صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صفحات داخلی

کد خبر: ۳۳۲۱۶۴۸
تاریخ انتشار : ۰۹ تير ۱۳۹۴ - ۲۳:۰۰
در جلسه نقد کتاب مطرح شد:

گروه اندیشه: پوررستمی نویسنده کتاب «مبانی فهم و تفسیر قرآن: با تکیه بر آموزه‌های نهج‌البلاغه» در جلسه نقد و بررسی اثر گفت: هدف اول نشان دادن ظرفیت‌های کتاب سترگ نهج‌البلاغه در زمینه تفسیر بوده است.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، جلسه نقد و بررسی کتاب «مبانی فهم و تفسیر قرآن: با تکیه بر آموزه‌های نهج‌البلاغه» عصر سه‌شنبه، 9 تیرماه، در سرای اهل قلم برگزار شد. در این نشست منصور پهلوان، استاد دانشگاه تهران و حامد شریعتی نیاسری، عضو هیات علمی دانشگاه قرآن و حدیث نقدهایی به کتاب وارد کردند که حامد پوررستمی نویسنده کتاب به آنها پاسخ داد.
هدف کتاب نشان دادن ظرفیت‌های نهج البلاغه است
پوررستمی نویسنده کتاب «مبانی فهم و تفسیر قرآن: با تکیه بر آموزه‌های نهج‌البلاغه» در آغاز گفت: هدف اول نشان دادن ظرفیت‌های کتاب سترگ نهج‌البلاغه در زمینه تفسیر بوده است. هدف دومی که از نگارش این کتاب داشتم به واسطه رشته تحصیلی در کارشناسی ارشد و دکترا، می‌خواستم پیوندی میان نهج‌البلاغه و تفسیر قرآن برقرار کنم.
وی ادامه داد: من در این کتاب نیم‌نگاهی هم به شبهات پیرامون قرآن داشته‌ام و در خصوص مسائلی چون وحیانی بودن قرآن، هرمنوتیک، امکان ترجمه و تفسیر و جواز این کار، کیفیت تفسیر، ناطقیت قرآن و ... به  بحث پرداخته‌ام و کوشش کرده‌ام که در این کار از اصل بحث عدول نکنم.
پوررستمی افزود: مبانی فهم و تفسیر قرآن در نهج‌البلاغه عبارتند از قدسیت، وجوه‌پذیری، ناطقیت و ترجمان‌خواهی قرآن و من سعی کرده‌ام که مبانی تفسیری اهل بیت(ع) را با این کار ارائه دهم.
عناوین فصول گویا نیست
در ادامه حامد شریعتی با بیان اینکه این کتاب بسیار مفید است، گفت: از جمله نقاط قوت این کتاب ارائه دسته‌بندی‌های مختلف و متنوعی است که بحث‌ را پیش برده و نمودار‌ها و جداول مفیدی نیز برای توضیح بیشتر اراده شده است. از دیگر نقاط قوت کتاب منابع بسیاری متنوعی است که ایشان استفاده کرده‌اند.
شریعتی افزود: در مجموع کتاب برخی اغلاط تایپی وجود دارد که باید تصحیح شود، همچنین عمده آیات و احادیث بدون اعراب‌گذاری است که این کار باید انجام شود.
وی ادامه داد: نکته دیگر این است که برخی اصطلاحات می‌تواند به فارسی روان‌تری بیاید. برای مثال عنوان منوریت از این دست است که می‌توان به جای این کلمات از عناوین دیگر بهره جست. از سوی دیگر برخی عناوین آغازین فصل‌ها رساننده معنی فصول نیست. برای مثال عنوان اعتبار نقلی زیاد گویا نیست و بهتر است یا نقلی حذف شود و یا از اعتبار سندی و دلالی استفاده گردد.
