به گزارش خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا)، ابناثير میگويد: «در هيچ ملتی از ملل شرك و بتپرست، برای بتها روزه نمیگرفتند اگرچه برای بتها نماز میخواندند، قربانی میكردند و مراسم ديگر داشتند. روزه تنها برای خداست و هيچ مشرك و بتپرستی، برای تقرب به بت روزه نگرفته است.» همچنين روزه از عباداتی است كه در همه اديان الهی وجود داشته است.
ماه رمضان، ماه خاصی است كه در اين ماه به انسان فرصت دوبارهای داده میشود تا خود و خدای خود را بهتر بشناسد. در اين نوشتار خلاصهای از شرح آيتالله جوادی آملی بر فرازهايی از خطبه شعبانيه پيامبر(ص) آمده است.
رسول خدا (ص) در آخرين جمعه ماه شعبان خطبهای ايراد فرمودند كه: «يا أيهاالناس أن أنفسكم مذهونة بأعمالكم ففكوها باستغفاركم» يعنی مردم شما آزاد نيستيد در قفس هستيد و نمیدانيد كه در قفس هستيد گناهانتان شما را در قفس زندانی كرده است. در ماه مبارك رمضان با استغفار، خود را آزاد كنيد. انسان گناهكار، بدهكار است و بدهكار بايد گرو بسپارد.اينجا خانه و زمين را به عنوان گرو قبول نمیكنند بلكه جان را به گرو میگيرند. آنكه میگويد من هرچه بخواهم میكنم، هر جا كه بخواهم میروم و هر چه بخواهم میروم و هرچه بخواهم میگويم، او اسير است، آزاد نيست. گرفتار هوس و آز، برده است نه آزاد. راه آزادی، استغفار و طلب آمرزش است.
چون ماه مبارك رمضان از عظمت خاصی برخوردار است، حضرت در ماه شعبان میفرمايد: خودتان را آماده كرده و از خدا بخواهيد تا ماه رمضان را با بركت و رحمت و مغفرتی كه میآيد، ادراك كنيد: «فاسئلو ربكم بينات صادقه و قلوب طاهره آن يوفقكم لصيامه و تلاوه كتابه. فإن الشقی من حم غفران الله عزوجل فی هدالشهر العظيم واذكروا بجوعكم و عطشكم فيه جوع يومالقيامة و عطشه» با نيتها و دلهايی پاك از خداوند طلب توفيق برای روزه و تلاوت قرآن نماييد كسی كه از مغفرت خداوند محروم بماند، در ححقيقت شقاوتش كامل است. به ياد تشنگی و گرسنگی قيامت باشيد.
در بخش ديگری از اين خطبه پيامبر اسلام (ص) همگان را به اطعام دادن و دادن افطاری به روزهداران ترغيب میكند: «أيهاالناس! من فطر منكم صائما لله فی هذاالشهذ كان له بذلك عندالله عتق رقبة و مغفرة لما مضی ـ فقيل: يا رسولالله و ليس كلنا يقدر علی ذلك فقال (ص): ـ اتقوا النار ولو بشق تمرة» هر كس در ماه رمضان به خاطر خدا به شخص روزهداری افطاری بدهد، خداوند ثواب آزاد كردن بندهای را به او میدهد و گناهان او را نيز میبخشد عرض كردند: «يا رسولالله ما توانايی افطاری دادن نداريم چگونه به اين فيض برسيم؟»، فرمود: «از آتش جهنم خود را برهانيد هرچند به اندازه يك خرما يا نيمی از آن افطاری دهيد.»
در ادامه خطبه پيامبر فرمود: «أيهاالناس أبواب الجنة فی هذاالشهر مفتحة فأسئلوا ربكم آن لا يغلقها عليكم و أبواب النيران مغلقة فاسئلوا ربكم آن لا يفتحها عليكم» ای مردم! درهای بهشت در اين ماه باز است. از خدا مسئلت كنيد آن را به روی شما نبندد. گرچه درهای بهشت همواره باز است؛ اما در اين ماه از ويژگی خاصی برخوردار است.
