صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

بازار

صفحات داخلی

کد خبر: ۱۴۱۷۸۱۸
تاریخ انتشار : ۲۵ خرداد ۱۳۹۳ - ۱۳:۲۰

کانون خبرنگاران نبأ: حقوق شهروندی از آن دست اصطلاحاتی است که چند سالی است ورد زبان همه شده از کوچک تا بزرگ، اما گویی در روابط بین افراد این واژگان کوچکترین کاربرد و معنایی ندارد، برخی می‌گویند فرهنگ به زوال رفته و برخی عقیده دارند مردم پرتوقع و خودخواه شده‌اند، اما آیا این دلائل می‌تواند برخی از رفتارهای زشت اجتماعی را توجیه کند؟

انسان‌ها در سال‌های دور که هنوز شهر‌ها به‌صورت امروزی شکل نگرفته بودند بسیار آزادانه‌تر زندگی می‌کردند و هیچ مرزی را برای خود قائل نبودند. ‌

شاید ضرب‌المثل «چهاردیواری، اختیاری» از همان زمان‌ها شکل گرفته باشد. اما چند سالی است که به تبع افزایش جمعیت شهرنشین و گسترش شهرها، نوع تعاملات اجتماعی میان مردم پیچیده‌تر از قبل شده است و هرچه می‌گذرد با آرامش عصبی کمتری از سوی مردم مواجه می‌شویم.

نمونه گواه این ادعا همین صف‌های ساده خودمان است که تحمل چند لحظه صبر کردن برای رسیدن به نوبت خودمان را نداریم!  یا نمونه بارز این روزها مسئله ترافیک است که شاهد انواع بداخلاقی یا بی‌حرمتی در سطح شهر هستیم!

باید دید چرا و چه مسائلی باعث این کم‌حوصلگی است که نتیجه آن یک نوع بداخلاقی شده که منجر به وقوع خیلی اتفاقات ناهنجار می‌شود.

برخی می‌گویند فرهنگ به زوال رفته و برخی عقیده دارند مردم پرتوقع و خودخواه شده‌اند، برخی دیگر نیز اذعان دارند که گرفتاری‌ها آن‌قدر زیاد شده که مردم را بی‌عاطفه کرده است، اما آیا تمام این دلائل می‌تواند برخی از رفتارهای زشت ما را در بستر اجتماع توجیه کند. شاید از این روست که رئیس‌جمهور کشورمان حتی قبل از انتصاب دست به تدوین منشور حقوق شهروندی زده و آن را مهمترین وظیفه اجتماعی خویش و راه‌حل کمبودهای اجتماعی جامعه امروز دانسته است.

اخلاق شهروندی

تعریف ما از اخلاق شهروندی، مجموعه­‌ای از معیارها، بایدها و نبایدهایی است که بر روابط و رفتار اجتماعی شهروندان حاکم است و چنان‌چه مورد هجمه قرار گیرد، سعادت و کمال انسان به شدت آسیب می­‌بیند. بسیاری از مشکلات خرد و کلان جامعه امروز چه در سطح فردی و چه در سطح اجتماعی و خانوادگی به دلیل همین آسیب‌هاست و این ناهنجاری‌ها و آسیب‌ها بیشتر به‌علت دور شدن مردم از فضائل انسانی است.

علامه طباطبایی در تعریف اخلاق می­‌نویسد: اخلاق، ملکه نفسانی است که افعال به آسانی و بدون تأمل و درنگ از آن صادر می‌‌‌شود(نصر اصفهانی، 46).

شهروندی نوعی وظیفه است که همه آحاد جامعه نسبت به هم­نوعان خود دارند. وقتی حرف از اخلاق شهروندی به میان می‌آید منظور جنبه‌های مثبت آن است که یک فرد نه از ترس قانون بلکه پایبندی به ارزش‌های اخلاقی خود را ملزم می‌کند تا به قانون و حقوق شهروندی احترام بگذارد و آنها را رعایت کند.

اخلاق در جامعه امروز

برخورد ما با یک عابر غریبه در خیابان، نوع استفاده ما از وسایل عمومی، پوشش و رفتارمان در سفرهای درون‌شهری، چگونگی برخورد در معاملات و... همه اینها تابلویی است که شهر ما را به دیگران معرفی می‌کند. این آداب، نوع رفتار ما را در قبال شهروندان دیگر و حتی مراقبت از شهرمان نشان می‌دهد.