مستندی برای پیشگامی امام علی(ع) در علوم قرآنی وجود ندارد
شریعتی در خصوص بحثی که با عنوان پیشگامی حضرت امیر(ع) در علوم قرآنی آمده است، گفت: هر چند ما شیعه هستیم و می‌خواهیم پیشوایان خود را مؤسس علوم مختلف بدانیم، اما باید این کار با احتیاط صورت گیرد. در همین زمینه رساله‌ای 90 صفحه‌ای در خصوص تفسیر قرآن که به حضرت امام علی(ع) نسبت داده شده است تردیدهای جدی وجود دارد.
وی افزود: از سوی دیگر بحث‌های خوبی در زمینه قدسیت شده، اما برخی از دیدگاه‌های بیان شده در خصوص شبهات قوی‌تر از جواب‌هاست و به جاست یا شبهات را نمی‌آوردید و یا جواب محکم‌تری به آن‌ها ارائه می‌شد.
عنوان انتخابی برای این کتاب زیاد است
در ادامه دکتر پهلوان با تحسین این کتاب و عنوان اینکه این کتاب کوشش کرده است بگوید نهج‌البلاغه بهترین تفسیر قرآن است و این درست است، گفت: عنوان «مبانی فهم و تفسیر قرآن: با تکیه بر آموزه‌های نهج‌البلاغه»برای این کتاب زیاد است. قرآن کتاب عظیمی است و هزار سال از تفسیر آن می‌گذرد، شما آمده‌اید و با 4 مبنا به عنوان مبانی فهم و تفسیر قرآن از نهج‌البلاغه استخراج کرده‌اید. این مبانی دلیل می‌خواهد و به صرف استخراج و اعلام آن به عنوان مبانی کافی نیست.
وی ادامه داد: اساسا اینکه مبنا چیست، تعریف نشده است و علاوه بر آن شما باید در خصوص مبانی تفسیر جداگانه اندیشیده و بحث کنید و نه اینکه تنها 4 صفت برای قرآن استخراج کنید و حکم کنید که اینها مبانی تفسیر و فهم قرآن کریم است. مبانی فهم و تفسیر قرآن خیلی گسترده‌تر از این مبانی است.
پهلوان ادامه داد: بحث دیگر در خصوص استفاده شما از یکی از آیات قران و فرازی از نهج‌البلاغه در خصوص خلقت است. شما اعلام کرده‌اید که آیه «...فَإِنَّمَا یَقُولُ لَهُ کُن فَیَکُونُ:... چون به کارى فرمان دهد فقط به آن مى‏گوید باش پس مى‏باشد.» (آل‌عمران، 47) مربوط به قرآن است، در حالی که در اینجا مراد خداوند خلقت است و نه قرآن. از سوی دیگر امیرمومنان(ع) نیز در فراز نهج‌البلاغه که شما اشاره کرده‌اید اشاره به غیر کلامی و غیر شنیداری بودن کلام خدا می‌کنند که مراد در اینجا کلام خدا در هنگام خلقت است و ربطی به قرآن ندارد که شما از آن در بحث حدوث و قدم قرآن استفاده کنید.
بسیاری از نقدها را می‌پذیرم
در بخش آخر نویسنده با اعلام اینکه بسیاری از انتقادات را می‌پذیرد، گفت: در خصوص عناوین انتخابی اصراری در این مورد ندارم، تنها تلاش من این بوده است که از بیانات معصومین این عناوین را انتخاب کنم. در خصوص انتساب پیشگامی امام علی(ع) در علوم قرآنی نیز من اصراری نداشته و در پاورقی مربوطه تردیدهای رساله مورد اشاره را بیان کرده‌ام.
وی در پایان گفت: در خصوص اشاره به آیه قرآن و فراز نهج‌البلاغه در خصوص بحث حدوث و قدم قرآن، من تفاسیر قدیم و جدید نهج‌البلاغه را در این زمینه مطالعه کرده و متوجه شدم که مراد از گفتار خداوند در این موارد، قرآن است.