به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، شاید در سالهای اخیر، آنچه که توجه نویسندگان نوقلم را به خود جلب میکند، این باشد که نگارش در حوزه ادبیات داستانی انقلاب و دفاع مقدس، برخلاف دیگر گونههای ادبی آسانتر بوده و ثمرات آن را زودتر میتوان دید.
بسیاری از نوقلمان و حتی افرادی که اثری از آنها در این حوزه به چاپ رسیده است، تصوری این چنین دارند و از این رو به سوی نگارش چنین آثاری روی میآورند. حال آنکه باید متوجه نکات ریزی که لازم است در این حوزه رعایت شود، باشند تا مبادا دچار چالش و آسیب شوند و به جریانهایی که نباید، راه پیدا کنند.
احمد شاکری از جمله نویسندگانی است که سالها در کنار عضویت در انجمن قلم، به نگارش کتب دفاع مقدس و انقلاب میپردازد. در این حوزه نکاتی از دیدگاه این کارشناس حوزه نشر دفاع مقدس بیان میشود که در زیر آنها را میخوانیم؛
به اعتقاد این محقق و خالق کتب دفاع مقدسی، نویسنده ادبیات داستانی انقلاب باید بر روابط و ارتباطاتی که در این حوزه گسترده شده و حاکم است، اشراف داشته باشد. این نگاه مضاف بر آن است که نویسنده باید توانایی نگارش مطلوب در این حوزه را داشته باشد.
اگر چنین رویکردی مطرح نباشد، ممکن است نویسنده در مسائل مختلف متضرر شود و حتی دچار تحول معکوس نیز بشود و نه تنها روند رو به رشدی نداشته باشد، بلکه در راستای این جریان سقوط کند.
در این حوزه به میزانی که در عرصه ادبیات دفاع مقدس اثر تولید شده است، در حوزه ادبیات داستانی انقلاب، نویسندگان به خلق اثر نپرداختهاند. از نظر کیفی هم این نوع از ادبیات، گونهای معادل ادبیات داستانی دفاع مقدس است، بلکه ادبیات روایی دفاع مقدس، پیشگام ادبیات روایی کل کشور است.
البته نباید چالشهای جدی را که در این عرصه وجود دارند از نظر دور داشت؛ با توجه به اینکه ادبیات انقلاب به این حوزه ورود پیدا کرده است و چالش موجود در این باره میتواند در حکم یک تهدید باشد که آن دچار شدن به معناباختگی است.
معناباختگی همان است که طی دهه 70 شاهد شکلگیری آن در ادبیات سیاه دفاع مقدس بودیم. معناباختگی به آن معناست که کسانی که نویسندگان دهه 60 را متهم به شعاری نوشتن میکردند و ادعا داشتند که در دهه 70 و 80 واقعی مینویسند، کار را به انکار موضوعات قدسی کشاندند.
در این باره، نویسندگان مدعی ادعای اشتباهی بر این مبنا داشتند که دوران حماسه به پایان رسیده است و نوشتن آثاری که در این حوزه خلق میشوند، محلی از اعراب ندارد. حال آنکه اگر این دوران به پایان رسیده است، تکفیریهای داعش در عراق و سوریه چه میکنند؟
از سویی، ادبیات سیاه دفاع مقدس به عنوان ادبیاتی که در این کشور تولید شده است، چه نسبتی با مخاطب مسلمان و جهانی خودش برقرار میکند؟ به قطع و یقین چنین ادبیاتی نمیتواند هیچ کسی را برای دفاع از شرف، ناموس و دینش حرکت بدهد.
متاسفانه قرابت خیلی چشمگیری بین ادبیات سیاه دفاع مقدس یا ضد دفاع مقدس و ادبیات داعشی وجود دارد. ادبیات ضد دفاع مقدس و سیاه، ادبیاتی سرشار از خشونت، تردید و شک است که ایمان، حلقه مفقوده آن به شمار میرود.