صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صفحات داخلی

کد خبر: ۱۴۷۳۴۱۵
تاریخ انتشار : ۲۴ آبان ۱۳۹۳ - ۱۵:۰۸

گروه اجتماعی: زن شاغل معمولاً از نظر مصاحبت، راضی به منزل بر‌می‎گردد لذا کمتر به همسرش نیاز دارد که با او حرف بزند،اماهمین امر موجب فاصله عاطفی می‌شود، پس برای حفظ سلامت زندگی زناشویی‎اش باید مدیریت مناسبی صورت گیرد.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) از لرستان، مشارکت و حضور زنان در عرصه فعالیت‌های اقتصادی اعم از تولیدی و یا خدماتی، عمری به قدمت زندگی اجتماعی انسان دارد. زنان به‌عنوان نیمی از جامعه نقش مؤثری در ایجاد تمدن‌های بشری داشته‌اند؛ هر چند در برهه‌هایی از تاریخ نقش آن‌ها در کنار مردان کم‌رنگ، نامرئی و یا در قالب کارهای خانگی بوده است، اما همواره اشتغال زنان همراه با مردان در مزارع و در خانه امری عادی تلقی می‌شد.

یکی از مهم‌ترین و پذیرفته‌ترین نقش‌های زن نیز، نقشی است که در خانواده ایفا می‌کند. خانواده یکی از ارکان مهم جامعه انسانی است و زنان به‌عنوان همسر و مادر عضو کلیدی آن به‌شمار می‌روند.
امروز در فرهنگ غرب، نقش مادری و همسری زن در خانواده تحت‌الشعاع دیگر ارزش‌ها قرار گرفته است و در برخی موارد یکی از موانع و مشکلات زنان در برابر اشتغال محسوب می‌شود، اما در فرهنگ اسلامی با توجه به جایگاه زن در جامعه اسلامی و نگاه و جهان‌بینی خاص اسلام به انسان، این سؤال مطرح می‌شود که آیا اسلام اشتغال و فعالیت اقتصادی را برای زنان جایز می‌داند؟ در صورت جواز، آیا این امر برابر انجام وظایف مادری و تربیت نسل آینده و مدیریت خانه ارجحیت دارد و ما می‌توانیم الگوی اشتغال زنان در غرب را بپذیریم؟
با تغییر و تحولات اجتماعی، گرایش بیشتر زنان و دختران در امر ادامه تحصیل و حتی پیشی گرفتن آنان در این زمینه و از طرف دیگر تغییر و تحولات اجتماعی در جامعه و افزایش تجملات و هزینه‎های زندگی و مشکلات اقتصادی، بسیاری از زنان را بر آن داشته که به اشتغال در بیرون از منزل روی آورند.

گرفتن حق اشتغال یکی از شروط مهم ضمن عقد
حتی در نزد بسیاری از دختران، گرفتن حق اشتغال یکی از شروط مهم ضمن عقد به‌شمار می‎رود چراکه آنها نگران این مسئله هستند که با ورود به زندگی متأهلی استقلال مالی و شغل خود را از دست دهند. همچنین با تغییرات فرهنگی در جامعه و افزایش آگاهی زوجین، تعداد فرزندان خانواده‎ها کاهش یافته و زنان مانند گذشته مجبور نیستند تمام وقت خود را صرف به دنیا آوردن و بزرگ کردن فرزندان متعدد و پشت سر هم بکنند و لذا میزان فراغ بال‌شان افزایش یافته است و بهتر می‌توانند به خودشان و علایق شان توجه نشان دهند.

به نظر می‎رسد که تمام این تغییر و تحولات موجب شده که گرایش زنان به اشتغال در بیرون از منزل افزایش یابد چراکه این اشتغال می‎تواند احساس رضایت‌مندی آن‌ها را از زندگی افزایش داده و کمتر احساس بطالت و فرسودگی کنند و همچنین از تحصیلات خود نیز استفاده مؤثر کنند.

اما با تمام این اوصاف و مزایایی که اشتغال زنان در بیرون از منزل دارد، این اشتغال و کاهش حضور زن در خانه همراه با مشکلات و سختی‎هایی خواهد بود. این مشکلات قبل از ازدواج دختران کمتر و ناملموس‌تر و البته شکل‎های دیگری داشته و بعد از ازدواج این مشکلات بیشتر و ملموس‌تر می‎شود.

