صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

بازار

صفحات داخلی

کد خبر: ۱۴۲۹۶۶۴
تاریخ انتشار : ۲۳ تير ۱۳۹۳ - ۱۴:۴۰
ایکنا گزارش می‌دهد؛

شعب خارجی:مسلمانان ترک تبار منطقه سین کیانگ در غرب چین، در سال‌های اخیر شاهد نفوذ گروه‌های تکفیری وابسته به القاعده بودند که همین مسئله موجب تقویت برخوردهای امنیتی دولت چین شده است؛ دودی که از آتش جریان‌های تکفیری برمی‌خیزد تنها در چشم مسلمانان این منطقه می‌رود.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) شعبه شرق آسیا، منطقه سین کیانگ (ترکستان شرقی) تقریبا معادل سرزمین ایران و یک ششم کل مساحت چین در غرب این کشور با جمعیتی بیش از20 میلیون نفر قرار دارد. این بخش در گذشته در حوزه فرهنگ ایرانی محسوب می‌شد و به دلیل واقع شدن در محل برخورد راه‌های تجاری جاده ابریشم محل تلاقی فرهنگ ایرانی و چینی نیز بود. همچنین سین کیانگ پیش از سکونت مهاجرین مغول و اقوام ترک، سرزمینی ایرانی بود و با مهاجرت اقوام ترک با ساکنان بومی، نژاد جدید اویغورها پدیدار شد.

با توجه اعمال محدودیت‌هایی که دولت چین در این اواخر برای مسلمانان منطقه سین کیانگ از جمله ممنوعیت روزه‌داری در ماه رمضان ایجاد کرده است نگاهی به پیشینه و وضعیت این مسلمانان می‌اندازیم.

جمعیت و فرهنگ مسلمانان سین‌کیانگ

منطقه سین کیانگ در منتها الیه غرب چین قرار گرفته است و از نظر تاریخی همیشه جزء چین نبوده گاهی استقلال داشته و گاهی جزء مناطق آسیای مرکزی بوده و زمانی هم جزو قلمرو چین بوده است. سین کیانگ به زبان چینی یعنی «منطقه جدید». ساکنان این منطقه «اویغورنشین» هستند که شاخه‌ای از زبان‌های ترکی است. اویغورها از حدود 1000 سال قبل مسلمان شده‌اند قبل از آن بودایی و زمانی هم پیرو آیین «شمنی» و طبیعت پرست بودند. در این 1000 سال که مسلمان شدند حاکمان مسلمان نیز داشتند.

پیشینه فرهنگ ایرانی در این منطقه
این منطقه از لحاظ جمعیتی، جغرافیایی و فرهنگی، یک بخش نچسب به چین است؛ زیرا در سراسر چین زبان مردم، چینی و فرهنگشان کنفوسیوس و نژادشان زرد است ولی ساکنان این منطقه  ترک هستند و فرهنگشان نیز در حوزه ایران فرهنگی و یا ایران قدیم قرار می گیرد. در واقع این منطقه دروازه ورود فرهنگ غرب چین به داخل این کشور و خروج فرهنگ چینی به سرزمین‌های غربی ایران قدیم است. اویغورها با زبان ترکی اویغوری سخن می‌گویند ولی خط آنان فارسی و 35 درصد کلماتشان فارسی است.

منطقه سین کیانگ یک ششم از کل مساحت چین را در بر می‌گیرد و معادل مساحت جغرافیایی ایران است. طبیعت خشک و سوزانی دارد. البته دره‌ها و واحه‌های سرسبز نیز دارد ولی عمدتا کویری است و صحرای «گبی» و «تکلمکان» در این منطقه واقع شده است. ولی از لحاظ منابع زیرزمینی غنی است. دارای تنوع قومیتی است بخشی از مردم این منطقه قرقیز هستند و قزاق و سالارها نیز از دیگر ساکنان این منطقه هستند.

