صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

بازار

صفحات داخلی

کد خبر: ۳۵۱۳۸۴۵
تاریخ انتشار : ۲۰ تير ۱۳۹۵ - ۱۱:۰۲
در حاشیه گفت‌وگو با ایکنا صورت گرفت؛

گروه جامعه: واکنش بانوی شاعر، مولوی‌شناس و محقق ادبیات عرفانی به شنیدن یک بیت شعر که یک جوان آن را درست و با لذت می‌خواند، یعنی ایشان نگران جایگاه ادبیات غنی ایرانی در میان جوانان هستند.

همه آنهایی که فقط یکبار سخنرانی یا صدای مهدیه الهی قمشه‌ای را شنیده‌اند می‌دانند که با چه صلابتی سخن می‌گفت؛ صدایی که در کنار محتوای بی‌نظیر و جذاب کلامش، ماندگار خواهد ماند. حدود سه سال پیش قرار شد با موضوع «عفاف و حجاب» با خانم مهدیه الهی قمشه‌ای مصاحبه‌ای داشته باشم. با ایشان تماس گرفتم، خودم را معرفی کردم، با همان صدای بی‌نظیر و مهربان گفتند: «من مهمان دارم باید غذا درست کنم».
 
تعجب کردم! انتظار نداشتم! بسیار زیبا بود که دغدغه مهمان را تا این اندازه در جان کلامش حس کردم. اما از دست دادن مصاحبه با خانم قمشه‌ای برای یک خبرنگار یعنی یک فاجعه، پس اصرار کردم و قول دادم مصاحبه را زود تمام کنم. قبول کردند. دوست داشتم مصاحبه آغاز خوبی داشته باشد طوری که خانم قمشه‌ای اضطراب غذای مهمان را فراموش کنند و مثل همیشه بی‌نظیر صحبت کنند.

پس گفتم: خانم قمشه‌ای فکر می‌کنم برای آغاز صحبت با بانویی مثل شما باید گفت: «بسم الله الرحمن الرحيم. هست کليد در گنج حکيم». البته خواندن درست این شعر باید بر اساس وزن ادبی آن صورت گیرد و برای خواندن درست این بیت شعر همه تلاش خودم را کردم و تا جایی که می‌توانستم شعر را با حس خواندم.
 
باور کردنی نبود، صدای خانم قشمه‌ای از خوشحالی شبیه به فریاد شد و با شعف گفت: «به به وای، من چه قدر خوشحال می‌شوم که جوانانی مثل شما به شعر توجه دارند و این قدر خوب شعر می‌خوانند» تا پایان مصاحبه شوق خانم قمشه‌ای از شنیدن یک بیت شعر از زبان یک خبرنگار جوان همچنان در صدای ایشان بود و من عمیقاً فکر می‌کردم این شعف و این خوشحالی به دلیل نگرانی ایشان از کم توجهی جوانان به ادبیات عرفانی و غنی ایران است.
 
روحشان قرین رحمت الهی.
 
زهرا ایرجی