صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

بازار

صفحات داخلی

کد خبر: ۱۷۶۲۴۳۸
تاریخ انتشار : ۲۰ فروردين ۱۳۸۸ - ۱۵:۱۱

ديدگاه قرآن درباره صرفه جويی و مصرف

ديدگاه قرآن درباره صرفه جويی و مصرف
صرفه جويی به مفهوم مصرف چيزی به شكل درست و مناسب آن است. اين مساله برای ايجاد تعادل ميان درآمد و هزينه بسيار مهم و اساسی است و در حوزه اقتصاد خانواده نيز می تواند تاثيرگذار و سرنوشت ساز باشد. با اين همه صرفه جويی علاوه بر اينكه در حوزه اقتصاد شخصی معنا و مفهوم می يابد در حوزه اقتصاد عمومی نيز معنا دارد. امام خمينی (ره) بر اين اساس است كه مصرف زياد و بيش از نياز در آب و برق را نه تنها نادرست و حرام می داند بلكه آن را ضمان آور دانسته و شخص را نسبت به جامعه مديون می شمارد.
قرآن نيز به اين مساله از ابعاد مختلف پرداخته است؛ زيرا قرآن كتاب هدايت و راهنمايی آدمی به سوی كمال است و به مساله اقتصادی كه ارتباط تنگاتنگی با مساله آسايش و آرامش دارد، توجه داشته و برای اين كه انسان در مسير كمالی حركت كند به مساله اقتصاد و روش های مناسب و درست كسب درآمد و هزينه های آن نيز پرداخته است. بازخوانی نگرش و تحليل قرآن می تواند در اين زمينه برای دست يابی به شيوه های درست كمك كند. نوشتار حاضر تلاشی است تا اين مساله را از ديدگاه قرآن واكاوی نمايد.

مفهوم صرفه جويی
واژه عربی صرف كه به معنای تغيير و تحويل آمده است در علوم مختلف معانی و مفاهيم گوناگونی را بيان می كند. به عنوان نمونه در علم صرف و نحو به معنای ساختن صيغه های مختلف از يك اصل می باشد كه در ادبيات عربی معروف و مشهور است.
در علوم قرآنی صرفه به معنای بازداشتن شخص از آوردن آيه و يا سوره ای است كه در مقام تحدی انجام می گيرد. در اين كه اين نظريه درست و يا نادرست است سخنی نيست بلكه تنها بيان اين كه صرفه به معنای بازداشتن شخص به شكل تكوينی از آوردن سوره و يا آيه نيز به كار رفته است.
در علم اقتصاد چون سخن از توليد و توزيع و مصرف است واژه صرفه جويی به معنای مصرف درست و مناسب چيزی است كه در اختيار شخص قرار دارد و در ازای آن كار و يا هزينه ای پرداخت شده است. بنابراين صرفه جويی در ارتباط با مصرف چيزی است كه دارای ماليت می باشد و انسان در قبال آن كار و يا هزينه ای پرداخته و يا می پردازد.