تلاش‌های حزب کمونیست برای تغییر جغرافیای فرهنگی

در زمان روی کار آمدن حزب کمونیست در چین این حزب به مسلمانان این منطقه توجه ویژه داشت؛ به دلیل اینکه این منطقه حائل چین با شوروی سابق بود و همکاری خوبی با مسلمانان این منطقه داشتند. بعد از این که حزب کمونیست قدرت گرفت به دنبال انقلاب فرهنگی در چین مسلمانان سین کیانگ با محدودیت مواجه شدند. حزب کمونیست برای تغییر جغرافیای جمعیتی این منطقه تعداد زیادی از چینی‌های نژاد زرد را از سایر نقاط چین به این منطقه منتقل کرد تا از یکپارچگی و قدرت گرفتن اویغورها در این منطقه جلوگیری کند. در آن زمان 90 درصد ساکنان این منطقه اویغورها بودند ولی اکنون 50 درصد اویغورها و 50 درصد مابقی چینی‌های نژاد زرد هستند و همین مسئله یکی از عوامل عمده بروز اختلافات بین اویغورهای مسلمان با دولت چین است که از این موضوع ناراضی هستند.

نفوذ گروه‌های تکفیری در منطقه سین‌کیانگ

در این منطقه از دو سه دهه قبل گروه‌های جدایی‌طلب شکل گرفتند که با دولت چین مخالف هستند و برای استقلال می‌جنگند؛ بنابراین حساسیت دولت چین به این منطقه بیشتر شده است. همان طور که سیاست تمام کشورهای دنیا در قبال گروه‌های جدایی‌طلب برخورد و مقابله است و در این چند سال گذشته با رشد گروه‌های تکفیری و افراطی که مرتبط با القاعده در افغانستان و پاکستان هستند، دولت چین سخت‌گیری‌های بیشتری نسبت به مسلمانان این منطقه اعمال می‌کند. از تجمعات مسلمانان در این منطقه جلوگیری می‌کند. آنها این مسئله را به دلیل حفظ امنیت منطقه عنوان می‌کنند نه مخالفت با فرایض دینی مسلمانان.

براساس اسناد تاریخی، اسلام در همان دهه‌های آغازین خود وارد سرزمین چین شده است. از سال 651 میلادی اسلام در چین حضور داشته است و این دین به شکل‌های مختلف در چین رشد پیدا کرده است و مسلمانان چین به طور مسالمت آمیز در این کشور در کنار مردم چین زندگی کرده‌اند. البته گاهی درگیری واختلافاتی هم بوده است ولی عمدتا زندگی میان آنها مسالمت آمیز بوده.

فعالیت مسلمانان در سایر مناطق چین

شرایط در سایر مناطق چین به نحوی متفاوت است؛ در حال حاضر در بسیاری از بخش‌های چین، مسلمانان به‌راحتی زندگی می‌کنند، 10 دانشکده علوم اسلامی با هزینه دولت ساخته شده است که فارغ التحصیلان آن به عنوان مبلغ دینی فعالیت می‌کنند. تاکنون بیش از 12 ترجمه از قرآن کریم به زبان چینی صورت گرفته و منتشر شده شده است و دو ترجمه هم  به زبان اویغوری صورت گرفته است که این امر نشان از همت وعلاقه مردم چین به اسلام و کتاب آسمانی آن‌ها دارد. آخرین ترجمه نیز توسط «سلیمان» که مسلمان شیعه است انجام شده است که اولین ترجمه با گرایش شیعی از قرآن در چین محسوب می‌شود.

برخورد ناعادلانه با برچسب‌های امنیتی

با جمع‌بندی شرایط کی در چین می‌توان این برداشت را داشت که دولت چین با اسلام مخالف نیست و سخت‌گیری‌هایی که اخیرا برای مسلمانان منطقه سین کیانگ صورت گرفته، از جمله ممنوعیت انجام فرایض و یا گرفتن روزه در این منطقه ریشه‌های امنیتی دارد. اگرچه دلایل امنیتی هرچه که باشد باز نمی‌تواند اقدامات ناعادلانه دولت چین در برخورد با مسلمانان سین کیانگ را توجیه کند.

این محدودیت‌های ناعادلانه صرفا مربوط به سال جاری نیست، بلکه از زمانی‌ که گروه‌های افراطی و تروریستی در این منطقه فعال شده‌اند، این سخت‌گیری‌ها نیز اعمال شده است. هرچند اقدام در ممانعت از انجام فرائض دینی برای هیچ دینی قابل توجیه نیست، اما باز می‌توان گفت که این اقدامات ریشه‌های اسلام‌ستیزانه ندارد و از بستر ملاحظات امنیتی برخاسته است.

