به گزارش کانون خبرنگاران نبأ وابسته به خبرگزاری ایکنا، روز دهم محرم(عاشورا) روز شهادت امام حسین(ع) و روز مصیبت و حزن ائمه اطهار(ع) و شیعیان ایشان است و شایسته است که شیعیان در این روز مشغول کاری از کارهای دنیا نگردند و از برای خانه خود چیزی ذخیره نکنند و مشغول گریه و نوحه و مصیبت باشند و تعزیت امام حسین(ع) را اقامه نمایند و به ماتم اشتغال نمایند به نحوی که در ماتم عزیزترین اولاد و نزدیکان خود اشتغال مینمایند و زیارت کنند آن حضرت را به زیارت عاشورا و سعی کنند در نفرین و لعن بر قاتلان آن حضرت(ع) و یکدیگر را تعزیت گویند و در مصیبت امام حسین(ع) بگویند: «اعظم الله اجورنا بمصابنا باالحسین علیهالسلام، و جعلنا و ایاکم من الطالبین بثاره مع ولیه الامام المهدی من آل محمد علیهمالسلام» و شایسته است در این روز مقتل بخوانند و یکدیگر را بگریانند. روایت شده که چون حضرت موسی(ع) مامور شد به ملاقات جناب خضر(ع) و تعلم از، اول چیزی که در وقت ملاقات بین ایشان مذاکره شد آن بود که آن عالم حدیث نمود برای حضرت موسی(ع) مصیبتها و بلاهایی که بر آل محمد وارد میشود. پس گریستند هر دو سخت شد گریستن ایشان.
مصیبت وداع امام حسین با اهلبیت(ع)
امام حسین(ع) قبل از شهادت یاران، خود را برای شهادت با دشمن آماده کرد و برای خداحافظی به طرف خیمه آمد و با صدای بلند فرمود: یاسکینه! یافاطمه! یازینب! یا امکلثوم! علیکن منی السلام. سکینه(س) گفت: آیا برای مرگ آماده شدهای؟ فرمودند: چگونه تن به مرگ ندهد کسی که دیگر یاوری ندارد. در این هنگام زنان حرم صدا به گریه بلند کردند و حضرت(ع) آنها را دلداری میداد ومیفرمود: باید صبر پیشه سازید در لحظات آخر رو به خواهر کرد فرمود: ای خواهر! پیراهن کهنه یادگاری مادر را بیاور، آن پیراهنی که کسی رغبت نکند از تنم بیرون آورد... امام سجاد(ع) در وداعی با پدر بزرگوار داشت پرسید: عمویم اباالفضل(ع) چه شد؟ امام(ع) فرمود: پسرم بدان که عمویت را کشتند و دستهایش را از بدن جدا کردند آنچنان امام سجاد(ع) گریه کرد که بی هوش شد؛ چون به هوش آمد از دیگران سؤال نمود تا اینکه سؤال کرد: برادرم علی و حبیببن مظاهر و مسلمبن عوسجه و زهیربن قین چه شد؟ امام(ع) فرمود: پسرم این قدر بدان که در میان خیمهها از مردها کسی جز من و تو باقی نماند.
در این لحظه امام سجاد(ع) در حالی که گریه میکرد به عمهاش گفت: شمشیر و عصای مرا بیاور؛ امام حسین(ع) فرمود: شمشیر و عصا برای چی میخواهی؟ گفت: عصا میخواهم تا بر آن تکیه کنم و شمشیر برای دفاع از حریم ولایت میخواهم زیرا در زندگی خیری نخواهد ماند. امام حسین(ع) مانع او شدند و او را به سینه چسبانیدند و فرمودند: پسرم تو بعد از این سرپرست کودکان یتیم و مظلوم هستی و اینان مردی غیر از تو ندارند، سپس فرمود: سلام مرا به شیعیان برسانید بگو پدرم را غریبانه کشتند، پس برای او بنالید و گریه کنید.