دیدگاه اسلام در مورد اشتغال زنان
در تعالیم انسان‌ساز اسلام و قرآن کریم می‌توانیم به سه اصل مهم در مورد اشتغال زنان برسیم: اصل اول این‌که در اسلام مسئولیت تأمین اقتصادی خانواده بر عهده مرد است؛ این بدین معنی است که اسلام اصل استقلال اقتصادی را برای زنان قائل شده؛ یعنی زنان هم مالک کار و تولید خود بوده و هم هیچ‌گونه مسئولیتی در برابر اقتصاد خانواده ندارند و حتی می‌توانند در مقابل کار و خدمتی که در خانه انجام می‌دهند از همسر تقاضای مزد و حقوق کنند که پرداخت آن هم بر مرد واجب است. زنان و مردان هر کدام با شرایط جسمانی و صفات روحی خود شایستگی انجام کاری را دارند و خواهان شغلی با شرایط متناسب خویش می باشند که به تنهایی حق کار و تملک دارند.

مشاغل ممنوعه برای زنان در اسلام
زنان با تمام آزادی که اسلام برای آنان قائل شده است در مورد اشتغال به سه مورد مستثنی شده‌اند و این هم به این علت است که در این موارد، تکلیفی بر دوش آنان گذاشته نشده است.
قضاوت یک تکلیف دینی است و نه یک کار اجتماعی که در این مورد به زنان اجازه این امر داده نشده است، مهم‌ترین دلیل آن ممکن است عاطفه و دلسوزی زنان باشد که موجب دلسوزی در حال متهم گشته و او را از انجام حکم دین باز دارد. البته زنان حق شهادت دادن در دادگاه را دارا می‌باشند و حتی برخی فقهای ما نیز در مورد قضا، نظرات متفاوتی دارند.
در مورد جهاد، زنان وظیفه جهاد ابتدایی را ندارند یعنی اگر جهاد به قصد گسترش اسلام و جغرافیای اسلامی باشد(که با حضور و فرمان امام باید صورت بپذیرد) فقط مردان حق شرکت را خواهند داشت و این وظیفه از دوش زنان برداشته شده است. ولی در نوع دیگری از جهاد که جهاد دفاعی است و برای دفاع از اسلام و مقابله با تجاوزات کفار و دشمنان اسلام انجام می‌پذیرد بر تمام افراد جامعه از جمله زنان واجب کفایی است که از میهن اسلامی خود دفاع کنند.
افتاء نیز از اموری است که زنان مکلف به انجام آن نشده‌اند و مرجعیت دینی خاص با شرایط خاص خود را می‌طلبد و فقط فقهای ذکور، حق مرجعیت خاص دینی را دارا می‌باشند.
تفاوتی که در این مورد میان اسلام و غرب وجود دارد این است که غرب به زن به‌عنوان یک وسیله تبلیغاتی و سیاسی در محیط کار و جامعه برای کسب منافع بیشتر می‌نگرد. ولی اسلام و کشور اسلامی ایران با حفظ کرامت انسانی زنان، می‌خواهد کارهایی را که متناسب با شرایط و روحیات درونی و بیرونی آنان است به آنان واگذار کند که نام این کار یک تقسیم منطقی است نه یک تبعیض ارزشی.

شرایط واگذاری کار به زنان در اسلام؛ در اسلام به چهار نکته اساسی در مورد شرایط اشتغال زنان اشاره شده است که عبارتند از: مصلحت جامعه، مصلحت خانواده، شرایط ومسائل فردی و ...

اشتغال زن نباید منجر به تزلزل کانون خانواده شود
از آن‌جا که قداست و استواری خانواده در جامعه اسلامی بسیار با ارزش و مهم می‌باشد و باید از آن پاسداری کرد، اشتغال زنان و مادران در خارج از خانه نیز باید در راستای تحقق این اصل قرار گیرد نه این‌که باعث تزلزل خانواده گردد، که اگر چنین شود، اشتغال زن با اشکال روبه‌رو است.

