در نشست نقد و بررسی نمایش «جهشه» که تحت عنوان روایت صحنه به همت انجمن تئاتر انقلاب و دفاع مقدس برگزار شد، علی عبدالعلیزاده؛ منتقد تئاتر به اتفاق علی برجی؛ کارگردان، سیروس همتی؛ مشاور کارگردان و اکبر مددی مهر؛ یکی از بازیگران این نمایش شرکت داشتند.
عبدالعلیزاده در ابتدای این نشست با اشاره به ویژگی بارز نمایش «جهشه» گفت: حضور ششدانگ بازیگران و پویایی و سرزندگی بازی هر یک از آنها حتی آنان که نقش کوتاهی در روند روایتی این نمایش داشتند، از جمله نکات بارز این نمایش بود؛ چیزی که کمتر در حتی حرفهایترین آثار نمایشی این روزها قابل مشاهده است و بازیگران به دلیل درگیری و مشغلههای ذهنی که دارند گاه تنها به پرتاب دیالوگهای حفظی خود به مخاطبان مبادرت ورزیده و بازی آنها روی صحنه بدون حس و حال است.
وی گفت: جای تعجب است که به آثاری از قبیل نمایش «جهشه» که مبین فرهنگ مقاومت و ایستادگی مردم ایران در برابر تهاجم دشمن در برههای از تاریخ معاصر است و در شرایط کنونی و با توجه به موقعیت استراتژیک ایران و تحولات منطقه و حوادث ناگواری که در اطراف ایران با ظهور گروههای تکفیری و تروریستی اتفاق میافتد، چندان بها داده نمیشود؛ در حالی که امروز بیش از هر زمان دیگری نیاز به تولید و عرضه این گونه آثار به منظور تقویت روحیه جهادی و مقاومتی مردم داریم.
عبدالعلیزاده در ادامه تصریح کرد: عدم حمایت مناسب از این اثر و حتی آثار مشابه موجب شده است که علیرغم قابلیتهای ویژهای که اینگونه آثار از آن برخوردار هستند، شاهد باشیم که مثلاً «جهشه» بدون دکور مناسب در حال اجراست که البته خلاقیت کارگردان در طراحی میزانسن و هدایت بازیگران تا اندازهای این نقصان را برطرف کرده است.
مدیر سایت ایران تئاتر با اشاره به اینکه آثار نمایشی دینی و ارزشی در حال حاضر از ضعف در مدیریت فرهنگی دچار ضربه شدهاند، گفت: این ضعف در حمایت از تولید این گونه آثار گاه تا به آنجا پیش میرود که مثلاً «جهشه» با اطلاعرسانی نامناسبی تولید میشود و ایران تئاتر هم به شکل اتفاقی در جریان روند تمرین این نمایش قرار میگیرد که البته به محض اطلاع از اجرای قریبالوقوع این نمایش نهایت حمایت را در زمینه پوشش خبری مناسب آن به عمل میآورد.
وی با اشاره به اینکه چنین معضلی ارتباط مستقیم به عدم آگاهی مدیران فرهنگی از ظرفیتهای تئاتر در فرهنگسازی دارد به نقد ساختاری این نمایش نیز پرداخت و گفت: البته مواردی نیز در کار به عنوان نقص وجود داشت که ارتباطی با حمایت و یا عدم حمایت مسئولان پیدا نمیکند و مثلاً فیلمی در ابتدای نمایش پخش و در آن پیکان وانتی نشان داده میشود که مدل آن مربوط به سال 72 به بعد است، در صورتی که اتفاق نمایش به روزهای آغازین جنگ باز میگردد و اصلاً ذکر این مسئله که چه نیازی بود وقتی مخاطب این نمایش قرار است همه چیز را به شکل قراردادی بپذیرد و در ذهن تداعی کند، کارگردان به این امر اصرار داشته باشد که در ابتدای کار از نمایش فیلم استفاده کند و لذا میتوانست از ماکت وانت و یا لاشه قسمت بار آن در انتهای صحنه استفاده کند.
این منتقد تئاتر در ادامه گفت: با همه این تفاصیل همان طور که اشاره شد باید از بازی روان بازیگران و تسلط آنها بر نقش خود و فضای صمیمانهای که در روایت نمایش شاهد آن بودیم به عنوان یکی از ویژگیهای این اثر یاد کرد که البته نباید از متن نمایشی قابل اعتنای آن صرفنظر کرد؛ چرا که در «جهشه» نمایشنامه به عنوان یکی از ارکانی محسوب میشود که نتیجه آن اجرای تقریباً بینقص آن است.