امروزه دیگر نمی‌توانیم از اصطلاح «چهاردیواری، اختیاری» استفاده کنیم، چراکه دیگر فضا به‌طور کامل در اختیار ما نیست و همه چیز با اطرافیان‌مان در اشتراک است و باید حال دیگران را هم رعایت کنیم. اما متأسفانه خیلی‌ از افراد، امروزه حقوق شهروندی را فراموش کرده‌اند و نه تنها رعایت نمی‌کنند بلکه تنش و استرسی که ناشی از مشکلات شخصی خودشان است را بر سر مردم و شهروندان آوار می‌کنند.

این روند بی‌اخلاقی مدت‌هاست شیوع پیدا کرده و از رده‌های سطح بالای جامعه که مسئولان باشند تا سطح پائین که مردم عادی هستند را در بر می‌گیرد. دعواهای سیاسی و جنگ بر سر قدرت از پائین‌ترین رده‌های حاکمیت در یک روستای کوچک گرفته تا پایتخت دیده می‌‌شود، همه این‌ها نشانگر این است که روز به روز به بحران اخلاق که ناشی از کمبود فضایل انسانی و معنوی است دامن زده می‌شود.

عواقب بی‌اخلاقی

وقتی فردی بدون توجه به قوانین راهنمایی و رانندگی از چراغ قرمز عبور می‌کند در واقع بی‌حرمتی کرده است، وقتی کسی ملاحظه مردم و به‌ویژه بیماران را نمی‌کند و در یک مکان عمومی سیگار می‌کشد یعنی به سلامت افراد جامعه احترام نگذاشته است، زمانی که شخصی در ساعت‌های مختلف شبانه‌روز به‌ویژه نیمه شب یا ظهر صدای ضبط خودروی خود را بلند کرده و از مکان‌های عمومی یا محل زندگی مردم عبور می‌کند یعنی به ارزش‌های جامعه بی‌‌احترامی کرده است.

این روزها متأسفانه در حال حاضر با بحران بی‌حرمتی و بی‌اخلاقی در جامعه در ابعاد مختلف روبه‌رو هستیم. ادامه این روند عاقبت خوشی نخواهد داشت و به نتایج ناهنجاری خواهیم رسید که در آینده با جامعه‌ای بی‌حرمت روبه‌رو خواهیم شد با نسلی که هیچ تعریفی از واژه احترام و اخلاق در دایره لغاتش نخواهد بود.

وقتی که در خانواده خود پدر و مادر که مسئول اصلی پرورش و تربیت فرزند هستند آداب اخلاق را در جامعه رعایت نمی‌کنند، وقتی فرزندان خود را بر اساس موازین درست اخلاقی و اسلامی تربیت نمی‌کنند، وقتی فرزندسالاری در میان خانواده‌های امروز باب شده، وقتی حتی خود پدر و مادر احترام به یکدیگر را حفظ نمی‌کنند واقعا از نسل فردا و فرداها چه انتظاری می‌توان داشت!

در حال حاضر به‌دلیل فرهنگ‌های غربی وارد شده به کشور و کم‌توجهی مسئولان به این امر با اتفاقات خوبی روبه‌رو نخواهیم بود. ادامه این روند باعث بی‌اعتمادی مردم نسبت به یکدیگر می‌شود وقتی حقوق یکدیگر برای ما ارزش نداشته باشد نمی‌توانیم برای انجام کاری به او تکیه کرده و یا به وعده‌هایش عمل کنیم.

ریشه بسیاری از بزهکاری‌ها و آسیب‌های اجتماعی در بی‌اعتنایی به اخلاق و احترام به قوانین است. «گویند شخصى دو دختر داشت که همزمان به دو شوهر داد، مدتى گذشت مادر آن دختران با خود گفت: به دیدن دخترانم بروم تا از نزدیک از اوضاع آنان خبردار شوم، نخست به خانه آن دخترى رفت که شغل شوهرش سرکه‌فروشى بود، با زندگى جمع و جور و شایسته و داراى امکانات رفاهى مناسب این دختر روبه‌رو شد و با خود گفت حتماً زندگى دختر دوم من که شوهرش عسل‌فروشى دارد از این بهتر و پیشرفته‏‌تر خواهد بود لکن با کمال تعجب هنگامى که به خانه دختر دوم رفت با زندگى ساده و عقب‌افتاده و نامناسبى روبه‌رو شد، در فکر فرو رفت و از دختران جویاى علت و دلیل شد.

