مجموعه طنز «در حاشیه» حالا به قسمتهایی رسیده است که بتوان قضاوت کلی در مورد آن داشت؛ کاری که بعد از وقفه نسبتاً طولانی فعالیت مهران مدیری و توفیق نسبی او در تولید طنز در شبکه نمایش خانگی، زمانی که روی آنتن پخش آمد، اغلب مخاطبان تلویزیونی را مشتاقانه پای گیرندههای خود نشاند.
استقبال از این مجموعه تلویزیونی در قسمتهای نخست آن به مدد شرایط مناسبی بود که تلویزیون اقدام به پخش آن کرد؛ ایام نوروز که به طور معمول بینندگان منتظر پخش مجموعههای طنز هستند تا هر روز دقایقی از وقت خود را با تماشای این برنامه سرگرم کنند و البته حواشی که از ماهها قبل در مورد پخش این مجموعه طنز از سوی برخی سازمانها و نهادها به وجود آمد که در رأس آنها وزارت بهداشت و سازمان نظام پزشکی بود که واکنش منفی آنها موجب شد تا در میان مخاطبان، حس کنجکاوی برای تماشای آن بیش از پیش برانگیخته شود.
به هر حال پخش این مجموعه طنز که البته ابتدا قرار بود با نام «در اتاق عمل» از شبکه تهران پخش شود و بعد تغییر نام داد و با نام «در حاشیه» مسئولیت آن به شبکه سوم سیما سپرده شد، پس از اتمام ایام سوگواری فاطمیه با استقبال حداکثری مخاطبان روبرو شد و همان طور که انتظار میرفت تنها با پخش 4 قسمت نخست آن، همانند سایر مجموعههای طنزی که مهران مدیری آن را کارگردانی میکند، برخی تکهکلامهای شخصیتهای «در حاشیه» ورد زبان مردم کوچه و بازار شد.
کمدی کلام و کمدی موقعیت، رمز موفقیت طنزهای مهران مدیری تاکنون
کمدی کلام و کمدی موقعیت دو مؤلفه و رمز موفقیت طنزهایی هستند که مهران مدیری از آغاز کار خود در ساخت مجموعههای طنز تلویزیونی توانسته است به واسطه آنها به محبوبیت برسد؛ دو مؤلفهای که در تمامی آثار تولیدی و پخش شده از او به شکل موازی و همسان با یکدیگر به پیش رفته و با هر بار آزمون و خطا کردنهای او و گروه و عوامل تولیدش، به پختگی و قوام کافی برای جذب مخاطب منجر شده است.
مدیری در برخی از آثار طنزش تمایل به پررنگ شدن کمدی کلام دارد؛ به طور مثال در طنزهای آیتمی او همچون «ساعت خوش» و این اواخر «شوخی کردم» و همچنین طنز «نقطهچین» این موضوع را به وفور میتوان مشاهده کرد و گاه به کمدی موقعیت گرایش دارد، چیزی که به ویژه در مجموعههای اخیر او همچون «قهوه تلخ» و «مرد هزار چهره» و «مرد دو هزار چهره» قابل مشاهده است و البته از مجموع این آثار طنز چنین میتوان استنباط کرد که او در خلق کمدی موقعیت، بیشتر تبحر یافته است چیزی که شاید خود او نیز بدان واقف بوده و در مجموعههای طنز به ویژه آثار اخیرش اصرار فراوانی به آن دارد.
اما آنچه که این شبها در طنز «در حاشیه» شاهد آن هستیم، هر چند که قابل احترام است و در بسیاری از موقعیتها جزء مواردی بکر و استثنایی محسوب میشود، حاصل پختگی مهران مدیری در گذر از این سالها و کسب تجارب گوناگون او در عرصههای گوناگون طنز نیست و در آن نه کمدی کلام و نه کمدی موقعیت به شکلی ناب و بکر یافت نمیشود.