رشد گروه‌های تکفیری اویغوری
گروه‌های تکفیری اویغوری در استانبول، سوریه، و سایر کشورها حضور دارند و بر علیه دولت چین تبلیغات منفی انجام می‌دهند؛ ناگفته نماند که غرب نیز به دلیل همراه نبودن با چین بر این تبلیغات منفی دامن می‌زند. رسانه‌های داخلی نیز نباید در دام تبلیغات یک‌جانبه غربی و یا گروه‌های مخالف(ولو مسلمان طالبانی و القاعده‌ای) دولت چین بیفتند. از یک سو دولت چین در برخورد با جدایی‌طلبان سین کیانگ افراطی عمل می‌کند و همه مسلمانان این منطقه را تحت فشار قرار می‌دهد و حتی مانع برگزاری مناسک دینی می‌شود. از سوی دیگر برای چین در حال توسعه و پیشرفت، امنیت سرزمین و تمامیت ارضی و صلح و ثبات عمومی، موضوعی غیرقابل چشم پوشی است.

سین کیانگ برای چین از لحاظ اینکه دارای مرزهای مشترک و استراتژیکی با کشورهایی منطقه است دارای اهمیت استراتژیک است. این مجاورت چین را بر آن داشته است تا از این منطقه به عنوان زمینه نفوذ بیشتر در منطقه بهره برد و به‌شدت با هر اقدامات جدایی‌طلبی قومی و بنیاد‌گرایی مذهبی برخورد کند. بعلاوه، هر چند این منطقه خودمختار بیشتر کویری است اما از نظر معادن زیرزمینی غنی است و بیشترین منابع طبیعی نسبت به سایر بخش‌های این کشور در این منطقه واقع شده است.

طبق آمار رسمی دولت چین، در این کشور 23 میلیون نفر مسلمان وجود دارد که 9 میلیون از آنها در منطقه سین کیانگ هستند و مابقی مسلمانان در سایر نقاط چین زندگی می‌کنند. البته آمارهای غیر رسمی اعدادی خیلی فراتر از این عدد را نشان می‌دهد. مسلمان در چین در سایر بخش‌های چین فرایض دینی و مذهبی خود را بدون مشکل انجام می‌دهند.

در سراسر چین 34 هزار مسجد وجود دارد که بیش از نصف این تعداد در منطقه سین کیانگ است. در چین چهار زبان به عنوان زبان رسمی معرفی شده است چینی، مغولی، تبتی و اویغوری که در منطقه سین کیانگ زبان اویغوری رواج دارد و دولت این زبان را به رسمیت شناخته است. این مسئله نشان دهنده این است که دولت چین قصد ندارد با مسلمانان و اویغورها مبارزه کند.

فقر و عدم توجه دولت چین به این منطقه؛ از دلایل نفوذ تکفیری‌ها

اصولا مناطق غربی چین و منطقه سین کیانگ جزء مناطق فقیرنشین این کشور محسوب می‌شود و دولت چین تاکنون تلاشش را صرف توسعه و پیشرفت در شرق چین کرده است و سین کیانگ که در غرب چین توسعه پیدا نکرده است که این امر خود زمینه رشد و پیدایش گروه‌های تکفیری در این منطقه را فراهم کرده است.

دولت چین از یک دهه قبل سیاست توسعه غرب چین را هم در دستور کار خویش قرار داده است. از سوی دیگر شاهد آن هستیم که گروه‌های تکفیری با این پیشرفت مخالف هستند. به نظر می‌رسد رویکرد و برخورد منطقی مسلمانان منطقه سین‌کیانگ در اغتنام فرصت برای پیشرفت و توسعه اقتصادی، علمی، آموزشی و تجاری منطقه خود است. امری که در ادامه با کاهش خطر جریانات تکفیری در منطقه می‌تواند عامل کاهش دغدغه امنیتی مقامات چین و در نتیجه از بین رفتن این بحران مشترک برای مسلمانان و دولت چین باشد.

افراط و تندروی هیچ جایی در اسلام ندارد و قرآن کریم کریم و سنت نبوی همواره بر پرهیز از افراط و تفریط و حرکت بر خط صراط مستقیم و مسیر تعالی و پیشرفت تاکید می‌کنند. امید است با روشن شدن چهره حقیقی اسلام برای هر دو طرف و از بین رفتن خطر جریانات تکفیری، آرامش، امنیت و آزادی بیشتر برای مسلمان این منطقه به ارمغان آید.