به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) حجتالاسلام والمسلمین دکتر حسین الهی، استاد حوزه در این نشست که در دفتر تبلیغات اسلامی برگزار شد گفت: مسئله فلسفه مهدویت پژوهی در کل، دارای پیشینه علمی نیست و مبحثی جدید در حوزههای علمیه است.
وی افزود: فلسفه مهدویت دارای ریز پروژههایی چون مبانی شناسی و مسئله شناسی و تطور وتحول مهدویت پژوهی بود که این ریز پروژهها در ذیل فلسفه مهدویت در سال 92 در دفتر تبلیغات اسلامی انجام شد.
وی گفت: در این نشست علمی نقد اصلی بر روی درآمدی بر فلسفه مهدویت پژوهی است و سوال این است که آیا مهدویت پژوهی را می توان به عنوان یک رشته علمی در نظر گرفت؟ .
وی خاطرنشان کرد: مدعی و نظریه بنده در این بحث این است که، مهدویت پژوهی یک حوزه معرفتی و دانشی است؛ فلسفه ای که بر این عرصه اضافه می شود نیز به عنوان یک فلسفه مضاف علوم است.
الهی نژاد اظهارکرد: اولین بحثی که در اینجا مطرح می شود آن است که این فلسفه، چه نوع فلسفه ای است؛ پاسخ این است که این فلسفه، یک فلسفه مضاف است؛ فلسفه محض از موجود عام و فلسفه مضاف از علم خاص بحث می کند.
وی افزود: بنابراین بر این باور هستیم که فلسفه مهدویت پژوهی یک مضاف به علوم قابل پیگیری است؛ فلسفه مضاف دانشی فرانگر است که با رویکردی خاص به توصیف مبانی و مبادی پدیدهها میپردازد.
وی گفت: از جمله شاخصه هایی که در این تعریف وجود دارد، نگاهی بیرونی است زیرا در این مساله به اموری چون ظهور و غیبت نمینگریم و قرار است که از بیرون به مهدویت نظر میاندازیم.
وی خاطرنشان کرد: به طور کلی فلسفه مهدویت پژوهی به عنوان یک فلسفه مضاف به مسایل بنیادی که معطوف به کل مهدویت پژوهی است می پردازد.
الهی نژاد اظهارکرد: دومین شاخصه آن، خاص بودن متعلق است؛ سومین شاخصه ای که در این تعریف وجود دارد، این است که روش ما در این بحث، روش عقلی است زیرا مهدویت پژوهی فلسفه مطلق است و باید از روش عقلی استفاده کرد.
وی افزود: فلسفه مضاف می تواند مضاف به امور و علوم باشد ولی ادعای این نظریه آن است که مهدویت پژوهشی فلسفه مضاف به علوم است.
وی گفت: مهدویت در ابتدا، به عنوان یک باور و حقیقت مطرح بوده است؛ در ابتدا مسلمین نسبت به اندیشه مهدویت باور داشتند و در حوزه دانشی بشر قرار نگرفته بود؛ پس از طی فرایند تاریخی، در کنار این باور، شبهات و سوالات و پرسشها مطرح شده است و این عرصه در حوزه مطالعاتی بشر قرار گرفته است.
وی خاطرنشان کرد: سوال این جاست که چه تعبیری میتوان از این حوزه مطالعاتی داشت و آیا میتوان بیان کرد که این عرصه یک حوزه دانشی و علمی است؟ مهدویت پژوهی علم است ولی نه به عنوان علم مورد اطلاق عام.
الهی نژاد اظهارکرد: مقصود از علم بودن این است که مهدویت پژوهی دارای یک انسجام ساختاری است؛ یعنی دارای موضوع، مسایل، غایت و اسلوب است.
وی افزود: فارابی و امام راحل بیان میکنند که علم از چند مساله آغاز می شود و با همین مسایل محدود نیز علم محسوب میشوند ولی توسعه این علم در آینده ایجاد میشود.
وی گفت: تعریف حداکثری از علم بیان می کند که علاوه بر این مسایل باید اذعان علمای عصر را نیز همراه خود داشته باشند که مهدویت در این زمینه دارای تعریف حداقلی است و نه تعریف حداکثری.
وی خاطرنشان کرد: برای در نظر گرفتن مهدویت به عنوان یک رشته از علم کلام نیز تعاریف متعددی بیان شده است که مهدویت در این زمینه قرار میگیرد.
الهی نژاد اظهارکرد: اگر مهدویت را به عنوان یک گرایشی از یک رشته هم در نظر بگیریم می توانیم مصادیق بسیاری از آن را در نظر بگیریم؛ به همین علت اگر این مساله را یک علم، رشته، میان رشته و یا یک گرایش بدانیم میتوانیم آن را در قالب یک حوزه معرفتی در نظر بگیریم.
در ادامه این نشست علمی دو تن از اساتید حوزه به نقد این نظریه پرداختند. در ابتدا حجتالاسلام والمسلمین بهروزی لک با اشاره به اهمیت دسته بندی مباحث نظری پیرامون فلسفه پرداخت و گفت: مهمترین مشکلی که در این نظریه به چشم می خورد این است که برخی زواید چون مباحث مرتبط با چیستی علم یا ماهیت علم که در این نظریه به چشم میخورد، نباید انجام شود.
وی بیان کرد: نکته دیگر آن است که مهدویت یک گرایش علمی نیست بلکه گرایشی از علم کلام نیز نیست بلکه خود یک علم است.
در ادامه این نشست حجتالاسلام والمسلمین ایزدپناه از اساتید مهدویت حوزه نیز به بیان نظرات خود پیرامون کتاب درآمدی بر فلسفه مهدویت پرداخت.