شخصیتهای «در حاشیه» به مدد سابقه طنازیشان جذاب هستند
شخصیتهای «در حاشیه» بیشتر از آنکه در بستر موقعیت و شرایط تعریف شده این مجموعه خالق جریانی شوند که موجب خنده و مسرت مخاطب بوده باشند، با توجه به سابقه طنازیشان در مجموعههای پیشین که غالب آنها را با کارگردانی مهران مدیری خلق کردهاند، مضحک و جذاب به نظر میآیند. هر چند که در این زمینه نیز طنز «در حاشیه» توفیق نسبی به دست آورده است و مثلاً بیننده در مواجهه با شخصیت «زهتاب»؛ مالک بیمارستان که لهجهای اغراق شده از یکی از گویشهای ایرانی را تقلید میکند، بیشتر احساس نزدیکی و قرابت دارد و این امر و این حس در مورد سایر شخصیتهای حاضر در بیمارستان کمرنگتر به نظر میرسد. هر چند که در طراحی شخصیت بهروز عشقی، دکتر متخصصی که تحصیلاتش را در فیلیپین سپری کرده و رابطهای که او با خانواده و نامزدش دارد همچنان شرایط بکری هم از نظر کلام و هم موقعیت خلق شده است که نشان از تمرکز بیشتر نویسندگان روی او دارد.
اما بهتر است در این فراز از یادداشت، مروری بر کمدی موقعیت و ویژگیهای آن داشته باشیم؛ مهمترین ویژگی کمدی موقعیت، سوءتفاهم است، مجموعه عواملی دست به دست هم میدهند تا فرد در شرایط و موقعیتی قرار گیرد که شخصیت، اعتبار، تخصص و ویژگیهای فردی او هیچ تناسبی با آن ندارد.
کمدی موقعیت در بستر یک سوءتفاهم شکل میگیرد
منطق روایی یک اثر نمایشی میگوید که او باید خود را از این ورطه برهاند، معمولاً فضا، شخصیتها و افرادی که با او در این موقعیت سر و کار دارند و نوع روابطشان با وی، موجب تحریک و برانگیخته شدن عصبیت او شده و او باید هر چه زودتر خود را از این وضعیت نجات دهد، اما کمدی موقعیت درست از لحظهای آغاز میشود که شخصیت مورد نظر وقتی در موقعیتی غیرواقع و در تعارض با ویژگیهای شخصیتی خود قرار میگیرد، سعی در ایجاد تعامل با محیط داشته باشد و به نوعی خود را به دیگران دیکته کند و به اثبات برساند. اقتضای کمدی نیز این شرایط را فراهم میآورد که اصطلاحاً بخت با او یار بوده و مجموعه عوامل دست به دست هم بدهند تا جایی که خالق کمدی صلاح میداند اصطلاحاً دست او رو نشود.
کمدی موقعیت را به وفور در آثار کمدینهای متقدم ایران و جهان میتوان مشاهده کرد. بیشتر آثار چاپلین و لورل و هاردی بر مبنای کمدی موقعیت روایت میشوند که البته همواره نیز برای مخاطبان جذاب بوده و گویا تاریخ مصرف نیز ندارند؛ در سنتهای نمایشی ایرانی نیز نمونههایی از خلق فضای طنز با استفاده از کمدی موقعیت را میتوان در آثار نمایشی سیاهبازی، روحوضی و... مشاهده کرد.
باز میگردیم به اصل بحث و بررسی آثار طنز مدیری و اینکه وی تا چه اندازه در ساخت مجموعه «در حاشیه» توانسته است از کمدی موقعیت استفاده شایان توجهی داشته باشد؟ به نظر میرسد «در حاشیه» حداقل در مقایسه با سایر آثار قبلی کارگردانش توفیقی در این زمینه، یعنی خلق کمدی موقعیت نداشته است؛ دستکم با رجوع به دو مجموعه قبلی مدیری یعنی «مرد هزار چهره» و «قهوه تلخ» (پخش در شبکه نمایش خانگی) میتوان به روشنی این موضوع را به اثبات رساند.
