بخشعلی قنبری، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) درباره آسیبهایی که کتب دینی و قرآنی با آن روبرو هستند، عنوان کرد: متأسفانه در حوزه نگارش کتب دینی و قرآنی، یک موضوع را فراموش کردهایم، و آن اینکه بهایی برای جایگاه قرآن در کتب مربوطه پرداخت نمیشود. این موضوع از آن رو است که در نگارش یک متن که میخواهیم به قرآن منسوب کنیم، اهتمام جدی لحاظ نمیشود.
قنبری در ادامه گفت: برای مثال گاه دیده میشود که درباره یک موضوع پیش پا افتاده، مقالهای به میزان نصف ستون مجلات و روزنامهها نوشته شده است که حدود یک ستون، مأخذ و منبع دارد. این موضوع نشانگر آن است که در نگارش این مقاله، نویسنده به تأمل و بررسی منابع پرداخته است. اما در حوزه نشر دینی میبینیم که اوضاع دگرگون است. برای مثال برای یک کتاب 500 صفحهای، چطور میشود تنها 50 منبع را ارائه کرد و مگر میشود 500 صفحه متن علمی را با ارجاع به 50 منبع مستند کرد؟ این موضوع نشان میدهد که مطالب ارائه شده در کتاب مورد نظر، رونویسی است.
این استادیار دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز در ادامه این مطالب توضیح داد: کافی است نقلقولهای مستقیمی را که در کتاب آورده شده است نگاه کنیم. اگر این موارد حذف شود، باقی مانده مطالب، مباحث معتبری نخواهد بود.
وی گفت: این موضوع نشان میدهد که نویسنده چنین اثری اصلاً در نگارش مطالب کتاب تأمل و تفکر نکرده است؛ زیرا اگر تأمل کرده بود، نوشتههای نویسنده باید از نقلقولهایی که در کتاب آورده شده بیشتر باشد.
نگارش سلسلهوار آیات در کتب قرآنی
استادیار دانشگاه آزاد گفت: در برخی کتابها آیات قرآن به صورت پیوسته در کنار یکدیگر میآید بدون اینکه تحلیلی ارائه شود. اگر قرار است چنین آثاری درباره قرآن منتشر شود، باید سؤال شود که نگارش کتابهایی که به بیان روایات در حوزه دین و معارف قرآن میپردازند، چه جایگاه و دلیلی دارند؟
قنبری با تأکید بر اینکه مشکل حوزه کتاب در بخش دین و معارف قرآن، عدم دقت و توجه به این موضوع است، تصریح کرد: متاسفانه نویسندگان در نگارش کتب دینی و قرآنی تأمل نمیکنند و باید با اظهار تأسف بر این مسئله صحه گذاشت که نویسندگان این دست آثار تعدادشان بسیار است.
وی گفت: برخی نویسندگان اصلاً درباره موضوع کتاب فکر و تأمل نمیکنند و تصور میکنند که نوشتن به این معنی است که آیات و روایاتی را استخراج کنند و آنها را کنار هم قرار دهند. با این رویکرد، دلیل نگارش کتابهایی که درباره آیات قرآن نوشته میشوند چیست؟ زیرا آنها نیز همین کار را انجام میدهند.
قنبری با تأکید بر اینکه نباید در این حوزه دوبارهکاری انجام شود، اظهار کرد: نقطه ضعف کتابهایی که در حوزه دین نوشته میشوند در این است که در رویکرد نگارش متون دینی دچار یک اخلاق نادرست سهلانگاری شدهایم.
وی با بیان اینکه همین موضوع سبب شده است که هر فرد غیرمتخصصی وارد این حوزه شود، ادامه داد: هر فردی نباید به سراغ قرآن و روایات نهجالبلاغه برود و کتاب بنویسد. چنین آثاری نباید از سوی ناشران به چاپ برسند.
لزوم حفظ حرمت قرآن
قنبری همچنین یادآور شد: اگر روایات نهجالبلاغه و آیات قرآن برای نویسنده اهمیت دارد، باید متوجه این نکته باشد که برای حفظ حرمت آن باید تأمل کنیم و در چاپ اثر، عجله نداشته باشیم.
وی با اظهار تأسف از اینکه اگر بخواهیم سطحیترین آثار را در میان حوزههای مختلف پیدا کنیم، متاسفانه به آثار حوزه نشر دینی برمیخوریم، گفت: این موضوع جای تأسف دارد و نشان میدهد که نویسندگان در این حوزه و برای مطالبی که در کتاب خود ارائه میکنند، اهمیت لازم را قائل نیستند.
قنبری با بیان اینکه اگر کالایی در حد و اندازه ضعیف تولید شود، باعث بدنامی کارخانه میشود و مخاطبان خود را از دست میدهد، تصریح کرد: این رویکرد در حوزه نشر نیز به صورت مشابه وجود دارد؛ بنابراین وقتی علاقهمندان به کتب دینی و ادبیات دینی به آثار این حوزه رجوع میکنند و آثار جدی در این باره نمیبینند، دیگر به این آثار رجوع نمیکنند.
وی به داستانهایی که برگرفته از متون دینی ایرانی نوشته میشوند، اشاره کرد و افزود: داستانهایی که نوشته میشوند، با داستانهایی که نویسندگان برجسته غربی مینویسند قابل قیاس نیستند. این موضوع باعث ناراحتی است که مثلا یک نویسنده نیهیلیست غربی رمانی مینویسد که چنان جذاب است که خواننده را تا پایان داستان میکشاند. اما داستانهایی که درباره قرآن کریم و روایات دینی نوشته میشوند، ضعیف و سست است. وقتی نویسنده داستانی مینویسد که از ابتدای آن، انتهای داستان مشخص است، چه انگیزهای برای مخاطب باقی میماند که ادامه داستان را بخواند.
ضرورت توجه نویسندگان به آبروی دین و قرآن
قنبری همچنین به حوزه پژوهش اشاره کرد و گفت: در این حوزه نیز وضعیت به همین منوال است. به آثار شاخص نویسندگان قدیمی این حوزه که نگاه میکنیم، میبینیم که چه تأملاتی در کتاب گنجانده شده است. اگر خواننده واقعاً اهل پژوهش باشد، میخواهد که این مطالب را ادامه دهد و به مطالعه بیشتر بپردازد؛ زیرا کتاب، حرف تازه و استنباطهای جدید دارد و کتاب از سازماندهی مناسبی برخوردار است.
وی اظهار کرد: در مقابل این آثار، کتابهای جدیدی که توسط ناشران به چاپ میرسد آنها را بدنام میکند. اگر بخواهیم این اثر را ویرایش کنیم، یک سوم کتاب دستکم حذف میشود که نشان از عدم تأمل دارد.
قنبری در پایان گفت: ادبیات دینی ما به دلیل عدم تأمل دچار ضعف شده است و نویسندگان با توجه به اینکه آبروی دین، نهجالبلاغه و قرآن در میان است، باید به این مسئله بیشتر توجه کنند.