به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) «ولایت عشق» عنوان تنها اثری است که به صورت مستقیم زندگی امام هشتم را مد نظر قرار داده. این کمکاری در شرایطی است که نزدیک به 4 دهه از پیروزی انقلاب اسلامی میگذرد. در این گذر زمانی نیز شاید بیش از چند هزار فیلم در سینمای کشورمان تولید شده بود، ولی سوال این است، چرا حتی یک اثر هم با این محوریت در سینما نداریم؟ آیا در این میان تنها باید یک سریال تلویزیون دستگیر گوشهای از عظمت این امام همام باشد؟
البته به طور غیرمستقیم موضوع امام رضا(ع) در فیلمهای بسیاری مورد توجه قرار گرفته، اما سخن ما این است که آیا ما در ابتدا به صورت مستقیم به زندگی وی در سینما پرداختهایم که حالا بخواهیم تنها نگاهی غیرمستقیم به زندگی ایشان داشته باشیم. این اتفاقات در شرایطی است که هر ساله در غرب کارهای بسیاری با محوریت زندگی مسیح (ع) تولید میشود، اما آنها هیچ گاه از تولید چنین فیلمهایی دست بر نمیدارند.
با مقدمه فوق میخواهیم ارزیابی اجمالی از چند کار داشته باشیم که در آنها زندگی امام رضا(ع) به صورت غیرمستقیم محور کار بوده است. هر چند قبل از آن بررسی مختصری درباره سریال «ولایت عشق» خواهیم داشت. «ولایت عشق» محصول سال 79 است که از شبکه یک سیما روی آنتن رفت. کارگردانی این سریال خوشساخت را مهدی فخیمزاده برعهده داشت که پیش از آن سریال «تنهاترین سردار» را جلوی دوربین برده بود؛ البته «تنهاترین سردار» به لحاظ کیفیت به هیچ وجه قابل قیاس با «ولایت عشق» نیست، چون تجربه اول فخیمزاده بسیار ناپخته و ضعیف بود.
در سریال «ولایت عشق» بازیگران بزرگی چون اکبر زنجانپور، داود رشیدی، مریلا زارعی، بیژن امکانیان، محمد صادقی، فریماه فرجامی، دانیل حکیمی و ... نقشآفرینی کرده بودند که هر کدام در جای خود انتخابهای درستی بودند. در ضمن بخشهای فنی این کار از جمله امتیازات این سریال عظیم بود. طراحی صحنه و لباس، جلوههای ویژه، فیلمبرداری، صدا و گریم از جمله بخشهایی بود که بازخورد مطلوبی را در مجموعه به همراه داشت. درباره بازیهای دیگر هم باید به تمامی نقشها نمرهای مناسب داد.
ذکر نکتهای را درباره بازیگران این سریال ضروری میدانم. رامبد جوان در این کار برای اولین بار نقش جدی ایفا کرد و انصافاً هم بازی خوبی از خود نشان داد. وی در این کار نقش امین، خلیفه ششم عباسی را ایفا میکرد. جدا از رامبد جوان، محمد صادقی هم کلاس متفاوتی از بازیگری را از خود نشان داد و به جرئت میتوان گفت که این نقش، بهترین نقشآفرینی این بازیگر تا به امروز بوده است.
اما جدا از سریال «ولایت عشق» آثار بسیاری در سینما تولید شدند که به صورت غیرمستقیم به امام هشتم پرداختند. برای اولین فیلم «دو چشم بی سو» را مثال میزنم که توسط کارگردانی جلوی دوربین رفت که در ادامه راه فیلمسازیش، فریفته غرب شد و دنیا و آخرت خود را به پایینترین قیمت ممکن فروخت.