صرفه جويی، كم مصرف كردن نيست
عده ای صرفه جويی را به معنای كم مصرف كردن معنا كرده اند ولی به نظر می رسد اين معنا نمی تواند اقتصادی باشد؛ زيرا هدف از توليد يك شی اقتصادی، مصرف آن است و مصرف چيزی زمانی به وقوع می پيوندد كه آدمی به آن نياز داشته باشد و با مصرف آن چيز نيازی از نيازهای وی برآورده می شود. بنابراين شخص لازم است تا در حد نياز و برآورد آن، چيزی را مصرف نمايد و كم مصرف كردن نمی تواند نياز وی را برآورده سازد، مگر آن كه در مساله نياز به نيازهای اساسی و نيازهای غير اساسی و يا نيازهای لازم و غير لازم توجه داده شود. در اين صورت می توان گفت كه مصرف چيزی می بايست در حد برآورد نيازهای اساسی و لازم باشد.
ولی مشكلی كه در اين جا خود را نشان می دهد آن است كه همان گونه كه نيازهای آدمی به دو دسته نيازهای اساسی و لازم و غير اساسی و غير لازم دسته بندی می شود و به شكلی اولويت خود را تحميل می كند، در حوزه چيزهايی كه به عنوان مواد مصرفی مورد توجه قرار می گيرد نيز اولويت بندی صادق است. به اين معنا كه هرچه نياز شخص و يا جامعه به چيزی اساسی و ضروری و لازم باشد آن چيز به شكل امری با ماليت بيش تر و اساسی تر مطرح می شود. از اين رو ارزش نيازی انسان به چيز اقتصادی، آن چيز را ارزشمندتر می سازد چنان كه كم اهميتی آن نيز آن را در درجه دوم اهميت قرار می دهد.
البته اين امر به چيزهايی برمی گردد كه ارزش مالی داشته و برای توليد و تهيه آن نيازمند كار و پرداخت هزينه هستيم. بنابراين با آن كه هوا و اكسيژن برای آدمی دارای ارزش و اهميت بسيار و حياتی است ولی از آن جايی كه درحال حاضر برای آن هزينه ای پرداخته نمی شود و نياز به توليد آن نداريم و كاری برای آن انجام نمی دهيم چيزی بی ارزش بوده و از ماليت خارج می شود و سخن از صرفه جويی در آن معنا و مفهومی ندارد؛ ولی اگر فرض كنيم كه در آينده برای توليد اكسيژن مصرفی انسان نيازمند توليد و يا كار برای آن باشيم می بايست برای آن ماليت قرار داده و درباره شيوه های مصرف و استفاده آن سخن بگوييم.

ديدگاه اقتصاددانان درباره صرفه جويی
به هرحال صرفه جويی ارتباط تنگاتنگی با مساله ماليت و مقدار توليد و توزيع دارد. هر چيزی كه ازنظر مالی ارزشمند و از نياز بشر به آن بيش تر باشد درباره نحوه و چگونگی مصرف آن نيز مسايل و مطالب بيش تری مطرح می شود.
اقتصاددانان درباره نحوه مصرف به اين نكته توجه می دهند كه مراد از صرفه جويی، كم مصرف كردن نيست؛ زيرا می بايست در هر چيزی كه بخشی از نياز آدمی را برطرف می سازد به مقدار موردنياز از آن استفاده كرد. بنابراين شخص می بايست در حد نياز طبيعی خود از هر چيز اقتصادی استفاده كند. تنها مساله ای كه اقتصاددانان آن را مطرح می سازند اين است كه در زمان بحران های اقتصادی و كاهش توزيع و يا توليد چيزی، می بايست به حد اقل بسنده كرد و درحد رفع حاجت و نياز ضروری از آن استفاده نمود تا فرصت بيش تری به ديگران داده شود.
در حقيقت در زمان بحران سخن از مصرف درحد ضرورت و رفع نياز است ولی اين بدان معنا نيست كه شخص آن چيز را كم مصرف كند. صرفه جويی در اين زمان به شكل ضرورت خود را تحميل می كند و اگر در زمان های ديگر صرفه جويی به معنای مصرف درست و متناسب از كالای اقتصادی است در زمان بحران اين نكته از جهات ديگر مورد تاكيد قرار می گيرد تا شخص به حد ضرورت بسنده كرده و به قول معروف به مستحبات نپردازد.
به سخن ديگر صرفه جويی در همه حال و هر زمانی چه بحران و چه غيربحران به معنای مصرف درست كالای اقتصادی همانند آب و برق است ولی در زمان بحران تنها برآورد نيازها درحد ضرورت به معنای صرفه جويی است كه نوعی محدوديت را نيز سبب می شود كه تحميلی از سوی بحران است.
بنابراين صرفه جويی ازنظر اقتصاددانان به معنای استفاده درست و مناسب از كالای اقتصادی و بهره وری و آگاهی نسبت به نيازهای واقعی است.
در اين جاست كه مسئله آگاهی و شناخت، خود را بر اقتصاد مصرف تحميل می كند. در حوزه اقتصاد توليد مسئله اين است كه چگونه و چه چيزی را در چه مقدار و حجم توليد كنيم اصلی است كه هر توليدكننده اقتصادی بدان توجه دارد. در اقتصاد مصرف نيز شخص می بايست به اين نكته توجه كند كه چه چيزی نياز واقعی است و تا چه مقدار می تواند نياز واقعی او را برآورده كند و افزون بر آن امری بيرون از نياز واقعی او می باشد؟ به عنوان نمونه مصرف 7 تا 15 ليوان آب برای سلامت مفيد و سازنده است. بنابراين 7 ليوان آب نياز واقعی او را تشكيل می دهد كه شخص می بايست آن را مصرف كند و كم تر از آن می تواند به او زيان برساند. بر اين اساس می توان برنامه ريزی در اقتصاد مصرف را اين گونه داشت كه در زمان بحران شخص به جای بيش از 7 ليوان می بايست در همان اندازه مصرف كرده و صرفه جويی نمايد. در اين صورت نوعی كم مصرفی را می توان در مفهوم صرفه جويی در زمان بحران استنباط كرد ولی اين كم مصرفی زيانبار نيست بلكه كم مصرفی در راستای بهينه سازی مصرف در زمان بحران است.
از اين رو آگاهی بخشی نسبت به كالاهای مصرفی در حوزه اقتصاد مصرف ضروری و مناسب است. درباره مصرف كالاهايی همچون برق و ايجاد محيط مناسب از نظر روشنايی و يا گرمايی و يا سرمايی می بايست آگاهی درستی به افراد داده شود تا در حوزه اقتصاد مصرف نيز همانند اقتصاد توليد بهينه سازی و بهره وری در دستور كار قرار گيرد.

