به گزارش کانون خبرنگاران نبأ وابسته به خبرگزاری ایکنا، سیدیحیی یثربی، استاد فلسفه وعرفان اسلامی در خصوص جایگاه جهاد در قرآن کریم ضمن اشاره به تأکید قرآن بر واژه جهاد اظهار کرد: برای توضیح جایگاه جهاد در نظام اسلامی و در قرآن کریم یک بیان نقلی میتوانیم از آیات و روایات داشته باشیم و یک تحلیل عقلی. برای بیان نقلی که جایگاه جهاد را مشخص میکند کافی است که علاقهمندان در قرآن کریم کلمه جهاد و جاهد و مشتقات آن را جستوجوکنند و ببینند که چقدر روی این کلمه تأکید شده است.
«ایمان، هجرت و جهاد»
وی ادامه داد: در صدر اسلام و در دوران نبوت رسول اکرم(ص) تا فتح مکه بیشتر روی سه مسئله تأکید میشد «ایمان، هجرت و جهاد»، اما بعد از فتح مکه معنای هجرت کمرنگ شد و جهاد همچنان به قوت خود باقی بود.
دکترای فلسفه و عرفان اسلامی با بیان اینکه کسانی که به جهاد نمیروند در واقع به خود آسیب میزنند، عنوان کرد: قرآن در مورد مجاهدان دهها آیه دارد و درباره ارزش جهاد و سستی نکردن درباره جهاد و سرانجام مجاهدین در نزد خداوند اشارات فراوانی داشته است و حتی در یک مورد جهاد را عامل عزت میداند و با توجه به این امر، کسانی که به جهاد نمیروند و هزینهای در راه خدا نمیدهند در اصل به عزت خود و جامعه خود آسیب میزنند.
این پژوهشگر قرآنی در بیان جایگاه نقلی جهاد اظهار کرد: در بیان نقلی جایگاه جهاد روایات زیادی هم وجود دارد. عدهای از مسلمانان با نازل شدن آیههایی درباره اینکه کسانی که سرگرم لذات دنیوی هستند در آخرت بیبهره میمانند؛ تصمیم گرفتند که به اصطلاح امروز ترک دنیا بکنند و در منزل یکی از اصحاب پیامبر(ص) به نام عثمان بن مظعون جمع شدند و تصمیم گرفتند که به ریاضت بپردازند و زندگی خود را با سختی و کم خوردن و کم خوابیدن و فارغ از زن و فرزند بگذرانند و شب و روز مشغول عبادت و مناجات باشند.
وی ادامه داد: پیامبر اکرم(ص) وقتی از این تصمیم باخبر شد همه آنها را در مسجدی جمع کرد و به آنها گفت در دین من رهبانیت و ترک دنیا (که در مسیحیت بدعت گذاشتهاند) وجود ندارد. شما به جای ترک دنیا و ریاضت مأمور به جهاد و مبارزه هستید و ریاضت شما مبارزه در راه خداوند است. این حدیث هم بسیار معروف است که : «لا رهبانیة فی الاسلام؛ در اسلام رهبانیتی نیست.» لذا این همه آیه و این حدیث معتبری که در میان تمام اهل سنت و شیعه مورد توجه است نشاندهنده جایگاه جهاد در دین اسلام است.
تحلیل جایگاه عقلی جهاد
این استاد دانشگاه همچنین در تحلیل جایگاه عقلی جهاد گفت: در تحلیل عقلی جهاد و در فلسفه جهاد میشود به چند نکته اشاره کرد و آن اینکه انسان بر اساس عقل و اندیشه میتواند زندگی خود را اداره کند اما همین انسان بارها گرفتار خطا میشود و بارها نیز به خاطر هوا و هوس عمدا بر خلاف عقل عمل کرده و از نفس خود تبعیت میکند.
یثربی تأکید قرآن را بر پرهیز از هواپرستی دانست و تصریح کرد: انبیای الهی(ع) برای این آمدند که در حرکت انسان به سوی زندگی درست دست او را بگیرند و از او پشتیبانی کنند تا انسان عقل خود را به کار بگیرد و دچار تبعیت از نفس نشود. تأکید قرآن بر این است که ما میخواهیم شما پیرو هوا و هوس نباشید و در کل خداپرستی در مقابل هواپرستی است.
وی افزود: پس در این جا هم ما در تهدید دشمنی هستیم در درون خودمان که ممکن است جامعه را به فساد بکشد و ما مسلمانان باید حریف هوا و هوسهای نفسانی باشیم و این تنها از طریق مبارزه و جهاد امکانپذیر است. از این جاست که گفتهاند جهاد بر دو قسم است. یکی جهاد با دشمن درونی و دیگری جهاد با دشمن بیرونی.
