صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

بازار

صفحات داخلی

کد خبر: ۳۳۱۴۱۵۱
تاریخ انتشار : ۲۴ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۲:۲۶

گروه هنر: «مثل ماه برای آسمان» نمایشی پیرامون زندگی و زمان امام زمان(عج) است؛ نمایشی که با وجود پشتوانه مالی نسبتاً عالی و فراهم آوردن همه ملزومات در بخش سخت‌افزاری، لباس و دکور، روایتی نه‌ چندان جذاب از موضوعی را که کمتر به آن پرداخت شده ارائه می‌کند.

ضعف از نمایشنامه است و یا شیوه اجرایی؟ این پرسشی است که در مواجه با نمایش «مثل ماه برای آسمان» در ذهن مخاطب شکل می‌گیرد. به نظر می‌رسد که حداقل در کارگردانی و فضاسازی صحنه نمایش چیزی کم نداشته باشد، پس چرا بازی‌ها و نوع میزانسن آن چنان که توقع می‌رود به دل نمی‌نشیند؟
«مثل ماه برای آسمان» از جمله معدود آثار نمایشی و یا به قول کارگردان آن تنها اثر نمایشی است که برای نخستین‌ بار مستقیم به ماجرای مقاطع گوناگون زندگی حضرت قائم(عج) تا زمان غیبت ایشان اشاره دارد؛ اما باید گفت که پرداختی متفاوت و عمیق به این مقاطع ندارد و تنها به تصویر کردن تابلوهایی گذرا از زمان تولد ایشان در خفقان دوره خلیفه عباسی، شهادت حضرت امام‌ حسن‌عسگری(ع) و ماجرای برملا شدن ادعای دروغین جعفر کذاب در جانشینی آن حضرت و سه ادله متقن در زعامت شیعه توسط مهدی موعود(عج) پس از شهادت امام یازدهم اشاره دارد؛ مطلبی که بارها و بارها آن را خوانده، شنیده و یا با روایات گوناگونی از آن مواجه بوده‌ایم و طرح این پرسش که چه دلیلی وجود دارد که بار دیگر آنچه را که ذهن مخاطب با آن آشناست مجدد روی صحنه تئاتر ببینیم؟

مواجهه گنگ و نامفهوم مخاطب با دوران تولد و امامت امام زمان(عج)

اگر مراد آن دسته از مخاطبان باشند که شاید در جریان وقایع مربوط به عمر شریف حضرت حجت(عج) تا پیش از غیبت ایشان قرار ندارند که روایت نمایشی «مثل ماه برای آسمان» برای اغنای ایشان نیز چیزی در چنته ندارد؛ مخاطب به شکلی گنگ و نامفهوم در جریان تاریخی تولد آن حضرت در زمان بشارت داده شده نیمه‌ شعبان قرار می‌گیرد و خوفی که به واسطه این اتفاق به دربار عباسی می‌افتد، بدون هیچ پیش‌زمینه و دلایل تاریخی روشن و صریح که بتوان چنین واهمه‌ای را که چنین مولودی می‌تواند در دل بدخواهان ایجاد کند و بارقه امیدی که وقوع چنین اتفاقی می‌تواند در قلب هواخواهان به وجود آید ایجاد کند.
«مثل ماه برای آسمان» به خودبسندگی در شرح وقایع خود نرسیده است، انگار که مخاطب از پیش چیزی را می‌داند و به دنبال تعقیب فرجام آن پیش‌فرض خود به سالن نمایش آمده، هر چند که ممکن است ماجرای زندگی حضرت قائم(عج) بر پایه شنیده‌ها و اقوال گوناگون ماجرایی آشنا باشد، اما یک اثر نمایشی که اتفاقاً به یک روایت تاریخی مشخص و مستند اشاره دارد باید همه زمینه‌سازی‌ها برای وقوع درام و منطقی بودن روابط علت و معلولی میان اشخاص نمایش را دارا باشد.

روایت نمایشی مقطعی از تاریخ لزوماً نباید منطبق با تاریخ باشد

این مقطع بنا به گفته تولیدکنندگان نمایش بسیار شبیه به دوران ولادت حضرت موسی(ع) و واهمه فرعون از تولد فرزند پسری است که دودمان سلطنت او را به باد می‌دهد. اگر چنین است پس چرا سرآغاز نمایش با چنین ظرفیتی نمایشی همراه نیست؟ و مثلاً خواب آشفته خلیفه عباسی که حتی اگر سند تاریخی برای آن وجود هم نداشته باشد باید خلاقیت این را داشته باشد که بتواند چنین روایتی را بیان کند. ناگفته نماند که هنرمند مورخ نیست، پس آنچه که بیان می‌کند هر چند که روایت تاریخی و مستند نیز باشد نباید عیناً منطبق با تاریخ باشد که اگر این بود که نیاز به خلق نمایش نبود و مخاطب به جای صرف وقت کسالت‌بار در تالار نمایشی می‌توانست کنجکاوی خود در مورد وقایع معاصر با زندگی حضرت قائم(عج) را از میان کتاب‌های تاریخی را برطرف کند.
کارگردان تئاتر باید در روایت نمایشی یک داستان چه واقعی و چه زائیده خلاقیت و تخیل نمایشنامه‌نویس به دنبال مجموعه عوامل و عناصری باشد که روایت نمایشی او را به پیش ببرند. تعلیق لازمه یک اجرای تئاتری است هر چند که ممکن است مخاطب با فرجام یک رویداد روی صحنه آشنا باشد، اما باید در لحظه دچار نوعی جذابیت نمایشی شود، آن هم به واسطه تعلیق، دلهره و یا یک محرک نمایشی که در او کشش دراماتیک برای تعقیب رویدادهای نمایش ایجاد کند؛ آیا در «مثل ماه برای آسمان» شاهد تحقق چنین حالتی هستیم؟!

