مجموعه مطالبی كه به عنوان دو ساحت مطرح شده برگرفته از نظام نامه تربيتی ابلاغ شده توسط رياست جامعة المصطفی است در حالی كه به نظر می آيد با توجه به اينكه يكی دو سال از ابلاغ آن می گذرد در عملياتی شدن آن وقفه ای ايجاد شده و شايد نيازمند بازنگری است كه ما در جلسه ای كه با حاج آقای زارعان داشتيم اين موضوع را بازگو كرديم. بازنگری در نظام نامه چون برخی ساحت ها و تعاريفی كه گفته شده است امكان دسترسی و اجرای آن برای افراد مجری ميسر نيست از اين رو بايد جامع تر، واقع بينانه تر و قابل دست يابی است باشد. تعبيری را يكی از دوستان داشتند كه اگر كسی بيش از 20 سال هم با رفيقش مانوس باشد و آشنا باشد و در سفر و حضر هم مرتبط باشند با يكديگر شايد برخی از اين ساحت ها را نتوانند اظهار نظر كنند و قابل دسترسی باشد.
بنابراين مقداری شايد نياز به بازنگری در اصل نظام نامه كه اين ساحت ها زير مجموعه آن است وجود داشته باشد. نكته دوم اينكه نسبت به اين دو ساحت شايد لازم باشد كه ما به گونه ای برنامه ريزی كنيم كه در پايان اين اجلاس يك راه كار عملی بدهيم به استادن، مجموعه مدارس، معاونت های آموزشی و تربيتی و طلاب، اگر بخواهيم در دو ساحت بحث كنيم شايد به آن نتيجه مطلوب نرسيم اگر امكانش باشد در اين اجلاس به يك ساحت كه آن هم شايد اولويت با ساحت اخلاقی باشد پرداخته شود و تمركز بر اين ساحت باشد بتوانيم به نتيجه مفيدتری برسيم و رد پايان هم يك راهكار عملی را در اختيار مجموعه های آموزشی و تربيتی جامعه قرار دهيم.
اگر مانند اجلاس اول باشد كه صرفا در يك روزی جلسه ای برپا شود و افراد مختلفی كه عموما از مديران مجموعه جامعه كه مرتبط با اين موضوع هستند سخنرانی شود و تا ظهر هم به اين موضوعات ختم شود و بعد هم خداحافظی كنند تا سال بعد و اجلاس بعدی و ديگر بحثی هم در مجموعه جامعه و مديران نباشد خيلی به نتيجه نرسيم طبيعتا يك دبيرخانه دائمی لازم است برای اين كار، كميسيون های تخصصی با حضور استادان مجرب نياز دارد كه به طور فعال و هفتگی جلساتی داشته باشند و در واقع آن جلسات پايانی اجلاس جمع بندی مجموعه نظرات ارايه شده در اين كميسيون هايی كه در طول سال فعال بودند عرضه شود همراه با ارايه راه كارهای عملی مناسب نه صرفا سخنرانی و ارايه ديدگاه و شنيدن و بعد هم ترك كردن جلسه.
اين نكته را هم بايد بگوئيم كه ما متاسفانه در مباحث تربيتی و اخلاقی به طور خاص برنامه ريزی برای هم اساتيد، هم ارايه راه كار عملی و هم ارتباط با اساتيد نداشته ايم و شايد به گونه ای اين مباحث رها بوده اند و يا اينكه مجموعه را به اختيار استاد گذاشته ايم كه در كنار مباحث آموزشی، مباحث اخلاقی و تربيتی را با توجه به ديدگاه خودش و با توجه به اشنائيش مطرح كند كه اگر مطرح كرد تا چه ميزان در جهت اهداف جامعه است با تنوع مليتی و فرهنگی و تا چه ميزان مرتبط نيست كه بحث ديگری است و اگر هم مطرح نكرد شايد كسی به او اشكال نگرفته كه چرا شما بحث های اخلاقی و تربيتی را به تناسب مطرح نمی كنيد.
البته اين جلسات انشاء الله منجر شود به اينكه اين خلايی كه در مجموعه جامعه هست برطر فشود ولی تا به حال متاسفانه وضعيت اين طور بوده كه عملا نه برنامه ای برای اساتيد نداشته ايم و هم ايجاد ارتباط ميان مجموعه معاونت فرهنگی و آموزش نبوده كه با حضور آقای زارعان در هر دو معاونت و جديت و پشتكار ايشان و همكارانشان انشاء الله بتوانيم به اهداف عالی تربيتی دست پيدا كنيم.
نكته ديگر اين كه به نظرم می آيد هنگام جذب و گزينش اساتيد تويه كاملی در مباحث اخلاقی و تربيتی نداريم فلذا اصلا استاد از ابتدا با اينكه بايد در كنار مباحث آموزشی مباحث تربيتی و اخلاقی را هم مطرح كند تا به حال نداشته ايم كه به گونه ای ضعف مجموعه پذيرش و گزينش و ضعف اساتيد ما باشد كه اگر در هنگام جذب آنان را توجيه كنيم می توان گام های مفيد و موثری را برداشت.
