یزدان میرزادگی، فیلمنامهنویس در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) درباره ایده شکلگیری قصه تله فیلم «سوز گلاویژ» اظهار کرد: قبل از پرداختن به این فیلم بد نیست ذکر مقدمهای داشته باشم. تیرماه سال 92 رضا ایرانمنش با من تماسی گرفت تا برای کاری با هم همکاری داشته باشیم. وی به من گفت که طرحی در دست دارد که قابلیت کار کردن دارد، اما متاسفانه دو باری است که مجوز ساخت از سوی ارشاد دریافت نکرده. وی از من خواست که من فیلمنامهای با یاری ایشان بنویسم. من فیلمنامه را نوشتم و قرار شد که اواخر همان سال کار به تهیهکنندگی رضا ایرانمنش و کارگردانی یاسمن نصرتی جلوی دوربین برود، اما این اتفاق روی نداد.
وی افزود: پس از آن دیگری خبری از این فیلم نشد تا چند روز پیش خبری در رسانهها خواندم مبنی بر اینکه «سوز گلاویژ» به نویسندگی، تهیهکنندگی و کارگردانی یاسمن نصرتی ساخته و آماده پخش شده است. برای من جای تعجب داشت که چگونه چنین اتفاقی روی داده است، چون ما قرار بود به واسطه این کار یک پیام اخلاقی را درباره شهدا بیان کنیم، پس چه شده که چنین وضعیتی برای این کار پیش آمده است. ای کاش که کارگردان کار حداقل در انتهای خبر خود تشکری از من و رضا ایرانمنش میکرد، زیرا حداقل درباره ایرانمنش میدانم که به عنوان کارگردان کمکهای بسیار زیادی به وی کرد.
فیلمنامه «سوز گلاویژ» را ماه رمضان نوشتم
میرزادگی ادامه داد: البته باید این نکته را بگویم که رضا ایرانمنش با میل خود تهیهکنندگی را به وی واگذار کرده بود، اما مگر میشود که حق معنوی نویسنده یک فیلم را زیر پا گذاشت! این اتفاقات را زمانی که میبینیم نمیدانم چه بگویم. آیا فضای سینما تا این حد نابسامان شده است؟! مطلب دیگر اینکه من فیلمنامه این کار را در ماه رمضان نوشتم و حداقل انتظار داشتم که به احترام این ماه هم که شده چنین عملی از آنها سر نزند.
این فیلمنامهنویس ادامه داد: «سوز گلاویژ» داستان دو چوپان مرد و زن است که در دوران رژیم طاغوت در منطقهای مرزی زندگی میکردند. این دو به یکدیگر علاقه پیدا میکنند، اما با آغاز جنگ تحمیلی برای آنها موقعیتی پیش میآید که مسیر زندگی آنها را تغییر میدهد. درباره این کار همین اندازه باید بگویم که رضا ایرانمنش کمک بسیاری به من برای نگارش فیلمنامه کرد، چون موقعیتهای جنگی را وی تشریح میکرد.
وی در پایان سخنان خود بیان کرد: درباره این فیلم باید بگویم که الهام اصلی از فیلم «روز سوم» گرفته شده که یک دختر ایرانی به یک پسر عراقی علاقهمند میشود، اما سعی کردم با ورود داستانکهای مختلف، کار را دارای شکلی مستقل کنم.