به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) شعبه اروپا، آیتالله رمضانی در خطبههای نماز جمعه، دیروز، 10 بهمنماه، در این باره گفت: حقوق بشر در اسلام متکی بر اصولی است که برای همه آن اصول دلیل و استدلال وجود دارد؛ این اصول باید در محل مناسب خود به طور مفصل مورد بحث قرارگیرد و ما این اصول که در اصطلاح به آنها اصول موضوعه گفته میشود را مورد بحث قرار نمیدهیم، ولی گزارشی مختصر از آنها بیان کرده تا ارتباط میان مباحث روشنتر و منطقیتر باشد.
خلقت، نظامی معنادار
یکی از اصول موضوعه که حقوق بشر اسلامی بر آن متکی است آن است که جهان و انسان در یک نظام توحیدی معنادار آفریده شده و هیچ چیز در این نظام عبث و بیهوده آفریده نشده است.
دلیل اینکه همه موجودات برای مقصود و غرضی آفریده شدهاند آن است که آفریننده همه این موجودات خدای علیم و حکیم است که هر چیزی را بر اساس حکمت میآفریند. ازاین رو خلقت و آفرینش هر موجودی در نظام احسن است؛ به این معنا که هر موجودی با توجه به علم مطلق و محیط خداوند متعال به همان شکلی که بایسته و شایسته است آفریده شده است.
اراده خلقت بر اساس تربیت الهی
از جمله اموری که به عنوان «اصل موضوعی» پذیرفته شده این است که نظام هستی با تربیت خدای متعال مدیریت میشود و در حقیقت رب نظام هستی، همان خالق و آفریننده نظام حکیمانه است؛ بنابراین خدای متعال رب و پروردگار همه عوالم هستی است و هیچ چیز از ربوبیت حقتعالی خارج نیست. در نتیجه انسان به عنوان یک مخلوق احسن و یا برترین مخلوق، با ربوبیت خدای متعال به هستی خود ادامه میدهد.
البته نظام توحیدی اینگونه اقتضا و حکم میکند که هر موجودی از جمله انسان هم درآفرینش وهم در بقاء و دوام هستی خود، به حق تعالی تکیه کرده و به رب مطلق نیازمند است
نتیجه دو اصل پیشین این خواهد بود که هر قاعده و ضابطه تکوینی درباره هر موجودی، بر اساس حکمت حکیمانه خدای متعال استوار است؛ البته اینکه ما به حکمت برخی موجودات پی نبردیم به این معنا نیست که آنها دارای حکمت نباشند؛ بلکه در جای خود ثابت شده که هر پدیدهای دارای حکمت و غایتی است و غایت هر موجودی به قدر و ظرفیت همان موجود است که هر کدام برای خود تعریف خاصی دارد؛ پس هرموجودی در مسیر کمال خود در حال حرکت است؛ البته انسان در میان همه مخلوقات از جایگاه خاص و ویژهای برخوردار است و به همین جهت کمال نهایی او هم بسیار بالا است.
ترکیب انسان از جسم و روح
اصل دیگر مهم پذیرفته شده این است که انسان یک موجود مادی صرف نیست؛ بلکه افزون بر جسم و تن، ازحقیقتی به نام نفس و روح برخورداراست که جایگاه او را ویژه ساخته و بلکه به او ابدیت داده است؛ بر این اساس او یک موجود مادی که فقط در مسیر تغییرات مادی باشد نیست؛ زیرا این ابعاد محدود، متناهی و زوال پذیراست؛ اما آنچه که باعث شده انسان رنگ جاودانگی به خودش بگیرد روح و جان اواست و به همین جهت در مفاهیم دینی از پاداش رفتار و عمل انسان در دنیا و آخرت سخن به میان آمده و برای او وظائف و تکالیف خاصی مشخص شده و قانون ویژهای درباره زندگی انسان در نظر گرفته شده است؛ این بحث در موضوع فرجامشناسی(معادشناسی) به صورت دقیق و عمیق مستدل شده است که انسان در عالم آخرت مهمان عقیده و اخلاق و اندیشه و عمل خویش است.
کرامت انسان
از مجموع آنچه تاکنون گذشت به یک اصل موضوعی دیگر میرسیم و آن در حقیقت اصل الاصول حقوق بشر، یعنی کرامت انسان است؛ انسان از حرمتی بس عظیم برخوردار است و باید این حریم به درستی شناخته شود و در همه مواد حقوق بشر مورد تاکید قرارگیرد. غفلت از این اصل مهم باعث میشود که هیچاه آدمیان به حقوق جامع و کامل خود نرسند و این همان است که خدای حکیم به عنوان رب و پروردگار انسان، در حقیقت و جوهر انسان قرار داده است.
البته این ارزش که در حقیقت در جان و روح آدمیان به ودیعه نهاده شده، باید جنبه عملی به خود بگیرد و لذا در تدوین حقوق بشر باید لحاظ گردد؛ زیرا اگرهمه پذیرفتند که انسانها از گوهری کریم و ارزشمند برخوردار است، باید باور کنند که اموری چون آرامش، امنیت و... از حقوق اولیه او خواهد بود و این حقوق هم باید به گونهای تفسیر شود که با کرامت وی سازگار باشد؛ باید دانست که خدای متعال مدافع این کرامت عظیم برای آدمیان است.