صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صفحات داخلی

کد خبر: ۳۵۴۸۱۶۵
تاریخ انتشار : ۱۳ آذر ۱۳۹۵ - ۰۸:۴۷
ایکنا گزارش می‌دهد؛

گروه حوزه‌های علمیه: تحول در حوزه در ابعاد مختلف آن از روش‌شناسی و آموزش گرفته تا پژوهش و متون درسی و ... از مهمترین و در عین حال ضروری‌ترین اقدامات است؛ این تحول امروز به گونه‌ای حس می‌شود که فرصت زیادی برای انتخاب باقی نگذاشته و به گفته کارشناسان، حوزه باید با تکیه بر نقش کلیدی قرآن، به عرصه‌های نو ورود کند.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا) تحول در حوزه در ابعاد مختلف آن از آموزش گرفته تا پژوهش و متون درسی و ... از مهمترین و در عین حال مشکل‌ترین کارهای ضروری است؛ رهبر معظم انقلاب از دهه 70 بر این موضوع تاکید فرمودند و در برخی موارد با لحنی هشداردهنده بر ضرورت تحول در حوزه تاکید کردند و حتی راز و رمز بقای حوزه را در گرو تحول آن و متناسب سازی با اقتضائات و شرایط زمانه عنوان کردند.
اگرچه تحول موضوعی چند بعدی است و متون درسی، روش آموزش و پژوهش و ... را شامل می‌شود، اما یکی از ابعاد مهم در ایجاد تحول، تحول در اجتهاد و روش تحقیق برای دستیابی سریعتر به اهداف است؛ حوزه در قدیم با سؤالات اندکی مواجه بود و حجم بیشتر نیازها نیز به پاسخگویی به احکام فقهی فردی و شبهات کلامی آن هم در سطح علمایی و در مواجهه با مخالفان مذهب محدود می‌شد، اما امروز دامنه نیازهای جامعه به حد غیرقابل تصوری رشد کرده و از طرفی بعد بین‌المللی حوزه نمود و ظهور و بروزی بیش از تصور یافته است و از یک طرف حوزه با نیازهای علمی دوستان و پیروان اهل‌بیت(ع) نیز مواجه است و از طرف دیگر با ضرورت‌هایی در مقابله با دشمنان مذهب و دشمنان دین مواجه است و مهمتر از این دو دست و پنجه نرم کردن با مدل‌ها و الگوهایی برای زندگی است که اسلام و مکتب اهل‌بیت(ع) نیز اگر بخواهد در جهان حرفی برای گفتن داشته باشد ناچار از ورود به این عرصه و ارایه الگوهای علمی فارغ از مباحث صرف نظری است از این رو توقف حوزه در کتبی که برای یک قرن پیش، بیشتر و یا کمتر است همچنین محدودشدن به فقه فردی که رساله‌های عملیه زیادی در طول قرون پیدایش شیعه نوشته شده دردی دوا نخواهد کرد و حوزه باید در ابعاد گوناگون و با تکیه بر تراث گذشتگان، خود، روش اجتهاد و استنباط و جایگاه قرآن را بازسازی و نوسازی کند، مسئله ای که با وجود تحولات صورت گرفته سالیان اخیر همچنان کمرنگ است.
حجت‌الاسلام والمسلمین مصطفی دری، استاد خارج حوزه علمیه با بیان اینکه فعالیت‌های مختصری در تحول از جمله ایجاد کارگروه تالیف متون درسی صورت گرفته است عنوان کرد: با وجود برخی تغییرات اعمال شده و چاپ برخی کتب، تلاش عملی لازم انجام نشده و بلکه در مواردی عکس تحول نیز عمل شده است.
دری با بیان اینکه تالیف متون درسی به لحاظ ساختاری مربوط به دهه ۸۰ است تصریح کرد: در دو درس مهم فقه و اصول تغییراتی را شاهد نیستیم و کفایه و رسائل به همان نحو گذشته خوانده می‌شود در حالی که این کتاب‌ها میراث گران‌بهایی برای پایه‌ریزی رشد در حوزه هستند ولی مع الاسف حوزه در همین سطح محدود شده است.
پرهیز از افراط و تفریط
البته برخی وقتی سخن از تحول در اجتهاد می‌شود تصور می‌کنند باید هر آنچه از گذشته است و رنگ سنت دارد دور ریخته شود در صورتی که چنین کاری تیشه به ریشه زدن است؛ کاری که هیچ محقق منصف و اندیشمندی که به فکر رشد حوزه است آن را نمی‌پذیرد؛ حجت‌الاسلام دری در این زمینه معتقد است که وقتی سخن از تحول می‌شود، منظور این نیست که خودکشی علمی بکنیم و تلاش‌های هزارساله در زمینه فقه و اصول را نادیده بگیریم، چون در این صورت بی ریشه می‌شویم؛ بلکه باید در دوره سطح، نظریات و اقوال برای طلاب به مقدار لازم بیان شود و نه اینکه بیشتر وقت طلبه، صرف اقوال کسانی شود که برای درس خارج او مفید نیست.
برای رسیدن به تحول پویا و نتیجه‌بخش در کنار تحول در اجتهاد یعنی روش و تحول در متون درسی باید نیازهای دنیای معاصر  شناسایی و برای رفع آن تلاش شود؛ امروز اسلامی سازی علوم انسانی آن هم با تولید نظریات بدیع و بازسازی علمی نظریات موجود بر ابتناء بر نصوص به خصوص قرآن کریم از مهمترین نیازهای کشور است و ما تا خوراکمان را از غرب بگیریم ولو اینکه چند آیه و روایت بر آن ضمیمه کنیم به نتیجه نخواهیم رسید از این رو یکی از مولفه‌های مهم برای رسیدن به این موضوع، بازیابی جایگاه حقیقی قرآن در حوزه است و یکی از اهداف مهم در این مسیر نیز وارونه کردن نوع نگاه به تحول در حوزه است زیرا افراط و تفریط مانع مهمی بر سر این راه پر خطر است زیرا همیشه افرادی سنتی در حوزه وجود دارند که با هر نوح تحولی مخالف‌اند اما از سوی دیگر نیز کسانی بر طبل تحول می‌تازند ولی فقط برخورد سلبی و نفی‌کنندگی دارند بدون آن که برخورد ایجابی و ارایه دهنده طرح و برنامه‌ای باشند.

