به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، اندیشه عرب در عصر لیبرالیسم اثر آلبرت حورانی ترجمه علی شمس که چندی است توسط نشر نامک نشر یافته، دارای اهمیت فراوانی در اندیشه سیاسی اسلامی در عصر جدید به ویژه اندیشههای سیاسی در جهان عرب است. در این کتاب، نویسنده سعی کرده اندیشههای سیاسی که در نهایت یا به جریان سیاسی و یا به نظریهای در قلمرو حکومت اسلامی رسیده، مورد واکاوی قرار دهد.
اندیشه عرب در عصر لیبرالیسم، همچنین سعی دارد الگوهای مختلف حکومت اسلامی را بررسی کند. ضمن اینکه نویسنده در صدد بررسی خاستگاه تاریخی و نظری مدلهای حکومت اسلامی است.
نکته بارز درباره کتاب اندیشه سیاسی در عصر لیبرالیسم، کلاسیک و مرجع بودن این کتاب است. درباره اهمیت کتاب همین بس که اثر حاضر تأثیر زیادی در نگارش دو کتاب سیری در اندیشه سیاسی در اسلام و اندیشه سیاسی در جهان عرب زندهیاد دکتر حمید عنایت گشت. این تأثیر چنان گشت که حورانی به عنوان نخستین استاد خاورمیانه دانشگاه آکسفورد موجبات انتقال دکتر حمید عنایت به دانشگاه آکسفورد شد. چنان که عنایت به عضویتِ کادر آموزشی کالج «سنت آنتونی» در دانشگاه «آکسفورد» درآمد. در سال 1359 به عنوان دومین مدرس تاریخ مدرن خاورمیانه در آکسفورد (پس از حورانی) جانشین «آلبرت حورانی» گشت.
نکته دیگر این است که کتاب اندیشه عرب در عصر لیبرالیسم اثر آلبرت حورانی در کنار کتاب سیری در اندیشه سیاسی در اسلام، دو منبع بسیار مهم در دوران معاصر محسوب میشود. گرچه کتاب حمید عنایت بیشتر جنبه جریانشناسانه دارد و کتاب حورانی ضمن جریانشناسی، جنبه معرفتشناسی و بازخوانی اندیشه سیاسی اسلامی را دارد. بجاست دانشجویان و اساتید به کتاب آلبرت حوارنی (کتاب اندیشه عرب در عصر لیبرالیسم) با توجه به برگردان آن به زبان فارسی، توسط علی شمس توجه شایانی کنند.
در راستای معرفی این اثر، علی شمس، مترجم در پاسخ به درخواست خبرنگار ایکنا، یادداشتی ارسال کرده است که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
جایگاه کتاب اندیشه عرب عصر لیبرالیسم و آبرت حورانی
آلبرت حوارنی استاد اندیشه سیاسی اسلامی در آکسفورد
آلبرت حورانی روز سی و یکم مارس 1915م در شهر منچستر انگلستان متولد شد ، پدرش «فضلو عیسی» شهرت حورانیاش را از دشت معروف حوران سرزمین شام داشت و مادرش «سمیه الراسی» اهل روستای «ابل السقی» بود. آنان از منطقه مرجعیون در جنوب لبنان به انگلستان مهاجرت کردند و تابع یکی از شاخههای مذهب پروتستان بودند. پیش از آن مذهب ارتدکس یونانی داشتند . آلبرت وقتی به سن بلوغ رسید، کاتولیک شد.
پدرش کوشید که نام آلبرت را در یک مدرسه دولتی بنویسد، ولی نتوانست. زیرا آن مدرسه پذیرای بیگانگان نبود. فضلو حورانی مدرسهی کوچکی دایر کرد تا پسرش و چند کودک دیگر از خانوادههای مهاجر، در آن درس بخوانند. آلبرت تا سن چهارده سالگی در این مدرسه درس خواند و سپس به شهر آکسفورد رفت و در کالج مگدالن به تحصیل پرداخت. آنجا، فلسفه ، سیاست، اقتصاد و تاریخ خواند. سال 1936م که فارغ التحصیل شد رتبهی اول را میان همدورهایهایش داشت.
او سپس به لبنان رفت و سالهای 1937-1939م رادر دانشگاه آمریکایی بیروت دانشجوی رشتهی علوم سیاسی شد اما با شروع جنگ دوم جهانی به انگلستان برگشت و در آکادمی پادشاهی امور بینالملل انگلستان در کنار تاریخدان و تحلیلگر مشهور «آرنولد توینبی» و نیز شرقشناس معروف انگلیسی «سر هامیلتون گیب» به کار پرداخت. سالهای 1943-1945م را تحلیلگر کمیساریای وزارتی انگلستان در قاهره بود و مدتی هم رئیس «دفتر امور جهان عرب» در وزارت خارجه انگلیس شد.