رحمت خدا همواره بيش ازغضب اوست وقتی از ربوبيتش نام میبرد از نحوه تدبير خود سخن میگويد، به گونهای كه نشانه رحمت از سخن خدا پيداست. كليدهای آسمانها و زمين به دست خداست. اين كليد را دو جور میشود حركت داد به يك سمت كه حرت كند میشود مفتاح و مخزن را باز میكند و اگربه سمت ديگر حركت دادی،میشود مغلاق و درمخزن را میبندد. اين كليد هم مفتاح است و هم مغلاق، هم ابزار باز كردن و هم وسيله بستن، خدا هم میبندد و هم میگشايد؛ اما نفرمود: «وعنده مغاليقالغيب» يعنی پيش خدا قفلها و ابزار بستن غيب است. فرمود: «وعنده مفاتيحالغيب»
كليدهای غيب به دست خداست يعنی آنچه به دست خداست مفتاح است نه مغلاق، باز كردن در اختيار اوست، بستن به وسيله بد رفتاری خود انسان است. او در رحمت را به روی كسی نمیبندد و همواره مفتاح به دست اوست كه میگشايد. بكوشيم كه اين مفتاح، مغلاق نشود اين شما هستيد كه میبنديد؛ اما اينكه از اين تدبير و ربوبيت حق، به مفتاح تعبير شده نشانه آن است كه همواره او «دائمالفضل علیالبرية» است يعنی مرتبت فيض میرساند و ازاين طرف، اين انسان است كه بايد فيض بگيرد.
درهمان فرصتی كه انسانی از فيض محروم است، انسان ديگری از فيض برخوردار است. انسان بايد از آن ظرف آماده باشد و بگيرد وگرنه خودش در فيض را میبندد قلب انسان را هم خود او میبندد. لذا رسولالله فرمود: «درهای بهشت در اين ماه باز است، وقتی تمام درها كاملا باز باشد میگويند: مفتحه ؛ اما اگر به طور معمول باز باشد میگويند مفتوح.
درهای جهنم بعد از اينكه حهنمیها وارد شدند همواره بسته است؛ اما درهای بهشت چه قبل از رفتن و چه بعد ازرفتن همواره باز است.بهشتيان كه وارد بهشت سعادت شدند، درها همچنان باز است «جنات عدن مفتحه لهم ابواب» باغهای هميشگی درحالی كه درهای آن برای ايشان گشوده است.
در بهشت را هرگز نمیبندند و در جهنم را هم هرگز باز نمیگذارند؛ زيرا بسته بودن در خود نوعی عذاب است و باز بودن آن رفاه ونعمت. نه غيرمؤمن میتواند به بهشت برود و نه مؤمن حاضر است از بهشت بيرون بيايد بسته بودن در عذابی مضاعف است: «انها عليهم مؤصدة * فی عمد ممددة» نه تنها دوزخيان نمیتوانند از آن خارج شوند بلكه همه درهای جهنم پشتش بسته است.
قفلها دو نوع است: گاهی به صورت قطعه كوچك آهنی دو لنگه در را به هم متصل میكند و گاهی همنوار سرتاسری است كه سرتاسر دو لنگه را به هم میبندد. در اين آيه كريمه فرمود: «سرتاسر در جهنم پشتش بسته است كه هيچ راهی برای بيرون رفتن نيست.» اينكه فرمود: «در ماه رمضان درهای جهنم بسته است» يعنی غضب و انتقام خدا در اين ماه بسيار كم است.
يكی ازمشكلات در زندگی بشر، به ويژه مؤمنان وسوسههای شيطان است دراين زمينه پيامبر فرمود: «والشياطين مغلولة» شيطانها در اين ماه در زنجيرند و تنها پارس میكنند؛ اما كسی را نمیگزند. شيطان موجودی است كه به اذن خدای سبحان وسوسه میكند وسوسه شيطان نعمت و رحمت است چون هر كسی به جايی رسيد، در اثر مبارزه با وسوسه، در ميدان جهاد اكبر بود كه پيروز شد اگر وسوسه نباشد و راه برای گناه باز نباشد؛ راه اطاعت يك طرفه است و اطاعت ضروری میشود و اگر اطاعت ضروری شد ديگر جا برای ضرورت وحی و رسالت و تكليف و دين نخواهد بود. عالمی كه در آن گناه نباشد، عالم دين و تكليف و امر ونهی و مانند آن نيست.