در واگذاری شغل به زنان باید به مصالح شخصی او نیز توجه شود که آیا زن با انتخاب این شغل توانایی انجام آن‌را دارد یا خیر؟ یا با این شغل رشد می‌یابد یا دچارعقب ماندگی می‌شود. و ایا این شغل با توانمندی‌ها و قابلیت‌های او سازگار است یا خیر؟

لحاظ کردن اولویت‌ها در واگذاری کار به مرد و زن
در واگذاری کار به افراد باید به راندمان کاری و امکانات و توانایی‌های افراد توجه شود که آیا زن متناسب‌تر است یا مرد که این بستگی به شرایط شغل‌ها دارد در برخی از شغل‌ها از قبیل معلمی در آموزش و پرورش و یا پرستاری در بخش بهداشت، زن مناسب‌تر از مرد عمل می‌کند و در برخی دیگر از شغل‌ها نیز مانند باربری، مکانیکی، آهنگری، کار ساختمانی و از این قبیل، مردها متناسب‌تر از زنان نشان می‌دهند.

البته نکته دیگر در این مورد توجه به بیکاری افراد در مشاغل گوناگون می‌باشد، که بیکاری کدام گروه از افراد ضررهای بیشتری را به‌دنبال خواهد داشت.

پیامدهای مثبت اشتغال
اشتغال زنان باعث افزایش آگاهی و بینش اجتماعی آنان و ایجاد روحیه‌ی اعتماد به نفس، رشد، استقلال فکری و روحی آنان می‌شود همچنین موجب کمک به فهم و درک مسائل زنان و کمک به حل این مشکلات می‌شود چرا که با حضور آنان در اجتماع بیشتر مشکلات و مسائل زنان را فهمیده و سعی در رفع آن می‌نمایند.
بالا رفتن منزلت زن در جامعه، مشارکت آنان در تصمیم‌گیری‌ها باعث می‌شود از حالت انفعالی خارج شده و به‌صورت فعال در اجتماع حاضر شوند.
آشنایی بیشتر با روش‌های افزایش بهره‌وری امکانات مادی و معنوی خانواده و تلاش در جهت افزایش بهره‌وری، افزایش توان مدیریتی زنان، که کمک به‌سزایی در تصمیم‌گیری‌های اساسی خانواده خواهد کرد، کمک به حفظ شئونات اسلامی و حفظ حریم زن و مرد، در صورت رعایت موازین از طرف زن شاغل، استفاده از اوقات فراغت و جلوگیری از آسیب‌پذیری اجتماعی در اثر فقر و نیاز مالی به خصوص در مورد زنان بیوه و مطلقه، کمک به اقتصاد خانواده، و کمک به شادابی و سلامت روح و جلوگیری از افسردگی در اثر بیکاری و یکنواختی زندگی روزمره از دیگر پیامدهای مثبت اشتغال زنان است.

پیامدهای منفی اشتغال برای زنان
از اثرات منفی اشتغال زنان این است که بر اثر کار زیاد به مادران صدمه‌های جسمی و روحی شدیدی وارد می‌شود چراکه این مادران به‌علت درگیری‌های اجتماعی و رقابت‌های شغلی که در محل کارشان رخ می‌دهد دچار ناراحتی‌های اعصاب و روان می‌شوند.

یکی دیگر از اثرات منفی اشتغال برآورده شدن نیاز مالی زنان می‌باشد که این امر اگرچه در وهله اول خیلی خوب و مثبت به نظر می‌رسد اما واقعیت این است که زنی که نیاز مالی نداشته باشد تمایل کمتری برای ازدواج دارد همان‌طور که اگر مردی نیاز جنسی در خود نبیند ازدواج نمی‌کند، همچنان‌که این روزها این احساس عدم نیاز از دو طرف فهمیده می‌شود و به همین دلیل آمار طلاق بسیار بالا رفته است.
کار زنان خطر رقابت بین زن و شوهر را افزایش داده و در نتیجه تفاهم و همدلی آن‌ها آسیب می‌رساند، چراکه مرد به‌عنوان پدر خانواده، نان‌آور خانه محسوب می‌شود و اگر زن نیز شغل نان‌آوری را بر عهده گیرد میان زن و شوهر رقابت به‌وجود آمده و دیگر نمی‌توانند به دید شریک زندگی به هم نگاه کنند 30 و محیط زندگی همانند محیط کار و روابط دو همکار خواهد بود.