استاد فلسفه و عرفان اسلامی در ادامه با اشاره به جهاد درونی و بیرونی عنوان کرد: اگر ما با صهیونیسم و امپریالیسم آمریکا مبارزه میکنیم میشود مبارزه بیرونی اما اگر با نفس و تمایلات نفسانی خود مبارزه کنیم این هم جهاد است اما جهاد با دشمن درونی. برای مثال آن مسئولی که دزدی میکند آمریکا و اسرائیل به او فرمان دزدی نداده است بلکه این هوا و هوس خود اوست که او را وادار میکند که به امانت مردم خیانت کند و در حد یک حیوان سقوط کند. پس در اسلام همیشه جهاد داریم و اگر روزی تمام کره زمین مسلمان شدند و دیگر دشمن بیرونی نداشتیم، در همان حال جهاد با دشمن درونی اهمیت بیشتری پیدا میکند. چرا که انسان تا در رفاه باشد و خیالش راحت باشد زودتر دچار تهدید نفس میشود.
تا دشمن درونی را سر جای خود ننشانیم نمیتوانیم با دشمن بیرونی به جهاد بپردازیم
این پژوهشگر قرآنی با بیان اینکه تا دشمن درونی را سر جای خود ننشانیم نمیتوانیم با دشمن بیرونی به جهاد بپردازیم، گفت: جوانان ما در جبهه جنگ کمتر دچار لغزش میشدند اما برخی از افراد وقتی برگشتند و به مقام و جاه دنیا رسیدند خطر جاهپرستی و دنیاپرستی آنها را تهدید کرد و ما در حال حاضر بیش از جهاد با دشمن بیرونی به جهاد با دشمن درونی نیازمندیم، چرا که تا دشمن درونی را سر جای خود ننشانیم نمیتوانیم با دشمن بیرونی به جهاد بپردازیم و ذرهای لغزش مثلا با یک جاسوسی، خودفروشی، تنبلی، حیلهگری و نیرنگ تمام تلاشها به هدر میرود.
یثربی تصریح کرد: بنابراین در جهان اسلام جهاد جایگاهی دارد در حد ایمان به خدا و روز جزا و این جهاد در صورتی که با دشمن بیرونی طرف باشیم مسئلهای است که با عزت و بقای ما سروکار دارد و اگر به جهاد با دشمن نپردازیم کل هستی ما از بین میرود. مانند جنگ تحمیلی و دفاع مقدس که فداکاری و ایثار جوانان ما توانست کشور را از خطر تهدیدهای شرق و غرب و خطر سقوط نجات دهد و این ارزش جهاد است.
این مؤلف کتب قرآنی در ارتباط با دستورات اسلام در امر به جهاد اظهار کرد: مسلما جهاد همان جنگ است و در هر جنگی کشت و کشتار وجود دارد اما اسلام به ما دستور نمیدهد که برای تحمیل عقیده بر دیگران جهاد کنید و اگر هیچ آیه و حدیثی هم در این باره نباشد همین کافی است که اسلام کار پیامبر(ص) را ابلاغ پیام میداند و پیامبر را تنها مأمور این کرده است که پیام خدا را به مردم برساند. هر کس ایمان آورد پاداش خود را میگیرد و هر کس کفر ورزید جزای خود را میبیند.
یثربی با ذکر مثالی ادامه داد: مثلا انسان در شهر و خانه خود نشسته است و یک قدرتی به خاطر نادانی و کشورگشایی و مسائل دنیوی به او حمله میکند و به این صورت است که اکثر جهادهای ما جنبه دفاعی دارد یا جنبه رفع مانع. و یا مثلا من کاری جز ابلاغ پیام ندارم اما یک شخصی جلوی مرا میگیرد و میگوید که نمیخواهم این ابلاغ به مردم برسد و ما باید این سد را از پیش پای جامعه برداریم. ما میخواهیم موانع تبلیغ اسلام را از جلوی راه برداریم نه اینکه ملتی را بکشیم که بیایند و مسلمان شوند و اصلا چنین چیزی در اسلام وجود ندارد.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه در دین اکراه نیست، گفت: در قرآن بارها گفته شده است که در دین اکراه نیست و اینکه پیامبر(ص) را تنها مذکر میداند و میگوید تو بر مردم سلطه نداری و تنها باید پیام را برسانی. بارها در قرآن تکرار شده است که بر تو و دیگر پیامبران وظیفهای جز ابلاغ پیام نیست.
