«بادیگارد» عنوان جدیدترین فیلم کارگردان متعهد و انقلابی کشورمان ابراهیم حاتمیکیاست. فیلمسازی که از ابتدای ورود به سینما با دغدغه انقلاب اسلامی شروع به کار کرد و تا به امروز هم این خصیصه را نگه داشته است. این فیلمساز سالهاست در آثارش موضوعاتی را بیان میکند که بارها از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی مورد توجه قرار گرفته است. با این توضیحات باید حاتمیکیا را سربازی وفادار نام نهاد که تا به امروز با صبر و شهامت پای آرمانهایش ایستاده است.
اما اگر بخواهیم به فیلم بپردازیم باید گفت، «بادیگارد» فیلمی است که برای دیدنش حتماً باید به سینما رفت. این ویژگی را به این دلیل گفتم که متاسفانه بسیاری از تولیدات سینمای ما کارهایی هستند که اگر از تلویزیون هم دیده شوند، مشکلی پیش نمیآید. اما فیلمهایی نظیر «بادیگارد» را به دلیل وسعت تصویر، حتماً باید در سینما دید. در این کار هر آن چیزی که یک فیلم سینمایی کلاسیک نیاز دارد، موجود است. از هیجان گرفته تا لحظات ملودرام. در «بادیگارد» لحظاتی تماشاگر اشک به چشمانس میآید و در زمانی دیگر میخندد، حتی میتوان گفت اکشنی که در این فیلم وجود دارد آدرنالین تماشاگران را هم بالا میبرد. ویژگی که در سینمای امروز جهان ابزاری مهم برای جذب تماشاگر است.
با توجه به توضیحات فوق نگاهی جزئیتر به موضوعات و شاخصههای اصلی فیلم داریم. در قدم اول هم سراغ فیلمنامه این کار میِرویم. در «بادیگارد» زندگی محافظی روایت میشود که سالهاست در نظام خدمت میکند. این فرد که حاج حیدر نام دارد و نقشش را پرویز پرستویی ایفا کرده، دوران خدمتش را در جبهه سپری کرده است و در زمان صلح، جانش را پای حفاظت از آرمانهای انقلاب قرار داده. اما در زمانی وی دستخوش شک و تردید میشود که آیا کاری که انجام میدهد با آرمانهایش همخوان است؟ همین شک، محور بسیاری از اتفاقات در فیلم میشود.
«بادیگارد» فیلمی نقادانه، اما در خدمت انقلاباوج و فرودهایی که در قصه وجود دارد کاملاً گیرا و جذاب است و تماشاگر از دیدن تک تک لحظاتش لذت میبرد. این گفته نیز تنها ادعایی نیست که از سر احساس بیان شود، بلکه با رجوع به اظهار نظر تماشاگران میتوان این مسئله را به خوبی در فیلم مشاهده کرد. موضوع دیگری که در بخش فیلمنامه مطرح است به آرمانگرایی انقلابی حاتمیکیا بر میگردد. در این فیلمنامه باز هم حاتمیکیا از جامعه پیرامون خود نقد میکند، اما این نقد در راستای اعتلای آرمانهای انقلاب است. در کلامی میتوان گفت، نقدی است که به طور مشخص از سر دلسوزی بیان میشود.
در «بادیگارد» به روی این نکته تاکید میشود که برای انقلابی بودن لازم نیست عضو گروهی خاص باشیم، چون نشان میدهد حزبی و جناحی عمل کردن معمولاً به نتیجه مطلوبی ختم نمیشود. در این میان تنها اتکا به ولایت است که بسیاری از آسیبها را از بین برده و به انسان بینشی میدهد که میتواند به واسطه آن در مقابل بسیاری از خطاها ایستادگی کند. این ویژگی را به خوبی در شخصیت حاج حیدر میتوان دید، همان گونه که در حاج کاظم «آژانس شیشهای» چنین ویژگی وجود داشت.
بازیهای درخشان؛ یکی از امتیازات «بادیگارد»
اما جدا از بحث معنایی «بادیگارد» باید به بازیهای این فیلم هم نمرهای بالا داد. در این کار همچون دیگر کارهای این فیلمساز، بازیها از کیفیت بسیار بالایی سود برده است. پرستویی در این فیلم بار دیگر عملکردی درخشان از خود نشان داده، به نحوی که هیئت داوران جشنواره فیلم فجر مجاب شدند تا سیمرغ بهترین بازیگر را به وی دهند. مریلا زارعی هم بازی خوبی از خود ارائه کرده است. البته نمیتوان از این فیلم حرف زد، اما از بازی خیره کننده امیر آقایی نام نبرد.
مطلب پایانی به رفتاری بر میگردد که داوران جشنواره سیوچهارم فیلم فجر با «بادیگارد» داشتند. این برخورد به اندازهای مغرضانه بود که نمودش به وضوح در جامعه سینمایی عیان بود، زیرا به یقین اگر انتقادات دلسوزانه حاتمیکیا از فضای فرهنگی به ویژه مدیریت سینما نبود، امروز این فیلم یکی از فیلمهای جشنواره فجر بود که بیشترین جوایز را به خود اختصاص داده بود.