پیامدهای منفی اشتغال بر فرزندان
کار مادر برای کودک یک نوع محرومیت محسوب می‌شود، شما ممکن است کودکانی را بشناسید که وقتی مادرشان نیستند ناراحت و افسرده به گوشه‌ای می‌نشینند اما همین که مادرشان را می‌بینند شاداب و سرحال شروع به شیطنت و بازیگوشی می‌کنند.کودک دوست دارد وقتی که از مدرسه و یا هر جای دیگری به خانه می‌آید، مادرش در خانه باشد و به استقبال او بیاید تا غم و غصه‌های خود را فراموش کند. در صورت اشتغال مادر رونق خانه دل‌گرمی و نشاطی که لازمه ی حضور مادر است از بین می‌رود و بچه‌ها شور و شوق بازی را از دست می‌دهند.
غیبت مادر از سه تا شش سالگی روی کودک تأثیر بدی می‌گذارد. این کمبود باعث می‌شود که کودک موجودی شکاک و بدبین و عاری از مهر و محبت به دیگران شود و مبتلا به شب ادراری و بدخوابی گردد.
تکلیف کودکانی که در غیاب مادر به مهدکودک و شیرخوارگاه سپرده می‌شوند نیز مشخص است. طبق تحقیقات صورت گرفته رشد این کودکان کمتر از حد طبیعی بوده و دچار عوارض منفی می‌شوند.
کودکستان و دیگر مراکز نگهداری از کودکان نمی‌تواند جایگزین خوبی برای خانواده باشند و مربیان نیز نمی‌توانند جانشین خوبی برای مادر باشند.

جدا شدن کودکان از مادران در نتیجه اشباع نشدن آن‌ها از عاطفه مادری، زمینه‌ساز بسیاری از مشکلات روحی و روانی در آینده خواهد شد، اگرخوب بررسی شود معلوم می‌شود که جوانان پرخاشگر، ناراحت، بی‌اعتنا نسبت به قانون و از تربیت صحیح و عاطفه مادری محروم بوده و به همین دلیل گرفتار عقده‌های روانی و ناهنجاری‌های اجتماعی شده‌اند.

دنیای امروز، زنان را که از نظر خلقت متخصص و آگاه به فن تربیت هستند به خروج از خانه و کار در بیرون و در مشاغلی که هیچ نوع تناسبی با طبع او ندارد وادار می‌کند؛ آن‌گاه کودکان را تنها در خانه و دور از سرپرست رها می‌کند و زمانی‌که جرم و جنایت افزایش پیدا می‌کند، تعجب کرده و دنبال علت آن می‌گردد.

ناهید شفیعیان، کارشناس مسئول بهداشت حرفه‎ای استان در رابطه با اشتغال زنان به خبرنگار ایکنا، گفت: در همه جوامع، فعالیت تولیدی یا کار بیش از هر نوع فعالیت دیگری بخش عمده زندگی اکثر مردم را اشغال می‎کند.

وی اضافه کرد: کار می‎تواند به‌عنوان انجام وظایفی تعریف شود که متضمن صرف کوشش‎های فکری و جسمی بوده و هدفشان تولید کالاها و خدماتی است که نیازهای انسانی را برآورده می‎سازد.میزان اشتغال برای زنان در بیرون از خانه تا قرن بیستم بسیار ناچیز بوده است.

شفیعیان اضافه کرد: به‌تدریج و به‌خصوص طی جنگ جهانی اول و نیاز به نیروی کار زنان این قلمرو انحصاری از دست مردان خارج شد. اما نکته مهم این است که نابرابری در کار تا زمان حاضر همچنان پابرجا مانده است و پژوهش‎های بسیار نشان می‎دهد که زنان عمدتاً در مشاغلی با دستمزد کم متمرکز شده‎اند. حتی در مشاغلی که هم رده با مردان است زنان به‌طور معمول دستمزدهای کمتری را دریافت می‎کنند.