«دو چشم بی سو» تجربهای شعاری از موضوع دینی
داستان این فیلم که عقاید مذهبی ایرانیان و همچنین جنگ تحمیلی را نشان میدهد. قصه فیلم در یک روستا اتفاق میافتد و شخصیت اول آن، پسر نابینایی است که در حرم امام رضا(ع) شفا میگیرد. محمد کاسبی، مجید مجیدی، رضا چراغی، حبیب ولینژاد، قاسم خرازانی ... بازیگران این فیلم بودند. نکته جالب درباره این فیلم نگاه موشکافانه به اندیشههای چپ در این فیلم است. مجید مجیدی در این فیلم معلمی است که در روستا مشغول تدریس است و به انحای مختلف اندیشههای مذهبی را تمسخر میکند، اما خود در درون با گردابی از پوچی مواجه است. این فیلم در سال 62 تولید شد و تا به امروز بارها از تلویزیون پخش شده است.
این کار به لحاظ سینمایی کاری به شدت شعاری و سطحی است، اما به هر حال به عنوان یکی از اولین کارهایی است که در این حوزه (امام رضا) ساخته شده و بد نبود از آن یاد کنیم.
عشق به امام رضا دلیل اصلی تولید «شب»
فیلم سینمایی «شب» اولین فیلم از سهگانه رسول صدرعاملی در مقام کارگردان است که محوریت آنها را ثامنالحجج(ع) تشکیل میدهد. تهیهکنندگی این فیلم سینمایی را سیدکمال طباطبایی برعهده دارد و کامبوزیا پرتوی بر اساس طرحی از اصغر فرهادی، نویسندگی این کار را برعهده دارد. «شب» در سال 86 ساخته شد و توانست رضایت اکثر مخاطبان و منتقدان را به سمت خود جلب کند.
در خلاصه داستان این فیلم سینمایی آمده است: گروهباني براي تحويل دادن یک مجرم سابقهدار به زندان يكي از شهرستانها، مجبور ميشود كه به همراه مجرم و دستبند، شبي را در مشهد بگذراند. عزتالله انتظامی، خسرو شکیبایی و امین حیایی در این فیلم نقشآفرینی کردهاند. امین حیایی توانست برای بازی در «شب» تنها سیمرغ خود را از جشنواره فیلم فجر دریافت کند. درباره این فیلم سینمایی باید گفت که این کار توانست جایزه بهترین فیلم بینالمذاهب ایتالیا را از آن خود کند.
درباره این فیلم میتوان همین اندازه گفت که این کار جزء آثار خوب صدرعاملی محسوب میشود که متاسفانه آن گونه که باید دیده نشد؛ البته خود کارگردان نیز در به وجود آمدن چنین امری نقش داشت. زیرا عواملی که سبب جذابیت کار میشد، به درستی مورد استفاده قرار نگرفته بود. در این میان فیلمنامه «شب» از جمله اتفاقات بسیار خوب سینما محسوب میشود.
«هر شب تنهایی» فیلمی سخت و غیرملموس
دومین تجربه رسول
صدرعاملی با محوریت امام رضا(ع) «هر شب تنهایی» نام دارد. در این فیلم، «عطيه» نويسنده و مجري يك برنامه خانوادگي راديوست. او هر روز به سؤالات شنوندگان اين
برنامه پاسخ ميدهد و به آنها توصيه ميكند با همسرشان چگونه باشند تا زندگي
زناشويي بهتري داشته باشند. عطيه به شهر مقدس مشهد آمده است، اما او درگير مناسبات
خود و همسرش است و مشكلي دارد كه حل نشدني است.
در این فیلم لیلا حاتمی بیماری لاعلاجی دارد، اما نمیخواهد این بیماری خود را بپذیرد و دائماً در کشمکش با همسرش است تا به نوعی با روش فکری وی مخالفت کند، اما در نهایت آرامشی که وی به آن دست پیدا میکند در صحن امام رضا روی میدهد. حامد بهداد و لیلا حاتمی در این فیلم نقشآفرینی کردهاند. بهداد در این فیلم بازی خارج از کلیشه دارد و لیلا حاتمی نیز همانند اکثر مواقع بازی اغراق شده از خود ارائه داده است. این فیلم نتوانست به موفقیت خاصی دست پیدا کند.