موضوع ديگر اينكه ما نسبت به مباحث اساتيد كه در كلاس ها مطرح می شود نظارتی نداريم و به گونه ای منتظر هستيم كه ببينيم استاد چه نكته خاصی را كه شايد موافق اهداف جامعه نباشد مطرح كند تا با ايشان برخورد كنيم و نكاتی را به ايشان بگوئيم در حالی كه اگر مقداری اشرافمان به كلاس های آموزشی بيشتر شود می بينيم اساتيد گاهی نكاتی را می فرمايند كه در راستای اهداف جامعه نيست از اثار منفی و سوئی كه اين اظهارنظرها ممكن است بر روی طلاب داشته باشد برطرف شود.
يك نكته هم توجه به تنوع مليتی و شرايط فرهنگی و اجتماعی طلاب است كه با توجه به شرايطی كه جامعة المصطفی نسبت به ساير مراكز حوزوی دارد قطعا بايد مورد توجه قرار گيرد شايد اين شرايط خاص در ساير مراكز و شهرها نباشد اين تنوع مليتی و شرايط فرهنگی كه ميان طلاب است در انتخاب ساحت ها و برنامه های تربيتی كه برايطلاب داريم قطعا موثر خواهد بود و توجه به اين نكته هم بسيار مفيد است.
نكته آخر توجه به تجارب نهادهای همكار و همسو است كه با توجه به اينكه شايد نهادهای همسو و علمی و بعضا دانشگاهی شايد نسبت به طلاب ايرانی تجربياتی داشته باشند اما اگر قطعا از سوی معاونت تربيتی جامعه از تجربيات آن ها استفاده شود ممكن است نكات مثبتی را كه تجربه شده، مفيد و مثمر ثمر هم بوده بشود با اندك تغييراتی با توجه به تنوع مليتی طلاب اين نكات را در جامعه هم پياده كرد و در اختيار طلاب قرار دهيم.
* بهره مندی از مناسك اجتماعی مانند نمازهای جماعت و ... در ايجاد اين دو ساحت تربيتی؟
برای اساتيد متاسفانه شايد در حد تذكر بوده است كه اگر شما هنگام اذان ظهر به هر دليل از مجموعه خارج می شويد به خصوص در مدرسه امام كه محل خروج اقايان از مقابل مسجد است و طلبه ای كه هنگام نماز به مسجد مراجعه می كند و ما اين همه تاكيد و اصرار داريم كه طلاب در نمازها و به خصوص نمازهای جماعت در اول وقت شركت كنند طبيعتا اگر استاد همزمان به عللی استاد بخواهد از مجموعه خارج شود اين آثار منفی می كذارد و از طرف ديگر هم اگر استادان و همكاران ولواندك هم باشند در نماز شركت می كنند به طور فعال طبيعتا اثار مثبتی را بر روی طلاب هر چند به صورت غير مستقيم دارد اينها شايد در جلسات خصوصی كارمندان و در مجموعه مدرسه گفته شده كه بعضا مورد انتقاد طلاب هم بوده كه اگر شما اين همه تاكيد بر حضور در جلسات ادعيه، نمازهای جماعت و اول وقت داريد پس چرا برخی از استدان و همكاران اهتمام لازم را ندارند كه طبعتا نقطه ضعف مجموعه است كه اگر باشد كه بايد برنامه ريزی منسجمی برای اين موضوع هم باشد.
اين اجلاس و رويكردی كه دارد به نظر می ايد با توجه به فضايی كه از قبل در مجموعه مركز جهانی و جامعه مشاهده می شد كه نسبت به مباحث اخلاقی، تربيتی و عبادی و معنوی خيلی انگيزه ورود نبود و برخی از مسئولان حتی توجيه نبودند كه اين هم می تواند در رشد و تعالی طلاب و استادان حتی همكاران مفيد باشد يا نه شايد توجيه نبودند و شايد توجه كافی به آن نداشتند.
بحمدلله در ساليان اخير و به ويژه با حضور آقای اعرافی يك مقداری شايد زمينه برای مسايل اخلاقی و تربيتی در كنار مسايل آموزشی بيشتر شده است.
* متون آموزشی؟
بعضا هست و می توان استفاده كرد، مثلا در ادبيات كه بنده تدريس دارم ميشود در تمارين كه از آيات و روايات استفاده شده می توان تنها ايه را قرائت كرد و نكته خاص ادبی را گفت و هم می توان در كنارش آن تذكر خاص اخلاقی و تربيتی را هم گوشزد كرد و بحثی را مطرح كرد اين هست نمی توان گفت نيست طبيعتا در مباحث حوزوی هست اما بستگی به استاد دارد كه اصلا توجيه باشد و يا راغب باشد وارد اين بحث شود يا نه اصلا انگيزه و حوصله نداشته باشد يا لازم نداند يا احساس كند اين مباحث متولی خاص خودش را دارد و من بايد تنها نكته ادبی را بگويم ، داريم راهش اين است كه استاد را توجيه كنيم و انگيزه دهيم تا اين مباحث را مطرح كند البته استاد هم ازاد است و می توانند وارد اين مباحث شوند و می توانند نشوند كه به نظر می ايد بخش عمده ای وارد اين مباحث نمی شوند و طبيعتا اگر مجموعه در يك حركن منسجمی جلو برود طبيعتا آثار مثبتی در مجموعه به ويژه برای طلاب خواهد داشت.