این کارشناس در جواب این سؤال که آیا در شرایط اجتماعی ایران اشتغال زنان در بیرون از خانه و هم‌زمان انجام کارهای سخت منزل و عدم همکاری شوهران در کارهای خانه، سلامت زنان را در معرض خطر بیشتر قرار نمی‎دهد؟ بیان کرد: با توجه به اهمیت ویژه و پایگاه والایی که نقش‎های سنتی همچون همسری و مادری در فرهنگ ایرانی داراست مسئله استرس و تضاد نقش و احساس تقصیر و گناه مادران شاغل نسبت به عدم پاسخ گویی به نیازهای همسر و فرزندانشان مانع از آن می‎شود که نقش شغلی و امتیازات و پاداش‎های مترتب با آن همچون عزت نفس، حمایت اجتماعی و استقلال مالی را برای زنان ایرانی با فرهنگی متفاوت را به همان نسبت به همراه داشته باشد.

شفیعیان افزود: با توجه به روند رو به رشد میزان اشتغال زنان در کشور، بررسی تبعات آن در زمینه‎های مختلف از جمله وضعیت سلامت زنان شاغل مهم است. با توجه به حضور زنان در محیط اجتماعی و اشتغال رو به گسترش آنان، ناامید کننده آن است که هنوز اکثریت زنان علاوه بر اشتغال در بیرون مجبورند سنگینی کارهای خانه را نیز به دوش بکشند و علی‎رغم این که تا حدود بسیار اندکی نگرش‎های مردان را نسبت به کار بیرون و درون خانه تغییر داده است اما هنوز این کافی نیست.

وی بیان کرد: یکی از مسائل مهم مربوط به نیروی انسانی در کشور ما بالا بودن نسبت جمعیت غیرفعال و پایین بودن نرخ فعالیت در کشور بوده که مهم‎ترین علت آن مشارکت کم زنان در امور اقتصادی و اجتماعی خارج از منزل است.

شفیعیان با بیان این‌که درصد اشتغال زنان در کشور ما نسبتاً پائین است، گفت: هر چند در کشور ما میزان اشتغال نسبت به کشورهای صنعتی نسبتی پایین دارد، با وجود این زنان به  طور بی‌سابقه‎ای جویای اشتغال و کارآفرینی هستند.

این کارشناس ارشد بهداشت حرفه‎ای ادامه داد: زنان بیش از مردان در معرض مشکلات مربوط به سلامت روانی قرار دارند. خطر پذیری زنان در برابر مسائل بهداشت جسمانی و روانی تحت تأثیر عوامل پیچیده و چندگانه روان شناختی و جامعه شناختی است و به دلیل تعامل و کنش متقابل و پیچیده این عوامل، سلامت روانی زنان در مقایسه با مردان به لحاظ شیوع اختلال‎هایی چون افسردگی، اضطراب و نیز شروع مشکلات جسمانی متفاوت است.

وی یادآور شد: برخى از کارشناسان پیرامون بهداشت روانی زنان شاغل معتقدند اشتغال نه تنها ایجاد آسیب و مشکل براى زنان نمى‎کند، بلکه منافعى همچون حمایت‎هاى اجتماعى، افزایش عزت نفس و منابع ارتباطى را به همراه دارد؛ از سوى دیگر برخى نیز معتقدند ایفاى نقش‎هاى متعدد (مادرى، همسرى و شغلى) تعارض نقش‎ها و پیامدهاى منفى براى زنان به همراه دارد.

شفیعیان خاطرنشان کرد: نتایج تحقیقات مرکز امور مشارکت زنان نشان مى‎دهد که زنان در اداره امور خانه و شغل‎شان معمولاً استانداردهاى شخصى بالایى براى خود قرار مى‎دهند؛ در واقع این ضروریات را مى‎توان اجبارهاى نقش دانست که براى زنان فشارآور است. اما فشار حاضر از تعارض زمانى‌که شرایط تحت کنترل باشد کمتر از زمانى است که شرایط تحت کنترل نباشد. بر این اساس مى‎توان گفت که تعارض نقش در زنان، از دو منبع «استانداردهاى خود زنان براى خود» و «استانداردهایى که فکر مى‎کنند دیگران براى آنها دارند» سرچشمه مى‎گیرد.