قرآن و صرفه جويی
اصولانگاه قرآن به مسئله اقتصادی نگاهی در راستای بهره وری مناسب و درست از امكانات و وسايلی است كه خداوند در اختيار بشر به طور مستقيم و يا با توليد و كار قرار داده است. از اين رو از مردم می خواهد كه هر چيزی را درست و به شكل مناسب آن مورد استفاده قرار داده و از اتراف و تبذير و عدم بهره مندی از آن خودداری ورزند.
به سخن ديگر در اسلام همواره سخن از اقتصاد است. اقتصاد كه از واژه قصد گرفته شده به معنای ميانه روی و اعتدال است. (مفردات راغب اصفهانی ذيل واژه قصد) از اين رو بنياد امور در حوزه توليد و توزيع و مصرف كالادر بينش و نگرش قرآنی ميانه روی است. هرگونه رفتارهای بيرون از اين چارچوب از نظر قرآن نه تنها نادرست و نابهنجار بلكه گناه و گاه جرم قانونی تلقی می شود. همان گونه كه زياده روی و اتراف و اسراف و تبذير امری مردود و نادرست و گناه شمرده شده است همينطور عدم استفاده از نعمت های حلال خداوند و عدم بهره مندی از آن در راستای آسايش و آرامش و كمال، امری مذموم و ناپسند دانسته شده و شخص مورد نكوهش و توبيخ قرار گرفته است كه چرا حلال خدا را بر خود حرام می سازد و از آن ها بهره مند نمی شود؟
خداوند در آياتی چون آيه 141 سوره انعام از مردم می خواهد كه از اسراف و تبذير دوری ورزيده و هزينه های خويش را در چارچوب اعتدالی قرار دهند. در آيه 31 سوره اعراف از مردم می خواهد كه از نعمت های خداوند استفاده كرده و از آن بخورند و بياشامند ولی اسراف نكنند؛ زيرا اسراف امری ناپسند در نزد خداوند است و اهل اسراف را خداوند دوست نمی دارد.