دری، استاد سطح خارج حوزه با بیان اینکه کاش ده برابر حرف‌هایی که زده می‌شود تلاش علمی داشته باشیم و وقتی از نقد گذشته می‌گوییم باید جایگزین هم داشته باشیم و فقط بعد سلبی آن را مطرح نکنیم می گوید: رفتارهای سلبی سبب تاخیر در تحول است، زیرا فقهی که براساس اصول عملیه نوشته شده اگرچه برای مکلفان در زمینه احکام شرعی تعیین تکلیف می‌کند ولی چنین فقهی نمی‌تواند نظام‌سازی و تولید نظریه داشته باشد، از این رو باید ادله را فربه‌تر کنیم و به سیره عقلا و فقه مقاصد شرعیه توجه بیشتری داشته باشیم.
کم توجهی به قرآن در اجتهاد هم به عنوان منبع و هم فراگیری روش‌شناسی و اتخاذ روش‌های کارا در برداشت از قرآن از مشکلاتی است که رفع آن سرعت تحول در حوزه را چندین برابر خواهد کرد زیرا حتی در افواه عمومی نیز وقتی سخن از استدلال می‌شود مردم دلیلی از قرآن را زودتر می پذیرند و باور بیشتری به آن دارند تا اینکه به منبع دیگری استناد کنیم از این رو بازتعریف جایگاه قرآن ضروری است.
آینده قرآن در اجتهاد
این استاد حوزه همچنین قرآن را محور تحول در حوزه معرفی می‌کند و می‌گوید:  یکی از پیش‌بینی‌های بنده این است که حوزه مجبور است در آینده توجه بیشتری به علوم مرتبط با قرآن داشته باشد اظهار کرد: در زمینه روایات، بحث صحت و سقم آنان و بررسی سندی و محتوایی ضروری است و این کار بدون خطا نیست، زیرا برخی روایات غلوآمیز است و برخی حتی با قصد قربت روایت جعل کرده‌اند و از طرفی فرموده‌اند قرآن در تعارض با روایات مشکوک، حرف نهایی را می‌زند بنابراین راه بررسی سندی روایات در استنباط در برخی محافل علمی در حال رنگ باختن است و طبیعتا نقش قرآن در آینده دانش فقه و روش اجتهاد بسیار پررنگ‌تر از امروز خواهد بود و استادان ناگزیر از آن خواهند بود که رویکرد و اهتمام بیشتری به آیات قرآن داشته باشند.
محدودنشدن به استنباطات فقهی و تعمیم روش‌های اجتهادی به برداشت از منابع اجتهاد در عرصه سایر علوم و به خصوص علوم انسانی بدون تردید منجر به تولید نظریات نظام ساز می شود که البته دشواری‌های زیادی دارد و کاری زمان بر است ولی تحول واقعی پژوهشی زمانی رخ می دهد که این مسئله از حد گاهی شعار دادن و گاهی کارهای مقدماتی عبور کند و به فعالیتی محوری تبدیل شود.