آن دخترى که شوهرش سرکه‌فروشى داشت گفت: مادر، شوهر من سرکه ترش را با شیرینى، خوش‌خلقى و خنده‌رویى به مشتریان می‌فروشد از این رو هر کس از او جنس می‌خرد شیفته اخلاق وی می‌شود و دیگران را هم تشویق به سوى وی می‌کند. دختر دوم گفت اى مادر! شوهر عسل‌فروش من عسل‏‌ها را با ترش‌رویى و بدخلقى می‌فروشد که هر کس از او یک‌بار عسل بخرد دوباره از آن بازار عبور نکرده و دیگران را هم از این جریان با خبر می‌کند.

مادر دختران رمز و راز پیشرفت و پسرفت آن دو زندگى را دریافت کرد. آرى نتیجه می‌گیریم که «سرکه‌فروش خوش‌اخلاق بهتر و موفق‌تر از عسل‌فروش بداخلاق است».

امام على(ع) در حدیثی می‌فرمایند «حُسنُ الخلاقِ یُدِّرُ الرزاقَ وَیونِسَ الرِّفاقَ»؛ خوش‌اخلاقى روزى‌ها را زیاد مى‌کند و میان دوستان انس و الفت پدید مى‌آورد(نهج‌الفصاحه، ح 781). راهکار بسیار واضح و روشن است که هرگاه کمبود باشد، نمی‌توان توقع داشت فرهنگ افراد متعالی شود.

فرهنگ رانندگی را ماشین زیاد و خیابان‌های کم خراب می‌کند، برخورد با مشتری را ارباب رجوع زیاد و کارمند کم خراب می‌کند و... در این زمینه دولت و برنامه‌ریزان هم باید راهکاری را پیدا کنند تا در صدد تقلیل یا رفع کامل این معضل بی‌اخلاقی در جامعه برآیند.

نقش­‌آفرینی نهادهای اجتماعی و سیاسی از جمله رسانه، مطبوعات، انجمن­‌های مردمی، مراکز آموزشی و پژوهشی، علمی و دانشگاهی، مراکز و مؤسسات دینی، حوزه­‌های علمیه در شکل دادن اصول اخلاقی؛ شناسایی رفتار و فعالیت­‌های ضد ارزشی، برنامه‌ریزی جهت ارتقای اخلاق شهروندی در تمام عرصه‌های شهری، ارائه ارزش‌های اخلاقی از طریق رسانه مانند فیلم و مستند و... یکی از مهم‌ترین امور پایداری اصول اخلاقی در جامعه، توجه شهروندان به ضرورت و اهمیت دین در مناسبات اجتماعی و فرهنگی است.

اخلاق مهم‌ترین اصل تمام ادیان آسمانی است. بالاترین توشه مسافر زندگی، خو گرفتن به اخلاق الهی است. شهروند جامعه اسلامی برای طی مسیر سعادت باید به صبر و شکیبایی، صداقت، تعاون و همکاری، نوع‌دوستی، مهرورزی و امثال آن آراسته شود و خود را ملزم به انجام آنها بداند.

رابطه بین انسان‌ها از هر ملت و مذهبی، باید بر اساس عدالت و احترام متقابل باشد. در زمینه‌های مختلف مانند مصرف مواد غذایی، پوشاک، وقت و حقوق دیگران و خود باید انصاف را رعایت کنیم. قرآن کریم می‌فرماید «قل یا عبادی الذین اسرفو علی انفسهم لا تفنطوا من رحمه الله» اسراف بر نفس هم یک ظلم است، یعنی بیش از حد تحمیل شرایط نامطلوب بر خود یا دیگران اسراف نام دارد و رعایت درست حقوق جزء توصیه‌های اخلاقی به‌شمار می‌رود.

چه خوب است این کلام معصوم را معیار سنجش اعمال خود قرار دهیم که می‌فرماید «آنچه برای خود نمی‌پسندی برای دیگران هم مپسند» و بدانیم که هر آن‌چه برای خود نمی‌پسندیم، آن را در حق همسایه و همشهری خود هم روا نداریم و سپس خواهیم دید شهر چقدر زیبا و قانونمند می‌شود. پس دائما به دستگاه‌های قانونی و... دخیل نبندیم، ما می‌توانیم خود نگهبان قانون و قاضی رفتار خودمان باشیم. از منظر امیرمؤمنان علی(ع) آنچه مایه برتری آدمیان و سبب والایی‌شان است، کرامت‌های اخلاقی است و این کرامت‌ها در اداره امور نقشی اساسی دارد. روایت شده که آن حضرت فرمود «علیکم بمکارم الاخلاق فانها رفعه» بر شما باد به مکارم اخلاق که آن سبب والایی است.

*ندا قاسم‌پور