«مرد هزار چهره» و «قهوه تلخ» نمونه موفق کمدی موقعیت
شخصیت اصلی مجموعه طنز «مرد هزار چهره» حتی اگر این مجموعه تقلیدی از فیلم سینمایی «اگه میتونی منو بگیر» استیون اسپیلبرگ باشد و شخصیت اصلی مجموعه طنز «قهوه تلخ» حتی اگر تقلیدی از کتاب «ماشاءاللهخان در بارگاه هارونالرشید» ایرج پزشکزاد باشد، در موقعیتی قرار میگیرند که براساس تعریف کمدی موقعیت به جای جا زدن و اصطلاحاً خالی کردن میدان، سعی در آن دارند تا علاوه بر آنکه خود را با شرایط سازگار کنند از جایی به بعد این جسارت را نیز پیدا کرده تا بر روی اطرافیان خود و رویدادهای پیرامون آن مؤثر باشند. تجسم کنید در چنین موقعیتی حتی اگر شخصیت اصلی تمام تلاش خود را بکند که به قول معروف دم به تله ندهد، بالاخره جایی دستش رو میشود که قطعاً به وجود آمدن چنین شرایطی برای مخاطب مسرتبخش است.
حال خلق چنین ویژگی را در مجموعه «در حاشیه» جستجو میکنیم؛ شخصیتهای این مجموعه اغلب در موقعیتی که هستند عنوان جعلی را برای خود اختیار کردهاند. همگی نیز به این امر واقف هستند و هیچ کس درصدد تظاهر به دانایی و تخصص خود نیست، حتی هومن صحرایی که در میان اطبای این بیمارستان گویا تخصصی واقعی دارد، خود را در مواجهه با اعمال محیرالعقول باقی به ظاهر پزشکان به حماقت و بلاهت میزند.
در چنین اوضاع و احوالی همانطور که پیشتر اشاره شد، تنها چیزی که موجب ایجاد فضای طنز در مجموعه و احتمالاً خنده مخاطب تلویزیونی میشود، تأکید بر همان تکهکلامها و طنازی شخصیتهای مجموعه است؛ چه بهتر بود بر پایه همان سنت قدیمی ایجاد کمدی موقعیت، گروه نویسندگان با سرمایهگذاری بر روی بهروز عشقی، پزشک بانمک و به اصطلاح متخصص امحاء و احشاء، شخصیت او را پرورش داده و وارد جریان رسمی یک بیمارستان فوق تخصصی کنند که باعث و بانی بسیاری از خطاهای پزشکی میشود، اما هر بار میتواند از مهلکه قسر در برود و مثلاً یک جا دست او رو شود و آن زمانی باشد که از جانب دانشگاهی که او در فیلیپین دکتری خوانده، مدرکش تأیید نشود.
رویدادهای غیرواقع «در حاشیه» و گرایش آنها به تخیل و فانتزی
نکته جالب توجه دیگر در مورد مجموعه «در حاشیه» که به عنوان یک نقص میتوان به آن اشاره کرد اینکه به هر حال هر چقدر هم قائل به خلق فضای کمدی و طنز باشیم، باید رویدادهای جاری در آن واقعی و منطقی باشد؛ مثلاً جا گذاشتن ابزار و وسایل از سوی تیم جراحی در حین عمل در شکم بیمار امری واقعی است و موقعیت طنز را زمانی میتوان ایجاد کرد که تیم جراحی زیر بار چنین مسئلهای نرود، اما اینکه به بیماری که در بیمارستان بستری شده است، علاوه بر اتصال سرم قندی و نمکی، انواع و اقسام آبمیوه برای تقویت او پیش از عمل جراحی تزریق شود، امری غیرمنطقی و فانتزی است که بیشتر به فضای تخیلی مخاطب کودک مربوط میشود و برای طنز بزرگسالان کمی مسخره به نظر میرسد و موارد دیگر که در این مجموعه میتوان از آنها فراوان یاد کرد.
در پایان باید گفت که دست نیافتن «در حاشیه» به توفیقاتی که مجموعههای طنز سابق مدیری با آنها همچنان مطرح است، شاید به گروه نویسندگان کار او مربوط شود و اگر پیمان قاسمخانی این بار نیز گروه را در خلق این مجموعه طنز همراهی میکرد، شاهد مجموعهای موفقتر و به یادماندنیتر از او پس از بازگشتش به رسانه ملی بودیم.