ضرورت اعتدال در مصرف
آيه 141 سوره انعام به مسئله اعتدال در مصرف اشاره دارد كه همان معنای صرفه جويی و بهينه سازی مصرف در اقتصاد امروز جهان است. خداوند در اين آيه اعتدال در مصرف و دوری از اسراف و تبذير را اصلی مهم در هزينه كرد اموال اقتصادی برشمرده و در آيه 31 سوره اعراف و نيز 26 سوره اسراء و همچنين 67 سوره فرقان برآن تاكيد می ورزد.
درحقيقت ازنظر اسلام و قرآن، اعتدال در مصرف و ميانه روی و صرفه جويی به معنای مصرف درست و متناسب، اصلی اساسی و از اصول نخستين اقتصاد اسلامی می باشد كه مؤمنان برای دست يابی به كمال شخصی و جمعی و امت اسلامی برای رسيدن به جامعه نمونه و برتر می بايست آن را در نظام اقتصادی خويش درنظر گيرند.
از آن جايی كه قرآن كتاب هدايت آدمی و جامعه بشری به سوی تعالی و كمال است، برنامه ها و نظام اقتصادی آن نيز در همين چارچوب می باشد. از اين رو خداوند بر لزوم وسيله قرار گرفتن ابزارهای اقتصادی برای تحصيل امر معنوی واخروی تاكيد می كند (قصص آيه 77) و می كوشد تا با جمع ميان دنيا و آخرت در حوزه اقتصادی مردم را به سوی كمال سوق دهد (بقره آيه 201 و نساء آيه 134 و آيات ديگر)
اگر از نظر اسلام، سلامت اقتصادی و پرهيز از فسادانگيزی در حوزه اقتصادی (اعراف آيه 85 و هود آيه 84 تا 86) و تصحيح روابط اقتصادی جامعه، هم پای مسايل اعتقادی و عبادی در صدر برنامه های پيامبران قرار دارد (اعراف آيه 85 و هود آيات 84 تا 87 و شعراء آيات 177 تا 183 و ده ها آيه ديگر) اين امر نمی تواند جز با صرفه جويی و بهينه سازی مصرف همراه باشد؛ زيرا اقتصاد در هرحال بستری برای تكامل بشری است و به عنوان هدف ابزاری و يا ميانی مطرح می باشد كه می بايست آدمی با بهترين شيوه مصرف و استفاده درست و مناسب، خود را در جايی قرار دهد كه بتواند رشد و كمال خويش را ادامه دهد. از اين رو همان اندازه كه اسراف و اتراف و تبذير زشت و ناپسند است استفاده نكردن درست از نعمت های خداوندی نيز به معنای ناديده گرفتن ابزارهای كمالی است.
ازنظر قرآن، اقتصاد و ثروت مايه قوام جامعه است (نساء آيه 5) و امور ا قتصادی و معيشتی مردم دارای جايگاهی مهم در حد مسايل اعتقادی و عبادی (بقره آيه 3و 31و 43و 83و 177و 277) دارد و براين اساس می بايست همگان از شخص و جامعه و دولت در مسير اقتصاد سازنده و مثبت حركت كنند تا فرصت های برابر برای همگان جهت دست يابی به همه ابزارهای رشد و تكامل فراهم آيد. بنابراين هركسی كه با مصرف زياد و اتراف و تبذير و اسراف بخشی از ابزارهای رشدی و كمالی را از ميان ببرد می بايست پاسخ گوی خدا و جامعه انسانی باشد.