حورانی از سال 1946م به بعد تنها یک آکادمیسین بود و از سال 1948م در دانشگاه آکسفورد کار کرد و سپس رئیس «مرکز پژوهشها خاورمیانه شناسی» در دانشکدهی «سنتآنتونی» همان دانشگاه شد.در دانشگاه آکسفورد تا زمان بازنشستگیاش یعنی سال 1979م «تاریخ خاورمیانهی نوین» را تدریس میکرد. او همچنین در دانشگاههای شیکاگو، پنسیلوانیا و هاروارد آمریکا و چندین دانشگاه دیگر جهان نیز درس گفته است. آلبرت حورانی روز 17 ژانویه 1993م در شهر آکسفورد انگلستان از دنیا رفت و همانجا به خاک سپرده شد.
استاد حورانی کتاب «سوریه و لبنان» را در سال 1946م و «اقلیتهای جهان عرب» را در سال 1947م نوشت و سال 1962م نخستین چاپ کتاب معروفش «اندیشه عرب در عصر لیبرالیسم، 1798-1939م» را درآورد و سپس همان را برای چند نسل از دانشجویانش تدریس کرد.
آخرین چاپ این اثر را «کریم عزقول» (مترجم لبنانی) از انگلیسی به عربی برگرداند و انتشارات نوفل بیروت ناشرش بود. در ایران من آن را به فارسی ترجمه کردم و نشر نامک ناشرش شد. مترجم عرب، نام کتاب را «اندیشه عرب در عصر نهضت» گذاشته بود، ولی من همان نام را که خود آلبرت حورانی برای کتابش برگزیده است، حفظ کردم، زیرا در یکی از مصاحبههایش خوانده بودم که از عنوان «عصر نهضت» بر روی کتابش خرسند نیست. در سال 1991م کتاب «تاریخ مردمان عرب» را منتشر کرد که از معروفترین نوشتههای اوست. اساتیدی چون «کارل براون» ، «رابرت آیرن»، «توماس لیبمن»، «لیلی فواز» و «سیار الجمیل» بر آن تقریظ نوشتند. او بیش از یکصدوپنجاه مقاله علمی و هفت کتاب به قلم خویش دارد و هفت کتاب دیگر را نیز تحقیق و تصحیح کرده و بیش از یکصد کتاب مرجع مهم را با گفتارها و نوشتارهای روشمند خود به پژوهشگران شناسانده است.
کتاب اندیشه عرب در عصر لیبرالیسم
استاد حورانی با کتاب «اندیشه عرب در عصر لیبرالیسم» کوشیده که سرگذشت اندیشه عربها در دوران نوین را بگوید. خیلی از تاریخپژوهان، افزون بر حمله ناپلئون به مصر، دورهی حکومت محمدعلی پاشا را سبب آشنایی عربها با اندیشه اروپایی و نیز دگرگونی فکری آنها میدانند و میگویند: او محصلانی را برای فراگیری علوم و فنون نوین به اروپا گسیل داشت که اندیشه غربی را سوغات آوردند و این سرآغاز نوگرایی عربها شد.
حورانی هم برهمین باور بود، اما واقعیت آن است که رویکرد به غرب از درون امپراطوری عثمانی در روزگار سلطنت سلطان احمد سوم (1703-1730م) شروع شد و جانشین او سلطان محمود اول (1730-1754م) به همان راه رفت تا در سلطنت سلیم سوم (1789-1807م) شدت گرفت و در دوران او بود که مبانی انقلاب فرانسه به درون خاک عثمانی راه یافت. استاد حورانی هم اشارهای به این آغاز دارد. پیش از محمدعلی پاشا، سلطان عثمانی با این خیال که نیروی دریاییاش روزآمد شود و دانشکده جنگ نوینی داشته باشد، محصلانی را برای فراگیری علوم جدید نظامی به اروپا فرستاده بود. پس میتوان گفت که حمله ناپلئون به مصر و نقش محمدعلی پاشا مهم بوده، اما سلاطین عثمانی هم در فضاسازی برای شروع نوگرایی، سهم داشتهاند و نوگرایی عربها پیشینهای دورتر از محمدعلی پاشا دارد و اصلا جدا شدن مصر از عثمانی و مستقل شدن محمدعلی پاشا از بابعالی را نمیتوان یکسره به همت و خواستهی آن افسر چرکس تبار حاکم شده بر مصر نسبت داد بلکه وی از فضایی بهره گرفته که بابعالی خواسته یا ناخواسته ایجادش کرده بود.
پیشینه حکومت در اسلام
حورانی در کتابش، نخست از پیشینه حکومت در اسلام میگوید و از آرای کسانی چون ماوردی، ابن تیمیه، غزالی، فارابی و ابنخلدون یاد میکند و در فصل دوم سخن از امپراطوری عثمانی و ضعفها و قوتهایش به میان میآورد و در فصل سوم، نخستین دریافتهای فکری عربها از اروپاییها را میگوید و همینجاست که نقش عثمانی را در آشنایی عربها با اروپا نشان میدهد.