شيطان در حد خود وسوسه مأموريت دارد كه پارس كند، آنكه آشناست به اين پارس اعتنا نمیكند راه را طی كرده و به مقصد میرسد؛ اما بيگانه بیراهه میرود و به دام شيطان میافتد. شيطان پارس را به گزيدن تبديل میكند و از آن به بعد میگزد البته شيطان تحت ولايت خدای سبحان است؛ بدون اذن خدا كاری نمیكند و در قيامت صريحا میگويد: «فلا تلومونی و لوموا أنفسكم ما آنا بمصرخكم و ما أنتم بمصرخی» امروز نه من به داد شما میرسم نه شما به داد من میرسيدم من بر شما مسلط نبودم؛ فقط شما را دعوت كردم خودتان آمديد.
«إنالله وعدكم وعدالحق ووعدتكم فأخلفتكم» خدا وعده حق داد و من وعده فريب. وعده حق را نپذيرفتيد و وعده آميخته به فريب من را پذيرفتيد؛ پس من سلطهای بر شما ندارم. بايد از خدا مسئلت كنيم تا شيطان را بر شما مسلط نكند اگر خدا بخواهد شيطان را بر ما مسلط كند او را به وسيله ابزار درونی و خاطرات نفسانی بر ما مسلط میكند. قوای نفسانی ما را ابزار دست شيطان قرار میدهد.
در اين زمان امامعلی (ع) از رسول خدا سئوال فرمودند: «بهترين اعمال در اين ماه چيست؟» و رسولالله در پاسخ فرمودند: «بهترين عمل در اين ماه پارسايی واجتناب ازمحرمات خداست. آنچه را كه خدا تحريم فرموده، از آنها اجتناب كند و وارسته باشد.»
ورع و پارسايی درجاتی دارد: اولين درجه آن كه از همه نازلتر است، ورع اهل توبه است كه انسان از معصيت پرهيز میكند و توبه میكند و به اطاعت روی میآورد. از اين بالاتر ورع اهل صلاح است، كه از مشتبهات نيز میپرهيزد. رسول گرامیاسلام (ص) فرمودند: «دع ما يريبك إلی ما لا يريبك» چيزی كه شبههناك است و كاری كه مشتبه است و حلال بودن آن روشن نيست ترك كنيد. غذای شبههناك را اگرچه ظاهرا حلال است، ولی چون حلاليتش مشكوك است، ترك كنيد اين ورع صالحين است.
از اين بالاتر ورع اهل تقوا است، كه نه تنها از محرمات و مشتبهات پرهيز دارند بلكه حتی از حلالهايی كه انسان درباره افراد سخن میگويد ولی كمكم ممكن است سخنش منتهی شود به جايی كه هتك حيثيت يا غيبت مؤمنی میرود، البته بايد آن را ترك كند يا در مسائل مالی كمكم ممكن است دستش به مال مشتبه آلوده شود، ترك كند. آن حلالی را كه احتمال میدهد كمكم پی آمد شبههناك داشته باشد نيز ترك كند و اين ورع اهل تقوی است. از اين بالاتر ورع صديقين است كه اگر از هرچه غيرخداست وارستهاند از هرچه غير حق است پرهيز میكنند اگر قلب جز محبت خدا چيز ديگر نپذيرفت قلب صديقين است.
همچنين پيامبر در خطبه شعبانيه فرمود: «قد أقبل اليكم شهرالله بالبركة والرحمة والمغفرة»، يعنی اين ماه بركت و رحمت و مغفرت میآورد، كسی كه رفيق اين ماه بوده و باشد، بركت و رحمت و مغفرت اين ماه را هم دريافت میكند. سپس فرمود: «وأربحنا افضل أرباح العالمين» ما ربح و سودی كه در اين ماه برديم، هيچ تاجری در هيچ گوشه دنيا نبرده و هيچكس در سراسر عالم به اندازه ما از اين ماه استفاده نكرده است. ماه مبارك رمضان برای سالكان الیالله ماه محاسبه است.*
*:منبع: آيتالله جوادی آملی، كتاب حكمت عبادت، مركز نشر اسراء، 1378