صرفه جويی در بحران
چنان كه گفته شد صرفه جويی در زمان بحران معنا و مفهوم تازه ای پيدا می كند. اگر جامعه ای دچار بحران در يك يا چند كالای اقتصادی شد می بايست همگان چنان تلاش كنند تا از آن برهند. در اين زمان است كه صرفه جويی گاه به معنای كم مصرف در حد اعتدال و ميانه است كه تنها نيازهای اساسی و اصلی شخص و يا جامعه پاسخ داده شود.
در آيه 47 سوره يوسف خداوند به ضرورت صرفه جويی در زمان بحران های اقتصادی اشاره می كند و در آيات 47 و 48 بر لزوم برنامه ريزی ازسوی دولت مردان برای مقابله و يا حل بحران های اقتصادی تاكيد می ورزد.
اين آيات ضمن اشاره به مسئوليت های دولت نشان می دهد كه عوامل طبيعی بوجودآورنده بحران نمی تواند توجيه گر رفتارهای دولت باشد و دولت ها موظف هستند كه حتی برای شرايط فوق العاده چون خشكسالی برنامه ريزی كنند.
بنابراين بهره مندی از ابزارهای پيش بينی اوضاع و آمادگی دايمی برای حالت های فوق العاده، از ضروريات و مسئوليت های دولت است كه در آيه مورداشاره قرار گرفته است.
لزوم جيره بندی از ارزا ق و كالاهای اقتصادی در وضعيت كمبود و تنگناهای اقتصادی از مطالبی است كه در آيات 60 سوره بقره و نيز 160 سوره اعراف بدان توجه داده شده است.
لزوم نظارت حكومت و دولت بر امور اقتصادی از توليد گرفته تا توزيع و مصرف آن ازجمله وظايف و مسئوليت های دولت است كه در آيه 47 و 55 سوره يوسف آمده است. مديريت توزيع و اصلاح در توليد و توزيع و مصرف به عنوان وظايف پيامبران و دولت های اسلامی امری است كه در آيات مختلف به ويژه 84 تا 86 سوره هود و آيات ديگر بدان اشاره شده است.
از همه اين مطالب و بسياری مطالب و آيات ديگر كه در حوصله اين نوشتار نيست می توان دريافت كه وظيفه همگانی ايجاب می كند تا در مصرف درست و بهينه كالاهای اقتصادی تلاش كنيم و هريك از ما موظف است تا براساس چارچوب های مورد پذيرش اقتصادی عمل كند و در مصرف كالای اقتصادی زياده روی و اسراف نكند.

صرفه جويی به مفهوم مصرف چيزی به شكل درست و مناسب آن است. اين مساله برای ايجاد تعادل ميان درآمد و هزينه بسيار مهم و اساسی است و در حوزه اقتصاد خانواده نيز می تواند تاثيرگذار و سرنوشت ساز باشد.

===================================
با اين همه صرفه جويی علاوه بر اينكه در حوزه اقتصاد شخصی معنا و مفهوم می يابد در حوزه اقتصاد عمومی نيز معنا دارد. امام خمينی (ره) بر اين اساس است كه مصرف زياد و بيش از نياز در آب و برق را نه تنها نادرست و حرام می داند بلكه آن را ضمان آور دانسته و شخص را نسبت به جامعه مديون می شمارد.
قرآن نيز به اين مساله از ابعاد مختلف پرداخته است؛ زيرا قرآن كتاب هدايت و راهنمايی آدمی به سوی كمال است و به مساله اقتصادی كه ارتباط تنگاتنگی با مساله آسايش و آرامش دارد، توجه داشته و برای اين كه انسان در مسير كمالی حركت كند به مساله اقتصاد و روش های مناسب و درست كسب درآمد و هزينه های آن نيز پرداخته است. بازخوانی نگرش و تحليل قرآن می تواند در اين زمينه برای دست يابی به شيوه های درست كمك كند. نوشتار حاضر تلاشی است تا اين مساله را از ديدگاه قرآن واكاوی نمايد.
===================================
اسراف و صرفه جويی در فرهنگ اسلامی
مسئله اسراف و قناعات از مفاهيم و گزاره های مورد اهتمام دين مبين اسلام است كه به بيان های مختلف در آيات قرآنی و روايات اهل بيت عليه السلام مورد بحث و تأكيد گسترده ای قرار گرفته است.