عبدالعلیزاده تأکید کرد: نقطه مشترک تمام اشخاصی که در این نمایشنامه بازی کردهاند، سادگی و بیپیرایگی آنهاست که موجب شده است در عین حال التهابی که به واسطه عامل خارجی مؤثر در روایت نمایش یعنی حمله نظامی عراق به شهر وجود دارد، اما ارتباط میان اشخاص این نمایش بسیار نزدیک به واقعیت و قابل ملموس از کار درآید و باید به این واسطه به این نکته اذعان داشت که نمایش، اتفاقاً از فرمول تراژدی مبتنی بر شادی استفاده کرده است.
مدیر سایت ایران تئاتر در پایان گفت: اتفاقاً برخلاف نظر بسیاری از دوستان که شاید در مواجهه با این نمایش آن را ضدجنگ تلقی کردهاند باید بگویم که چنین روایات نمایشی اگر مثلاً در کشور عراق که خود آغازگر جنگ تحمیلی بوده است، اجرا شود آن زمان میتوان مدعی شد که «جهشه» یک اثر ضدجنگ است، اما در شرایط کنونی این نمایش مصداق مقاومت و پایداری مردمی است که همچون همه ما روزگاری زندگی عادی خود را پشت سر گذاشتند، اما در برابر عارضه جنگ هر کدام مجبور به بروز واکنشی از ناحیه خود شدند.
این گزارش حاکی است که در ادامه این نشست علی برجی؛ کارگردان نمایش «جهشه» به ایراد سخن پرداخت و گفت: ارگان و نهادهای زیادی در کشور وجود دارند که قادر هستند به حمایت و پشتیبانی از مقولات فرهنگی و هنری با موضوع دفاع مقدس و فرهنگ مقاومت بپردازند، اما اینکه چرا این اتفاق آن گونه که توقع میرود در حال وقوع نیست پرسشی است که باید از دوستان مسئول کرد.
برجی ادامه داد: به دلیل همین نقصان در امر حمایت از آثار نمایشی که به موضوع ارزشی و انقلابی میپردازند است که ما امروز «جهشه» را با فقر امکانات و با حداقل ملزومات به روی صحنه بردیم. از انجمن تئاتر انقلاب و دفاع مقدس تشکر میکنم که حمایت در حد بضاعت خود را از این نمایش به عمل آورد، اما حق و انصاف بدهید که پرداخت مبلغ 12 میلیون تومان برای آمادهسازی و اجرای این نمایش که 30 نفر عوامل صحنه و پشت صحنه دارد و قریب پنج ماه تمرین شده است و تازه باید 2 میلیون تومان و 20 درصد فروش گیشه را نیز به سالن بدهیم، رقمی نیست که بتوان بیش از این توقع داشت که نمایش در نهایت خلاقیت هنری تولید شود، هر چند آنچه را که امشب شاهد آن بودید نیز حاصل غیرت و پشتکار عوامل و به ویژه بازیگران این نمایش بود، در صورتی که با این مبالغ کم حمایتی در شرایطی که اغلب ما از این راه در حال ارتزاق هستیم نمیشود اثر نمایشی درخور توجهی تولید کرد.
این کارگردان تئاتر تصریح کرد: نکته جالب توجه اینکه مسئولان ارشاد نیز کار را دیدهاند و از آن به عنوان یکی از آثار قابل تأمل در حوزه تئاتر دفاع مقدس یاد میکنند و وعده و وعید هم برای حمایت از این اثر نمایشی دادند که ما همچنان چشم انتظار عنایات مسئولان هستیم که تصور میکنم چنین تعریف و تمجیدهایی خشک و خالی باشد؛ چرا که «جهشه» آخرین اجرای خود را دوشنبه این هفته ساعت 21 در تماشاخانه سرو خواهد داشت. یکی دیگر از مسئولان که آوردن نام ایشان به صلاح نیست کار را از نزدیک میبیند و قول حمایت میدهد، اما دیگر خبری از او نیست، بعد هم که به طور مرتب با او تماس میگیریم پاسخگو نیست و پس از چند روز تنها یک پیامک میدهد که با شما تماس میگیرم و الان پنج روز است که منتظر تماس ایشان هستیم و اطمینان از این واقعیت تلخ که هرگز تماسی برقرار نخواهد شد.