ساختار قابل قبول نمایش به مدد دکور و امکانات ویژه تالار وحدت

«مثل ماه برای آسمان» به مدد طراحی صحنه و فضاسازی خوبی که البته امکانات ویژه فنی و مکانیکی تالار وحدت آن را کامل کرده است توانسته قاب‌های خوبی در حافظه تصویری مخاطب ایجاد کند، اما جذابیتی که ممکن است در نحوه پرداختن به روایت نمایشی حاصل تفکر کارگردان در این نمایش وجود داشته باشد در فضای نمایشی که فراهم شده است گم می‌شود؛ اینکه آیا فضای نمایشی «مثل ماه برای آسمان» برای روایت آنچه که فدایی‌حسین آن را به نگارش درآورده زیاد است و می‌توانست خلاصه‌تر بوده و بیشتر شاهد تمرکز مخاطب بر بازی بازیگران آن بود و نه مقهور فضا و دکور نمایش؛ موضوعی که باید روی آن تأمل ویژه‌ای داشت.
استفاده از گروه‌های فرم‌کار از جمله مواردی است که اخیراً در اجرای آثار نمایشی به ویژه نمایش‌های دینی بسیار شاهد آن هستیم؛ در مقاطعی از این نمایش همچون بشارت تولد منجی و یا به امامت رسیدن ایشان، حرکات این گروه در نمایش منطقی به نظر می‌رسد، اما هنوز مشخص نیست نمایش این گروه در صحنه‌های آغازین این نمایش به چه دلیلی است؛ آیا قصد کارگردان این است که با چنین صحنه‌ای اوضاع متشنج دنیا در دوران غیبت را تداعی کند که باید گفت به این منظور استفاده از تصاویر ویدئو پرجکشن ابتدای نمایش که البته زمان نسبتاً زیادی را هم به خود اختصاص می‌دهد برای خلق چنین فضایی کفایت می‌کند.

دخل و تصرف کارگردان بر اصل نمایشنامه تا چه مقدار بوده است؟

«وعده موعود» که در اجرا به «مثل ماه برای آسمان» تغییر نام داده نوشته سیدحسین فدایی‌حسین است که سفر یک انسان از زمان معاصر به دل تاریخ در پی یافتن گمشده‌ای و یا پاسخ به ابهاماتی در مورد زندگی، آخر و عاقبت حیات یک انسان و مسائلی از این دست است. او در این سفر با مقاطعی از تاریخ معاصر با دوران تولد و وقایع امام زمان(عج) برخورد دارد؛ اینکه با چه هدفی در این مسیر قرار می‌گیرد، دارای چه پیشینه شخصیتی است و براساس چه اتفاقی در عالم رؤیا به ادوار تاریخی سفر می‌کند و در این چرخه و در زمان بازگشت به دنیا و زمانه خود دچار چه استحاله‌ای شده، مسائلی است که در روایت زارعی از این نمایشنامه برای مخاطب بی‌پاسخ باقی می‌ماند. حال باید دید که این ضعف از کجا ناشی می‌شود؟ از نمایشنامه و نظرگاه فدایی‌حسین به وقایع پیرامون امام زمان(عج) و یا نظرگاه زارعی در کارگردانی آن که ممکن است با دخل و تصرفی نیز همراه بوده و مقاطعی از نمایشنامه را بنا به مصالحی حذف و یا تعدیل کرده باشد!
اجرای نمایش «وعده موعود» یا «مثل ماه برای آسمان» اگر چه دغدغه چند ساله گروه نمایشی آن است، اما در موقعیت و شرایط امکان اجرا پیدا می‌کند که حداقل از نظر تأمین بودجه تولید با توجه به اینکه تهیه‌کننده آن شرکت استیل‌آذین ایرانیان است، هیچ مشکلی ندارد؛ تحقق اجرای این نمایش در چنین شرایطی شاید بیشتر از اینکه گروه را بر جنبه‌های تکنیکی و فنی نمایش در روایت منطقی آن متمرکز کند، بیشتر ذهنیت اجرایی را معطوف به این مسئله کند که باید به دنبال تحقق خواست و تمایلات سفارش‌دهنده کار بود.