معنی و مفهوم اسراف :

اسراف در لغت به معنی تجاوز و زياده روی است، بنابر اين در مورد اعتقادی و همچنين در تمام افعال و اعمال انسانی متصوران به
گونه ای كه تجاوز و زياده روی و زياده خواهی از هر چيز ی مصداق اسراف و عامل آن را اسراف می نامند به گونه ای كه انسان درباره
خود يا ديگری چيزی را كه دروغ و سزاوار نيست معتقد شود يا در جايگاهی قرار بگيرد كه فاقد شايستگی های لازم در آن جايگاه می
باشد .
يا حتی بيهوده تلف نمودن فرصت ها يا وقت گذرانی در امور غير ضروری و نيز آنچه كه سزاوار تصديق و اعتقادات باور نداشتن مثل ضرورت اعتقاد به خدا، نبوت، امامت و معاد و ................ كه از نظائر اسرافند.


قرآن كريم در اينگونه موارد ، نمونه هايی می فرمايد :
الف) اعتقاد فرعون به ربوبيت خودش :
« يا ايها الملأ ما لكم ما علمتُ لكم من اله غير » ( سوره قصص آيه 38 )
« كه برای شما خدايی نمی شسناسم »

پاسخ خداوند به فرعون :
« و ان فرعون لعالٍ فی الارض و انه لمن المسرفين » ( سوره يونس آ يه 81 )
« و فرعون برتری طلبيد در زمين و پروردگار عالم او را از مسرفين خواند»

ب) عدم ايمان به خدا ، نبوت ، امامت ، معاد و عدل :
و اين چنين جزا می دهيم كسی را كه از حد بگذراند (اسراف) به پروردگارش ايمان نياورد و عذاب آخرت سخت است .

اسراف و تبذير :
اسراف به معنای تجاوز از حد و زياده روی كردن است ،كه آن يا از جهت كميت است ،كه صرف كردن مال است در مورد ی كه سزاوار نيست و يا از جهت كيفيت است و آن صرف كردن مال است در موردی كه سزاوار است، لكن بيشتراز آنچه شايسته است و از همين جهت صرف مال را در موردی كه سزاوار نيست ( تبذير ) گفته اند. و صرف مال را در زيادتر از آنچه سزاوارمی باشد ( اسراف ) دانسته اند..

اسراف حتی در امور مباح هم جايز نيست :

موضوع صرفه جويی به قدری در اسلام اهميت دارد كه علمای اخلاق تأكيد می كنند سزاوار است مؤ من در امور مباح سعی كند كه اسراف نكند، مانند اسراف در خواب ، بيداری ، حرف زدن ، خوردن چنانكه در حديث است. خدا پر خور و پرخوابی را دشمن می دارد.

در نكوهش اسراف و تبذير ، و ارزش و جايگاه ميانه روی و بهره گيری صحيح از نعمت های الهی در آيات قرآنی و روايات اسلامی سخن فراوان به بيان آمده است. برخی از اين آيات عبارتند از :

اسراف و تبذير در نگاه قرآنی :
1- اسراف كاران از اصحاب آتش اند :
« و ان المسرفين هم اصحاب النّار »
« و همانا اسراف كاران همراهان آتش اند » ( غافر / 43)

2- خداوند گمراه كننده مسرفين است :
« كذالك یُضلّ الله من هو مسرفٌ مرتاب »
« و بدينسان گمراه كند خدا هر كه را كه فزونی خواه و شك آورنده است. » ( غافر / 43)

3- خداوند اسراف كنندگان را دوست نمی دارد :
« و لا تسرفو لا عيب المسرفين »
« اسراف نكنيد چرا كه خداوند اسراف كنندگان را دوست نمی دارد » ( انعام / 141)

4- درست و صحيح مصرف نكردن مبغوض خداوند است :
« كلوا والشربوا و لا تسرفوا انه لا عيبالمسرفين »
« بخوريد و بياشاميد ولی هرگز اسراف نورزيد همانا خداوند اسراف كاران را دوست ندارد» ( )