«در انتظار معجزه» ضعیفترین فیلم از سهگانه صدرعاملی
در آخرین سهگانه
رسول صدرعاملی، شاهد ضعیفترین کار این فیلمساز هستیم. فيلم درباره امير و مهرانه، زن و شوهري است كه چشم ديدن يكديگر را ندارند. ازدواج سه سال پيش آنها اشتباه بوده و زندگي جهنمي آنها امانشان را
بريده است، اما ناگزير هستند برای يك شبانهروز يكديگر را تحمل كنند. در این فیلم که سال 88
تولید شد، حمید فرخنژاد، پریوش نظریه و بیتا فرهی نقشآفرینی کردهاند.
پیام این فیلم به تاثیرات ایمان در زندگی خانوادگی ارتباط پیدا میکند و به نوعی، سبک زندگی موجود را زیر سوال میبرد و درصدد است که بگوید آنچه باعث شده ما از بسیاری از لذتهای زندگی محروم بمانیم، دور شدن از ارزشهای اخلاقی و اسلامی است که میتواند بسیاری از گرهها را برایمان بگشاید، اما تمام این پیام والا به شکلی غیرملموس بیان میشود. از این رو اثر مورد نظر در برقراری ارتباط با مخاطب با مشکل مواجه میشود.
«همسفر خورشید» سریالی که حمایت نشد
«همسفر خورشید» یک
مجموعه تلویزیونی ایرانی و محصول سال ۱۳۹۴ است. کارگردان و تهیهکننده این سریال علی
شاهحاتمی است و از بازیگران آن
میتوان به محمد کاسبی، کیهان ملکی و یوسف مرادیان اشاره کرد. در خلاصه داستان این سریال آمده است: نوجوانی هندی و مسلمان
به نام علی که همراه خواهر و مادربزرگش در یکی از محلههای فقیرنشین بمبئی زندگی
میکند، به بیماری تنفسی مبتلاست. او بارها نام امام رضا(ع) را از مادربزرگش
شنیده است و میداند آرزوی مادربزرگ این است که برای زیارت و درخواست شفا به زیارت
حرم این امام بزرگوار برود؛ اما مادربزرگ علی بیمار میشود و امیدی به زنده بودنش
نیست. آرزوی مادربزرگ ممکن است هرگز برآورده نشود و علی میخواهد او را به
آرزویش برساند.
این کار را علی شاهحاتمی با دستان خالی ساخت، چون بسیاری از نهادها و سازمانهایی که به وی قول همکاری داده بودند از وظیفه خود سر باز زدند. «همسفر خورشید» با این وجود داستان خوبی داشت به ویژه اینکه دو قصه مختلف به موازات هم در این سریال روایت میشد. بازیگران هندی این فیلم هم تقریبا بازی خوبی از خود ارائه داده بودند به ویژه بازیگر نقش نخست، اما در این فیلم نکتهای آزار دهنده بود؛ آن هم به موسیقی غلوآمیز سریال بر میگشت، چون کارگردان به تقلید از سریال هندی میخواست به هر نحو ممکن، برای کارش موسیقی هندی انتخاب کند.
در انتهای این گزارش باید بار دیگر به این نکته تاکید کرد که سینما و تلویزیون ما هم پتانسیل آن را دارد تا به صورت مستقیم به امام رضا(ع) بپردازد، هم اینکه نگاهی غیرمستقیم به این مفهوم داشته باشد، اما کاملاً مشخص است که مردم کشورمان هنوز هم «ولایت عشق» را به عنوان بهترین کار در این حوزه نام میبرند. پس چرا با ساخت آثار فاخر در این حوزه، رضایتمندی بیشتری را کسب نکنیم؟