حجت‌الاسلام والمسلمین زمانی، معاون بین‌الملل حوزه نیز با بیان اینکه اجتهاد در حوزه تاکنون ویژه فقه بوده است، ولی باید به تمام رشته‌های دیگر نیز تعمیم داده شود به ایکنا گفت: اگر معتقد به استنطاق از قرآن هستیم، قرآن «تبیان لکل شیء» است و بهترین منبع برای علوم انسانی اسلامی است، اگرچه این مسئله نافی استفاده از دستاوردهای بشر برای پایه‌ریزی علوم انسانی اسلامی نیست.
زمانی با تاکید بر ضرورت تحول در روش اجتهاد، یکی از دشواری‌های تحول را پیوند میان سنت‌گرایی و تحول‌خواهی دانست و  تصریح کرد: برخی کاملا سنت‌گرا هستند و معتقد به وفاداری به گذشته و گروه دیگر معتقدند که باید کتب و دروس حوزه متناسب با نیازهای روز نوشته شود که هر کدام نیز دلایلی منطقی برای این نظر دارند زیرا از یکطرف بی توجهی به میراث گذشته کاری نادرست است و از طرف دیگر توقف در آن نمی‌تواند نیازهای جامعه را پاسخ دهد.
حوزه برای دستیابی به تحول سریعتر و متقن‌تر چاره‌ای جز توجه بیشتر به قرآن ندارد البته این درس در حوزه جدی تر گرفته شده است ولی تا رسیدن به مطلوب فاصله زیاد است.
رفع نیازها با قرآن
معاون بین الملل حوزه اعتقاد دارد که نظام معاملات و تجارت بین‌المللی کشور باید از قرآن استخراج و به وزارت بازرگانی ارایه شود، از این رو برای نظام سازی، قرآن باید در آموزش‌های حوزه و نظام آموزشی آن پر رنگ‌تر شود زیرا قرآن اقیانوس بیکرانی است که ظرفیت بهره‌وری آن چندین برابر بیشتر از وضع کنونی است و باید  همه نظامات حوزه مبتنی بر قرآن باشد و قرآن متن اصلی نظام آموزشی و پژوهشی حوزه شود و طبق فرمایش معصومین(ع) استنطاق از قرآن داشته باشیم.
یکی دیگر از کارهای ضروری برای ایجاد تحول در حوزه پرداختن به روش‌شناسی مطالعات قرآنی است زیرا اگرچه در حوزه در عرصه فقه البته آن هم فقه فردی علمی به استواری اصول ایجاد شده و تا جایی پربار است که برخی آن را متورم می‌دانند ولی در زمینه بهره‌گیری از قرآن دچار فقر روش شناسی هستیم و مطالعات روشمند تفسیری منتج به ایجاد نظریه درباره موضوعات کلان جامعه بشری آن طور که مد نظر بزرگانی مانند شهید صدر است اگر وجود داشته باشد بسیار محدود است.