5- ميانه روی در هركاری حتی در انفاق پسنديده است :
« والذين اذا انفقوا لم يسرفو و لم يفتروا و كان بين ذالك قواماً »
« و آنانكه گاهی انفاق كنند نه فزون رفتند و نه سخت گيرند و با شد ميان اين اندازه ها» ( )

از تدبر در آيات قرآن كريم بخوبی درمی يابيم كه مسئله اسراف در معنای بسيار وسيعی در قرآن بكار برده شده است.
همانگونه كه در روايات نيز آمده است اسراف مراتب مختلفی دارد ! به گونه ای كه گاهی مختص به خوردن و آشاميدن است و گاهی ضايع كردن نعمات معنوی ، مادی و حتی استفاده نادرست از امكانات معنوی در زمره ظلم و اسراف اختصاص يافته است.

نكته جالب توجه توصيه قرآن به بازگشت اسراف كنندگان از راهی كه در پيش گرفته اند به راه نيكی و صرفه جويی است. از اين رو تأكيد می كند كه مسرفين از رحمت و بخشش الهی مايوس نشوند . خدای متعال در آيه 27 سوره بنی اسرائيل نيز اينگونه تكليف می كند كه :
در فرهنگ اسلامی همانگونه كه ديديم، زياده روی در مصرف و استفاده از نعمت های مادی را از پائين ترين مراتب اسراف می داند، گستردگی مقوله اسراف آنچنان است كه حتی در بحث عقايد و اعمال فردی و اجتماعی راه پيدا نموده و به جرأت می توان گفت : در هيچ مذهبی به اين اندازه برميانه روی و اعتدال سفارش و تأكيد نشده است.

جايگاه قناعت در روايات :

1- ميانه روی لشگر عقل ؛
« امام كاظم (ع) : در وصيت نامه ای به هشام يكی از لشگريان عقل را ميانه روی از لشگريان جهل زياده روی است.»4

2- بخشش وترحم اسراف كار هم مذموم است :
« حضرت امير (ع) : زياده روی و اسراف مكن زيرا بخشش ( اسراف كار مورد ستايش نيست و تنگدستی او هم مورد ترحم واقع نمی شود»

3- ميانه روی باعث پايداری نعمت می شود :
» امام موسی بن جعفر (ع) : به كسی كه در زندگی ميانه روی و قناعت كند نعمت او باقی می ماند و آنكه با تبذير و اسراف زندگی كند ، نعمتش از بين می رود »6

4- زياده از حد اسراف است :
« اميرالمؤ منين (ع) : هر چيزی بيشتر از اقتصاد ( ميانه روی ) اسراف است »7

علاوه بر اين در سخنان گوهر بار ائمه و ائلياء الهی (ع) اسراف و زياده روی به عنوان عوامل تباهی مال و ثروت و از بين رفتن بركت و مقدمه و زمينه فقر و تنگدستی ياد شده است.

قناعت فضيلت بزرگان :

در كنار بحث اسراف كه همواره در اسلام مورد مذمت قرار گرفته مسئله قناعت از جمله ی خصلت ها و ويژگی های ارزشمند برای يك مسلمان بشمار می رود، و همواره مورد توجه اسلام و اولياء دين قرار گرفته است. در فرهنگ اسلامی صفت قناعت از جمله صفات فاضله و اخلاق حسنه و از آن بعنوان وسيله ای كه سعادت ابدی آدمی را به دنبال داشته است بی ترديد جای گرفتن قناعت در فرهنگ اسلامی و ترويج آن توسط بزرگان اهل فن صرف نظر از جايگاه علمی و تأثيرات شگرفی كه در زندگی آدم ها دارد موضوعی كاملاً تثبيت يافته ی تجربی است كه آدمی همواره عدم رعايت آن را از دست دادن فرصت ها و داشته های خويش به تلخی تجربه نموده است.
اين تجربه آن زمانی تلختر و كشنده است كه آسيب زدگی اجتماع و زندگی مردمان بعلت قناعت ناپذيری و گرايش به اسراف و تبذير باشد.
امام باقر (ع) می فرمايد :
« هر كه قناعت كند به آنچه كه خدا به او می دهد، غنی ترين مردم است ».

