به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)،
نقد و بررسی کتاب «آئین و اسطوره در ایران شیعی» دوشنبه 9 آذر با حضور
نویسنده کتاب جبار رحمانی، محسن مظاهری و ابراهیم موسی پورعضو هیئت علمی
دانشنامه جهان اسلام در سرای اهل قلم برگزار شد.
جبار رحمانی گفت: کتاب شامل مجموعه مقالاتی است که در مقاطع مختلف تالیف
شدهاند. دغدغه من در این کتاب معطوف به مطالعات اسطوره شناسی است و اساسا
با این پرسش این کتاب تالیف شد که در حال حاضر اسطوره چه جایگاهی در فرهنگ
ما دارد و ما از کجا باید سراغ اسطوره برویم؟
نویسنده کتاب افزود: منسک و آیین یکی از ارکان اصلی حیات اجتماعی انسان
هستند. از خلال آیینهاست که فرهنگ و معنا تولید شده و در افراد درونی
میشود. نظامهای مناسکی همیشه کارکردهایی بیش از کارکردهای صرف مذهبی
داشتهاند. پیوستگی نظامهای مناسکی با جامعه، فرهنگ و سیاست و اقتصاد سبب
شده آنها نقشهای مهمتری در حیات جامعه داشته باشند. بر این اساس هر جامعه و
فرهنگی مکانیسمهایی را برای تأکید بر معانی مهم و ایجاد فرایندهایی برای
تولید این معانی تعبیه میکند که میتوان آنها را در ذیل مفهوم مناسکیشدن
مطرح کرد.
وی در خصوص اهمیت امر منسکی در جامعه گفت: امر منسکی، برای جامعه مهم است،
امری که حول مجموعهای از باورها و اعتقادات نیز شکل میگیرند که میتوان
آنها را بخشی از نظام اساطیری آن فرهنگ دانست. لذا مناسکیشدن یکی از
مهمترین مکانیسمهای انسانی برای تولید و برجستهسازی معانی فرهنگی مهم، و
انتقال آنها به مخاطبان و مهمتر از همه ایجاد ایمانی درونی در مخاطبان برای
باورداشت این معانی برجسته شده است. به همین سبب در همه ادیان و فرهنگها،
نظامهای مناسکی خاصی هستند که نقشی محوری در حیات فرهنگی و مذهبی آن
جامعه دارند.
وی در ادامه گفت: من برای اینکه به تعریف واحدی از اسطوره برسم بحث مفصلی
در کتاب، پیش کشیدم اسطوره معمولا مجموعهای از باورهای است که تاریخ آنها
گذشته است. همواره بین آئین و اسطوره مقایسههای صورت میگیرد اما اسطوره
بیشتر در نظر خلاصه میشود اما آئین در بعد عمل نیز تسری پیدا میکند.
رحمانی افزود: عاشورا در حال حاضر در زندگی اجتماعی ما معنای وسیع پیدا
کرده است. اگر عاشورا را از فرهنگ دینی خود برداریم نظام باوری ما تا حدودی
مختل میشود.
شریعتی، رویکردی اجتماعی به مقوله عزاداری داشت
مظاهری گفت: بدون آگاهی از آئین مذهبی شناخت ایران ناقص است اما متاسفانه
در زمینه مطالعات اجتماعی و انسان شناسی در مقوله دین بسیار فقیر عمل
کردهایم و در مطالعات خود کمتر از بُعد اجتماعی به دین پرداختهایم. یکی
از دلایل این فقر مطالعاتی این است که در جامعه ما صحبت کردن درباره دین
حساسیت برانگیز است و هر چند تجربه دین در زندگی ما بیشتر است ولی مطالعات
ما در این حوزه اندک است.
وی افزود: یکی از دلایل محدود بودن مطالعات در مورد آئین سوگواری این است
که مطالعات یا ناظر بر هنر بودهاند یا از مناظر تاریخی و ادبی در خصوص
عاشورا سخن گفتهاند و کمتر در حوزه مطالعات اجتماعی ورود پیدا کردهاند.
اما نویسنده کتاب سعی کردهاند در این مجموعه مقالات با رویکرد اجتماعی
عزاداری را پی بگیرند و حضور ایشان در این راه مغتنم است.
مظاهری اظهار کرد: اولین پرسشی که مطرح میشود این است که جایگاه
پژوهشگران اجتماعی در کجا قرار میگیرد؟ تحلیلگران ما همواره یا در قالب
روشنفکران دینی یا مصلح اجتماعی به مقوله دین نگریستهاند. شریعتی از جمله
پژوهشگرانی است که با رویکرد اجتماعی به دین پرداخته است ولی بعد از شریعتی
این مسئله ادامه پیدا نکرد.