این محقق اضافه کرد: همچنین زنان استرس بیشترى را در تعارض نقش‎هاى خانوادگى و شغلى به علت مسئولیت بیشتر زنان نسبت به مردان دارند؛ چرا که «زنان شاغل» گرایش دارند سبک زندگى خود را با نقش مادرى و همسری‎شان سازگار کنند، بنابراین، این زنان با استفاده از یک طیف راهبردهاى خلاق، مبادرت به این سازگارى کرده و به‌صورت موازى تقاضاهاى شغلى را نیز پاسخ مى‎گویند. از سوى دیگر زنان معمولاً در مشاغلى که سطوح پایین‎ترى دارند و در نتیجه کمتر انعطاف در موقعیت کاری‎شان است متمرکز مى‎شوند.

وی گفت: اشتغال زنان باعث افزایش شناخت نسبت به خود که یکى از پایه‎هاى عمده سلامت روان است مى‎شود و منابع گوناگونى براى احساس رضایت در خود و دریافت پاداش را ایجاد مى‎کند؛ لذا زنان شاغل امکان انجام فعالیت‎هاى مقبول و ارزشمند اجتماعى را به سبب افزایش عزت نفس پیدا مى‎کنند.

وی اضافه کرد: کارشناسان معتقدند ارتباط بین کار و سلامتى یک رابطه دو جانبه است به گونه‎اى که سلامت روانى یا فیزیکى پایین، شانس زنان را براى به دست آوردن اشتغال کاهش مى‎دهد و از سوى دیگر اشتغال مى‎تواند بر سلامت مؤثر باشد.
شفیعیان اظهار کرد: نتایج تحقیقات نشان مى‎دهد اشتغال در سلامت زنان مجرد بیشتر از زنان متأهل مؤثر است. اشتغال در صورتى در سلامت زنان متأهل مؤثر است که همسران آنها در امور خانه مشارکت داشته باشند. همچنین برخى ویژگى‎هاى شغل مانند تقاضاهاى سنگین شغل و کنترل کمتر بر شغل، ریسک عدم سلامت را افزایش مى‎دهد و از سوى دیگر ارتباطات کارى سبب حمایت اجتماعى مى‎شود که خود سبب بهبود سلامت است.

این کارشناس ادامه داد: به نظر مى‎رسد مردان کمتر تمایل به انعطاف و تغییر باورهاى کلیشه‎اى خود دارند، هر چه زنان بیشتر مسئولیت کارهاى خانگى را بر عهده مى‎گیرند شوهران آنان سازگارى زناشویى بالاترى را نشان مى‎دهند. در اکثر مطالعات انجام شده بر اهمیت تکثر نقش‎ها و تاثیر مثبت آن در ارتقای وضعیت سلامت روحی و جسمانی زنان تأکید شده است.

وی اظهار کرد: با توجه به این‌که در کشور ما اشتغال زنان روند رو به رشدی را طی می‎کند سؤالی که مطرح می‎شود این است که آیا اشتغال زنان و به تبع آن ایفای نقش‎های متعدد(کاری، مادری، همسری و...) توسط آنان با توجه به ویژگی‎ها و شرایط متفاوت فرهنگی کشور ما می‎تواند آثار مثبت را به همراه داشته باشد؟ به نظر مى‎رسد که تحصیل و اشتغال دو عامل مهم در سلامت روانی زنان است، سبک زندگى با نقش‎هاى متعدد به زنان شاغل اجازه مى‎دهد که قالب‎هایى براى رشد شخصیتى و پیشرفت مادى خود داشته باشند.

شفیعیان اضافه کرد: از سوى دیگر درآمد فرد شاغل، احساس مشارکت در اداره امور اقتصادى خانواده را افزایش مى‎دهد و احساس عدم کنترل بر تصمیم گیرى‎هاى خانواده و در حاشیه قرار گرفتن زنان را کاهش مى‎دهد. مطالعات انجام شده حکایت از برتری نسبی وضعیت زنان شاغل در مقایسه با زنان غیر شاغل یا به عبارت دیگر زنانی دارد که صرفاً به ایفای نقش زن خانه‎دار محدود شده‎اند؛ دارد.

این پژوهشگر با اشاره به فایده کار کردن زن در خارج از خانه، گفت: زنان امروز با زنان دیروز که صرفاً همراه شوهران‎شان به کار کشاورزی و دامداری می‎پرداختند فرق دارند. عصر فن‎آوری جدید همه چیز را در هم ریخته و طبعاً نوع کارها هم عوض شده است. زنان نیاز دارند از تحصیلات و تخصصی که برای گرفتن آن زحمت کشیده‎اند سود بجویند. این کار به آنها احساس امنیت و رضایت خاطر می‎دهد.