در بسياری از كتب اخلاقی خو گيری نفس انسان با صفات برجسته اخلاقی نقطه آغاز حركت انسانی به سمت كمال حقيقی آسمانی بشمار می آيد.
از جمله اين صفات برجسته، قناعت پذيری و قانع بودن به موهبت های خداوند ی است. در حقيقت علمای اخلاق در كنار بيان فضيلت های قناعت ، روش های تحصيل اين صفت پسنديده مورد بحث و بررسی دقيق قرار داده اند و به صورت مفصل به اين امر پرداخته اند.

بر اين اساس در می يابيم كه در آموزه های دينی ما علاوه بر اينكه مسئله قناعت و صرفه جويی يك مسئله تأثير گذار در جامعه به حساب می آيد به ابعاد اجتماعی آن نيز پرداخته شده و بعنوان يك فضيلت همواره مورد تشويق قرار گرفته است.

به هم پيوستگی اجتماع و اثر پذيری تغيرات زندگی مردم بر يكديگر و ضرورت ، گريز از آسيب های طبيعی و غير طبيعی و نيز در نظر گرفتن نياز های روز مره و آينده زندگی نياز آدمی را به رعايت فرهنگ قناعت صد چندان می كند.
صرفه جويی و قناعت در ابيات و هنر ايرانی :

ادباء ، شعرا، هنرمندان ايرانی در طول تاريخ به لحاظ دغدغه های فراوان از پيامد های اسراف سخنان فراوانی را در اين زمينه به يادگار گذاشته اند. سعدی شاعر شيرين سخن ايران در كتاب بوستان سعدی از بدی اسراف و تشويق به صرفه جويی چنين آورده است.
چو كم خوردن طبيعت را .

راه های مبارزه با اسراف :
الف ) استفاده از ظرفيت های دينی عمومی :
مردم ايران بعلت پيوند با دين و مظاهر مقدس دينی كه دارند بخوبی سنت های نهادينه شده را می پذيرند و بر آن می گمارند.
بيان و آيات قرآن كريم و احاديث نورانی معصومين عليه السلام در مذهب اسراف و ترغيب به صرفه جويی بهترين راه كارعمومی سازی و نهادينه سازی فرهنگ صرفه جويی و پرهيز از اسراف است .

ب ) باز نگری وقايع تاريخی و رخدادهای طبيعی :
به تصوير كشيدن سرانجام اسراف كاران در همه طبقات اجتماعی و پيوند آنها با اتفاقات طبيعی از جمله عوامل باز دارنده اسراف گرايی و سوق دادن جامعه به سمت و سوی قناعت و صرفه جويست بی گمان در اين قسمت بيشترين نقش را رسانه های جمعی بويژه راديو و تلويزيون می تواند ايفا نمايد.

ج ) ارتباط بخشی بلايای طبيعی به موضوع اسراف :
به نظر می رسد مسائلی نظير كم آبی ، خشكسالی و ................ بهترين دلايل اثبات بدی اسراف و مفيد بودن قناعت در زندگی روزمره است. برای مبارزه با اسراف و ترويج مصرف صحيح، به ريشه ها بايد استناد در اين ميان خود خشكسالی و كم آبی و .......................
دليل بسيار خوبی برای وادار نمودن جامعه به اهتمام در قناعت و صرفه جويی است. البته غافل نمائيم ناهماهنگی عملكرد برخی دستگاه های فرهنگی خاصه صدا و سيما با گفتار ها و تذكرات دلسوزان خود عامل مهم در بی توجهی به مصرف درست و گرايش به اسراف و ريخت و پاش های غير ضروری می باشد. به عنوان مثال با وجود اين همه تبليغ از مد گرايی و تجمل گرايی با صرفه جويی و نهادينه ساختن فرهنگ آن در جامعه بهيچ عنوان سازگاری ندارد و اسراف از پائين ترين مرتبه شروع