حجت‌الاسلام والمسلمین محمدرضا ضمیری، رئیس انجمن مطالعات اجتماعی حوزه به ایکنا گفت: متاسفانه نگاه ما به قرآن در این مقولات بسیار ضعیف بوده و حق قرآن ادا نشده است؛ من معتقدم در روش‌شناسی مطالعات قرآنی، کارهای فراوانی بر زمین مانده و می‌توانیم انجام بدهیم و تنها باید اعتراف کنیم و عذر تقصیر بیاوریم که قرآن را جدی نگرفته و تنها شعار آن را داده‌ایم و جا دارد که مراکز با جدیت پای این کار بیایند.
استنطاق از قرآن در حد شعار مانده است
این استاد حوزه با تاکید بر اینکه متاسفانه استنطاق از قرآن برای نظریه‌پردازی‌های میان رشته‌ای در حد شعار باقی مانده و کاری جدی نشده است اظهار کرد: جلساتی هم در این زمینه‌ها برگزار می‌شود ولی از محققان حمایت مادی صورت نمی‌گیرد در حالی که این مطلب بسیار مهم است و همه به اهمیت آن اعتراف دارند البته حمایت معنوی وجود دارد ولی نیازمند هزینه مادی نیز هست.
از دیگر مشکلاتی که روند تحول اجتهادی در حوزه را کند کرده، مسیر طولانی اجتهاد، غفلت از دانش رجال و حدیث و صرف وقت طلاب برای به ذهن سپردن مطالب زائد است که چندان برای آنان مفید نیست.
ضمیری می‌گوید: رسالت مهم دیگر حوزه مجتهدپروری و تفقه در دین است که امروزه مسیر آن بسیار طولانی و ناقص است؛ الان در حوزه سه سطح داریم: مقدمات، سطح و خارج که خارج باید به دو بخش تبدیل شود زیرا وضعیت فعلی در هم و برهم است و مجتهدپروری ندارد از طرفی متاسفانه چیزهای زیادی را به دروس حوزه ضمیمه می‌کنیم که فرصت طلاب را می‌گیرد و از چیزهای  مورد نیاز مانند تربیت مبلغ آشنا به زبان‌هایی مثل کره ای و ژاپنی و ... باز می‌مانند.
ضمیری با تاکید بر پالایش در سطوح حوزه عنوان کرد: متن لمعه و مکاسب و رسائل فرصت زیادی را از طلاب می‌گیرد در حالی که دغدغه قدمای حوزه این است که اگر طلبه این متون را نخواند بهره علمی زیادی نخواهد برد. از ین رو برای جمع میان این دو باید از یکطرف متون جدیدی را بنویسیم که ناظر به متون فقهی گذشته باشد و از طرف دیگر حاوی مسایل مستحدثه و رایج باشد.
البته اگر از انصاف نگذریم در سال‌های اخیر به خصوص در جامعه المصطفی(ص) کارهای علمی زیادی برای قرآن محور کردن علوم انسانی انجام شده است که حوزه را در مسیر تحول قرار می‌دهد ولی بدنه حوزه هنوز با تحول انس نگرفته است و گاهی وقتی سخن از اسلامی‌سازی می‌شود مراد از آن ضمیمه کردن چند آیه و روایت بر متون تصور و تلقی می‌شود.

حجت‌الاسلام والمسلمین صانعی کرمانی، استاد حوزه علمیه با بیان اینکه اسلامی سازی با پیوند زدن متن با چند آیه و روایت انجام نمی‌شود به ایکنا گفت: اگر می‌خواهیم تحول در علوم انسانی چه در حوزه و یا هر محیط دیگری ایجاد کنیم باید ساختار را متناسب با فرهنگ خودمان طراحی کنیم وگرنه پیوند دادن مطالب با چند آیه و روایت ممکن است آغاز خوبی باشد ولی بالندگی و تحول مورد نظر رخ نخواهد داد بنابراین از موارد صحیح فرهنگ‌های بیگانه میتوانیم اقتباس کنیم اما تقلید از بیگانه آسیب‌زا است.
حوزه چاره‌ای جز تحول ندارد
نتیجه آن که حوزه گزینه‌های زیادی برای تحول ندارد؛ یا باید توقف و رکود را بپذیرد، یا اگر قائل به تحول است باید آن را اختیار کند و با سرعت و جدیت متناسب، آن را پیگیری کند وگرنه برای بقاء ناچار از تحول اجباری خواهد بود؛ تحولی که قطعا بدون رجوع لازم به قرآن موفقیت چندانی نخواهد داشت از این رو باید کالای ارزشمند دیگران را بگیریم و از آنان اقتباس کنیم زیرا اقتباس از کشف حقیقت با نگاه مالکانه و صیانت از آن برای سوار شدن بر موج رشد و توسعه علوم برای بومی سازی آن جای تردیدی باقی نمی‌گذارد.

گزارش: علی فرج زاده