صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

بازار

صفحات داخلی

کد خبر: ۲۶۲۵۱۸۳
تاریخ انتشار : ۰۳ دی ۱۳۹۳ - ۰۸:۱۳
محمود حکیمی:

گروه ادب: پژوهشگران قرآنی کشورمان با اشاره به آیه «فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ» تأکید کرد: از فواید قصص قرآنی فرو بردن انسان در تفکر و تجزیه و تحلیل موضوعات و رسیدن به یک شناخت درست است.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، همه افرادی که به قصه‌گویی و شنیدن یا خواندن آن علاقه‌مند هستند، می‌دانند که جذابیت هر قصه، سبب جذب مخاطبان می‌شود؛ حال اگر این قصه‌ها مربوط به پیامبران و داستان‌هایی باشد که از قرآن کریم نقل شده است، شیرینی آن را دوچندان می‌کند.
ولی آیا اهداف قصص قرآن صرفاً این است که به واقعیت‌هایی که در گذشته اتفاق افتاده‌اند و اکنون در آیات قرآن کریم در دسترس ما قرار دارند، سرگرم شویم یا هدف متعالی دیگری دارد؟
برای پاسخگویی به این سؤال و بررسی ابعاد مختلف داستان‌های قرآنی با محمود حکیمی، پژوهشگر و مترجم قرآن گفت‌وگو کرده‌ایم که متن آن را در زیر می‌خوانید.
ـ شما در بسیاری از آثار خود از خوانندگان آثارتان که بیشتر نوجوانان و جوانان هستند، خواسته‌اید که برای شناخت هر چه بیشتر جهان هستی قرآن بخوانند تا مفاهیم آیات را درک کنند. عامل اصلی چنین توصیه‌هایی به خوانندگان چیست؟
عوامل بسیاری در علاقه‌مند کردن من به قرآن کریم مؤثر بوده‌اند. در خاطرات خود نوشته‌ام که زنده‌یاد جلال حکیمی، پدرم از دوران کودکی من را به هیئت‌های دینی می‌برد. در این هیئت‌ها معمولاً ساعتی به آموزش قرآن اختصاص داشت.
می‌توانم بگویم که هیئت‌های دینی در تهران نقش مهمی در آموزش قرآن دارند، اما در بزرگسالی از زمانی که مشترک مجله درس‌هایی از مکتب اسلام شدم و از سال 1347 که به زمره نویسندگان این نشریه پیوستم، مطالعه تفسیرهای قرآنی آیت‌الله العظمی سبحانی در مکتب اسلام تاثیر فراوانی بر روی من داشت و بر عشق و علاقه من به قرآن کریم افزود. از این رو متوجه این نکته شدم که آموزش قرآن می‌تواند مخاطبان را به درک بهتری از این کتاب‌ها برساند.
ـ شما قبل از انقلاب اسلامی بیشتر داستان‌های دینی می‌نوشتید، اما بعد از انقلاب بیشتر کتاب‌های تاریخی می‌نویسید و کتاب‌های تاریخی شما با شمارگان بسیار بالا منتشر می‌شوند. همچنین بخشی از آثار تاریخی و داستانی شما را «قصه‌های قرآن» تشکیل می‌دهند. اکنون این پرسش مطرح است که قرآن کریم که در واقع کتاب تربیتی و انسان‌ساز است، چگونه به تاریخ و داستان می‌پردازد؟
همه می‌دانیم که محصول زندگی چیزی جز تجربه نیست و داستان‌های پیشینیان مجموعه‌ای از پرارزش‌ترین تجربه‌‌هاست. در واقع بازگو کردن تجربه‌ها موجب تکامل فکر و اندیشه انسان می‌شود. قرآن کریم برای عبرت و پندآموزی، ارزش‌ها و ضدارزش‌هایی را که در تاریخ رخ داده، بازگو می‌کند.
ـ از دیدگاه یک مورخ، شما عقیده دارید که بهتر است وقایع تاریخی را به صورت داستان، قصه و رمان بخوانیم. علت آن چیست؟
قصه و داستان به عقیده من از آغاز تمدن بشری بهترین ابزار برای انتقال اندیشه بوده است. مطالعه تاریخ گذشتگان به ما نشان می‌دهد که آنچه از سرگذشت جوامع انسانی و شخصیت‌ها در ذهن انسان باقی مانده، بیشتر رنگ و لعاب داستانی داشته است.
