّت و شرف انسانى و کرامت انسانى و تقرّب الى‌الله تحمّل می‌کنند؛ انسان‌هایى که بى‌خِرَدند همین مشکلات در زندگى آنها هست، آنها را با ذلّت تحمّل می‌کنند، به جاى اینکه ولایت الهى را قبول کنند، ولایت شیاطین را قبول می‌کنند: « وَاتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لِّیَکُونُوا لَهُمْ عِزًّا؛ کَلَّا سَیَکْفُرُونَ بِعِبَادَتِهِمْ وَیَکُونُونَ عَلَیْهِمْ ضِدًّا»؛ فرمولى که انسان‌هاى بى‌خِرَد، دستگاه‌هاى بى‌خِرَد، انسان‌هاى غافل در دنیا انتخاب می‌کنند و اتّخاذ می‌کنند، این‌جور در قرآن کریم رسوا شده است.
ایشان همچنین افزودند: این بیان قرآن، بیان روشنى است؛ باید از این بیان درس گرفت، باید راه را درست شناخت، خطّ هدایت قرآنى، انسانها را به سعادت میرساند، بایستى از خداى متعال کمک خواست.
اشاره رهبر معظم انقلاب به آیات 81 و 82 سوره مریم است. در تفسیر المیزان ذیل این آیات آمده است: منظور از این آلهه، ملائکه و جن و مقدسین از انسان‌ها و جباران از ملوک است، چون بیشتر مشرکین براى ملوک قداستى آسمانى قائل بودند.
و معناى اینکه فرمود تا عزت آنان باشند، این است که تا شفیع آنان باشند وبه درگاه خدا نزدیکشان کنند، و در نتیجه به عزت دنیا برسند، و این عزت ایشان را به سوى خیرات کشانده و از شر دور بدارد. و بعضى از مفسرین که منظور از عزت را شفاعت در آخرت براى ایشان دانسته، از این مطلب غفلت کرده که مشرکین قائل به قیامت و زندگى دیگر نبودند.
منظور از کفر آلهه در روز قیامت نسبت به عبادت مشرکین، و ضد ایشان شدن، این است که آن روز حقیقت امر بر مشرکین ظاهر مى ‌گردد، چون شأن قیامت همین است که حقایق در آن روز روشن شود، نه اینکه حقایق آن روز موجود شوند، و اگر این حقایق آن روز موجود شوند، یعنى در دنیا آلهه نسبت به عبادت مشرکین کافر نبوده باشند، و آن روز کافر شوند، استدلال آیه تمام نمى‌شود (دقت فرمائید) و بنابراین معنا، جمله (الم تر) به خوبى مترتب مى شود بر جمله (کلا سیکفرون....).
تفسیر نمونه آیه 81 سوره مریم را تبیین یکی از انگیزه‏هاى افراد در پرستش بت‌ها می‌داند؛ و آن شفاعت افراد در پیشگاه خداوند و یاری رساندن در مشکلات است؛ پنداری که نادرست و خام است.
در این تفسیر به روایتی از از امام صادق(ع) اشاره شده که می‌فرماید «روز قیامت معبودهایى را که جز خدا انتخاب کردند بر ضدّشان خواهند بود و از آنها و از عبادت کردنشان بیزارى مى‏جویند».
در تفسیر راهنما نیز آمده است: پرستش غیر خدا، هرگز مایه عزت نیست. معبودهای مشرکان در قیامت، بطلان و بیهودگی عبادت های مشرکان را برملا کرده و از آن برائت خواهند جست. قرآن پیشاپیش از سرخوردگی سریع مشرکان و ناکامی آنان در رسیدن به آرزوی عزّت و ثروت، و ضدیّت آنان با معبودهای موهوم خویش، خبر داده است.