مصیبت شهادت امام حسین(ع)
امام حسین(ع) که تمام یارانش شهید شده بودند بعد از وداع با اهل حرم و وداع جانسوز با حضرت زینب(س) راهی میدان جنگ شد و به قدری از دشمنان را کشت که عمربن سعد بر قوم فریاد زد: وای برشما آیا میدانید با چه کسی میجنگید؟ این پسر کشنده عرب(یعنی علیبن ابیطالب(ع)) است؛ از هر سو بر او حمله کنید و در این هنگام چهار هزار کماندار آن حضرت(ع) را هدف تیرهای خود قرار دادند آن حضرت با این حال میجنگید آن قدر تیر به بدن مبارکش رسیده بود که گفتهاند: « حتی صار کالقنفذ» مانند خارپشت شده بود لشکر دشمن متوجه خیمههای حرم شدند که حضرت(ع) فریاد برآورد که «وای برشیعیان آل سفیان اگر دین ندارید و... پس دست کم در دنیای خود آزادمرد باشید» که لشکر به دستور شمر متوجه حضرت(ع) شدند حضرت میجنگیدند؛ ظالمی شمشیری بر ران مبارک آن حضرت(ع) زد آن حضرت(ع) از پشت اسب به زمین افتادند و طرف راست صورت مبارکشان به زمین برخورد کرد سپس در همین حال برخاستند و به جنگ ادامه دادند امام برخاستند و مانند شیر شجاعانه میجنگیدند بعد آمدند کنار تا اندکی استراحت کنند در کنار ایستاده بودند ناگاه سنگی از جانب دشمن آمد و به پیشانی مبارک آن حضرت اصابت نمود و خون جاری شد دامنشان را بلند کردند که خون پیشانی را پاک کنند در این هنگام تیر سه شعبه زهرآلود آمد و بر سینه مبارک آن حضرت اصابت نمود که آن حضرت از پشت تیر را بیرون آوردند و خون مانند نادوان از آن جاری شد در این هنگام ضعف بر بدن مبارکشان غلبه پیدا کرد و دست از جنگ کشیدند و کسی جرأت نمیکرد آخرین ضربه را بزند.
مصیبت حضرت زینب(س)
هنگام وداع امام حسین(ع) با اهلبیت، حضرت زینب(س) خیلی بیتابی میکردند امام به او فرمود: آرام باش ای دختر مرتضی(ع)، وقت گریه کردن زیاد است! همین که امام خواست به عزم میدان از خیمه بیرون آید، زینب(س) دامان امام را گرفت و صدا زد «مهلا یا اخی توقف حتی اتزود منک و اودعک وداع مفارق لاتلاقی بعده» برادرم آهسته تر! توقف کن تا تو را سیر ببینم و با تو وداع کنم آن وداع جداکنندهای که بعد از آن دیگر ملاقاتی با تو نخواهد بود.
حضرت زینب(س) از برادر دل نمیکند، به دست و پای برادر افتاد و بوسید سایر بانوان حرم آن حضرت(ع) را گرفته، دست و پای آن حضرت را میبوسیدند و گریه میکردند. امام آنها را آرام کرد و به خیمه برگردانید سپس خواهرش را به تنهایی طلبید و او را دلداری داد: « و أمر یده علی صدرها و سکنها من الجزع» سرانجام امام دستش را بر سینه خواهر کشید زینب(س) آرام گرفت و دیگر بیقراری نکرد امام(ع) فرمود: افرادی که صبرمیکنند پاداش بسیار دارند و... زینب(س) عرض کرد: ای پسر مادرم خاطرت شاد و چشمت روشن باد! چرا که مرا آن گونه که دوست داری و خشنود هستی خواهی یافت.
چرا به امام حسین(ع) ثارالله میگویند؟
معنی ثار حق قصاص و استیفای عوض خون مقتول است و فقره دیگر زیارت عاشورا «و ان یرزقنی طلب ثارکم مع امام منصور» شاهد آن است و مراد از ثارالله این است که صاحب این حق خداوند است و خداوند این حق را طلب میکند و معنی فقره این است که سیدالشهداء مقتولی است که نیست به غیر از خداوند که عوض خون او را بگیرد.
علیرضا برومند