خداوند یکتا نیز در قرآن مجید از این قالب به بهترین نحو برای بیان اهداف خود استفاده کرده است. به تعبیری، گوینده اصلی این داستان‌ها خداوند است و مفسران و شارحان آنها پیامبر(ص)، ائمه اطهار(ع) و راسخان در علم هستند.
البته داستان‌های قرآن، قصه صرف نیست، بلکه آیینه تمام‌نمای مفاهیمی چون آموزش و هدایت است که در قالب قصه از جانب خداوند به پیامبر اکرم(ص) وحی شده است.
ـ قصه‌های قرآنی چه تأثیری بر اجتماعات انسانی داشته است؟
تاریخ بشری نشان داده است که ملت‌ها و اقوامی که با شیوه‌های زندگی پیامبران الهی آشنا شدند و زندگی آنان را سرمشق قرار دادند، توانستند آزادگی و شکوفایی خلاقیت‌ها را در خود و اطرافیان خود رشد دهند. قصه‌های قرآنی در اصل معلم انسان‌ها هستند.
ـ از دیدگاه شما اهداف نهضت‌های پیامبران در کدام آیه از قرآن مجید بیشتر مطرح شده است؟
خداوند در سوره مبارکه هود، آیه 120، خطاب به پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید «وَ کُلاًّ نَقُصُّ عَلَیْکَ مِنْ أَنْباءِ الرُّسُلِ ما نُثَبِّتُ بِهِ فُؤادَکَ وَ جاءَکَ فی هذِهِ الْحَقُّ وَ مَوْعِظَةٌ وَ ذِکْری لِلْمُؤْمِنینَ » به این معنی که «ما از سرگذشت‌های پیامبر همه‌گونه برای تو حکایت می‌کنیم تا قلبت را به آن استوار گردانیم و در این طریق حق بر تو روشن شود و برای اهل ایمان پند و یادآوری باشد.»
ـ در این آیه چه مواردی بیان شده است؟
در این آیه چهار هدف بیان شده است؛ قوت قلب، روشن شدن راه حق، پند و یادآوری. و در سوره مبارکه اعراف، آیه 176 آمده است: «فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ». به این معنی که «قصه را بگو، شاید به اندیشه فرو روند».
پس می‌بینیم که یکی دیگر از فواید قصص قرآنی فرو بردن انسان در فکر و تجزیه و تحلیل هر موضوع و رسیدن به یک شناخت درست است.
ـ شما مهمترین ویژگی قصص قرآنی را در چه می‌دانید؟
در این باره باید به گفتار افرادی رجوع کرد که سال‌ها به پژوهش در قرآن کریم مشغول بوده‌اند. یکی از آن بزرگمردان، زنده‌یاد آیت‌الله معرفت بود که در این زمینه زحمات بسیار کشید.
وی در بخشی از مقاله «نقش قصه در انتقال مفاهیم» نوشت که «...از ویژگی‌های قرآن در بیان داستان نقل گزینشی آن است. یعنی هیچ داستانی را به طور کامل نقل نمی‌کند، بلکه به گونه گزینشی و قسمت‌هایی را که با هدف اصلی کلام مرتبط است، بیان می‌کند.
قرآن یک کتاب تاریخی یا داستانی نیست و صرفاً کتاب هدایت و ارشاد است. قرآن برای عبرت و پندآموزی، ارزش‌ها و ضدارزش‌هایی را که در تاریخ رخ داده بازگو می‌کند تا تجربه‌های تلخ تکرار نشود و ضدارزش‌ها جای ارزش‌ها را نگیرد.
بنابراین در نقل داستان‌ها به همان اندازه که حامل پیام است، اکتفا نمی‌کند و هیچ داستانی را به طور کامل نقل نمی‌کند.
آیت‌ا‌لله العظمی ناصر مکارم شیرازی هم در تفسیر نمونه (جلد نهم، صفحه 307) در این باره می‌گوید که «قرآن در بیان تاریخ و داستان بهترین راه را از نظر تعلیم و تربیت پیموده است، مخصوصاً با توجه به این نکته که قرآن در هیچ مورد به ذکر وقایع تاریخی به طور برهنه و عریان نمی‌پردازد، بلکه در هر گام از آن نتیجه‌گیری کرده، بهره‌بردای و تربیت می‌کند.»