صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

بازار

صفحات داخلی

کد خبر: ۳۵۰۲۵۹۴
تاریخ انتشار : ۱۶ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۲:۱۴
الگوسازی در هنر قرآنی/5

گروه هنر: هنرمندان تصویرگر هم از نظر بنیه دینی به واسطه عدم پژوهش و مطالعه، دچار ضعف هستند و هم اینکه حدود و ثغور آنها در زمینه نحوه پرداختن به تصویرگری دینی و اینکه آیا مجاز به چنین فعلی هستند یا نه مشخص نیست که باید به شکل ریشه‌ای این مشکل مرتفع شود.

محمدحسین صلواتیان، هنرمند پیشکسوت تصویرگر در گفت‌و‌گو با خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) گفت: با وجود آنکه بخش عمده‌ای از جامعه هنری تصویرگران اعم از باسابقه‌های این رشته هنری و همچنین نسل جوان دغدغه فعالیت در عرصه تصویرگری روایت دینی و قرآنی را دارند اما باید بگویم که حوزه تصویرگری دینی و قرآنی همواره دچار معضل و مشکل ریشه‌ای است.

وی ادامه داد: این معضل و مشکل ریشه‌ای را من در ضعیف بودن بنیه دینی به واسطه عدم پژوهش و مطالعه دامنه‌دار در زمینه علوم اسلامی و دینی می‌دانم که البته تنها منحصر به هنر تصویرگری نیست و در سایر هنرها و پیشه‌های هنری که گاه دخلی به حوزه دین و قرآن دارند نیز مشاهده می‌شود به شکلی که هنرمندان باتجربه با سابقه طولانی خود را بی‌نیاز از غور و پژوهش در این باره می‌دانند و  همچنان پیرو سبک و شیوه هنری متقدمان هستند که شاید دیگر جوابگوی نیازهای مخاطبان خود نیست و هنرمندان جوان نیز بدون در نظر گرفتن راه و طریقی که به ویژه در هنر دینی طی شده است خود را در غرقاب هنر وارداتی و نامتجانس غربی رها می‌سازند.

این هنرمند تصویرگر تصریح کرد: نتیجه و پیامد منفی این مسئله آن است که به مرور و با هجوم نحله و جریانات فرهنگی و هنری غربی که هیچ سنخیتی با باورهای فرهنگی و عقیدتی ما ندارند ناگهان با این مسئله مواجه می‌شویم که هنرمندان جوان و بی‌تجربه ساحت قدسی هنر دینی و قرآنی را با قالب‌ها و گونه‌هایی از هنر روز دنیا و مدرن که گاه با اندیشه‌های الحادی و کفرآمیز التقاط یافته‌اند آلوده می‌سازند که البته این امر از سر ناآگاهی است و هنرمندان پیشکسوت نیز که همچنان بر شیوه‌ها و سبک‌های نخ‌نمای هنری پافشاری می‌کنند قادر به هدایت نسل جوان و بازگشت آنها به مسیر صلاح و صواب نیستند.

صلواتیان با اشاره به اینکه به دلیل فعالیت در عرصه هنر تصویرگری تنها می‌تواند شاهد مثال از این رشته هنری ارائه کند اما این امر قابل تعمیم در همه رشته‌ها و گونه‌های هنری است، گفت: خلأ وجودی در مبانی نظری رشته‌های گوناگون هنری از جمله هنر تصویرگری به چشم می‌خورد و به طور مثال با برخی از کارشناسان و مدرسان رشته گرافیک در دانشکده‌ها که طرف صحبت می‌شویم از آنجا که یکی از گرایشات رشته گرافیک هنر تصویرگری است، آنها این جمله را همواره بیان می‌کنند که واحدی تحت عنوان مبانی هنر تصویرگری برای تدریس به ما محول شده است اما ما نمی‌دانیم که واقعاً باید پیرامون چه موضوعی با هنرجویان این فن صحبت کنیم.

تصویرگر مجموعه کتاب‌های «قصه‌های قرآنی» افزود: با این شرایط که مبانی پایه‌ای هنر تصویرگری نامشخص است چگونه می‌توان این توقع را داشت که به طور مثال سرفصلی نیز در زیرمجموعه هنر تصویرگری پیرامون تصویرگری دینی و یا چهره‌نگاری معصوم(ع) گشوده و چارچوب و حدود و ثغور هنرمند تصویرگری که تمایل دارد در این حوزه به فعالیت بپردازد، مشخص شود؟

صلواتیان تأکید کرد: دین و عقاید دینی مجموعه محسوسات(ملکی) و معقولات(ملکوتی) است که البته کفه معقولات در آن بر محسوسات سنگینی می‌کند پس هنرمندی که قصد کار هنری در حوزه دینی و قرآنی دارد باید به تربیت نفس خود پرداخته و در باطن خود کمال‌گرا باشد و علاوه بر اشراف بر مجموعه‌ای از قابلیت‌ها و ابتکارات هنری، وجوه انسانی و قدسی را نیز در خود بارور کرده باشد وگرنه نتیجه آن می‌شود که غالب آثار هنری که در حوزه تصویرگری دینی خلق می‌شود آن هم توسط هنرمندان نسل جوان این رشته، بیشتر از اینکه جنبه قدسی و الهی داشته باشند بر مادیات و مبانی سبک ماتریالیستی استوار هستند و بیشتر از اینکه مخاطبان را در عمق معنا و توجه به ملکوت مجبور به ادراک کنند، محسوسات را از طریق حواس پنجگانه مخاطب پیش روی او قرار می‌دهند.

تصویرگر کتاب «قصه ما مثل شد» در پایان گفت: به واقع زمان آن رسیده است عده‌ای نخبه هنری که اشرافی بر مبانی اصولی دینی و علوم اسلامی دارند در قالب سلسله نشست‌هایی الگویی جامع را در تمام حوزه‌های هنری و از جمله تصویرگری تدوین و تنظیم کنند تا هر هنرمندی به صرف حتی علاقه به فعالیت در عرصه هنر دینی خود را با معیار و شاخصی که در حقیقت یک الگوی هنری و مرجع است مورد سنجش قرار دهد که البته تاکنون به ویژه از سوی برخی نهادهای شخصی و خصوصی هنری همچون کانون هنر شیعه اقداماتی در این زمینه به انجام رسیده است اما باید وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی وارد میدان شده و به آنها رسمیت بخشد.