به گزارش خبرنگار خبرگزاری قرآنی ايران(ايكنا) شعبه مركزی، «مرضيه مرادیپر»، دانشجوی كارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی اراك در پاياننامه خود به بررسی «زمينه و موانع استجابت دعا در قرآنكريم و روايات» پرداخته است.
نگارنده با بيان اينكه خواستهاى كه در دعا عرضه مىشود، نبايد مخالف سنتهاى الهى كه خداوند بر پايه حق و حكمت بنا نهاده است باشد، اظهارمیكند: از جمله سنتهاى خداوند اين است كه براى هر يك از انسانها اجلى قرار داده كه در صورت حتمى بودن گريز از آن نيست؛ بنابراين اگر كسى دعا كند خدا عمر بىپايان به او بدهد و يا مريضى را كه اجل حتمى او فرارسيده است، از مرگ برهاند، اجابت چنين خواستهاى به معناى تعطيلى در قانون قطعى الهى و يا ورود استثنا در حريم آن است و اين خود مانع از اجابت دعاست.
وی ادامه میدهد: قرآنكريم در اين باره مىفرمايد: «از آنچه به شما روزى كردهايم انفاق كنيد، پيش از آنكه مرگ يكى از شما فرارسد، آنگاه بگويد: پروردگارا چرا مرگ مرا تا زمانى اندك به تاخير نمىاندازى تا صدقه دهم و از صالحان باشم و هرگز خداوند اجل هيچ كس را وقتى فرارسد، به تاخير نخواهد انداخت».
مرادیپر تصريح میكند: گاهى شخصى كه از ستم ديگران به ستوه آمده عليه ستمگران دعا مىكند و از خداوند انتقام خود را مىطلبد، ولى در همين حال اين شخص به ظاهر مظلوم، به خاطر ستمى كه خود به ديگرى كرده، مورد غضب قرار گرفته است و همين عاملی در عدم استجابت دعا اوست.
وی ادامه میدهد: از حضرت صادق(ع) روايت شده است كه ايشان فرمودند: «هرگاه شخصى مورد ستم ديگرى واقع شود، سپس عليه او از درگاه خداوند تقاضاى انتقام كند، خداوند مىفرمايد: شخص ديگرى هست كه ادعا دارد از سوى تو مظلوم واقع شده و بر تو نفرين مىكند، اگر مىخواهى تا دعاى تو را درباره او و دعاى او را در حق تو به اجابت رسانم وگرنه هيچ يك را برآورده نمىكنم تا از عفو خود شما را بهرهمند سازم» و گاهى هم انسان براى موفقيت خود دعا مىكند در حالى كه بسيارى از اشخاص ديگر كه از دست او دل شكستهاند براى ناكاميش با دل سوزان و اشكريزان دعا مىكنند؛ بنابراين دعا كننده بايد قبل از دعا، ديگران را از خود راضى سازد.
مرادیپر تاكيد میكند: امام صادق(ع) فرمودند: «پدرم همواره مىفرمود كه از ستم به ديگرى بپرهيزيد، زيرا دعاى مظلوم تا آسمان بالا مىرود» و امام كاظم(ع) فرمودند: «دعاى هيچ كس را كوچك نشماريد زيرا درخواست يهودى و نصرانى درباره شما به اجابت مىرسد گرچه درباره خود آنان مستجاب نمیشود.»
نويسنده اظهار میكند: دعاكننده بايد قبل از دعا، ديگران را از خود راضى سازد. از اين رو كفر و عناد نسبت به حق مانع عنايت الهى و مشمول رحمت خاص او گشته و در لحظه انتقام رحمت عام را نيز تغيير مىدهد و هر دعایى حتى تقاضاى حضرت نوح (ع) پيامبر بزرگ خداوند در حق پسر را بىتاثير مىسازد.
وی بيان میكند: يكى ديگر از علل عدم استجابت بسيارى از دعاها اين است كه گروهى از مردم مىخواهند دست از تلاش لازم بردارند و به دعا پناه برند، چنين دعاهایى مستجاب نمىشود و اين يك سنت الهى است.
وی تاكيد میكند: البته عدم استجابت بعضى از دعاها علل و عوامل ديگرى نيز دارد؛ از جمله اينكه بسيار مىشود كه انسان در تشخيص مصالح و مفاسد خود به اشتباه مىافتد، گاه با تمام وجودش مطلبى را از خدا مىخواهد كه به هيچ وجه صلاح او نيست، حتى ممكن است خود او در آينده واقف به چنين امرى بشود، اين درست مانند اين است كه بيمار يا كودك غذاهاى رنگينى از پرستاران خود مىطلبد كه اگر به خواسته او عمل كنند بيماريش افزون مىشود و يا حتى جان او را به خطر مىافكند. در اينگونه موارد خداوند رحيم و مهربان دعا را مستجاب نمىكند و براى آخرت او ذخيره مىسازد.
مرادیپر با بيان اينكه همچنين در روايات اسلامى مىخوانيم كه خوردن غذاى حرام جلو استجابت دعاى انسان را مىگيرد، میافزايد: حديث معروفى كه از پيامبر اسلام(ص) نقل شده شاهد اين مدعى است، مردى خدمتش عرض كرد دوست دارم دعايم مستجاب شود، فرمود: «غذاى خود را پاك كن و از هر گونه غذاى حرام بپرهيز».
وی در ادامه به آيه 172 سوره «بقره» كه خداوند میفرمايد: «یَأَيهَا الرُّسلُ كلُوا مِنَ الطیِّبَتِ وَ اعْمَلُوا صلِحاً إِنى بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ؛ اى پيامبران از غذاهاى پاكيزه بخوريد و عمل صالح انجام دهيد كه من به آنچه انجام مىدهيد آگاهم» را نيز مويد اين مطلب عنوان میكند.
نويسنده در پايان خاطرنشان میكند: به منظور جلب رحمت الهى قلبى لازم است كه سالم از كفر و نفاق باشد و امام صادق(ع) فرمودند: «پدرم همواره مىفرمود كه از ستم به ديگرى بپرهيزيد زيرا دعاى مظلوم تا آسمان بالا مىرود، چراكه قلب وقتى از مرض كفر و نفاق سلامت يافت، شايسته پذيرش رحمت الهى مىشود و مواهب خداوندى به سويش سرازير میشود.»