برجی در ادامه گفت: انتقادی که در مورد خالی بودن صحنه و عدم استفاده از دکور به عمل آمد کاملاً وارد است، اما حق بدهید با هزینههای زیادی که تولید نمایش در پی دارد و تهیه اقلام تبلیغاتی این نمایش از قبیل پوستر، بروشور و... نیز به عهده خود گروه است، با مبلغ کمی که در اختیارمان قرار گرفت عملاً چیزی برای طراحی، ساخت دکور باقی نمیماند و لذا مجبور به این هستیم که با تمهیدات و راهکارهای دیگری به تولید نمایش بپردازیم.
این کارگردان در پایان سخنان خود گفت: با چنین شرایطی دیگر رغبتی برای گروههای نمایشی نسبت به کار و تولید در زمینه نمایشهای دینی و ارزشی باقی نمیماند؛ پرسشی از دوستان مسئول دارم و آن اینکه اگر قرار نیست از فرهنگ و هنر و فعالیتهای صورت گرفته که موجب اعتلای فرهنگ و هنر ایرانی میشود حمایتی صورت نگیرد، پس رسالت و وظیفه شما که مدیر فرهنگی هستید و برای این منظور به کار گمارده شدهاید چیست؛ تنها امیدواری ما به این است که در جشنواره امسال «تئاتر فجر» نیز شرکت داده شویم تا مگر به این واسطه تلاش و زحمات گروه تا حد زیادی در محیط حرفهای دیده شود.
دیگر سخنران این نشست سیروس همتی؛ مشاور کارگردان نمایش «جهشه» بود که گفت: نقطه عطف این نمایش، نمایشنامه آن است که مرتضی شاهکرم آن را به رشته تحریر درآورده و باید به جرئت بگویم که «جهشه» اتفاقی بزرگ در زمینه ادبیات نمایشی دفاع مقدس است و اگر دوستان مسئول اقدام به چاپ و انتشار این نمایشنامه کنند تحول بزرگی در زمینه آثار مکتوب نمایشی با موضوع دفاع مقدس و فرهنگ مقاومت را شاهد خواهیم بود.
وی ادامه داد: روایت نمایش «جهشه» واقعیت تلخ سرزمین جنگزده خوزستان است که همچنان هم با مظاهری از این واقعیت تلخ روبرو هستیم و با وجود گذشت سالها از اتمام جنگ همچنان با فقر، بیکاری و گرایش جوانان شهر به اعتیاد مواجه هستیم. واقعاً چرا زمانی که بومیان و جوانان این منطقه بیکار هستند و آتیهای برای آنها متصور نیست در بسیاری از بخشها و نهادهای دولتی و بنگاههای تجاری افراد غیربومی بر سر کار هستند و تنها 30 درصد نیروی کار آنجا بومی هستند.
همتی تصریح کرد: واقعیت تلخ دیگری که وجود دارد اینکه تماشاخانهای همچون سرو از گروههای اجرایی، 20 درصد هزینه اجرا را طلب میکند؛ در حالی که در جای دیگر روند به این منوال نیست، با وجود آنکه بسیاری از سالنهای نمایشی پایتخت به نسبت تماشاخانه سرو شناخته شده هستند و این تماشاخانه همچنان نیاز به تبلیغ دارد.
این نویسنده و کارگردان تئاتر در پایان گفت: این در حالی است که من و دوستان من و گروه نمایشی «جهشه» با اجرای نمایشهایی از این دست که با اقبال عمومی نیز مواجه است، بزرگترین تبلیغ برای این سالن نمایشی به شمار میآییم، پس حداقل اینکه نباید درصدی از کمکهزینه ناچیز تولید این نمایش را نیز از امثال ما مطالبه کنند.
یادآور میشود، «جهشه» بر طبق گویش متداول در خوزستان به ماشین وانت اطلاق میشود و نمایش «جهشه» که هماکنون در تماشاخانه «سرو» در حال اجراست، روایت روزهای آغازین تجاوز نظامی رژیم بعث عراق به ایران است و گروهی از مردم که برای گریز از این ورطه مهلک، متوسل به پیکان وانتی میشوند تا به واسطه آن، شهر را تخلیه کنند.
امیرسجاد دبیریان