این منتقد کتاب گفت: به نظر میرسد نویسنده در اولین مقاله جایگاه خود را
مشخص نکرده است معلوم نیست به عنوان یک مصلح و یا کسی که میخواهد مسائل
اجتماعی را آسیب شناسی کند وارد بحث شده است. به نظر من مقاله «نخبگان و
آئینهای مردم» از بهترین مقالات این مجموعه است. باید بین موضوع «دین
عامه» با «دینداری عامیانه» دو بحث جداگانه است اما متاسفانه یکی در نظر
گرفته میشود. مروجان عزاداری عاشورا عامه مردم بودهاند و روشنفکران در
برابر این عزاداری یا موضعی نداشتند و یا با دیدی انتقادی به آن
مینگریستند.
مظاهری با اشاره به روند تغییر موضع نویسنده در گذر زمانی تالیف مقالات
گفت: در مقاله آخر روش نویسنده شکل منظمی پیدا میکند و دیگر نویسنده با
نگاه ارزش- داوری به بحث نمینگرد. در مقاله آخر است که رحمانی به سلوکی
دست پیدا میکند که جایگاه خود را در آن دقیقتر نشان میدهد. البته سعی
دارد که رسالت روشنفکری خود را حفظ کند به نظر من این امر مبارکی است که
باید در آثار بعدی که ایشان در حوزه عاشورا مینویسند ادامه پیدا کند.
رحمانی به رابطه بینا متنی و مسئله قدرت نپرداخته است
ابراهیم موسی پور گفت: ما در ایران علاوه بر روش شناسی و روش تحقیق باید
به روش بیان هم ارائه بدهیم یعنی بتوانیم یافتهای خوبی به آنها رسیدهایم
را به نحو درستی به دیگران بفهمانیم تا دچار دردسر نشویم. کارکردن بر روی
مسئله دین راه رفتن بر روی لبه تیغ است با این تعبیر میخواهم به دشواری
کار اشاره کنم.
این استاد دانشگاه افزود: متاسفانه ما در مطالعات علوم اجتماعی جوان هستیم
و تجربه چندانی نداریم از زمان شریعتی به بعد گفتمان های موجود محدود
بودهاند. یکی از ویژگیهای این کتاب این است که بخشی از مقالات به صورت
پژوهشی ارائه شدهاند و بخش دیگر قصهها و بیانات دکتر رحمانی هستند که
نمیتوان آنها را به صورت آکادمیک نقد و بررسی کرد چرا که به تجربههای
زیستی وی باز میگردد.
وی با اشاره به شیوه روش رحمانی گفت: نویسنده کتاب برای بررسی انسان
شناختی مناسک از یک کار چند روشی بهره گرفتهاند و سعی کردهاند از
گفتمانهای دیگر هم استفاده کنند. زمانی که وارد بحث اسطوره شدند سعی کردم
معنا و مفهوم اسطوره را به خوبی ترسیم کنم و در این راه هم موفق بودهام و
در چارچوب همین تعریف بحث خود را پشتیبانی کردند و ادامه دادند.
موسیپور اظهار کرد: دومین بحث رحمانی منوط به بحث دین عامیانه است. به
نظر من به همان اندازه که نگران تعریف اسطوره بودند باید نگران تئوری دین
عامیانه هم میبودند. نکته مثبت کتاب این است که وارد بحث تاریخی نشدهاند و
تاریخ را رقیق و در جایی که لازم است به کار بردند و به نوعی آگاهانه از
تاریخ استفاده کردند و درگیر منابع تاریخی نشدهاند.
عضو هیات علمی دانشنامه جهان اسلام گفت: متاسفانه در کتاب رابطه بینا
متنی را رعایت نکردهاند به همین دلیل ما متوجه تاثیر و تاثرها متنها از
یکدیگر نمیشویم. نویسنده چندان مشخص نمیکند که چرا به مناسک ایران باستان
و مناسک هند، ادیان شرقی و حتی یهودیت نمیپردازند و این مسئله جای پرسش
دارد.
موسی پور اظهار کرد: مسئله قدرت از جمله مسائلی است که نویسنده در کتاب به
آن نپرداخته است و این نقص بزرگی است که چندان قابل درک نیست و این سوال
در ذهن مخاطب ایجاد میشود که چرا نویسنده بحث قدرت را فاکتور گرفته است و
کاش رحمانی دلیل نپرداختن به بحث قدرت را در کتاب ذکر میکردند ومیگفتند
به چه دلیل به مسئله قدرت نمیپرداختهاند. به نظر من هنوز مشخص نشده است
نسلی که در دانشگاه علوم اجتماعی تربیت شدهاند چه گرایشی دارند و چندان
مواضع فکری آن شناسایی نشده است و این سوالی است که لازم دانستم در آخر طرح
کنم.