وی تصریح کرد: در ارتباط با آیه 5 سوره توبه هم حتی در مورد ارتداد که گفته است بکشید بیشتر جنبه سیاسی آن روزها را در بر میگیرد. مرتد کسی نبود که از روی عقل و اندیشه اسلام را رها کند بلکه کسی بود که از اردوگاه مشرکان به مدینه میآمد و به دروغ تظاهر به مسلمان بودن میکرد. مدتی با مسلمانان نشست و برخاست میکرد و برمیگشت و پشت سر آنها داستانهایی میساخت و به دروغ بدگویی میکرد و خداوند با این آیه میخواست جلوی این فتنهها را بگیرد. اما در مورد اتفاق مکه در اول سوره برائت هم آمده که اینها پیمانی برای همکاری با هم داشتند و قرار بر جنگیدن نبود و مشرکان پیمان را شکستند و تعدی و تجاوز کردند و به مسلمانان هم اجازه داده شد که در برابر اینها به کارزار بپردازند.
دکترای فلسفه و عرفان اسلامی در نقل جریان صلح حدیبیه گفت: پیامبر(ص) یک سال پیش از جریان فتح مکه در صلح حدیبیه و در حدیبیه که محلی در نزدیکی مکه است تا این حد صلح کردند که اگر از مشرکان کسی به مدینه فرار کرد او را به آنها تحویل بدهند اما اگر از مسلمانان کسی به مکه فرار کرد اهل مکه میتوانند او را تحویل ندهند. از غذا پسر همان کسی که پیمان صلح را بسته بود مسلمان شد و فرار کرد و به مسلمانان پناه برد و پیغمبر او را به پدرش تحویل داد.
وی ادامه داد: بنابراین پیامبر(ص) در این عهدنامه بزرگترین امتیازات را به کافران داد تا جنگی صورت نگیرد و حتی آنقدر این امتیازات زیاد بود که مسلمانان نسبت به پیامبر بیاحترامی کردند و با او برخوردهای توهینآمیز و تند داشتند. برخی حتی تا روز مرگ خود به خاطر آن بیاحترامیها نگران بخشش پیامبر(ص) بودند. اما با تمام این امتیازها آنها خیانت کردند و پیمان شکستند و هر عقل و منطقی در چنین شرایطی حکم میکند که باید جلوی خیانت را گرفت و این آیه نازل میشود.
یثربی در ارتباط با آیه 5 سوره توبه اظهار کرد: حتی در مورد آیهای با آن شدت و حدت(آیه 5 سوره توبه) دیده نمیشود که در فتح مکه مردم را جمع و قتلعام کنند. پیغمبر هزار جور برنامهریزی کرد که کسی کشته نشود. با ابوسفیان که رئیس مشرکان بود در خارج از مکه دیداری کرد و خانه او و اهالی مکه را خانه امن قرار داد. فرمود که هر کس در خانه خودش بماند و در خانه ابوسفیان بماند ما با او کاری نداریم و حتی به خانه خدیجه که خانه خودش بود هم نرفت و در بیرون مکه چادر زد. تأکید بر این است که پیامبر به عنوان یک فاتح حاضر نیست به هیچ شخصی آسیب برساند.
این پژوهشگر قرآنی با اشاره به روایاتی از جریان فتح مکه تصریح کرد: در ورود به مکه یکی از یاران پیامبر فریاد زد که ما برای انتقام آمدهایم و پیغمبر حضرت علی(ع) را صدا کردند و گفتند برود پرچم را از دست آن شخص بگیرد و به پسر او بدهد و بگو که فریاد بزنید که ما برای مهربانی و برادری و دوستی آمدهایم. در عین حال در فتح مکه برای 17 نفر حکم مرگ داد و گفت که اینها را هر کجا یافتید بکشید و گفت اگر رفتند و خود را به پیراهن کعبه که بزرگترین پناهگاه بود هم پیچاندند آن را باز نکنید چرا که ممکن است فرار کنند و همان داخل آنها را بکشید. اما بعد از فتح مکه 14 نفر از آنان به خدمت پیامبر رسیدند و آنها را بخشید از جمله قاتل حمزه و هند جگرخوار را. با این که شهادت حمزه کمر مسلمانان را شکسته بود پیامبر آنها را عفو کرد. پس دیگر چه جنگ و خونریزی؟ بله تهدید میکند چرا که تهدید سازنده است اما هدف اصلی اسلام هدایت است نه کشت و کشتار.
همنشینی واژههای قتال و جهاد
یثربی در ارتباط با همنشینی واژههای قتال و جهاد گفت: قتال و جهاد که در قرآن آمدهاند هیچ تفاوتی با هم ندارند و در جهاد مقداری تلاش تزریق شده است، همانگونه که قتال هم همان تلاش در جنگیدن است.