وی اضافه کرد: بیشتر زنان مایل نیستند برای رفع نیازهای مالی‎شان که این روزها بسیار حیاتی هست دایم از شوهران‎شان تقاضای پول کنند. آنها میل دارند خود بخشی از احتیاجات خانواده را تأمین کنند. این کارشناس ادامه داد: همچنین زنی که در خارج از خانه کار می‎کند و با انجام کار احساس رضایت می‎کند مقدار زیادی از وابستگی افراطیش به شوهر کاسته می‎شود به طوری که قادر است از نظر روانی نیز خود را اداره کند و از نظر روحی دچار پیری زودرس نمی‎شود و کمتر افسردگی به سراغش می‎آید.

شفیعیان یادآور شد: وقتی زنی در خارج از خانه کار می‎کند خواه ناخواه با مشکلات کسب درآمد و به اصطلاح پول در آوردن آشنا می‎شود بنابراین به ارزش کار شوهرش بیشتر پی می‎برد و در نتیجه او را بهتر درک می‎کند. در دوره سالمندی سربار دختر یا پسر نخواهد بود. زیرا حداقل یک مستمری و حقوق بازنشستگی برای دوران کهولت خود دریافت می‎کند.

وی اضافه کرد: بنابراین از این خانه به آن خانه فرستاده نمی‎شود که کشنده‎ترین دردهای نگفتنی در کهنسالی است؛ چون به اقتصاد خانواده کمک می‎کند خواه ناخواه در اندوخته خانواده شریک و سهیم خواهد بود. همین سهیم بودن به او احساس امنیت بیشتری می‎دهد.

شفیعیان افزود: به‌دلیل حضور او در خارج از خانه و در متن جامعه از معلومات و دانش اجتماعی روز بی‌بهره نمانده به‌خصوص اگر به‌خاطر پیشرفت کارش مجبور باشد که کمی مطالعه و تحقیق هم بکند در نتیجه برای تربیت فرزندان از آگاهی‎های کافی برخوردار است. نتیجه این‌که چنین زنانی در یک جمع‎بندی اجمالی مسلماً باید از زندگی زناشوئی آرام و معقول‌تری برخوردار باشند.

این کارشناس با اشاره به معایب کار کردن در خارج از خانه گفت: زنی که در خارج از خانه کار می‎کند نیمی از قوای بدنیش صرف کارهایی می‎شود که ربطی به اداره منزل ندارد بنابراین خسته به منزل وارد می‎شود و در بعضی از موارد که کارش سخت‎تر باشد نیاز به استراحت کامل دارد.

این پژوهشگر اظهار کرد: زنی که در خارج از خانه کار می‎کند به حداقل کافی با همکاران زن و مردش صحبت کرده و تقریباً از نظر مصاحبت و احتمالاً درد دل کردن، راضی به منزل بر می‎گردد بنابراین کمتر به همسرش نیاز دارد که با او حرفی بزند. اما همین امر خود موجب مشکلی می‎شود تا میان او و همسرش فاصله عاطفی بیندازد. در نتیجه برای حفظ سلامت زندگی زناشوئی‎اش باید مراقبت بیشتری کند.

وی بیان کرد: زنی که کار می‎کند چون استقلال مالی می‎یابد لذا از این نظر نیازی ندارد بنابراین وابستگی خود را مخصوصاً به شوهر تا حدی کاهش می‎دهد. از نظر مالی، محتاج شوهر نبودن خوب است ولی اشکال عمده‎ای که دارد این است که مردان از این که همسران‎شان به آن‌ها نیاز مالی نداشته باشند خیلی خوشحال نمی‎شوند. زیرا آنان می‎توانند مثلاً با خریدن یک انگشتری یا گوشواره و غیره، همسر خود را خوشحال کنند و چون این کار وسیله‎ای برای ابراز محبت است در نتیجه به حسن روابط آن‌ها کمک می‎کند.