در فصل پنجم افکار و آرای چند تن از شخصیتهای فکری آن روزگار مانند طهطاوی، خیرالدین، شدیاق و بستانی را بررسی میکند. در فصل پنجم تنها از سیدجمالالدین و در فصل ششم فقط از شیخ محمدعبده می گوید و فصل هفتم را به شاگردان شیخ محمدعبده اختصاص داده و از کسانی چون قاسمامین و دو کتاب پرسروصدایش: «تحریر المرأة» و «المرأة الجدیدة»، و از احمدلطفیالسید و کتابهایش و از علیعبدالرازق و رکگوییهایش در کتاب «الاسلام و اصولالحکم»، و مخالفتهای «شیخ بخیت» الازهرنشین با وی سخن گفته و فصل هشتم را به ماجرای ملّیت در مصر میاکشاند و از حسینالمرصفی، ادیباسحاق، عبداللطیف حمزه، احمدامین، مصطفیکامل، عبدالرحمنالرافعی، سعدزغلولو عباس محمودالعقاد مینویسد.
در فصل نهم به سراغ رشیدرضا شاگرد شیخ محمدعبده رفته و از دیدگاههای او با تغییراتی که پیدا کرد و گرایش عجیبش به اندیشه وهابیت میگوید. در فصل دهم به بررسی افکار شبلیشمیل و فرحآنتوان میپردازد که آنان را پیشگامان سکولاریسم در میان عربها دانسته است و فصل یازدهم را به ملیگرایی عربی پرداخته و این حوزه را با آرای اثرگذارترین متفکرانش مانند الحصری، سعید عقل، زریق، کردعلی، شکیب ارسلان، اسد رستم، کواکبی ، سلیمانالبستانی و ... برمیرسد.
فصل دوازدهم کتاب به طهحسین اختصاص دارد.از نظر استاد حورانی، طهحسین در حوزهی تفکر چندان نیرومند نیست اما چون کتاب جنجالی «فی الشعرالجاهلی» که طهحسین در آن کوشیده بود تا ادبیات و تاریخ شعر کهن عرب را به شیوه دکارتی بررسی و نقد کند و مخالفانش مدعی شدند که او با آن روش نقد، به انکار آسمانی بودن قرآن کریم نیز پرداخته و جنجالی برپا شد، وی را نیز جزو اثرگذاران حوزه اندیشه معاصر عرب شمرده است. سرانجام در فصل سیزدهم به جمعبندی دوازده فصل پیشین میپردازد.
جمعبندی
روش کتاب: معرفتشناسی اندیشه اسلامی
استاد حورانی اندیشههای همه را به خوبی واکاوی کرده، اما از پیشِ خود، نظر صریحی پیرامون هیچ یک نگفته و تنها به ذکر نقدهایی بسنده میکند که اینان از یکدیگر یا دیگران از اینان کردهاند.
شاید غریب به نظر آید که استاد حورانی، فصلی هم درباره سید جمال الدین قلم زده و گویی که وی را هم جزو عربها شمرده و ماجرای اثرگذاریاش بر چند اندیشمند عرب به ویژه شیخ محمدعبده را میگوید، اما شگفتتر از این آن که در کتابش تنها ازاندیشه عربهای مسیحی یا لائیک یا سنی مذهب یاد کرده و گویی که در میان عربهای شیعه هیچ کس اهل اندیشه نبوده یا استاد حورانی نیافته است!
نقدها بر کتاب
شگفتی نگارنده از این نکته هنوز برجاست که چرا نوشتهها و افکار چند اندیشمند عربِ شیعه مذهبِ سهیم در دادوستدهای فکری آن روزگار به چشم استاد حورانی نیامده است؟ عربهای شیعهای که در تحولات سیاسی آن روز جهان عرب نیز سهم بزرگی داشتهاند مانند آیةالله محمدحسین کاشفالغطاء که از دانشوران برجسته مذهب امامیه است و در سال 1350هـ ق(1931م) از دعوتشدگان به کنفرانس قدس بود و در آنجا افزون بر سیهزار نفر از مسلمانان مذاهب چهارگانه اهل سنت به خواسته عالمان بزرگ اهل سنت، پشت سر او نماز جماعت خواندند و سپس به منبر رفت و دوساعت برای آنان سخن گفت. علامه کاشفالغطاء درهمان روزها کتابی دو جلدی در پاسخ به کتاب نظریه تکامل داروین ترجمه شبلی شمیل نوشته بود اما حکومت عثمانی نسخههای کتاب او را در چاپخانه توقیف کرد و مبلغی نیز جریمه نقدی برایش بریدند.
استاد حورانی حتی اشارتی به این وقایع ندارد. البته چون کار ایشان در کتابش، بررسی آرای اندیشمندان عرب است انتظار هم نمیرفت که از آرای بزرگانی چون نائینی، آخوند خراسانی، سید یزدی و دیگرانی یاد کند که ایرانیاند. اما نادیده گرفتن آثار و افکار کسانی چون علامه کاشفالغطاء ، علامه شرفالدین، علامه سیدمحسن امین و خیلی از اندیشمندان عرب شیعه آن روزگار، غفلت یا تغافلی است که من دلیل قانع کنندهای برایش نیافتم.