این استاد دانشگاه در ارتباط با جنگ ایران و عراق عنوان کرد: در ارتباط با جنگ ایران و عراق بدون تردید یک تحلیلگر وارد که اطلاع کافی از وضع جهان داشته باشد میداند که این جنگ را ما آغاز نکردیم و این جنگ به ما تحمیل شد. از شروع این جنگ هدفهای بزرگی داشتند از سقوط نظام اسلامی گرفته تا تقسیم کشور و تصرف مناطق نفتخیز و دهها برنامه و هدف دیگر.
یثربی با بیان اینکه دشمنان فتح ایران را دو روزه میسر میدانستند اظهار کرد: از نظر تحلیلگران سیاسی این جنگ در آن شرایط داخلی برای ما بسیار سخت بود. چراکه ما ارتشی داشتیم که با انقلاب از هم پاشیده بود و تصورها بر این بود که نظامیان از این انقلاب ناراضی هستند. بنابراین با کشوری طرف بودند که قدرت نظامیاش از هم پاشیده و در شرایط بحرانی ممکن است به عنوان یک ستون پنجم وارد میدان بشود و با دشمن همکاری کند. کشوری که سازمان امنیتش از هم پاشیده و هیچ اطلاعاتی از پیچیدگیهای جنگ ندارد و این سازمان امنیت هم ممکن است بلافاصله خود را سازماندهی کند و با دشمن همکاری کند. لذا دشمنان فتح ایران را دو روزه میسر میدانستند و برنامهریزی برای فتح ایران را ساده میدانستند و این جنگ با بهانهجوییهایی از ما آغاز شد.
پیروزی در جنگ را مرهون تلاشهای علاقهمندان به اسلام و امام هستیم
این پژوهشگر پیروزی در جنگ را مرهون تلاشهای علاقهمندان به اسلام و امام دانست و گفت: اما ما این جنگ را مدیون مردم و علاقهمندان اسلام و امام هستیم که به سرنوشت عراق و لیبی و افغانستان و اینها دچار نشدیم وگرنه چه بسا که این جنگ 50 سال دیگر هم تمام نمیشد و قسمتی یا تمام کشور را هم از دست میدادیم.
وی افزود: من هیچ ملاحظهای در بیان مسائل سیاسی ندارم و باور دارم که دو چیز جلوی این اتفاق را گرفت و در هیچ صورتی قابل انتقاد نیست یکی این اصل انقلاب اسلامی است که آروزی تمام مردم اسلام بود و امام این کار را برای مردم انجام داد و حالا بعد از آن اگر کسی دزدی میکند و خلافی انجام میدهد نباید به پای امام گذاشت و دومین مسئله بسیجیان و جوانانی است که با ندای امام به جبههها رفتند. 50 هزار نفر نیاز داشتیم، 300 هزار نفر آمدند. 200 هزار نفر نیاز داشتیم یک میلیون نفر آمدند. آنهایی که به جبهه رفتند با لبخند رفتند و آنهایی که جا نبود و برگشتند با چشم گریان برگشتند که چرا نتوانستهاند بروند و منتظر فرصت ماندند.
یثربی با اعتقاد بر اینکه ایران هویت خود را مدیون مجاهدان و شهداست، عنوان کرد: اینها صادقانه به جبهه و جنگ رفتند و بدون توقع هیچ مزد و پاداشی ازجانب مسئولان مملکت از همه چیز خود گذشتند و مثلا روی کودک نوزاد خود را بوسیدند و به قصد شهادت به جبهه رفتند و جان خود را در راه خداوند و اسلام دادند. اگر کسی حتی به اسلام و خدا هم اعتقاد نداشته باشد نمیتواند تلاش این جوانان را نادیده بگیرد زیرا که ایران به تمامی هویت خود را مدیون ایثار آن جوانان است.
دکترای فلسفه و عرفان جهاد جوانان را ناشی از تأثیرات کلام قرآن در آنان دانست و تصریح کرد: در این مسیر اصل تأثیری که در ذهن و روح جوانان وجود داشت مربوط به ایمان آنها و کلام قرآن بود. آنها امام خمینی(ره) را به عنوان یک انسان معمولی دوست نداشتند و اگر به او لبیک میگفتند به خاطر ایمان او بود و به این دلیل بود که در راه قرآن عمل کرد و در اصل به خاطر جهادی که قرآن به مسلمانان فرمان داده بود به جبههها میرفتند و تماما بر اساس تعالیم قرآنی بود که از اوایل انقلاب به گوش جوانان ما خوانده شده بود و آنان آماده بودند.
یثربی در پایان در ارتباط با جایگاه شهیدان در قرآن کریم گفت: در مورد جایگاه شهیدان در قرآن همین بس که خداوند میفرماید «کسانی که در راه خدا و در جهاد کشته میشوند نگران مرگ خود نباشند چراکه زندهاند و در نزد خداوند از روزی و نعمت برخوردارند».
*حدیثه سوختانلو