صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

بازار

صفحات داخلی

کد خبر: ۱۸۹۶۱۶۱
تاریخ انتشار : ۱۸ اسفند ۱۳۸۸ - ۱۵:۴۰

گروه فضای مجازی: قرآن‌كريم زن را همانگونه می‌بيند كه در طبيعت هست، از اين رو هماهنگی كامل ميان فرمان‌های قرآن و فرمان‌های طبيعت برقرار است.

به گزارش خبرگزاری قرآنی ايران(ايكنا) شعبه مركزی، قرآن‌كريم احياكننده حقوق زن است. قرآن در عصر نزولش گام‌های بلندی به سود زن و حقوق انسانی او برداشت، اما هرگز به بهانه احيای حق زن به‌عنوان انسان و شريك مرد در انسانيت و حقوق انسانی، زن بودن وی را به فراموشی نسپرد.
قرآن‌كريم زن را همانگونه می‌بيند كه در طبيعت هست. از اين رو هماهنگی كامل ميان فرمان‌های قرآن و فرمان‌های طبيعت برقرار است. در واقع زن و مرد دو ستاره‌اند در دو مدار مختلف و هركدام بايد در مدار خود و فلك خود حركت كنند.(1) پس شرط اصلی سعادت هريك از زن و مرد و در حقيقت جامعه بشری اين است كه دو جنس هريك در مدار خويش به حركت خود ادامه بدهند.
آزادی و برابری آنگاه سود می‌بخشد كه هيچكدام از مدار و مسير طبيعی و فطری خويش خارج نشوند. آنچه در هر جامعه‌ای ناراحتی آفريده است قيام بر ضد فرمان فطرت و طبيعت است. عدم توجه به وضع طبيعی و فطری زن، بيشتر موجب پايمال شدن حقوق او می‌شود. اگر مرد در برابر زن جبهه ببندد و بگويد تو يكی و من يكی، كارها، مسئوليت‌ها، بهره‌ها، پاداش‌ها، كيفرها همه بايد متشابه و همشكل باشد. در اين صورت زن در كارهای سخت و سنگين بايد با مرد شريك شود و به فراخور نيروی كارش مزد بگيرد، توقع احترام و حمايت از مرد نداشته باشد، تمام هزينه‌های زندگی خودش را بر عهده بگيرد و در هزينه فرزندان با مرد شركت داشته باشد؛ كه در اين وقت است كه زن در وضع سختی قرار خواهد گرفت، زيرا نيروی كار توليد زن بالطبع كمتر از مرد است و استهلاك ثروتش بيشتر.
هم‌چنين پس با در نظر گرفتن وضع طبيعی و فطری هريك از زن و مرد با توجه به تساوی آنها در انسان بودن و حقوق مشترك انسانها، زن را در وضع بسيار مناسبی قرار می‌دهد كه شخصيتش از بين نرود. پس در زمينه احيای حقوق زن ديدگاهی كه طبيعت را راهنمای خود قرار دهد در نهضت حقوق زن به معنی واقعی موفق خواهد شد.
با توجه به مطالب گفته شده اسلام در مورد حقوق زن و مرد (بر اساس وضع طبيعی زن و مرد) فلسفه خاصی دارد كه با آنچه در چهارده قرن پيش می‌گذشته و با آنچه در جهان امروز می‌گذرد، متفاوت است. اسلام برای زن و مرد در همه موارد يك نوع حقوق، وظيفه و يك نوع مجازات قائل نشده است. پاره‌ای از حقوق و تكاليف و مجازات‌ها را برای مرد مناسب‌تر دانسته و پاره‌ای از آنها را برای زن، و در نتيجه در مواردی برای زن و مرد وضع مشابه و در موارد ديگر وضع نامشابهی در نظر گرفته است.
زن از اين نظر كه انسان است مانند هر انسان ديگر آزاد آفريده شده است و از حقوق مساوی با مرد بهره‌مند است؛ ولی از طرف ديگر زن انسانی است با ويژگی‌های خاص خودش و مرد انسانی است با خاص خودش. چراكه زن و مرد با وجود اينكه در انسانيت برابرند ولی دو گونه انسانند با دو گونه خصلت‌ها و دو گونه روان‌شناسی و اين اختلاف ناشی از عوامل جغرافيايی و يا تاريخی و اجتماعی نيست، بلكه طرح آن در متن آفرينش ريخته شده و طبيعت از اين دو گونگی‌ها هدف داشته است و هرگونه عملی برضد طبيعت و فطرت عوارض نامطلوب به بار می‌آورد پس به اين نكته بايد توجه كرد كه مسائل ديگری هم غير از تساوی و آزادی هست. تساوی و آزادی شرط لازم‌اند نه كافی.
تساوی حقوق زن و مرد از نظر ارزش‌های مادی و معنوی يك چيز است و همانندی و هم‌شكلی چيز ديگر، چراكه تساوی غير از تشابه است، چون تساوی برابری است و تشابه يكنواختی.
آنچه مسلم است اسلام حقوق يكنواختی برای زن و مرد قائل نشده است، ولی هرگز امتياز و ترجيح حقوقی برای مردان نسبت به زنان قائل نيست. اسلام با رعايت اصل مساوات انسان‌ها را درباره زن و مرد با تساوی حقوق بين آن دو مخالف نيست، بلكه با تشابه حقوقی آنها مخالف است.
منبع:
1- سوره مباركه «يس»/ آيه 40