شفیعیان گفت: لذا وقتی زنی از پول خود چنین وسائلی می‎خرد گرچه احساس استقلال مالی او را خوشحال می‎کند اما اگر همین انگشتر را از همسرش دریافت می‎کرد بیشتر خوشحال می‎شد. بنابراین زنان علاقه‎مندند که مردشان با خرید این گونه هدایا وسیله‎ای برای ابراز عشق در دست داشته باشند. نتیجه اینکه خانم‎ها باید مراقب باشند تا این استقلال مالی به جای کمک به گردش چرخ زندگی میان زوجین ایجاد فاصله نکند.

این محقق اظهار کرد: بیشتر مردها بدان جهت به سختی کار می‎کنند که می‎دانند زن و بچه‎های‎شان در منزل به انتظار آنان هستند یعنی زن با خانه نشستن به مرد انگیزه بیشتری برای کار کردن و موفق شدن می‎دهد. در این‌گونه مواقع مردان فکر می‎کنند که چون سکاندار کشتی هستند باید همه حواس خود را جمع کنند تا کشتی خانواده را به ساحل نجات برسانند. ولی وقتی زن هم کار کند و مایحتاج زندگی را تهیه نماید، در حقیقت کشتی دو ناخدا دارد.

وی یادآور شد: وقتی زنی در خارج از خانه کار می‎کند در حقیقت نقش اصلی او که مادر بودن است کم‌رنگ‎تر می‎شود به‌خصوص که اگر در ساعات غیبت او بچه‎ها به مهد کودک سپرده شده باشند یا خدمتکاری کم سواد آنها را اداره کند یا پدری بی‎حوصله از آنان مراقبت کند کار کمی مشکل می‎شود.

شفیعیان افزود: حال اگر بی‌توجهی بعضی مادران را که در این قبیل مواقع باید بیشتر به فرزند خود برسند نیز بر آن‌ها اضافه کنیم، بچه‎ها احتمالاً دچار نابسامانی می‎شوند که مبنایی برای ناهنجاری‎های اجتماعی است.

وی گفت: هر زنی مقدار زیادی نیروی خلاق دارد که اگر آن‌را در جهت ترقی و تعالی فرزندان و مخصوصاً شوهرش صرف کند یعنی گاهی راهنما و گاهی مشوق او باشد قطعاً شوهر با اطمینان خاطر بیشتری در خارج از خانه کار خواهد کرد. ولی زنانی که در خارج از خانه کار می‎کنند ناچار برای موفقیت مقداری از نیروی خلاق خود را در محیط کار صرف می‎کنند بنابراین خلاقیت حقیقی ایجا توازن در این دو مقوله است.

وی گفت: زن علاوه بر کار خارج از خانه ناچار است که عمده‌ترین کارهای داخل خانه را باز هم خودش انجام دهد. زیرا مردان هنوز کاملاً عادت نکرده‎اند که در کارهای خانه خود را شریک زن بدانند. در نتیجه زنی که در خارج از خانه کار می‎کند زودتر به تحلیل قوای بدنی دچار می‎شود. از نقش وساطت و شفاعت او که معمولاً در مواقع بحرانی میان پدر خانواده و بچه‎ها بازی می‎کند کاسته می‎شود در نتیجه برای دختران خانواده که نیاز به همدلی بیشتر با مادر دارند زندگی اندکی دشوارتر است.

این کارشناس ارشد بهداشت حرفه‎ای اظهار کرد: در پایان ذکر سه نکته غربال‌گری سلامت زنان شاغل از نظر عوامل زیان‌آور در معرض آن‌ها و انجام معاینات شغلی به صورت سالیانه و پیگیری نتایج معاینه حاصل شده، ایجاد هماهنگی میان کار در منزل و کار در محیط بیرون از منزل، استراحت کافی در ایام تعطیلات کاری برای زنان شاغل ضروری به نظر می‎رسد.

نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ایرانی
|
|
۱۰:۴۷ - ۱۳۹۳/۰۸/۲۵
گزارشتون رو پسندیدم ولی تیرتون نگاه منفی به زنان شاغل داره من خود یک زن شاغلم و تو محیطی که کار می کنم هیچ آقایی نیست تا باهاش بگو بخند کنم و از نظر عاطفی ارضا بشم و دیگه تو خونه با شوهرم صحبت نکنم بلکه خستگی و استرس کاری زیاده که باعث میشه وقتی می رم تو خونه اخمو باشم و دیگه تمایلی برای صحبت کردن با همسرم و حتی بقیه اعضای خانواده نداشته باشم.